مقاله را پل پیلار، در 30 ژانویه 2014 انتشار داده است:
● پرزیدنت اوباما قول داد که هرگاه سنا، بخاطر حکومت اسرائیل، مجازاتهائی برضد ایران وضع کند، مصوبه کنگره را وتو کند. چراکه چنین قانون روند گفتگوها را متوقف و مانع از حل مشکل از طریق دیپلماسی میگردد. چنین قانونی خاورمیانه را در بیراهه جنگ جدیدی قرار میدهد.
● طبیعتاً گرایش ما بر ایناست که از تاریخ دراز مسئله اتمی ایران و سیر تحول آن، بر واپسین فصل آن متمرکز شویم. دو سناتور، کیرک و منندز طرح مجازاتهائی را تهیه و به سنا دادند و در سخنرانی سالانه خود در برابر کنگره، اوباما تهدید کرد هرگاه این طرح تصویب شود، آن را وتو خواهد کرد.
باوجود این، ما میباید دید درازمدت بین نیز داشتهباشیم. این دید به ما امکان میدهد تقلاهائی را ببینیم که مخالفان رسیدن به توافق با ایران، بعمل آوردهاند و همچنان بعمل میآورند. اینان، هربار، دلیلی تراشیدهاند و پس از آنکه دلیلشان بیاعتبار شد، دلیل جدیدی را تراشیدند و جانشین آن کردند.
نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتان یاهو، در سخنرانی خود، در سازمان ملل متحد، در سپتامبر 2012، خط قرمزی کشید و گفت: اسرائیل نخواهد گذاشت ایران از این خط عبور کند. آن زمان، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران بود و همگان خوششان میآمد از او بیزاری بجویند. مقامات اسرائیل و همپیماناشان در امریکا، واپسین سخنانی که از زبان احمدی نژاد خارج میشد و افتضاح آمیزش مییافتند، به برنامه اتمی ایران ربط میدادند و دستآویز مخالفت باهرگونه توافق با ایران میکردند.
اینک که حسن روحانی رئیس جمهوری ایران است، این تاکتیک دیگر کاربرد ندارد. هرچند، مراجعه به قول غلط ترجمه شدهای که به احمدی نژاد نسبت داده شد (حذف اسرائیل از روی زمین)، در هر فرصت، رها نکردهاند، درپی استدلال جدیدی شدهاند. حالا دیگر آنچه را رهبران ایران میگویند، دستمایه نمیکنند، بلکه هدفهای شومی را دستمایه میکنند که سخنان خوب این رهبران آنها را میپوشانند. نتان یاهو حالا دیگر اینان را گرگ در لباس میش میخواند.
● درگذشته، القاء میکردند که ایرانیها هرگز خواهان مذاکره جدی نیستند. وچون، در پائیزی که گذشت، ایرانیها پای میز مذاکره نشستند و مذاکره جدی کردند، این بدبینی را القاء کردند که ایران تن به دادن امتیازهای مهم نمیدهد. و چون ایران امتیازهای مهم داد و توافق ژنو را در نوامبر گذشته، امضاء کرد، مخالفان نیازمند ساختن دلیل جدیدی برای جلوگیری از سرانجام گرفتن توافق نهائی شدند.
● تاکتیکهای مخالفان اشکال گوناگون به خود گرفتهاند. از جمله آنها است وارونه جلوه دادن توافق ژنو. جبههای که میکوشد مانع از رسیدن به توافق نهائی امریکا با ایران برسر پرونده اتمی ایران بگردد، توافق ژنو را نامتعادل میخواند. بیآنکه توافق نامه را بازکند. زیرا هرگاه آن را پیش روی همگان بازکند، معلوم میشود ایران است که امتیازهای بزرگ را دادهاست.
