در 10 نوامبر 2013، گزارشی در فورینی پالیسی انتشارداده است دارای این اطلاعات:
● ماه گذشته، چند روز پیش از دیدار نتان یاهو گزارشی از آویو کوچاوی، رئیس اداره اطلاعات ارتش اسرائیل دریافت کرد. گزارش گویای تغییر سیاست داخلی ایران، از زمان انتخاب حسن روحانی، است. این تغییر نه تنها واقعی که مهم و استراتژیک است. بنابر هاآرتص، گزارش حاکی است که مقاومت میانهروها دربرابر رادیکالها افزایش یافتهاست. 51 درصد مردم به روحانی رأی دادند که مطلوب رهبر رﮊیم نبود. روحانی قصد انجام اصلاحات در داخل و گشایش بروی غرب و پایان دادن به تحریمها را دارد. این تحول را نمیتوان نادیده گرفت. باوجود دریافت این گزارش، نتان یاهو آن را نادیده گرفت. در سفر خود، در آخر ماه سپتامبر، در گفتگو با اوباما و هم درسخنرانیش در سازمان ملل، این گزارش را بطور کامل نادیده گرفت و روحانی را گرگی در لباس میش توصیف کرد.
● کوچاوی اعتراضی به اینکه ایران برنامه تولید سلاح هستهای دارد، ندارد. بنابر گزارش او، هدف این برنامه تعییر نکرده است. «ایران همچنان میکوشد توانائی تولید بمب اتمی را پیدا کند». با یافتن این توانائی، هرزمان لازم ببیند، میتواند به سرعت بمب اتمی را بسازد. البته آنچه نتان یاهو میگوید (ایران درکار تولید بمب اتمی است) غیر از گزارش رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل است که میگوید ایران میخواهد توانائی تولید بمب اتمی را بدست آورد.
● سه ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، کوچاوی بروز داد که منابع اطلاعاتی اسرائیل در داخل ایران، گزارش میکنند که ایران در کار تحصیل این قابلیت است.
آموس یادلین، رئیس پیشین اداره اطلاعات وزارت دفاع نیز با رویه نتان یاهو مخالف است. درپایان، سپتامبر، یادلین اعلامیهای انتشارداد و درآن از نتان یاهو خواست رویه مثبتی را اتخاذ کنند. او دیپلماسی و گفتگو را بر جنگ رجحان نهاد و خاطر نشان کرد که «گفتگو کردن خود هدف نیست بلکه روشیاست برای رسیدن به هدفی که خنثی کردن خطر محهز شدن ایران به سلاح هستهای است».
در وال استریت ﮊورنال 15 اکتبر، او، به اتفاق دیگری، سرمقالهای نوشت و درآن، چهارنوع توافق در گفتگوهای ﮊنو را بر شمرد: کمال مطلوب و معقول و بد و تدریجی. کمال مطلوب حداقلی است که نتان یاهو مطالبه میکند. و آن متعهد شدن ایران با از میان برداشتن تأسیسات اتمی و به کنار گذاشتن برنامه اتمی خویش است. اینکار با تعطیل فردو و رآکتور آب سنگین اراک آغاز میشود. سپس اورانیوم غنی شده به خارج از ایران منتقل میشود. هرگاه چنین شود، همه مجازاتها میتوانند لغو شوند.
توافق کمتر خوب اما عاقلانه ایناست که ایران حق غنی سازی اورانیوم را تا حد 3.5 درصد پیدا میکند و به ایران اجازه داده میشود که اندک شماری سانتریفوﮊ نگاه دارد. ایران قرارداد الحاقی را میپذیرد و تحت نظارت کامل سازمان بینالمللی انرﮊی اتمی قرار میگیرد. فردو و رآکتور اراک تعطیل میشوند. اورانیوم مورد نیاز نیروگاه اتمی تهران و رآکتور پزشکی در خارج از ایران غنی میشود. تأسیسات اتمی ایران برچیده نمیشوند. و به شورای امنیت سازمان ملل متحد فرصت کافی داده میشود برای اینکه از عدم تولید بمب اتمی توسط ایران مطمئن شود. مدت این مهلت نه چند ماه که چند سال خواهد بود تا که از ساخته نشدن بمب اتمی توسط ایران، اطمینان کامل حاصل آید.
توافق بد الغای مجازاتهای ایران در ازای محدود شدن فعالیتهای اتمی ایران است. سخت سران امریکائی و اسرائیلی، اتفاق نظر دارند که چنین توافقی بد است. یادلین با روش تدریجی که، بنابر آن، در ازای هرنوبت محدود شدن برنامه اتمی ایران، بخشی از مجازاتها لغو شوند، نیز موافق نیست. از دید او، تمامی مجازاتها میباید برجا بمانند تا وقتی که ایران تمامی عناصر کلیدی برنامه اتمی خود را رها کند. دیپلماتهای غربی، اگر توافق کمال مطلوب را ممکن نمییابند، دست کم میباید پای توافق عاقلانه بایستند.
روز 8 نوامبر، یادلین به نتان یاهو اعتراض کرد که چنان فریاد «آی گرگ» سردادهاست که پنداری توافق نهائی است. حال اینکه توافق اولیه است. این توافق نهائی است که باید دید خوب و یا بد است.
انقلاب اسلامی: بدینقرار، فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، همان موضعی را اتخاذ کردهاست که یادلین «معقول» توصیفش میکند. و ایران و مردم ایران در گروگان دو طرفند: هم رﮊیم ولایت مطلقه فقیه آنها را به گروگان گرفتهاست و هم غرب و شرق. بدان جهت که رﮊیم به بقای خود تقدم مطلق بخشیده است و حاضر نیست حقوق شهروندی ایرانیان را بپذیرد و بگذارد دولت حقوقمدار و منتخب واقعی مردم بگردد، با تخریب اقتصاد ایران، خود دستیار قدرتهای خارجی تحریم کننده گشته است. یارانه بگیر کردن ایرانیان، هم ما به ازای به گروگان درآمدن آنها است و هم بقصد مهار آنها در موقعیت گروگان است:
شماره ۸۴۱ از ۲۷ آبان تا ۱۰ آذر ۱۳۹۲