back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oجلسه عقلا و «وزیرانی» که در آن عضو بوده‌اند و رویاروئی دیرین...

جلسه عقلا و «وزیرانی» که در آن عضو بوده‌اند و رویاروئی دیرین با سران سپاه و حذف افراطیهای دو جناح:

   در 21 مرداد 92، خبرگزاری مهر، در باره «مجلس عقلا» که روحانی، برخی از «وزیران» خود را عضو آن دانسته‌است، این اطلاعات را در اختیار قرار داده‌است:

اشاره روحانی به یک پرونده تاریخی دهه شصت، بهنگام معرفی «وزیران» کشور و واواک: درباره آقای رحمانی فضلی همین بس که ایشان جزء جلسه عقلا بوده است، هر کس جزء جلسه عقلا بود یک دلیل بر اعتدال و اعتقاد به مشورت و صاحب نظری او است. از اعضای «جلسه عقلا» بودن از سوابق آقای علوی است و هر کس که عضو جلسه عقلا بوده ویژگی بارزش اعتدال است.

اما «جلسه عقلا» چیست و چه کسانی عضو آن بوده‌اند؟

   جلسه عقلا نامی آشنا میان علاقمندان به تاریخ انقلاب اسلامی و موضوع پربحث و جنجالی پایان جنگ و قطعنامه 598 است. حجت الاسلام حسن روحانی ماه ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 در گفتگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقلا می گوید: «ما از مجلس دوم تا پنجم، جمعی با عنوان «عقلای مجلس» داشتیم. تعداد اعضا حدود ۳۰ و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند. ما می‌گفتیم هرکس صاحب نظر، فکر و اندیشه، سابقه و آشنایی با مسائل است و تأثیر دارد، عضو آن جمع باشد. ابتدا هم در مجلس دوم به دلیل بررسی موضوع جنگ این جمع تشکیل شد. در ابتدا به طور مثال آقای کروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم بود، آقای بیات زنجانی عضو بود، آقای موحدی کرمانی هم حضور داشت که این جلسات تا دوره پنجم مجلس ادامه داشت

حجت الاسلام منتجب نیا «نماینده» سه دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون دفاع مجلس سوم،در باره جلسه عقلا می گوید: «جلساتی با مدیریت آقای دکتر حسن روحانی در منازل نمایندگان ساکن در اطراف مجلس (قدیم) و با عضویت بین 15 تا 20 تن از نمایندگان خواص، که آن را جلسه عقلا نامگذاری کرده بودند . در آن جلسه چهره های شاخص جناح راست چون آقایان یزدی و موحدی کرمانی و جناح چپ چون آقایان بیات و هاشمیان و ….. شرکت فعال داشتند و جهت گیری آن جلسات کاملا روشن بود که ادامه جنگ را ناممکن و یا ناصحیح و توقف جنگ را ضروری می دانست ، هر چند بطور صریح در جلسات اعلام نمی‌گردید و حتی در جلسه نهائی که با رئیس وقت مجلس (آقای هاشمی رفسنجانی ) و فرمانده جنگ داشتیم ، صرفا ضرورت ارائه پیشنهاد کتبی به امام مطرح شد و شنیده شد که حضرت امام با اطلاع از تشکیل این جلسات، با آن مخالفت کردند و لذا آن جلسات تعطیل شد

   حجت الاسلام منتجب نیا در گفتگویی دیگر با سایت خبری خبرآن‌لاین در مهرماه 1389 می‌گوید: جریان دیگر هم شکل گرفته بود که فراتر از جریان فرماندهان بود و آن مسئولین جنگ بودند. آنها جلساتی را برگزار می‌کردند تحت عنوان بررسی مسائل جنگ که گاهی من هم در جلساتشان شرکت می‌کردم. بعد از یک فرایندی در بررسی مسائل جنگ به اینجا رسیدند که چاره‌ای نیست جز اینکه برویم و با امام (ره) صحبت کنیم. آنها اسم این جمع را «جمع عقلا» گذاشته بودند. این بحث‌ها تقریباً یک سال قبل از جنگ بود. امام (ره) وقتی شنیدند که این جلسه عقلا هم تشکیل می‌شود باز گفتند این چه کاری است که می‌کنید.

هاشمی رفسنجانی، در گفتگویی که در صفحه 62 کتاب روند پایان جنگ آورده‌است می‌گوید: «دو عامل اساسی وجود داشت که تصمیم مناسبی برای پایان دادن به جنگ گرفته نشد. یکی سپاه بود که طرح پایان دادن به جنگ از نظر سپاه چیزی شبیه کفر بود. مسئله بعدی امام بود که لحظه ای اجازه نمی‌داد درباره ختم جنگ بحث کنیم. در مجلس هم عده ای بودند به نام« مجمع عقلا» و آقای حسن روحانی [که برای پایان دادن به جنگ فعالیت می کردند]، که امام آنها را سر جایشان نشاند»

   ردپای تاریخی از جلسه عقلا را می توان در کتاب خاطرات سال 1365 هاشمی رفسنجانی پیدا کرد. در یادداشت مورخ 10 خرداد در صفحه 113 کتاب اوج دفاع می‌نویسد: «امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه‌ای جمعی از نمایندگان، صحبت از مشکلات جنگ کرده و ختم جنگ را مطرح نموده‌اند. از من خواستند که به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نکنند

   اما آنچه در گزارش مهر نیامده، اینست که هاشمی رفسنجانی، تا کودتای خرداد 60  جانبدار ادامه جنگ بود. از سال 62، دو نگرانی پیدا کرد: یکی بزرگ شدن سپاه و صاحب کشور شدنش و دیگری به پای او نوشته شدن کودتای خرداد 60 و ادامه جنگی که روشن بود سود غرب و اسرائیل در ادامه آنست. اینست که روحانی را مأمور تشکیل جلسه عقلاء می کند. یادداشتهای او گویای این دو نگرانی هستند:

با دکتر روحانی و محسن رضایی در باره تشکیل ستاد جدید برای آقای رضایی به عنوان جانشین من صحبت شد و منتفی گردید . آقای روحانی باز هم با جانشینی ایشان مخالفت کرد». 

● «شنبه 30 فروردین 65 : آقای دکتر روحانی تلفن کرد. از ادامه جانشینی آقای رضایی راضی نیست و با رفیق دوست برخورد تلخی داشته است». 

● «سه شنبه 16 اردیبهشت 65 : بعد از جلسه مجلس ، آقای دکتر روحانی آمد و راجع به جنگ و مشکل ارتش و سپاه و مهندسی رزمی بحث شد. آقای روحانی نگران توسعه طلبی سپاه است». 

   حسن روحانی علی رغم تذکر امام در سال 64 ، از فعالیت های خود در مجلس دست برنمی داردمحسن رضایی در خرداد 1365 طی نامه ای به خمینی، گزارش  فعالیتهای روحانی را می‌دهد. خمینی هم هاشمی رفسنجانی را احضار می‌کند و از وی توضیح می‌خواهد. هاشمی در یادداشت مورخ 10 خرداد 1365 خود، ماجرا را چنین بیان می کند

«امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه ای جمعی از نمایندگان، صحبت از مشکلات جنگ کرده و ختم جنگ را مطرح نموده اند. از من خواستند که به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نکنند». 

 (اکبر هاشمی رفسنجانی: «اوج دفاع »، تهران دفتر نشر معارف انقلاب ، 1388. صفحه‌های 65  و  67  و71  و 72 و 73 و  89  و 113)

   بنا بر اظهار رضا خجسته رحیمی، در سال 80، هاشمی رفسنجانی از سید محمد خاتمی می‌خواهد تا در دومین دوره ریاست جمهوریش، او را به معاونت اولی خود انتخاب کند تا بدین ترتیب زمینه کاندیدا شدن او در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 فراهم آید؛ ولی ظاهراً اطرافیان خاتمی اجازه این کار را به او نمی‌دهند.

   نگرانی از «گسترش سپاه» را هاشمی رفسنجانی در روزهای پیش از انتخابات مهندسی شده، از نو اظهار کرد وقتی گفت: سپاه امروز به کمتر از کل کشور راضی نیست. طرفه این که هم خود او در به قبضه سپاه درآوردن کشور نقش داشته‌است و هم او عامل ادامه جنگ تا شکست شده‌است. زخم کهنه اینک سرباز کرده‌است: صحنه رویاروئی، عرصه سیاست خارجی و رابطه با امریکا است. پیش از سفر روحانی به نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل متحد، برخی از «سرداران» سپاه  رویه او را در قبال امریکا مورد انتقاد قراردادند. بعد از سخنرانی نیز چنین کردند. سخنرانی که محتوائی جز رابطه ایران با امریکا و غرب نداشت و ترسهای رﮊیم را بروز می‌داد

     از لحاظ دیگری نیز، استناد روحانی به «جلسه عقلاء» گویائی دارد: در آن جلسه «معتدل‌های» دو جناح که امروز اصول گرا و اصلاح طلب خوانده می‌شوند، شرکت داشته‌اند. هیأت وزیران او نیز دارای چنین ترکیبی است. آن زمان، هاشمی رفسنجانی خود را آماده می‌کرده‌است با مرگ خمینی، رﮊیم را از آن خود کند. می‌دانیم که صورتی از 1000 «میانه رو» نیز به سرهنگ نورث داده شده بود. (سرهنگ نورث طرف معامله با مأموران رﮊیم بود که سرانجام از پرده بیرون افتاد و افتضاح ایران گیت نام گرفت). هم آن زمان نیز بنا بر حذف افراطی های دوجناح بوده‌ است. امروز نیز بنابر حذف «افراطی» های دوجناح است. جز این که  احتمال قوی می‌رود هاشمی رفسنجانی نیز در شمار حذف شوندگان باشد.

انقلاب اسلامی: حکومت روحانی با این «وزیران» در بند روابط شخصی قدرتی باید عمل کند که دولت و اقتصاد و روابط ایران با دنیای خارج را در خود گرفته‌است:

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۸ از ۱۵ تا ۲۸ مهر ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید