☚ سه بحران بزرگ، هرسه حل نشده برجایند و نه تنها ایران را گروگان امریکا باقی میگذارند، بلکه به مثابه نمدی شدهاند برای نمد مالی ایران:
● مسئله گروگانگیری: چندی پیش، اوباما اجرای قانون وضعیت اضطراری را برای یک سال دیگر تمدید کرد. بهانهاش این بود که ایران قرارداد الجزایر را بطور کامل اجرا نکرده است. حال اینکه پولهای ایران همچنان در توقیف امریکا باقی ماندهاند. و
● جنگ 8 ساله در سود انگلستان و امریکا و اسرائیل ایجاد و ادامه یافت، با پذیرش قطعنامه 598، به حال مترکه درآمده اما قطعنامه همچنان بلااجرا ماندهاست. چه عجب اگر روزی بابت آن جنگ از ایران غرامت نیز بخواهند. فعلا از آن جنگ بدین سو، کشورهای همسایه ایران در خلیج فارس، منابع نفت و گاز مشترک و مشاع را استخراج میکنند و میخورند.
● و اینک بحران اتمی: تا پیش از توافق ژنو، امریکا و اروپا تحریمها را وضع و اجرا میکردند و حالا تحریمها برجایند و ایران را به کنترل خود نیز درآوردهاند. با تمدید توافق ژنو بمدت 7 ماه دیگر، محدوده توافق احتمالی نیز معین شد:
1. ماندن در رژیم تمدید توافق ژنو با همین نام و یا نامی دیگر. بنابراین که معنی سخن خامنهای (امریکا و اروپا تلاش کردند ایران را در قضیه هستهای به زانو درآورند و نتوانستند و نخواهند توانست) این باشد وضعیت کنونی ادامه پیدا کند. و یا
2. پذیرش خواست امریکا و متحدانش در آنچه به غنی سازی مربوط میشود و قرائن حاکی از ایناست که رژیم به این خواست تن دادهاست و چانه زدن در «قدم به قدم» برداشته شدن تحریمها را پذیرفته است. در این باره، قول روحانی بسیار گویا است:
☚ روحانی (24 نوامبر 2014 و 3 آذر 1392) گفتهاست: «هدف دوم در جریان مذاکرات این بوده که تحریمها قدم به قدم برداشته شود. امروز بخشی از تحریمها برداشته شده و بخشی باقی است؛ اما آنچه مهم است اینکه در این مذاکرات طرف مذاکرهکننده کاملاً قبول داشت که تحریم باید برداشته شود و صرفاً اینکه چگونه و از چه زمانی آغاز شود، مورد بحث است».
بنابر این سخنان، یکجا لغو نشدن تحریمها را نیز رژیم پذیرفتهاست. قرار بر «برداشتن قدم به قدم تحریمها است».
بدینتریتب، خامنهای که چارهای جز سرکشیدن جام زهر ندارد، ایران را در گرو امریکا باقی میگذارد و وطن ما در سه نمد، نمدمالی میشود.
٭ شکست گفتگوها و مسئول شکست کیست؟:
☚ نخست قیمت دلار بود که شکست گفتگوها را اعلان کرد: روز دوشنبه، از ساعت 10 صبح قیمت دلار رو به افزایش گذاشت. تا ظهر، 15 تومان به قیمت آن افزوده شد و به 3250 تومان رسید.و
☚ در همان روز، سایت خامنهای بود که زمینه را برای اعلان شکست گفتگوها آماده میکرد. و
☚ سرداران سپاه بودند که مسئولیت شکست را از دوش خامنهای برمیداشتند و بر دوش روحانی («مقام انتخابی») میگذاشتند. و
☚ سخن از وجود گزینه و طرح در صورت شکست گفتگوها از سوی حکومت روحانی و هم «اصولگرایان»: روی آوردن به روسیه و چین! و
☚ دست آخر، «نماینده»های تندرو مجلس بودند که روحانی را «روضه خوان» و او و حکومتش را ناتوان و مسئول امضای توافق ژنو و در تقلا برای نوشاندن جام زهر به خامنهای توصیف کردند. از جمله،
☚ جوادکریمی قدوسی، در یک آذر، گفتهاست: آقای روحانی با ارائه گزارشهای «جهتدار» به مقام معظم رهبری، درباره وضعیت وخیم اقتصادی، معظمله را برای موافقت با امضای توافقنامهای جدید تحت فشار قرار داده است. ایشان از «خطوط قرمز» نظام عبور کرده و به رهبری گفته تعهدات کنونی غرب برای امضای یک توافقنامه جدید کافی است. آقایان روحانی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی میخواهند به رهبر «جام زهر» بدهند.
طرفه اینکه از قوه قضائیه خواستهاند او را بخاطر افشای اسرار نظام، تحت تعقیب قرار دهد!
