back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oمحافظه کاران جدید و لابی اسرائیل همچنان در تدارک تشدید مجازاتها و...

محافظه کاران جدید و لابی اسرائیل همچنان در تدارک تشدید مجازاتها و حمله اسرائیل و یا امریکا به ایران هستند

   نوشته از پل پیلار، تحلیل گر پیشین سیا است و در 2 ژانویه 2014، انتشارداده ‌است:

محافظه کاران جدید امریکا همچنان می‌کوشند مسائل فی‌مابین ایران و امریکا، از جمله مسئله اتم، از راه گفتگو حل و فصل نگردند. تقلا می‌کنند که سنا مجازاتهای جدید برضد ایران را وضع کند و با وضع این مجازاتها، امریکا را در موقعیت جنگ با ایران قرار دهند. در این تقلا، حزب لیکود اسرائیل نیز با آنها همصدا است

●  در سال جدید، تکلیف طرحی که برخی از سناتورها تهیه کرده‌اند، باید معلوم شود. سناتورها چه رویه‌ای را اتخاذ خواهند کرد؟ هرگاه بخواهند صادق باشند و به آنچه واقعاً باوردارند، یک نوع عمل خواهند کرد و اگر بخواهند کاری کنند که در دل بدان باور ندارند، نوع دیگر عمل خواهند کرد.

    در حقیقت، با شروع کار کنگره، کار اول و مهم، طرح مجازاتها برضد ایران است. این طرح را مارک کیرک و روبرت مندز تهیه کرده‌اند. بنابراین طرح، مجازاتهای سخت‌تری برضد ایران وضع می‌شوند. خریداران نفت ایران نیز مجازات می‌شوند هرگاه به شرائطی غیر واقع‌بینانه‌ای که طرح مقرر می‌کند، تمکین نکنند. به اسرائیل نیز چراغ سبز می‌دهد که می‌تواند به ایران حمله کند. در صورت حمله اسرائیل به ایران، امریکا می‌باید به حمایت اسرائیل برخیزد

همان‌طور که کلین کال به تفصیل توضیح داده‌ است، تصویب این طرح به روند گفتگوها برای وصول به توافق نهائی با ایران، لطمه شدید وارد می‌کند. تهیه کنندگان طرح تأکید می‌کنند که، درست به عکس، قدرت گفتگوی امریکا را افزایش می‌دهد و بسیار محتمل است که ایران ناگزیر شود تن به دادن امتیازهائی بدهد که ما می‌خواهیم.

    ممکن است برخی از سناتورها که به دادن رأی به این طرح، تمکین می‌کنند و حتی شماری از سناتورهائی که این طرح را امضاء کرده‌اند، به استدلال تهیه کنندگان آن، واقعاً معتقد نباشند. اما خود را به این راضی کنند که وقتی تحریمها ایران را به پای میز مذاکره آورد، وضع مجازاتهای بیشتر بسا کار بهتری است. 

     اما هرکس بطور جدی در موضوع بیاندیشد، البته تهیه کنندگان طرح چنین کرده‌اند – در می‌یابد که این فکر نادرست و خدعه‌آمیز است. نقش مجازاتها در آوردن ایران به پای میز مذاکره هرچه باشد، افزودن برمجازاتها، وقتی ایران برسر میز مذاکره نشسته‌است تا که به توافق نهائی برسر محدود کردن جدید برنامه اتمی خود، برسد، جز اثر منفی نمی‌تواند داشته باشد. این کار مخالف هرگونه منطقی است. از نظر روانی نیز، چنین رفتاری با ایران که اغلب امتیازهای ضرور با امضای توافق اولیه در ژنو، داده است، نادرست است. زیرا ایرانیان را به این نتیجه می‌رساند که هدف امریکا دیگر است و با دادن امتیاز، هدف خود را تغییر نمی‌دهد.

کسانی که از طرف امریکا گفتگو می‌کنند، با تصویب این طرح مخالفند. زیرا آن را زیانمند به پیشبرد گفتگوها می‌دانند. نظر آنها بسیار مهم است. این‌که ما با شرائط ویژه‌ای که حکومت پدید آورده‌ است، موافقیم یا مخالف، اهمیت اندکی دارد. اگر قوه قانونگذاری براستی بخواهد موضع حکومت را، در گفتگو کردن، تقویت کند، کاری می‌کند که همه آرزوی انجامش را دارند. اما وقتی حکومت می‌گوید وضع مجازاتهای جدید موضعش را در گفتگو تضعیف می‌کند، قوه قانون‌گذاری چرا اصرار دارد در تصویب این طرح؟ 

● اگر هشدار گفتگوکنندگان از جانب امریکا برای قانع کردن سناتورها، کیرک و منندز کافی نیست، رفتار مجلس ایران، دلیل دیگری است بر اثر ویرانگر تصویب طرح آنها، بر روند گفتگوها. نمایندگان مجلس ایران نیز طرحی تهیه کرده‌اند که با تصویب آن، حکومت را موظف می‌کند اورانیوم را تا 60 درصد غنی کند. 

   تهیه این طرح توسط نمایندگان مجلس ایران، اثر ویرانگر تهدیدهای افراطی و اصرار توجیه ناپذیر بر این تهدیدها را آشکار می‌کند. آن اثر عمل متقابلی از سوی مجلس ایران است. آیا تصویب این طرح توسط مجلس ایران حکومت امریکا را بر آن می‌دارد که امتیاز بیشتری بدهد؟ البته که نه

 

انقلاب اسلامی: کار مجلس مافیاها، واکنش در مدار بسته رابطه قوای نابرابر است. غیر از این‌که واکنش همواره نادرست و ویرانگر خویش است، هرگاه بنابر عمل و عکس العمل بگردد، قوی‌تر، با استفاده از منطق گرگ، وارد کردن هرچه بیشتر فشار را توجیه می‌کند. در رابطه ایران و امریکا، افتادن در دام عمل و عکس العمل، سبب تقویت گرایشی می‌شود که می‌گوید باید جان از ایران ستاند. گرایشی که معتقد به نیمه جان نگاه داشتن ایران است، نیز، به آن خواهد پیوست. از اتفاق، مدار بسته عمل و عکس العمل همان مداری است که جنگ طلبان دو طرف خواستار آنند. ایران بهای بسیار سنگین عمل و عکس العمل گروگانگیری و جنگ 8 ساله و اینک بحران اتمی را پرداخته‌است و می‌پردازد. چاره در بیرون آمدن از مدار بسته و بنا را بر حقوق ملی مردم ایران و حقوق شهروندی آنها گذاشتن است

 

 ●  کیرک و منندز خشک سر نیستند. فکر دارند و مسلماً بر همه این واقعیتها اشراف دارند. طرحی که تهیه کرده‌اند، در صورت تصویب، آب ریختن به آسیاب کسانی ریختن است که می‌خواهند گفتگوها به شکست بیانجامند. در ردیف اول، البته حکومت نتان یاهو است که بسیار شفاف می‌گوید که باهرگونه توافق با ایران مخالف است و همچنان هرچه بتواند می‌کند تا ایران را شیطان مجسم، شیطانی بباوراند که همواره باید در انزوا نگاهش داشت.

     و در واشنگتن، سازمان اصلی که مجری سیاست نتان یاهو است – یعنیAIPAC – نیز دلایل خود را برای تقلای در جلوگیری رسیدن کشورهای 5+1 با ایران به توافق نهائی دارد. یکی از کادرهای پیشین این سازمان جلوگیری از رسیدن به توافق را «سودآور» توصیف می‌کند. از راه اتفاق نیست که مارک کیرک بیشترین استفاده را از وجوه  AIPAC می‌برد. و منندز نیز در شمار چند تنی است که از پولهای این سازمان استفاده می‌کند.

 ●  اقتضای شرافت و صداقت این‌است که پاسخ روشنی به این پرسش بدهیم: آیا وضع مجازاتهای جدید به پیشبرد گفتگوها کمک می‌کند یا خیر؟ باید پرسشی را در میان گذاشت که پرسش واقعی است: آیا گفتگو با ایران بقصد رسیدن به توافق در سود امریکا هست یا نه؟ آیا موفقیت آمیز بودن گفتگوها بسود است و یا شکست آنها؟ برای پاسخ صحیح و دقیق به این پرسشها، می‌باید ضوابط چندی را بکارگرفت:

1 – هدف اینست که از ساخته شدن بمب اتمی توسط ایران، جلوگیری شود. آیا باتوافق از راه گفتگو که محدودیتهای سخت مقرر کند و نظارت بین‌المللی بر برنامه اتمی ایران، می‌توان به این هدف رسید یا با برخورد‌های مداوم که به این هدف نمی‌انجامند؟

 

انقلاب اسلامی: این ضابطه وقتی بکاربردنی است که هدف واقعاً جلوگیری از مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای باشد. اما اگر هدف گرفتن جان ایران باشد، «جلوگیری از مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای» دیگر بهانه‌ای بیش نیست.

 

2 – رشته دوم ضوابط عبارتند از پرهیز از خطر یک جنگ جدید و اثر این جنگ بر منافع امریکا. ضابطه سوم این‌است: آیا سیاست امریکا در خاورمیانه کارسازتر است هرگاه با نرمش لازم بکار رود و این روش با همه کشورهای منطقه بکار رود و یا این‌که با کشور معینی،  مقید به قید دشمنی مصرانه بماند. در همه این ضوابط، با لحاظ کردن منافع امریکا، می‌باید تأمل کرد. آنها هم به منافع اسرائیل دلبستگی دارند، می‌توانند به پرسشهائی از این نوع پاسخ دهند: آیا منافع اسرائیل بهتر حفظ می‌شود اگر این کشور با کشورهای مهم منطقه در دشمنی دائمی بسر برد و هرطرف طرف دیگر را تهدید کند و به او نفرت اظهار کند، یا راه دیگری وجود دارد و کارسازتر است؟

     بگذارید این بحث شرافتمندانه و صادقانه انجام بگیرد. اما شرط آن این‌است که هنوز بحث آغاز نگرفته، سنا طرح کیرک منندز  را تصویب نکند.

شماره ۸۴۵ از ۲۳ تا ۶ دی ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید