در 14 آذر 92، «نکات پرس» سایت نزدیک به احمدی نژاد زیر عنوان «توافقنامه ژنو، از تبلیغات تا واقعیت»، نوشته است:
آن چه رییس جمهور محترم در نامه به رهبری مرقوم داشتهاند فاصله زیادی با واقعیات توافقنامه دارد. در این بین آن چه بیش از همه تأسفبارتر است انتشار ترجمهای تحریف شده از متن انگلیسی توافقنامه توسط وزارت خارجه است که در آن حداقل چهار بند توافقنامه کاملاً حذف شده و در یک بند نیز تحریف مهمی صورت گرفته است.
1-آن چه ریاست محترم جمهور در متن نامه خود به رهبری به عنوان دستاورد قطعی توافقنامه ذکر کردهاند شامل به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران، حراست از دستاوردهای هستهای و آغاز شدن فروپاشی سازمان تحریم میباشد که در واقع متن توافقنامه نشان دهنده هیچ یک از این دستاوردها نمیباشد.
2-به عنوان مثال در حالی که ایران همواره بر حق دستیابی به چرخه کامل و بدون تبعیض سوخت هستهای تاکید داشتهاست در این توافقنامه برای اولین بار ایران پذیرفتهاست که «برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی» داشته باشد و نه حق بدون تبعیض و چرخه کامل سوخت. به عبارت بهتر هرگونه تعریفی از برنامه غنیسازی ایران میبایست توسط طرف مقابل تایید شود.
3- در دور قبلی اختلاف بر سر استفاده از کلمه حق ((Right در مورد غنیسازی کشورمان موجب نافرجام ماندن مذاکرات شد که در این دور این کلمه با لغت برنامه (( Program جایگزین شده است. البته آن هم برنامهای که هم به لحاظ ظرفیت و هم به لحاظ سطح، هم به لحاظ میزان ذخیره و از همه مهمتر مکان باید مورد توافق طرفین باشد. اگر چه مذاکره کنندگان اصل پذیرفتن برنامه غنیسازی برای ایران را به معنی به رسمیت شناختن آن تفسیر کردهاند، اما معنای عینی و مشخص متن این است که طرف مقابل به عنوان مثال میتواند فقط با ساختن یک کیلو گرم کیک زرد موافقت خود را اعلام کند یا به لحاظ مکانی کاملاً خواستار خروج برنامه غنیسازی از خاک ایران و همانند سال 87 غنیسازی ایران در کشوری دیگر مانند روسیه را خواستار شود. بدیهی است که بهترین استعاره برای چنین برنامه غنیسازی را میتوان در شیر بییال و دم و اشکم یافت.
4- بر طبق متن بندهایی که به صورت پانویس در توافقنامه موجود است و در ترجمه وزارت خارجه ایران حذف شده است، کشورمان موظف است نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را به کار نیندازد.
5- بر طبق همان بندهای حذف شده عملاً رآکتور اراک در طول مدت 6 ماهه مورد توافق تعلیق خواهد شد و صرفاً ساختوسازهای غیر مرتبط با تولید سوخت در آن قابل انجام است و ایران حتی از حق مونتاژ سانتریفیوژ نیز محروم خواهد بود.
6-طبق این توافقنامه ایران امکان استفاده از تکنولوژی جدید خود در تولید نسل دو سانتریفیوژها که توان تفکیک آنها چندین برابر ماشینهای نسل اول و طراحی و استحکام آنها به مراتب پیشرفتهتر و بینقصتر است،را نخواهد داشت.
7–همچنین بر طبق توافقنامه ایران موظف است که بخش عمدهای از دانش خود در زمینه رآکتور اراک و نقشه و دانش فنی سایر تأسیسات هستهای را به آژانس اعلام کند. این مسئله میتواند همچون سال 82 به شناسایی شبکه تأمینکنندگان قطعات کشورمان در جهان و برخورد با آنها منجر شود.
8-در حالی که رهبری خط قرمز مذاکرات را دستیابی بدون تبعیض به چرخه کامل غنیسازی در خاک ایران اعلام کرده بودند در این موافقتنامه عملاً تمام عناصر این خط قرمز زیر سؤال رفته است و ایران عملاً پذیرفتهاست که هر گونه برنامه غنیسازی ایران به لحاظ سطح، میزان، مکان انجام، ذخیره و … باید توسط طرف مقابل تایید شود. این بند به این معنی است که حتی طرف غربی میتواند مانند سال 1387 خواستار انجام برنامه غنیسازی ایران در خاک کشوری دیگر مانند روسیه شود یا سطح آن را صرفاً در حد فعالیت چند سانتریفیوژ محدود نماید .
9-در حالی که ایران در گذشته همواره از قطعنامههای شورای امنیت با تعبیر غیرقانونی یاد مینمود در این توافقنامه ایران تعهد داده است که به قطعنامههای شورای امنیت بپردازد.
10–در مورد رفع تحریمها در گام نهایی، جملهای که در توافقنامه قید شده است ” Comprehensively lift UN Security Council, multilateral and national nuclear-related sanctions” است که در ترجمه منتشره توسط وزارت خارجه عبارت ” nuclear-related sanctions ” حذف شده است. به عبارت دیگر در گام نهایی طرف مقابل تنها تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را لغو خواهد نمود و نه آن طور که وزیر خارجه ایران و متن ترجمه منتشره توسط وزارت خارجه میگوید کل تحریمها را. در حالی که بخش عمدهای از تحریمهای ملی و چندجانبه ضد ایرانی به بهانههایی مانند حمایت از تروریسم و حقوق بشر تصویب شده است. حتی در رابطه با تحریمهای هستهای نیز طرف مقابل میتواند مجدداً آن را به بهانهای دیگر(مانند حمایت از تروریسم) تصویب کند.
11-از سوی دیگر در بندی که اشاره به رفع تحریمهای یک جانبه توسط آمریکا شدهاست قید در چارچوب اختیارات قانونی رییس جمهور و کنگره اضافه شده است که بر طبق آن در صورتی که کنگره قانونی تصویب کند که در سنای آمریکا نیز تصویب شود، عملاً رییس جمهور آمریکا اختیاری برای لغو آن نخواهد داشت. در متن بیانیه 5+1 نیز این مطلب با این عبارت ذکر شده است: « 5+1 به مدت شش ماه، اگر ایران به تعهداتش تحت این توافق عمل کند، تا جایی که تحت سیستمهای سیاسیشان امکانپذیر باشد تحریمهای هستهای جدیدی را اعمال نکنند.»
12-تحریمهایی که از ایران لغو خواهد شد شامل «تحریم فلزات گرانبها، پتروشیمی و خودرو» بعلاوه بازگرداندن اقساطی 4 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شدن ایران در بانکهای خارجی است.
13-در توافق انجام شده کلیه تحریمهای اصلی و مؤثر بر زندگی مردم عادی یعنی تحریم نفتی، مالی و بانکی ایران در جای خود باقیمانده است و تحریم لغو شده خودرو نیز بیش از کشورمان تأمین کننده منافع خودروسازان فرانسوی و اروپایی میباشد.
14-بنا بر بیانیه 5+1 مجموع ارزش تمامی تحریمهای لغو شده ایران در زمینه طلا و فلزات گرانبها، بخش خودروسازی ایران و صادرات پتروشیمی ایران در شش ماه آینده در حدود یک و نیم میلیارد دلار خواهد بود
15-آن چه که در رسانههای داخلی در مورد لغو کامل فروش قطعات هواپیما و ناوگان هوایی به ایران ذکر میشود در بیانیه 5+1 تنها با عبارت « مجوز بازرسیها و تعمیرات مرتبط با ایمنی در داخل ایران برای برخی خطوط هوایی خاص ایرانی» آمده است که تفاوت زیاد اظهارات طرف ایرانی با تعهدات پذیرفته شده توسط طرف مقابل را مشخص میکند.
16-بنا بر بیانیه منتشره 5+1 «به طور کلی حدود ۷ میلیارد دلار حاصل از لغو تحریمها (برآوردی از ارزش کل تحریمهای لغو شده +4 میلیارد دلار از پول فروش نفت ایران که به صورت اقساطی بازگشت داده میشود) بخش کوچکی از هزینههایی است که ایران در مدت زمان این فاز اولیه تحت تحریمهایی که در جای خود باقی خواهد ماند دریافت خواهد کرد. دسترسی به بخش اعظم داراییهای خارجی ایران که حدود ۱۰۰ میلیارد دلار است به واسطه تحریمها امکانپذیر نیست یا محدود است.»
17-در بیانیه 5+1 در مورد آزاد سازی 4 میلیارد دلار از پولهای ایران آمدهاست « اگرچه ایران اجازه دسترسی به 2/4 میلیارد دلار از درآمدهای نفتیاش را خواهد داشت، حدود ۱۵ میلیارد دلار از درآمدهایش در طول این مدت به حسابهای مسدود شدهاش در خارج از کشور ریخته خواهد شد. به طور خلاصه ما انتظار داریم که موجودی پول ایران در حسابهای مسدود شدهاش در خارج از کشور تحت مفاد این توافق افزایش یابد، نه کاهش.» به عبارت بهتر در حالی 4 میلیارد دلار از پول فروش قبلی نفت ایران به کشورمان بازمیگردد که از سطح فروش یک میلیون بشکه در روز فعلی که در توافقنامه قید شده است بیش از 3 برابر این مبلغ در بانکهای غربی مجدداً بلوکه و به 100 میلیارد دلار پول بلوکه شده موجود اضافه خواهد شد.
18-در بیانیه 5+1 به وضوح اهداف اصلی و برنامه مشخص کشورهای غربی از توافق با ایران با دو عنوان اصلی زیر ذکر شده است:
الف. جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران: در متن بیانیه آمده است «بدون این توافقنامه مرحلهای ایران میتواند چرخش هزاران سانتریفیوژ دیگر را آغاز کند. میتواند سانتریفیوژهای نسل جدید را که مدت زمان فوران را کوتاهتر میکند، نصب کند. میتواند راکتور آب سنگین اراک را سوختگذاری و راهاندازی کند. میتواند ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی خود را از آستانه اورانیوم لازم برای ساخت بمب فراتر ببرد. ایران تحت شرایط درک گام اولیه هیچ یک از این موارد را نمیتواند انجام دهد.»
ب – ایجاد بستر برای تصویب تحریمهای جدید: در متن بیانیه اضافه شده است «علاوه بر آن بدون این رویکرد مرحلهای، ائتلاف تحریمهای بینالمللی تضعیف خواهد شد، زیرا ایران این استدلال را برای جهان مطرح خواهد کرد که درباره رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک جدی بود و ما نبودیم. در آن صورت نمیتوانستیم شرکایمان را در زمینه عمل مهم اعمال تحریمهایمان با خود همراه کنیم. ما با این گام اولیه برنامه هستهای ایران را متوقف میکنیم و به عقب میرانیم.»
19. نکته مهم دیگر ایناست که در بیانیه 5+1 برخی اعداد و جزییات در مورد توافقنامه وجود دارد که متن توافقنامه نسبت به آن مسکوت است. اشاره به اعدادی مانند 400 میلیون دلار پرداخت از صندوقهای خاص به دانشگاههای غربی و 2/4 میلیارد دلار پس دادن پول نفت در بیانیه 5+1 نشان دهنده وجود متنی غیر از متن منتشره میباشد. بعد از تکذیب اولیه وجود هر گونه ضمیمه به توافق ژنو وزیر خارجه در مجلس با گفتن عبارت: « من در شأن کشور نمیدانم که وارد جزئیات قیمت شوم و لذا آن را پشت تریبون مطرح نمیکنم به همین دلیل است که این جزئیات در متن توافق ذکر نشده و در ضمیمه آن آمده است.» وجود ضمیمهای منتشر نشده به توافق فعلی را تایید میکند. در چنین شرایطی طبیعی است که همچنان این سؤال که ضمیمه مذکور چه محتوایی دارد که در شأن ملت ایران نیست و نباید انتشار یابد باقی خواهد ماند.
شاید سخنان لاوروف وزیر خارجه روسیه در ژنو 2 مبنی بر این که «در ژنو ایران بیش از آن چه غرب در ابتدای امسال از ایران میخواست حاضر به امتیاز دادن به طرف مقابل بود » یا اظهارات سولانا مسئول سابق سیاست خارجه اتحادیه اروپا مبنی بر این که « توافق ژنو نشانه سخاوت ایران است و برای من شنیدن خبر چنین توافقی، باورکردنی نبود. من با توجه به تجارب گذشته، فکر میکردم دیگر دوره چنین توافقی گذشته است.» بتواند به خوبی آن چه را که در ژنو بر دستاوردهای هستهای ملت ایران که حاصل سالها مقاومت و خون شهیدانی مانند شهید شهریاری، احمدی روشن، علی محمدی و رضایی نژاد است، گذشت روشن کند.
البته در تحلیل توافق ژنو نباید از نظر دور داشت که فاکتورهایی مانند اطلاع طرف مقابل از فشار شدید بر طرف ایرانی جهت دستیابی به توافق قبل از پایان 100 روز کاری دولت فعلی جهت اعلام توافق به عنوان دستاورد مهم صد روزه، اظهارات دکتر نیلی مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهور مبنی بر این که «به نتیجه رسیدن مذاکرات» گام اصلی اقتصادی دولت میباشد، اظهارنظر عجیب و تأسف بار آقای نهاوندیان که به فعالان اقتصادی وعده منتظر «فتح الفتوح» بودن در مذاکرات ژنو را داد و اظهارات شخص رییس جمهور در مراسم معارفه وزیر خارجه مبنی بر این که «من کلید حل مشکلات کشور را در سیاست خارجه میدانم» عملاً دست تیم مذاکره کننده هستهای را از هرگونه ابزاری جهت چانهزنی در برابر رقیب کارکشته خود خالی نموده بود و از این لحاظ نمیتوان مقصر اصلی مشکلات و ایرادات موجود در توافقنامه را این عزیزان دانست.
نشریه انقلاب اسلامی در هجرت ۸۴۳ از ۲۴ آذر تا ۸ دی