☚ روز بعد، یعنی در 4 آذر، مجلس محل مرگ بر امریکا شد و «نمایندگان» فریاد مرگ بر امریکا سردادند. و
☚ طرفه اینکه در توجیه انصراف ظریف از بازگشت به ایران در وسط گفتگوها، میگویند: ظریف متوجه شد هرگاه به ایران برود و بازگردد، تقصیر شکست مذاکرات را به پای «رهبر» مینویسند. این شد که نرفت. به سخن دیگر، او میدانسته است گفتگوها به شکست میانجامد و نمیخواستهاست «تبلیغات غربی» آن را به پای رهبر بنویسد!
حقیقت اینست که این خامنهای و سران سپاه هستند که ایران را به گروگان امریکا درآوردهاند و سرنوشت ایران را به سه مسئله بزرگ بالا و مسائل دیگری ناشی از آن گره زده و اختیار ایران را به کشورهای 5+1، سپردهاند. در واقع، میان دو سنگ آسیاب، یکی امریکا و اروپا و متحدانشان در منطقه و دیگری روس و چین، قراردادهاند و گزینهای نیز دراختیار ندارند:
٭ آیا رژیم گزینه دیگری داشت و رویآوردن به روسیه و چین، گزینه است و یا قراردادن ایران میان دو سنگ آسیاب؟:
☚ یکچند از گردانندگان سپاه و دستگاه تبلیغاتی سپاه اینگونه تبلیغ میکردند که شکست گفتگوها بسود است و تحریمها ایران را از پا در نمیآورد. کیهان (25 نوامبر- 4 آذر) به تمدید توافق ژنو اعتراض نیز میکند. اما حقیقت اینست که هرگاه گزینه دیگری وجود داشت، خامنهای تن به تمدید توافق نمیداد. تن دادن به توافق ژنو که کری، وزیر خارجه امریکا، آن را دقیق توصیف میکند ( تحریمها برجایند و برنامه اتمی ایران به مهار درآمدهاست)، یعنی اینکه رژیم ولایت فقیه گزینه دیگری ندارد. اما آیا راست است که پیشرفت واقعی بعمل آمده و اگر وقت بود توافق ممکن بود انجام بگیرد؟ نه. زیرا
☚ وزیر خارجه چین گفتهاست پیشنهاد جدیدی را ارائه کردهاست. وزیر خارجه فرانسه نیز از پیشنهادهای جدید سخن بمیان آوردهاست.
اما، بر سنت دیپلماسی، تمدید توافق ژنو، توجیه میخواهد و اینگونه سخنان پرتناقض توجیهی بیش نیستند. زیرا هرگاه سخن معاون بینالمللی وزارت خارجه رژیم راست بود، به جای 7 ماه، 7 روز گفتگوها را تمدید میکردند و به توافق میرسیدند. بخصوص که اوباما ترجیح میدهد پیش از ژانویه، توافقی بعمل میآمد. درعوض، توافق ژنو را بمدت 7 ماه تمدید کردهاند: 4 ماه برای رسیده به توافق کلی و 3 ماه برای کامل کردن آن با توافق بر سر جزئیات!
● آیاحکومت اوباما انتخاب میان این و آن گزینه را دارد؟
حکومت اوباما یک انتخاب بیشتر ندارد و آن توافقی است که در امریکا (جمهوریخواهان و بخشی از دموکراتها و لابیهای اسرائیل و محافظهکاران جدید) و در منطقه (اسرائیل و متحدانش، دولتهای سعودی و مصر و شیخهای خلیج فارس)، دست کم، نتوانند با آن مخالفت جدی بکنند.
گرچه دستگاه تبلیغاتی خامنهای تبلیغ میکند که در منطقه، بخصوص برای رویاروئی با داعش، امریکا به ایران نیازدارد، اما کم نیستند تحلیلگران معتبر غرب که داعش را وسیله کار امریکا میدانند.
حکومت اوباما نمیخواهد خاورمیانه به مهار اتحاد اسرائیل و دولت سعودی و… درآید. از این جهت نیز، درآنچه به پرونده اتمی مربوط میشود انتخاب دیگری ندارد. استعفای هایگل، وزیر دفاع امریکا، در همان روز که گفتگوها به شکست انجامیدند، از دید تحلیلگران، پیروزی محافظهکاران جدید است. پنداری بنبست دو جانبهاست:
● آیا رژیم ولایت فقیه گزینه چین و روسیه را دارد؟:
هنوز بینتیجه شدن مذاکرات اعلان نشده، در روز 3 آذر، دستگاه تبلیغاتی رژیم خبر از تهیه شدن طرحی داد که در صورت شکست گفتگوها به اجرا گذاشته خواهد شد. برابر این طرح، ایران اقتصاد خویش را به روی روسیه و چین باز میکند و نیازهای کشور را از طریق مبادله با این دو کشور رفع میکند. این ادعا به مطبوعات غرب نیز راه برد. لوموند همان روز نیز نوشت: در تهران، مخالفان حکومت روحانی، خود را شرقگرا و حکومت روحانی را غربگرا میخوانند. اینها براین نظر هستند که باید برنامه اتمی را ادامه داد و مبادلات اقتصادی با روسیه و چین را یکسره جانشین مبادلات با غرب کرد.
