☚ در 3 مهر 92، زیبا کلام در توجیه کاستی های سخنان روحانی در سازمان ملل، گفتهاست: «علی امینی در مذاکراتی که با کنسرسیوم بعد از کودتای ۲۸ مرداد داشت در پاسخ به منتقدانی که عنوان می کردند از قرارداد جدید با کنسرسیوم امتیازات زیادی نگرفتید اصطلاحی به کار برد که تا مدت ها نقل محافل بود. وی در پاسخ عنوان کرد: «نه آنقدر که میخواستیم؛ بلکه آنقدر که میتوانستیم.» دکتر صادق زیباکلام در گفتگو با فراور با اشاره به این اصطلاح امینی به تحلیل سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل پرداخته و معتقد است روحانی به دلیل محدودیتها و محذوریتهایی که دارد نتوانست آن مقدار که تمایل داشت بگوید و انجام دهد».
نخست بدانیم که زاهدی، نخست وزیر دولت کودتا، در مجلس، «آنقدر که توانستم» امینی، وزیر دارائی خود را، معلوم کرد وقتی گفت: گفتهاند اگر یک واو کم یا زیاد شود، قبول نخواهند کرد. یعنی امینی آنقدر توانسته است که تسلیم محض باشد و شد. آیا قرار است روحانی نیز، از سوی خامنهای مأمور است به همان اندازه توانائی از خود نشان بدهد؟ یعنی هرچه دیکته کردند بپذیرد؟ و
☚ برخی دیگر از امریکائی ها بسا بر این نظر باشند که مورد، یک مورد ژئوپلیتیک است. ما به ازاء خدمتی است: امریکا بطور سری به دموکراسی در ایران، باکودتای اوت 1953 (کودتای 28 مرداد)، پایان داد و این بار، نوبت ایرانی های (گروگانگیر) بود که خدمت امریکا را جبران کنند و کردند. بتازگی، حکومت امریکا پذیرفت که سیا کودتا برضد حکومت محمد مصدق را، در 1953، رهبری کرده و شاه مستبد را به تخت و تاج بازگردانده و او تا 1979، به استبداد، بر ایران حکومت کرده است.
بدینقرار، در امریکا، مردمی نیز هستند که میپندارند، کودتای 28 مرداد خدمتی بوده است که امریکا به استبدادیان ایران انجام داده است و معامله پنهانی برسر گروگانها، پاداش آن خدمت است!
انقلاب اسلامی: باور این دسته از امریکائیان بی پایه نیز نیست. توضیح این که
1 – استبدادیان پاداشی را در 28 مرداد 1332 دریافت کردند و آن برانداختن حکومت ملی دکتر مصدق و جانشین کردن دولت استبدادیان به پادشاهی محمد رضا پهلوی. پس جا نداشت پاداش دومی دریافت کنند. اما
2 – کودتاچیان خرداد 60 همانها بودند که در کودتای 28 مرداد 1332 شرکت داشتند. اینان و جمهوریخواهان یکدیگر را میشناسند و با یکدیگر روابط ارگانیک دارند. لذا، یکبار دیگر، از راه معاملهای پنهانی (اکتر سورپرایز)، جمهوریخواهان در امریکا و ملاتاریا در ایران، دولت را از آن خود کردند. بنابراین،
3 – هرگاه بنا بر روکردن اسرار باشد و بنا شود که دو کشور، به یمن شفاف سازی گذشته، روابط عادی بایکدیگر برقرار کنند، نه تنها اسرار اکتبر سورپراز و ایران گیت که اسرار روابط ارگانیک میان استبدادیان ایران (هر سه رأس زور پرست) با جمهوریخواه های امریکا و غیر آنها، بر مردم امریکا و ایران، آشکار شوند. و.
4 – امریکا برآن نشود که این بار نیز، توافقی از قماش کنسرسیوم را به ایران تحمیل کند:
☚ در 5 مهر 92، روحانی، پیش از راهی شدن به فرودگاه، با اوباما تلفنی گفتگو کرده و اوباما درباره محتوای این گفتگو، گفتهاست:
«هم اینک با پرزیدنت روحانی از جمهوری اسلامی تماس تلفنی داشتم. هردوی ما در خصوص تحولات اخیر و حصول به یک توافق درباره برنامه اتمی ایران صحبت کردیم. من در این گفتوگو بر تمام آنچه در نیویورک گفته بودم تأکید کردم. بهواقع موانعی جدی در مسیر رو به جلو فرارویمان است و تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. من باور دارم که میتوانیم به راهحلهایی جامع دست بیابیم. من وزیر خارجه کری را بر آن داشتهام تا اقدامات دیپلماتیک با دولت ایران را پیگیری کند. ما دیروز در نیویورک گفتوگوهایی سازنده بههمراه شرکایمان: اتحادیه اروپا، انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و چین همگی با وزیر خارجه ایران داشتهایم. در این راستا پرزیدنت روحانی و من از تیمهایمان خواستهایم تا به تلاشها از راه همکاری با 1+5 برای حصول به یک توافق ادامه دهند. طی این مدت ما در تماس نزدیک با دوستان و متحدانمان در منطقه از جمله اسرائیل خواهیم بود.
