اخیرا دو بیانیه از سوی دانشگاه امام حسین مربوط به سپاه پاسداران در دو تاریخ 7 و 11 خرداد ماه با فاصله 5 روز منتشر شد که بررسی کنندگان نامه به درستی آنها را مورد مداقه قرار نداده اند و یا اینکه همه نیروهای سپاه را با یک چشم دیدهاند در حالیکه این دو بیانیه از سوی یک دانشگاه گویای اختلاف گسترده میان دستههای سه گانه سپاه است.
بیانیه اول که در تاریخ 7 خرداد ماه 1394 منتشر شد از سوی گروه تقریبا متعادل نیروهای مستقر در دانشگاه امام حسین میباشد که در انتهای آن مشخص می کند که نویسندگان این بیانیه اساتیدو پژوهشگران و دانشجویان آن دانشگاه هستند که تا حدی ادب را رعایت کرده و با احترام از حکومت و گروه مذاکره کننده، نام میبرد و در مواردی به گروه مذاکره کننده هشدار میدهد. در بیانیه اول بیشتر بر روی مذاکرات هستهای تاکید داشته و از گروه مذاکره کننده میخواهدمواظب ترفندهای امریکا باشند.
بیانیه دوم که در تاریخ 11 خرداد منتشر شده است. هدف نویسندگان از نوشتن و انتشار آن، بیانیه اول را تحتالشعاع بیانیه دوم قراردادن و آنرا بدست فراموشی سپردن بودهاست. در مقایسه با بیانیه اول، بیانیه دوم واجد این نکات است :
1. بیانیه دوم تقریبا شبیه سخنرانی خامنهای در مراسم 14 خرداد میباشد. بنابراین طرز فکر نویسندگان آن نزدیکی بیشتری با طرز فکر خامنهای دارد و نظر او را بازگو میکنند.
2. بیانیه دوم با بسم الله و بدون آیه قرآن شروع میشود
3. بیانیه دوم از دو قسمت جداگانه ترکیب شده است زیرا
3.1. در قسمت اول بیانیه از خامنهای با عنوان (مقام معظم رهبری حفظهالله ) نام میبرد اما در قسمت دوم آن، خامنهای لقب امام پیدا میکند(برای بیعت مجدد با نائب برحق ایشان حضرت آیتالله امام خامنهای)؛
3.2 پایان بخش اول بیانیه دوم، با «در بند نهایی» شروع میشود. یعنی دو جملهای که بعد از «دربند نهائی» پایان آن بودهاند. آنچه ازآن پس آمده، بر متن نخستین افزوده شدهاست. اضافه کنندگان به خود زحمت بازبینی بیانیه را هم ندادهاند. اینست که بیانیه یکبار با «دربند نهائی» و یک بار دیگر، با درپایان، به آخر میرسد.
3.3. در واقع بیانیه دوم را دو دسته از پاسداران نوشتهاند. و هر دو دسته نظرهائی متفاوت از نظر نویسندگان بیانیه اول داشتهاند.
3.4. در بخش دوم بیانیه برخی از نوشته ها تقریبا شبیه نوشته های بخش بالایی می باشد و تا حدی تکراری و نشان میدهد هر دو گروه شبیه هم فکر می کرده اند اما تفاوت نظرهایی داشته اند. جر و بحث شان منجر به افزودن قسمت دوم شدهاست.
4. بیانیه دوم بیشتر سیاسی میباشد و به افرادی چون هاشمی رفسنجانی و روحانی و سید حسن خمینی حمله میکند . اما در بیانیه اول تنها به مذاکرات پرداخته شدهاست.
5. نویسندگان بیانیه دوم خود را اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه جامع امام حسین(ع) نام نهادهاند در حالیکه نویسندگان بیانیه اول اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه امام حسین میباشند.
6. بیانیه اول به حکومت هشدار میدهد و بنوعی حمایت میکند و اعلام آمادگی میکند برای تشریح جزئیات زیاده خواهی آمریکایی ها و غربی ها از مذاکره کنندگان. اما بیانیه دوم تهدید میکند: با اشارههای صریح، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی و حسن خمینی را تهدید میکند که هرگاه از کرده خود پشیمان نشوند، سر و کارشان با سپاه خواهد بود. روشن است که واقعیت را وارونه میکند. توضیح اینکه هم از تناقضهای موجود در قولها که از خمینی نقل میکند، نا آگاه است (تناقض میان فقر و تنگدستی مردم و تصدی انقلاب جهانی بنام اسلام و تناقض سخن او با واقعیت: صدور خشونتی که به پیدایش القاعده و داعش انجامید و اسلام را در خشونت گرائی ناچیز کرد) و هم واقعیتهای عیان سیاست خارجی او را با قولهای او میپوشاند:
● این خمینی نبود که به کارتر پیام داد از بختیار حمایت نکنید زیرا ما که بر سر کار بیائیم بیشتر بنفع شما است؟
● این با موافقت خمینی نبود که موسوی اردبیلی و مهندس بازرگان با سلیوان، سفیر امریکا در ایران، در دوران انقلاب، توافقی برسر ایجاد رژیم با ثبات در ایران، با اتحاد روحانیت و ارتش، را بعمل آوردند؟
● این خمینی و دستیاران او (از جمله همین خامنهای و هاشمی رفسنجانی و بهشتی – این یکی در مورد اکتبر سورپرایز – ) نبودند که با شیطان بزرگ زد و بند پنهانی کردند که دو افتضاح بینالمللی ببار آورد، یکی اکتبر سورپرایز و دیگری ایران گیتهای امریکائی و اروپائی؟
● این خمینی و دستیاران او نبودند که، بنابر قول وزیر دفاع وقت انگلیس، جنگ را در سود انگلستان و امریکا و اسرائیل بمدت 8 سال ادامه دادند؟
● این خمینی و دستیاران او نبودند که سرانجام جنگ را در شکست به پایان بردند و گنشر وزیر خارجه وقت آلمان را واسطه کردند و قطعنامه شورای امنیت را پذیرفتند؟ و این او نبود که جام زهر شکست را سرکشید؟
آیا کسانی که به خود عنوان استاد میدهند نباید میان سخنانی که هدف از برزبان آوردنشان نوجوانان را همچون گلههای گوسفند از میدانهای مین عبوردادن و تحمیل فقر سیاه – قولی که از او نقل کردهاند ناقض نص قرآن است. قرآن میگوید: ما برای شما یسر (گشاددستی در زندگی و معیشت) و نه عسر (تنگدستی و فقر) قراردادیم – به مردم ایران بودهاست، با واقعیتهای گزارشگر سیاهترین دوران تاریخ معاصر ایران که دوران خمینی بود، فرق بنهند؟ آیا حتی «استادان» در خدمت این رژیم نیز نمیدانند که «انقلاب جهانی» نه با خشونت که با الگوی رشد بر میزان عدالت اجتماعی شدن میسر است؟ آیا نمیدانند که با تحمیل استبداد خیانت و جنایت و فساد پیشه به مردم کشور و مردم را گرفتار فقر و سرزمین ایران را بیابان گرداندن، این اسلام زدائی و اسلام هراسی و اسلام ستیزی است که ترویج میکنند؟
٭ بیانیه اول به تاریخ 7 خرداد ماه 1394
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ (آل عمران: 175)این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی اساس،) می ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!
«ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هستهای ما و دانشمندان در هر رشته ی حسّاس و مهمّی، اندک اهانتی بشود. من اجازه نمی دهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رسانده اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند.» (30/2/1394؛ بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه السلام)
«من نمی فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملّت ایران این جوری نیست. ملّت ایران مذاکره ی زیر سایه ی تهدید را برنمی تابد.» (16/02/1394؛ بیانات در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور)
در شرایطی که انقلاب اسلامی ایران در حال عبور از پیچ بزرگ تاریخی با پدیدهای مهم و حساس چون مذاکرات هستهای با گروه 1+5 و تحولات منطقهای و جنگ های نیابتی امریکا و متحدان غربی – عربی علیه کشورهای مسلمان عراق، سوریه و یمن همراه شده است و جنگ بین گفتمان اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی با «جاهلیت مدرن» درعرصه های نوینی آشکارتر گردیده است، در حوزه داخلی و ملی ضرورت سرلوحه قرار دادن شعار راهبردی و کلیدی سال 94 «دولت و ملت همدلی و همزبانی» اهمیت مضاعفی یافته است
اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه جامع امام حسین (ع) با تأسی به منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) امام خامنهای عزیز در آیین میثاق پاسداری دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)در 94/2/30 اهتمام به ملاحظات و نکات زیر را در وضعیت خطیر کنونی رهگشا و ضروری میدانند:
یکم. دشمن با یک سناریوی مشخص و مؤثر از چندین سال قبل، جنگ تمام عیار اقتصادی را با هدف «فلج کردن» پایه های اقتصاد ایران آغاز کرده است. تحریم ها با هدف گرفتن معیشت عامه مردم، به دنبال ایجاد نارضایی گسترده از نظام و جداکردن بدنه عمومی مردمی حامی جمهوری اسلامی است. دشمن انتظار داشت تا فشار اقتصادی ناشی از نیش تحریم، مردم را در مقابل نظام قرار داده و منجر به تغییر رفتار و در وهله بالاتر به تغییر نظام شود. مقام معظم رهبری از سال 1388 با شعار «اصلاح الگوی مصرف» وجهه اصلی دولت و ملت را به سمت اصلاح وضعیت اقتصادی نظام رهنمون می کردند؛ ولی تأنّی و تعلل در توجه مکفی به این رهنمودها توسط دستگاه های اقتصادی، منجر به دست اندازی آمریکا و غرب به زندگی عمومی مردم شد.
دوم. کارشناسان مختلف اقتصادی داخلی و خارجی متفق القول هستند که تأثیر تامّ تحریم های یک جانبه آمریکا بر اقتصاد ایران، اندک و قابل نادیده گرفتن است. علت اصلی ضربه پذیری اقتصاد ایران از تحریم ها، ایرادهای ساختاری چون وابستگی بیش از حد بودجه به درآمد نفتی و نیز وابستگی درآمدهای خارجی جمهوری اسلامی به دلارآمریکا بوده و متأسفانه همچنان هست. لذا راه اصلاح وضعیت عمومی اقتصادی کشور، اصلاح بنیادین اقتصاد، از طریق اعمال سیاست های اقتصاد مقاومتی، با تأکید بر مردمی کردن اقتصاد کشور و مبارزه واقعی با فساد خواهد بود؛ اقتصادی که در آن کار و سرمایه ایرانی، اولویتی مرجّح بر استفاده از سرمایه گذاری های خارجی دارد. پیوستگی مجدد اقتصاد ایرانی به استفاده از منابعی که مدیریت آنها در خارج از کشور است، اشتباهی راهبردی بوده که تأثیرگذاری تحریم ها را بیشتر می کند.
سوم. دولت یازدهم در میانه ی چنین جنگی، کار خود را با استراتژی «گرفتن حربه تحریم از دشمن» آغاز کرد. سیاست گذاران دولت معتقدند، امکان هایی برای ایجاد تغییررویه در اردوگاه دشمن وجود دارد که تاکنون تجربه نشده اند. روش اساسی دولت، برای رسیدن به این هدف، ایجاد اعتمادسازی بین المللی نسبت به ماهیت و جزئیات برنامه هسته ای ایران است. مذاکرات مکرر تفصیلی تیم مذاکره کننده ایرانی با گروه 5+1 و مذاکرات مستقیم با آمریکایی ها پس از تصدی دولت، به سرعت آغاز شد.
دولت و مذاکره کنندگان با علم به ظالمانه بودن مطالبات خواسته شده از ایران در مذاکرات، جهت اثبات حسن نیت خود و گرفتن بهانه از دست دشمن، بدون هرگونه توافقی، گسترش فعالیت ماشینهای غنی سازی 20 درصدی را در سایت فردو متوقف کردند. این فناوری، پس از امتناع غربیها جهت فروش میله سوخت 20درصد به ایران، جهت رفع نیازرآکتور تحقیقاتی و پزشکی تهران، توسط شهید دکتر مجید شهریاری به دست آمده بود. یکی دیگر از تعهدات ایران، متوقف کردن راه اندازی کارخانه آب سنگین اراک است. این دو دستاورد صنعتی، اهمیتی در تراز تاریخ صنعت و تکنولوژی ایران و جهان دارند که با همت و نبوغ دانشمندان ایرانی به دست آمده بودند.