غیر از اینکه حکومت احمدی نژاد همین روش را درپیش گرفت و رانتهای عظیم پدیدآورد و مافیاهای نظامی- مالی به جیب زدند، این «طرح» نه یک راهحل که، برای مدتی طولانی، قراردادن ایران میان دو سنگ آسیاب است: یک سنگ آسیاب غرب و دولتهای متحدش در منطقه که با استفاده از انزوای ایران، ثروتهای نفت و گاز ایران را میبرند و میخورند و شیخ نشینها که واسطه معامله با ایران هستند و سودهای هنگفت عاید میکنند. و طرف دیگر روسیه و چین که گرچه بسا بیشتر از گذشته از ایران میبرند و میخورند، اما محدودیتهاشان مانع از آن میشود که نیاز ایران به تکنولوژی و کالاهای سرمایهای را برآورده کنند:
● چین هم آهنگ رشد اقتصادیش کند شدهاست و هم اقتصادش به اقتصاد امریکا بیش از آن نیاز دارد که به آن امکان دهد بخاطر ایران به مقابله امریکا برود. و
● روسیه خود تحت رژیم تحریم است و زیان مدتی که تحت تحریم است را 32 میلیارد دلار برآورد کردهاند. از اینرو، ناگزیر است اندازه نگاه دارد.
برای خارج شدن از بنبست، دو راهکار بیشتر نیست:
حاصل سخن:
بدینسان، راهحلها پرشمار نیستند:
1. ماندن در رژیم «تمدید توافق» به این و آن شکل. هم تحلیلگران امریکائی جانبدار توافق میگویند چون امریکا کوتاه نیامد توافق نشد و هم سخنگویان رژیم میگویند «زیادهخواهی امریکا» مانع از رسیدن به توافق شد و هم روسها میگویند امریکا بود که حاضر نشد سطح توقعات خود را پائین بیاورد. معنای کوتاه نیامدن امریکا یعنی این که امریکا به توافق ژنو نیز قانع نیست. یعنی توافقی در این سطح را نمیخواهد. بیشتر از این میخواهد. بنابراین،
2. راهحل دوم تن دادن به توافق دلخواه امریکا است. که هرچه دیرتر بدان تن داده شود، هزینهای بازهم سنگینتر به پای مردم ایران میگذارد و هرگاه چون گروگانگیری و جنگ قطعی نشود، نمد سومی میشود و نمدمالی شدن ایران آنرا از پا در میآورد. سخنان روحانی این فکر را القاء کردهاست که توافق انجام گرفته اما دو طرف یا میخواهند شرائط را برای اعلان آن آماده کنند و بعد اعلان کنند و یا فکر کردهاند قسمت به قسمت و نوبت به نوبت اعلان کنند. برای مثال، یک نوبت توافق برسر تعداد سانتریفوژها و سطح و وزن غنی سازی اورانیوم را اعلان کنند و نوبتی دیگر، رفع به قول روحانی «قدم به قدم» تحریمها. هرچند در تمدید توافق ژنو، قید شدهاست در چهارماه اول توافق بر سر کلیات و در سه ماه بعد توافق بر سر جزئیات باید به عملآید، اما به جاست یادآور شویم که پیش از این نیز، چند نوبت «خبر» انجام توافق «درزکرد» و توافقی انجام نشد. حکومت روحانی به دادن امید نیاز دارد هم بخاطر خنثی کردن اثر روانی انزوا و تحریم بر تورم و هم بخاطر درحال انتظار نگاهداشتن مردم و هم بخاطر مانع شدن از مافیاهای نظامی به تشدید هجوم خود به حکومت او. و
3. عمل از طریق مردم: خلع ید از سران سپاه و رهاندن دولت از سیطره ولایت مطلقه فقیه و شفاف کردن تأسیسات و فعالیتهای اتمی ایران. جدا کردن پیشرفت تکنولوژی از فعالیت اتمی پرزیان و بیهوده و رهاکردن این فعالیتها و بی معنی کردن تهدیدها و پایان بخشیدن به استفاده از امریکا بمثابه محور سیاست داخلی و خارجی.
یکبار دیگر یادآور میشود که صاحب حق، مردم ایران هستند. تا وقتی این مردم حق خویش را تصدی نمیکنند، زورپرستان داخلی و قدرتهای خارجی آن را، به تناسب قدرت، میبرند و میخورند.
در وضعیت سنجی بعدی، نظرهای صاحب نظران امریکائی را نقد خواهیم کرد.