ما از همه چالشهای پیشِرو آگاهیم. این نخستین بار است که بین رؤسای جمهوری ایران و آمریکا از 1979 تاکنون، گفتگوئی انجام میگیرد.نبود رابطه ناشی از بیاعتمادی متقابل کشورهایمان است… حل مسئله اتمی، مشخصاً منجر به برداشتن گامهای اساسی رو به جلو در خصوص روابط جدید میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران خواهد شد، روابطی مبتنی بر منافع متقابل و احترام متقابل. این منجر به بهبود رابطه ایران با جامعه بینالملل و کشورهای منطقه نیز میشود. متعاقباً ما به مردم ایران برای بسط توانمندیهای فوقالعادهشان یاری میرسانیم و این به ما هم کمک میکند تا بتوانیم بر دیگر نگرانیهایمان فائق آییم و صلح جهانی و ثبات به منطقه خاورمیانه بازگردد“.
دستیابی به یک توافق مهم دشوار خواهد بود. هر دو طرف نگرانیهای قابل توجهی دارند که باید مرتفع شوند اما من باور دارم که ما موظفیم تا دیپلماسی را پیگیری کنیم. فرصتی بینظیر برای پیشبرد با توجه به تغییر راهبری در تهران ایجاد شده است، من همچنین به پرزیدنت روحانی مراتب احترام عمیق خود را نسبت به مردم ایران ابراز داشتم».
● و سایت روحانی خبر دادهاست: در حالی که رییس جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت از محل اقامت خود بهسمت فرودگاه برای خروج از نیویورک بود، این تماس برقرار شد و طرفین پیرامون مسائل مختلف با یکدیگر گفتوگو کردند.
در این گفتوگوی تلفنی، دو طرف بر اراده سیاسی برای حل سریع مسئله هستهای تأکید کرده زمینه را برای حل موضوعات دیگر و همکاری در مسائل منطقهای مورد توجه قرار دادند.
در این گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهوری ایران و آمریکا توافق کردند وزرای امور خارجه خود را مأمور کنند تا زمینه همکاریهای لازم را هرچه زودتر فراهم آورند».
☚ در 6 مهر 92، در بازگشت از نیویورک، روحانی گفتهاست:
از نظر من، لحن صحبتهای مقامهای ارشد غربی، به ویژه لحن باراک اماباما، درباره ایران تغییر کرده است. برنامهریزیهایی برای دیدار میان رِؤسای جمهور ایران و ایالات متحده آمریکا انجام شده بود، اما این دیدار با توجه به دههها تنش میان ایران و آمریکا پیچیدگیهایی داشت که این پیچیدگیها مانع از انجام آن شد.
هدف ما حل و فصل مشکلات و ایجاد قدم به قدم اعتماد بین دو ملت و دو دولت است. این دولت «همه اختیارات» برای حل مشکلات خارجی ایران و به ویژه مساله هستهای را دارد. اصولا دولت نمیتواند بدون پشتیبانی و اجماع کامل به مذاکره در چنین اموری بپردازد.
در مذاکرات بعدی ایران و ۱+۵ در ژنو، ایران طرح پیشنهادی خود را ارائه خواهد کرد. ایران اطمینان بیشتری به ۱+۵ خواهد داد که برنامه هستهای خود را نظامی نخواهد کرد و در عین حال انتظار دارد این اعتماد به وجود بیاید که کشورهای غربی در پی اقدامی علیه جمهوری اسلامی نیستند».
انقلاب اسلامی: سخنان او در باره «برای دیدار رؤسای جمهور ایران و ایالات متحده امریکا برنامه ریزی هائی شده بود» هم ناقض سخن او در سیانان است (وقت نبود) و هم خالی از توضیح در باره گفتگوهای تلفنی.
☚ اثر منفی امتناع از روبرو شدن روحانی با اوباما و معارفه، از قرار، خامنهای را متقاعد کردهاست با صحبت تلفنی روحانی با اوباما موافقت کند. بنا بر اطلاع، روحانی سرنوشت بازرگان را پیدا نمیکند. به یاد میآورد که بازرگان در الجزیره، پایتخت الجزایر، با برژنسکی، مشاور امنیتی کارتر، رئیس جمهوری وقت، دیدار کرد و خمینی برآشفت که او چرا بدون اجازه او، با برژنسکی دیدار کرده است. گفتگو با برژنسکی چماق شد و در هر فرصت، برسر بازرگان فرود آمد. این بار، دیدار با اجازه انجام گرفته است. از این رو، «اصول گراها» های و هوئی به راه نیانداختند. واکنش ولایتی، اینست:
● در 6 مهر 92، خبرگزاری ایسنا از قول پیر مؤذن، «نماینده» مجلس و اصلاح طلب، گزارش کرده است: تماس تلفنی اوباما با دکتر روحانی در دقیقه 90 حضور رییسجمهور در آمریکا با کیاست رهبری و منش، منطق و تدبیر رییسجمهور اتفاق افتاد. تماس رییسجمهور آمریکا پس از 35 سال با جمهوری اسلامی ایران را به فال نیک میگیرم.
مدنیت ایران درخشانتر از سایر ملل جهان است و پیشینه تاریخساز و فرهنگ ایران زبانزد دوست و دشمن است. انتظار از رییسجمهور نیز همین بود که با توجه به دیپلماسی نرمش قهرمانانه مورد تاکید مقام معظم رهبری، این دیپلماسی در بهترین شکل توسط رییسجمهور محقق شود.
با کیاست رهبری و منش، منطق و تدبیر رییسجمهور این گفتوگو پس از 35 سال شکل گرفت و امیدوارم با آب شدن یخ روابط ایران و آمریکا بستر تحقق حماسه اقتصادی نیز فراهم شود. در این صورت همه چیز به نفع ایران تمام خواهد شد.
احیای حق هستهیی، تعامل با دنیا، لغو تحریمها و افزایش ظرفیتهای کشور در همه عرصهها، نتیجه ارتباط ایران و آمریکا است.
● در 6 مهر، علی اکبر ولایتی، مشاور ارشد خامنهای در سیاست خارجی گفتهاست: « از اینکه چه چیزی باعث مذاکره تلفنی میان آقای روحانی و اوباما شده است، اطلاعی ندارم. در مجموع رفتار هیأت دیپلماتیک ایرانی در نیویورک رفتار سنجیدهای بود/ هیچ کشوری برای منفعت ما کار نمیکند و هر کشوری به طور طبیعی به دنبال منافع ملی خودش است».
☚ در 28 سپتامبر، سوزان رایس، مشاور امنیتی اوباما گفت: به تقاضای روحانی، گفتگوی تلفنی انجام گرفت. هرگاه روحانی چنین کردهباشد، بنا برگفته پیر مؤذن، با موافقت خامنهای کرده و تناقض فاحشی را تا حدی رفع کردهاست که میان گذاشتن گزینه صلح روی میز و خودداری از روبرو شدن و دست دادن با اوباما، وجود داشت.
● و روحانی، در فرودگاه تهران گفت: هنگام بازگشت امریکائی ها خواستند گفتگوی تلفنی انجام گیرد و این گفتگو انجام گرفت. اما اگر تلفن از «تدبیر رهبر»، بوده است، پس از موافقت او انجام گرفته و نمیتوانسته است، دم بازگشت به ایران، امریکائیها مراجعه کرده و گفتگو انجام گرفته باشد. هرگاه روحانی میگفت او خواستهاست گفتگو انجام بگیرد، برد کارش بسیار بیشتر میشد. یکبار دیگر، به این خاطر که افراطی های رﮊیم عصبانی نشوند، او امتیاز همین گفتگو را هم به اوباما بخشید. سوزان رایس گفتهاست تقاضای ایرانیها شگفت زدهمان کرد. هرگاه روحانی قول او را تصدیق میکرد، ابتکار و امتیازش از آن روحانی میشد.
● در پی اظهارات روحانی (امریکائیها خواستند…)، شریعتمداری در سرمقاله کیهان (7 شهریور 92) نوشت: آخرین بخش از سفر نیویورک که باید آن را تأسفبارترین پرده و بزرگترین امتیازی دانست که رئیسجمهور محترم کشورمان به حریف داده است، مکالمه تلفنی ایشان با رئیسجمهور آمریکاست که در آخرین دقایق حضور رئیسجمهور کشورمان در نیویورک و هنگام ترک آمریکا به سوی ایران صورت پذیرفته بود. این رخداد از دو زاویه قابل ارزیابی است؛
الف: خانم سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا بلافاصله بعد از انجام مکالمه تلفنی یاد شده در مصاحبه با سی.ان.ان گفت؛ تماس تلفنی با اوباما به درخواست آقای روحانی صورت پذیرفته و تاکید کرد این درخواست برای ما تعجبآور بود. رایس میگوید؛ ما در اوایل هفته که اوباما در نیویورک بود تمایل خود را برای ملاقات وی با روحانی اعلام داشتیم اما طرف ایرانی نپذیرفت، ولی امروز – جمعه – در کمال تعجب از طرف آنها با ما تماس گرفته و اعلام شد که رئیسجمهور روحانی تمایل دارد در حالیکه میخواهد از نیویورک خارج شود با اوباما تماس تلفنی داشته باشد. از سوی دیگر اما، آقای روحانی هنگام ورود به تهران اعلام کرد که درخواست مکالمه از سوی آمریکا بوده است.
و اکنون سوال این است که اگر درخواست مکالمه از سوی آقای روحانی بوده است، آیا نسبت دادن آن به آمریکاییها با شعار «دولت راستگویان» در تناقض نیست؟! و چنانچه این درخواست از سوی آمریکاییها بوده است، نشاندهنده آن است که دولت آمریکا حتی در حد و اندازه اعلامنظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت نداشته و قابل اعتماد نیست، بنابراین پرسش بعدی آن است که جناب روحانی و هیئت بلندپایه همراه ایشان با چه تحلیل و تفسیری از ضرورت اعتماد به آمریکا یاد کرده و با آنهمه تبلیغات گسترده و پرحجم از تعامل اعتمادساز آمریکا به عنوان یکی از دستاوردهای سفر نیویورک یاد میکنند؟! و این چه «گام اعتمادسازی»! است که هیچیک از طرفین تماس حاضر نیستند مسئولیت آن را برعهده بگیرند؟!
☚ در 28 سپتامبر 2013، روزنامه اسرائیلی ها آرتص نوشت که یعقوب امیدورور، مشاور امنیتی نخست وزیر اسرائیل، پیش از گفتگوی تلفنی اوباما با روحانی، توسط سوزان رایس، آگاه شده و بعد از گفتگو نیز، محتوای گفتگو را نیز به او گفتهاند. او در واشنگتن حضور داشتهاست برای تهیه برنامه سفر نتان یاهو به واشنگتن که روز 29 سپتامبر انجام گرفت. ایران موضوع گفتگوی او با اوباما است.
٭نتان یاهو: اگر لازم باشد اسرائیل به تنهائی عمل میکند و هرگز اجازه نمیدهد ایران به سلاح هستهای مجهز شود:
☚ در 1 اکتبر 2013، نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، پس از دیدار با اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه و دیگر خبرگزاریها، با آنکه اوباما گفت گزینه نظامی همچنان روی میز است، او راضی از نزد رئیس جمهوری امریکا بیرون نیامد. البته اوباما نیز کوششی برای قانع کردنش بکار نبرد. اینست که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بیشتر نطق خود را به ایران اختصاص داد و تهدید کرد هرگاه قرار باشد اسرائیل تنها عمل کند، تنها عمل خواهد کرد:
او که خصومت آمیز ترین لحن خود را بکار میبرد، گفت: اسرائیل هرگز اجازه نخواهد داد ایران اسلحه اتمی بدست آورد. و آماده است به تنهائی وارد عمل شود و مانع مجهز شدن ایران به بمب اتمی بگردد.
ایران هنوز از خط قرمز عبور نکردهاست اما برای عبور از آن، شتاب گرفتهاست. ایران مجهز به بمب اتمی 50 برابر خطرناکتر از کره شمالی است. در برابر چنین تهدیدی، اسرائیل چارهای جز دفاع از خود ندارد. مایلم به روحانی اعتماد کنم اما نمیتوانم. باید تحریم ها برجا بمانند و فشار به ایران بازهم بیشتر بگردد تا زمانی که تمامی تأسیسات اتمیش برچیده شوند.
انقلاب اسلامی: باوجود این، نتان یاهو و لابی اسرائیل در امریکا، اصرار میورزند که زمان گفتگوی امریکا با ایران سپری شده است و باید به فشارها بر ایران افزود:
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۸ از ۱۵ تا ۲۸ مهر ۱۳۹۲