تاکتیک دیگر و بس کارسازتر، تهیه طرح مجازاتها توسط دو سناتور، کیرک و منندز و تسلیم آن به سنا است. تاکتیک سوم، برچیدن تأسیسات اتمی و پایان بخشیدن به غنی سازی اورانیوم در ایران است. و بالاخره، تغییر سخن و رژیم ایران را به زیر سئوال بردناست. میگویند: مهم نیست چه امتیازهائی را گرفتهایم و چه دادهایم، مهم ایناست که رژیم ایران خطر ساز است.
در این هفته، نتان یاهو سخنرانی کرد و طرفه اینکه، در این سخنرانی، بطور کامل، استدلال پیشین خود را رها کرد. توافق ژنو آن را باطل کردهبود. تصوری که او ساخته بود، مجهز شدن ایران به بمب اتمی بود. این تصور ذهنی او محور همه قول و فعل او در رابطه با ایران بود. در خیال خود، غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد، یعنی ایران درآستانه تولید بمب اتمی است. پس باید ذخیره اورانیوم 20 درصد ایران از بین برود. حالا که توافق ژنو، حذف این ذخیره را مقرر کردهاست، صحبت از ذخیره اورانیوم زیر 5 درصد و خطر غنی کردنش تا 90 درصد، را دستآویز کرده است. راستی این است که توافق ژنو ظرفی را خالی کرد که استدلال نتان یاهو در آن بود و برنامه عملی را بیمحل گرداند که نتان یاهو میخواست امریکا موافقت کند و به اتفاق آن را برضد ایران، اجرا کنند.
حالا دیگر، نتان یاهو میگوید مهم نیست که سطح غنی سازی اورانیوم توسط ایران چه اندازه است. مهم پیشرفته بودن سانتریفوژهای ایران است. ذهن خیال پرداز او، مجاز جدیدی ساختهاست. او میگوید با این سانتریفوژها، ایران دیگر نیاز ندارد یکبار غنای اورانیوم را به 20 درصد و سپس آن را به 90 درصد برساند، مستقیم میتواند تا 90 درصد غنی کند.
● چندین درس از این تغییر مداوم استدلال باید گرفت:
1 – درس اول ایناست که تا این زمان، همه استدلالها که ساخته شدند، غلط از آب درآمدند. و
2 – آنچه ما از زبان این دلیل تراشان میشنویم، ترجمان مواضع اصیل و یا تحلیل نیست، بلکه تقلاهائی هستند برای قطع کردن روند گفتگوها و جلوگیری از انجام توافق به هر ترتیب و به هر قیمت.
3 – درس سوم ایناست که مخالفت هرگز پایان نمیپذیرد، محتوای توافق هرچه باشد، با آن مخالفت میشود. زیرا مخالفان میخواهند هیچگونه توافقی بعمل نیاید. اگر درصد غنی سازی کارساز نشد، مدل سانتریفوژها، دستآویز میشود. اگر «خطر بمب اتمی توسط ایران» رفع شد، خطرناک بودن خود رژیم را دلیل میسازند. هرگاه توافقی بعمل آید متضمن منجمد شدن فعالیتهای اتمی ایران، به ترتیبی که تولید بمب اتمی ناممکن گردد و دیگر ممکن نشد توافق را زیر سئوال برد، این دلیل را خواهند تراشید که ایران با و یا بدون بمب اتمی خطرناک است و باید همواره تحت فشار و تضییقات سخت اقتصادی نگاه داشته شود.
در سخنرانی خود، نتان یاهو پایههائی را برای چنین موضعی در آینده، ایجاد کرده است: «حالا، البته، خطر ایران تنها خطر بکار بردن اسلحه غیر معمولی بر ضد اسرائیل نیست».
یکی از اثرات خسران آور مخالفت بیپیان ایناست که شکل دیگری از خرابکاری است. ایرانیان وقتی ببینند در طرف مقابل، عناصری وجود دارند که بنادارند هرگونه معاملهای را برهم بزنند، اگرهم بیشترین امتیازها را بدهند، بسا حاضر به دادن امتیازهای بیشتر نشوند.