٭ دلایلی که مخالفان توافق در رژیم میآورند:
1. میپذیرند که بحران اتمی پایان نپذیرفته، بحران جنگ شدت خواهد گرفت. الا اینکه میگویند امریکا بحران اتمی را ساختهاست و بحرانهای بعدی را نیز امریکا در حال ساختن است. بدیهیاست که لازم نمیبینند از خود بپرسند اگر فعالیت اتمی زیر زمینی و مراجعه به پاکستان برای دریافت بمب اتمی نبود و…، امریکا چگونه میتوانست بحران اتمی را بسازد؟ وقتی هم ساخت، شما چرا حالا بیدار شدید و روزاول، به خود نیامدید تا کشور در وضعیتی که قرارگرفته است، قرار نگیرد؟
اما چرا امریکا درحال ساختن بحران بعدی است؟ زیرا «برنامه 10 سالهای» برای تغییر رژیم دارد. باز از خود نمیپرسند رژیمی اینهمه سودمند برای امریکا و روس و چین و… را چرا میخواهند تغییر دهند؟
2. هرگاه مسئله اتمی حل شود، امریکا پرونده حقوق بشر را خواهد گشود. از دید اینان، با گشودن این پرونده، قصد امریکا استفاده از «ابزار بینالمللی» برای اثرگذاری بر سیاست داخلی رژیم است. این دلیل خود میگوید که رژیم امریکا را محور سیاست داخلی و خارجی کردهاست. زیرا بدون محور شدن امریکا، بکاربردن پرونده حقوق بشر برای اثر گذاری بر سیاست داخلی رژیم و بسا تحول آن، ناشدنی است. توضیح اینکه بمحض حل بحران اتمی، برای رژیم مشکل خواهد شد که امریکا را محور سیاست داخلی و خارجی کند و بدان سرکوبگری خویش را توجیه کند. به بحران جنگ در منطقه بهخاطر توجیه «دشمنی با امریکا» بنابراین محور سیاست داخلی و خارجی نگاه داشتنش نیاز دارد.
3. با حل شدن بحران اتمی از راه توافق نهائی، «جریان متمایل به همکاری با غرب» تقویت میشود. با تقویت این جریان، نه تنها اصولگرایان بلکه ولایت فقیه که «تیر خیمه نظام است» فرو میشکند و رژیم فرو میریزد و امریکا به هدف خود که تغییر رژیم است، میرسد. سهل است، رژیم وابسته به خود را بر ایران حاکم میکند.
میدانیم که،در رژیم، هردو طرف، با این باور که توافق نهائی، بر «انتخابات» مجلس اثر تعیین کننده خواهد گذاشت، از هماکنون خود را برای بعد از توافق آماده میکند. طرح استانی کردن انتخابات و طرح برقرارماندن صلاحیت «نمایندگان» مجلس کنونی در صورت نامزدشدن برای نمایندگی – که از سوی «شورای نگهبان» رد شد – و تغییرها که قراراست در سپاه انجام بگیرد و آماده شدن «شورای نگبهان» برای رد وسیع صلاحیتها، از جمله تدارکها هستند. باوجود این، جانبداران انجام توافق نهائی نیز نگران آنند که پس از انجام توافق، رژیم سرکوب را هرچه شدیدتر کند. همانسان که بعد از نوشیدن جام زهر شکست در جنگ با عراق و پذیرفتن قطعنامه 598، چنین کرد. باوجود این، طرفدارن توافق نهائی پنهان نمیکنند که توافق کفه آنها را در رژیم سنگین میکند و به خود وعده میدهند که اکثریت مجلس آینده از آن آنها خواهد شد.
4. مخالفان توافق در رژیم، ادعائی متناقض دارند: میگویند شدیدترین تحریمها بعد از «فتنه 88» (جنبش مردم ایران برضد تقلب بزرگ و یا کودتای خامنهای / سپاه) برقرار شدند. کیهان حتی مدعی است که امریکا به درخواست اصلاح طلبان این تحریمها را برقرار کردهاست. بدیهی است دروغ میگویند. چرا که این سیاست خامنهای/ احمدی نژاد بود که زمینه را برای وضع و اجرای تحریمها فراهم کرد. اما اگر تحریمها بسود «اصلاح طلبان» وضع شدهاند، چرا برداشتن تحریمها، ولو به حال تعلیق درآوردن آنها، باز بسود اصلاح طلبان میشود؟ از دید مخالفان توافق، حل تناقض اینست: اصلاح طلبان که خود عامل وضع تحریمها بودهاند، اینک قهرمان برداشتن آنها در نظر مردم ایران میشوند و از آن در تحکیم موقعیت خود به زبان اصول گرایان و بسا نظام ولایت فقیه سود میجویند.