چهارم. پس از حدود یک سال و نیم، برای دومین بار ایران و 5+1، در شهر لوزان سوئیس، به بیانیه مشترکی رسیدند که توسط وزیرخارجه جمهوری اسلامی ایران و مسئول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرائت شد، تا معلوم گردد، ایران بنا دارد تا مجتمع غنی سازی فردو را از یک سایت غنی سازی هسته ای به یک سایت تحقیقاتی تبدیل کند. این مجتمع عظیم صنعتی، با توجه به تهدیدهای مکرر دشمنان ملت ایران، مبنی بر بمباران تأسیسات هسته ای ایران، در اعماق زمین ساخته شده است. هر چند بازرسان آژانس انرژی هسته ای همچون دیگر مجتمع های هسته ای، دسترسی نظارتی کافی داشته و دارند. تعهد دیگری که برای ایران در این بیانیه مطرح شده، مضیّق شدن و تحت نظارت درآمدن امکان تحقیق و توسعه در خصوص صنعت هسته ای است: «تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده، انجام خواهد شد.»
در مقابل، دولت ایران منطقاً انتظار داشت در دو توافق نامه ژنو و بیانیه لوزان، تعهدات متقابلی که برای آمریکایی ها و غربی ها نوشته شده، اعمال شوند. اما آزادشدن بخش ناچیزی از اموال بلوکه شده ایران در غرب، برای مصارفی که طرف غربی مشخص کرده است، تنها عنوانی بود که درطی چندین ماه با اما و اگرهای فراوان انجام شد. برداشته شدن حداقل تحریم های بانکی، مالی و نفتی به انجام نرسید.
پنجم. در توافق نامه ژنو سال 1392 بنا بود، تا تحریم ها در وضعیت فعلی متوقف شده و تحریمهای متعددی همچون تحریم بیمه، پتروشیمی، کشتی رانی و مانند آن برداشته شود، که تاکنون محقق نشده است. آمریکایی ها و غربی ها مثل همیشه، با خلف وعده و پیمان شکنی، سهم اندکی از تعهدهای خود را در قبال ایران انجام دادند. این مسأله، بارها و بارها از سوی رئیس جمهور محترم و تیم مذاکره کننده هسته ای یادآوری شده است. این در حالی است که در گزارش های مکرر اخیر آژانس، بر پایبندی ایران دراجرای کامل تعهدهایش تأکید شده است.
در بیانیه لوزان، طرفین جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1، چارچوبی را برای انجام مذاکراتی که هم اکنون در حال انجام است- نوشته و در یک نشست مطبوعاتی بین المللی قرائت کردند. اما مسئولان آمریکایی بدون توجه به متن منتشره مرضی الطرفین، فهرستی از عناوین را به مثابه تعهدهای جمهوری اسلامی ایران و آمریکا منتشر کردند که با عنوان «فکت شیت آمریکایی» شناخته می شود. این متن، حاوی عناوین غیرقابل قبولی از تعلیق، تعطیلی و تضییق برای رشد علم و صنعت هسته ای در ایران است که برخی 15 سال، برخی 25 سال و برخی الی الابد ادامه خواهند داشت. البته تیم مذاکره کننده ایرانی نسبت به انتشار این متن، به آمریکایی ها اعتراض می کند.