5. مخالفان توافق در رژیم، مدعی هستند که حکومت روحانی عامل امریکا در قراردادن «حل مشکلات اقتصادی» در برابر «قدرت نظامی» ایران و نقشش در منطقه است. بزعم آنها، همه کاره شدن سپاه و ورود در بحران جنگ در منطقه را «امنیت نظام ولایت فقیه و ایران» ایجاب میکند. ناخودآگاه، یکبار دیگر اعتراف میکنند که «برنامه اتمی» ایران نقش کلیدی در حفظ این امنیت را دارد. اما چگونه ممکن است برنامه اتمی این نقش را داشته باشد اگر، این برنامه، برنامه تولید بمب اتمی نباشد؟ بدیهی است میدانند که خود را لو میدهند. از اینرو، برای آن این توجیه را میسازند که داشتن تأسیسات اتمی به ایران امکان تولید بمب اتمی را هروقت که خواست میدهند. غافل از اینکه درست به همین دلیل، مخالفان خارجی توافق، با توافقی که برجاماندن تأسیسات را اجازه دهد، مخالف هستند.
بهررو، از دید مخالفان توافق در رژیم، وقتی این دو امر، یکی حل مشکلات اقتصادی و دیگری امنیت رژیم و کشور مقابل شد، دستگاه تبلیغاتی امریکا و غرب بسود حل مشکلات اقتصادی بکار میافتد و افکار عمومی ایرانیان را نه تنها نسبت به امنیت نظام و ایران بیاعتناء میکند، بلکه از آن بیزار میکند.
سازندگان این دلیل از تناقض بزرگ در ساخته خویش غافل بودهاند: حل مشکلات اقتصادی در تضاد با امنیت کشور نیست. اگر درتضاد شد، بدین معنی است که همهکاره شدن سپاه و انداختن کشور در دام بحران جنگ در منطقه ناقض امنیت کشور است. اقتضای امنیت کشور یک اقتصاد تولید محور رشد یابنده و خلع ید از سپاه و تبدیل سپاه و ارتش به یک نیروی توانا به دفاع از مرزهای کشور و تضمین کننده استقلال ایران دربرابر تجاوز خارجی است.
6. مخالفان توافق در رژیم، برآنند که سردسته غربگرایان در رژیم، هاشمی رفسنجانی است. از اینرو، سخنان و فعالیتهای او را علامت دادن به امریکا میدانند و مدعیند این علامتها را به امریکا میدهد:
● خامنهای بیمار است و کوشش جبهه موافق توافق اینست که اکثریت مجلس و اکثریت مجلس خبرگان را بدست بیاورد. میدانیم که او حسن خمینی را «علامه» لقب داد. از دید اصول گرایان این هاشمی رفسنجانی است که به امریکا علامت میدهد سیاستی را در پیش بگیرد که حسن خمینی جانشین خامنهای بگردد.
● خامنهای و اصولگرایان متحد با او و سران سپاه اگرهم با توافق نهائی موافقت کنند، با عادی شدن – چه رسد به همکاری – رابطه با امریکا رضا نخواهند داد. پس باید سیاست امریکا و غرب، در قبال ایران و خاورمیانه، تقویت جبهه موافق توافق باشد.
بدینترتیب، مخالفان توافق در رژیم ، امریکا را دارای برنامه 10 سالهای برای تغییر رژیم میانگارند و یا ذهن آنها این برنامه را میسازد تا مخالفت خویش با انجام توافق را توجیه کنند. در برابر، موافقان توافق نیز، انجام آن را تغییر تناسب قوا در رژیم و قوت گرفتن جبهه موافق حل مشکلات کشور و کاستن از سرکوبها و افزودن بر آزادیها، تبلیغ میکنند.
بدیهی است هیچیک از دو طرف از قراردادن کشور تحت قیمومت کشورهای 5+1 سخنی نمیگویند. طرف موافق توافق نمیگوید در مدتی که روحانی متصدی ریاست جمهوری است به کدام تغییر ساختاری موفق شدهاست تا وعده حل مشکلها بعد از انجام توافق، میسر بگردد؟ نه تنها ساختارها برجا هستند بلکه ، سخت تنتر نیز شدهاند.
٭ دلایل مخالفان خارجی توافق، توجیهگر تغییرها در دولت سعودی و علنیتر شدن اتحادش با اسرائیل گشتهاند:
1. ملک سلمان عزل و نصبهائی را در دولت سعودی انجام داد که بس شفاف هستند: طرفداران رویاروئی، ولو رویاروئی جنگی با ایران، به مقامهای کلیدی، ولایت عهدی و وزارت خارجه و وزارت دفاع و رئیس شورای عالی امنیت ملی دولت سعودی، منصوب شدند. با این انتصابها، اتحاد دولت سعودی با اسرائیل بازهم بیشتر از پرده بیرون افتاد. لزوم اتخاذ، رویه هرچه قاطعتر در قبال ایران و تدارک رویاروئی بعد از توافق اتمی، توجیهگر این تغییرها بود.
2. محافظهکاران جدید کشف کردهاند که ایران همواره یک دولت متجاوز بودهاست. پس نباید اجازه داد ایران هیچگونه تجهیزات اتمی داشته باشد. زیرا با داشتن این تجهیزات، هر زمان بخواهد، میتواند بمب اتمی بسازد. درواقع، سخن اصلی اینان که نتان یاهو و حکومتش نیز همان سخن را میگوید، ایناست: نه تنها نباید توافقی با ایران بعمل آورد، بلکه باید بهانه تراشید برای وضع تحریمهای هرچه شدیدتر تا که ایران در مهار بماند و تغییر رژیمش میسر شود.
3. ایران برای تشکیل امپراطوری پیشین خود، از شیعههای کشورهای عرب بمثابه یک اهرم استفاده میکند: حزب الله در لبنان و علویها در سوریه و شیعهها در عراق و زیدیها در یمن. در بحرین و عربستان نیز از وجود شیعه بعنوان ستون پنجم استفاده میکند. توافق نهائی با ایران و خارج کردن دستش از زیر سنگ تحریمها، به رژیم ایران امکان میدهد به مداخلههای خود در کشوری عرب و کشورهای سنی نشین همجوار بیفزاید. پس نه تنها نباید توافق نهائی با ایران انجام بگیرد، بلکه باید تحریمهای هرچه شدیدتر علیه ایران وضع و اجراء شوند.
4. اتحاد دولت سعودی و اسرائیل، در سوریه، دست به تهاجم زدهاست. هدف تغییر رژیم اسد در سوریه و سرکوب حوثیها دریمن است. بنظر این اتحاد، تا پیش از امضای توافق نهائی، باید در این دو کشور، وضعیتی ایجاد شود که بازگشت به پیش از آن ناممکن باشد. تا اگر ایران از قید تحریمها خارج شد و روابط خود را با غرب عادی کرد، کاری از دستش بر نیاید.
5. ایران و روسیه و بسا چین دارند بسوی یک اتحاد استراتژیک میروند (اجلاس 16 و 17 مسکو با شرکت وزیران دفاع ایران و عراق و افغانستان و… برای مبارزه با تروریسم تکفیری) . هرگاه ایران از قید تحریمها رها شود، این اتحاد میتواند در خاورمیانه موقعیت متفوق پیدا کند. غرب نمیتواند نسبت به این خطر بزرگ لاقید بماند. راهکار بایسته انجام ندادن توافق و تشدید تحریمها و تقویت متحدان استراتزیک امریکا در منطقه است.
در دلایل مخالفان خارجی توافق که تأمل کنیم میبینیم هر 5 دلیل را از شخص خامنهای و مخالفان توافق در رژیم اخذکردهاند. بدینسان، هم مخالفان خارجی توافق و هم مخالفان داخل رژیمِ ِ توافق به سه کار سخت مشغولند:
الف. دست زدن بهرکار برای جلوگیری از سرانجام گرفتن توافق ( بنا بر خبر روز پنج شنبه 10 اردیبهشت بی بی سی، رویترز در گزارشی اختصاصی خبر داده که ایران به تازگی سعی کرده از بازار سیاه تجهیزات هستهای برای غنیسازی اورانیوم خریداری کند.بر اساس این گزارش محرمانه که به دست رویترز رسیده، بریتانیا به هیات کارشناسی شورای امنیت سازمان ملل متحد در زمینه نظارت بر تحریمهای ایران، خبر داده که ایران به دنبال خرید تجهیزات غنیسازی است.) و
ب. درصورت انجام توافق، در دست نگاه داشتن مهار امور بعد از توافق. و
ج. اگر توافق انجام گرفت، نباید گذاشت رابطه امریکا و بسا امریکا و اروپا با ایران عادی بگردد. زیرا زمینه ساز همکاری و تغییر تعادل قوا در خاورمیانه میشود.