ششم. اکنون در میانه مذاکرات، آمریکایی ها و آژانس، صحبت از مطالبات جدیدی می کنند که در سوابق نظارتی آژانس مابه ازای قانونی شفافی نداشته و در کمتر کشوری چنین بازرسی ای صورت گرفته است. مضافاً مجلس شورای اسلامی در سال 1384 اجرای این قانون در کشور را متوقف کرده است، لذا انجام آن خلاف صریح قانون مصوب کشور خواهد بود. آنان رسیدن به توافق نهایی را به صراحت منوط به بازرسی اماکن نظامی غیرمرتبط با پروژه های هسته ای ایران عنوان کرده اند. به علاوه می خواهند دانشمندان و محققان هسته ای و برجسته کشور را در پوشش مصاحبه، استنطاق و بازجویی علمی کنند. آمریکایی ها با مباشرت آژانس، مدعی هستند که ایرانی ها تلاش های نظری و تحقیقاتی برای دستیابی به تکنولوژی ساخت بمب هسته ای انجام داده اند؛ لذا ایران باید ابتدا فهرست دانشمندان خود را به آژانس ارائه دهد و سپس اجازه مصاحبه و استفسار ازآنها داده شود.
این در حالی است که، کمتر از 5 سال قبل، چندین دانشمند برجسته و درجه یک کشوری و بین المللی ایرانی مورد سوء قصد قرار گرفتند و 4 نفر از آنان به شهادت رسیده اند. اهمیت اشراف بر مرزهای علمی و حراست از دانشمندان زبده ی کشورها، به قدری مهم است که هیچ کشوری حتی حاضر به اعلام نام دانشمندان اصلی تراز اول خود نیست.
هفتم. خداوند متعال در قرآن کریم به رسول اعظم صلوات الله علیه و آله و سلم، در باب رفتارشناسی زیاده خواهانه دشمنان اسلام می فرماید: «ولن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم…» آن چه در 2 سال گذشته، ترجمان ملموس و روشن همین آیه نورانی قرآنی است. آمریکایی ها در تمامی مذاکرات روند تهاجمی و زیاده خواهانه ای داشته اند و دائماً به دنبال تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران بر اساس خواسته های خود بوده اند. بر اساس اسناد منتشره ی امنیت ملی آمریکا، آنها افق آینده حرکت شان را تغییر نظام از مدخل تغییر رفتار جمهوری اسلامی عنوان کرده اند.
هشتم. فرمانده معظم کل قوا در سخنرانی اخیر خود در دانشگاه امام حسین علیه السلام، برای اولین بار پرده از مطالبات جدید زیاده خواهانه آمریکایی ها برداشته وبا صراحت و قاطعیت، اعلام کردند که مطلقاً اجازه هیچ گونه دسترسی به دانشمندان هسته ای کشور را نخواهند داد. امام خامنه ای در اقدامی کم سابقه برای صیانت از مرزهای علم و دانش و مصون نگه داشتن نیروهای انسانی نخبه ایرانی از چشمان ناپاک و دستان نابکار سرویس های جاسوسی غربی وارد عمل شدند. زیاده خواهی آمریکایی ها از مرز ذخایرهسته ای، زیرساخت های تأسیساتی هسته ای، گذشته و خواستار چنگ اندازی به پشتوانه های علمی و انسانی ایران شده است.
نهم. مسیر این تجاوزگری و پیشروی به هر عنوانی که آغاز شده باشد، باید مسدود شده و روند عقب زدن دشمن هر چه زودتر آغاز شود. مشکلات اقتصادی کشور ایران هر قدر هم عمیق و گسترده باشند، انتظار یاری و مساعدت از چنین دشمنی، برخاسته از نوعی ساده انگاری سیاسی محسوب می شود. ملت و دولت ایران در هیچ دوره ای پس از انقلاب اسلامی، چنین خطای فاحش و غیرقابل جبرانی را در کارنامه خود نداشته و ان شاءالله نخواهند داشت.
دهم. با عنایت به مطالب فوق، مجموعه اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام اعلام می دارند:
1. هیأت علمی، پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام، اطاعت و پشتیبانی کامل خود را از دستور اکید فرمانده معظم کل قوا، امام خامنه ای اعلام داشته، خود را اولین مخاطب اجرای این دستور دانسته و نسبت به هرگونه تخطی و تعرض نسبت به این فرمان هشدار می دهیم.
2. دانشگاه امام حسین علیه السلام، حسب مأموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در پیگیری اجرایی شدن آرمان های جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور عزیزمان ایران، آمادگی دارد در راستای هم دلی با دولت، جزئیات زیاده خواهی آمریکایی ها و غربی ها از مذاکره کنندگان ایرانی را به تفصیل و کارشناسانه به اطلاع مردم رسانده وچهره ی عهدشکن، دروغگو و زیاده خواه آنان را به مردم بنمایاند.
3. عموم دانشگاهیان دانشگاه امام حسین علیه السلام ضمن تقدیر و تشکر از زحماتی که تیم مذاکره کننده کشیده اند، خواستار تغییر منطق مذاکراتی با اعتمادسازی یک جانبه ایران با طرفهای غربی و آمریکایی است. تعامل هم سان و انجام اقدام های پایاپای توسط ایران و غرب، امر عقلانی و پذیرفته شده ای است که طی دو سال اخیرهیچ گاه از سمت غربی ها اجابت نشده است. لذا دولت و مذاکره کنندگان می بایست به صورت دقیق و صریح، سقف تداوم مسیر اعتمادسازی را برای ملت ایران معلوم کنند،تا تحقق همدلی و هم زبانی بین ملت و دولت با آگاهی و قاطعیت رخ دهد.
4. دانشگاه امام حسین علیه السلام آمادگی دارد تا در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، هرگونه کمک مستشاری و علمی لازم را در استفاده از فرصت های اقتصادی داخلی و خارجی در اختیار دولت گذاشته تا از این مسیر، گامی در جهت گشایش در زندگی مردم و ایجاد دیواری مستحکم در برابر زیاده خواهی مستکبران عالم، برداشته باشد.
در پایان، اساتید، پژوهشگران ودانشجویان این دانشگاه، ضمن تشکر از تلاش های دولت به منظور رفع تحریم ها و گشایش مشکلات کشور، تداوم تحریم ها را نه بر عهده دولت، بلکه بر عهده طرف مستکبر و زورگویی دانسته که منطقی به جز زور را نمی فهمد. ما به عنوان بخشی از ملت قهرمان ایران، نارضایتی عمیق خود را از تداوم مذاکراتی که با اهرم تهدید نظامی و تحریم اقتصادی انجام می شود، اعلام داشته و خواستار معلوم شدن نقطه ی پایانی برای مذاکرات با فرجام نامعلوم با دولت ظالم و مستکبر آمریکا از سوی دولت هستیم.
٭ بیانیه دوم در تاریخ 11 خرداد 1394
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۴ خرداد امسال، سالگرد عروج ملکوتی حضرت امام خمینی سلام الله علیه، با ایام میلاد مسعود منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقارن شده است.
با توجه به مضامین مهم مطرح شده در باب سیاست خارجی جمهوری اسلامی و ریل گذاری حرکت جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ، دانشگاه امام حسین علیه السلام طی بیانیهای آخرین پیام امام به مناسبت نیمه شعبان را که در تاریخ ۶۸/۱/۲، خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی صادر شده را مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهد؛ باشد که از این مسیر درسهای نورانی، قرآنی و راهگشای معمار انقلاب بیش از پیش در کشور مدنظر همه مسئولین، مردم و عاشقان راه امام قرار گیرد. امام خمینی سلام الله علیه از آغاز نهضت سیاسی-الهی خویش، مقولات سیاست خارجی را جزو اولویتهای اول حرکت خویش قرار داد. ایشان استبداد سیاسی سیاه پهلوی اول و دوم را بخشی از سیاست خارجی جهانی ابرقدرت ها خصوصاً آمریکا و انگلیس میدانست. امام راحل عقب ماندگی تاریخی ملت ایران را بخشی از برنامه طراحی شده برای جهان شرق و دنیای اسلام میدانست. لذا خوشبینی و تلقی وجود کوچکترین شفقت، مروت و انصاف در ذات قدرتمندان بینالمللی را از نظر تاریخی منتفی و نتیجه سادهاندیشی میدانست. چرا که ایشان تمدن فعلی غرب را بنا شده بر استثمار مستضعفان و خونهای به ناحق ریخته مظلومان معرفی میکردند. «امروز غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خوردهاند و تصمیم گرفتهاند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند.»
امام خمینی سلام الله علیه از آغاز نهضت خواستار هوشیاری ملت ایران و دیگر ملتهای اسلامی نسبت به توطئههای استکبار شرق و غرب بودند. مستکبران عالم در طول تاریخ برای به خدمت گرفتن تودهها از عناوین و توجیهات مختلفی بهره گرفتهاند و سعی کردهاند در ظواهر فریبنده، مردم کشورها را تحت سلطه خویش داشته باشند. وقتی با سلاح نظامی این دسترسی ممکن نبوده است با نفوذ دادن انسانهای فاسد و وابسته، ملتها را به تبعیت و ذلت قدرتهای بزرگ کشاندهاند.حضرت امام خمینی سلام الله علیه، بالاترین و عظیمترین منبع قدرت در مسیر حفظ استقلال و عقب زدن ابرقدرتها را نیروی ملت میدانند. ایشان در پیام شان به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸، مرقوم میکنند: «شرط قدرت های بزرگ برای اعطای اعتبار و عزت به ملت ایران، عدول ملت ایران از همه موازین اسلامی و انقلابی و ویران کردن خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین – علیهم السلام– بدست خود ملت ایران است.»
بدین جهت کسانی که کوشش میکنند تا از مسیر دیگری عزت و آبرو به ایران و ایرانی ببخشند، باید بدین سئوال امام پاسخ دهند: «که ملتهای جهان سوم و مسلمانان و خصوصا ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشتهاند که امروز بیاعتبار شدهاند؟!». کسانی که «با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه» جمهوری اسلامی را مسبب دشمنیها میدانند. این روزها نیز در مسئله تحریمهای ظالمانه و وحشیانه علیه ملت ایران، عدهای به جای آنکه وضع کنندگان تحریم را مورد شماتت قرار دهند، مردم شریف ایران را به خاطر اقامه آرمانهای بین المللی اسلامی در سالهای دراز بعد از انقلاب محکوم میکنند. برخی از سادهاندیشان بلندگوی لیبرالهای مطرود امام شدهاند و بر خلاف نصّ بیّن اصول بنیادین امام در سیاست خارجی، معتقد به نوعی تقیه در ابراز مخالفت و اعتراض به ساختارهای ظالمانه بین المللی و جنایتهای روزمره اسرائیل، آمریکا، عربستان و امثالهم هستند. برخی از دست اندرکاران نیز برای فرار از مسئولیت، با استناد به خاطرهها و مشاهدات خصوصی خود، خواستار حذف یا محدود شدن چنین موضعی در جایگاه ولی فقیه و ائمه جمعه حفظهم الله تعالی هستند؛ چرا که زبان دیپلماتیک، ادبیات انقلابی را نمیشناسد؛ درصورتی که صحبت بر سر واژگان و عبارات نیست، بلکه بحث بر سر اولویتها و منافع ملی و اسلامی ملت مقتدر ایران است.
«من باز میگویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان – به خیال خام خودشان – بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند.»
برخی افراد در پاسخ دعوت آنها به مرور چنین فرمایشات و چنان افقهایی، میگویند با تکرار چنین کلماتی دشمن توانسته است، چهرهای جنگطلب از ایران تصویر کند و از این نمد کلاه ایران هراسی ساختهاند و مانع گسترش پیام انقلاب اسلامی میشوند(!). امام خمینی مکرراً و مؤکداً نسبت به چنین استدلالی برخوردی سخت و صریح داشتهاند: «من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچکس و از هیچچیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایهداری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزهٔ جهانی خود علیه غرب و شرقیم. مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب میکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزباللّه در جهان به اسارت گرفته میشوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفهٔ اسلامی خود عمل کنیم.»
ایشان در پیام مربوط به پذیرش قطع نامه ۵۹۸، مینویسند: «البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطهٔ جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللّهـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ را در جهان استکبار ترویج نماییم؛ و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی، حتی اگر با مبارزهٔ قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری میکنیم.»
امام خمینی در سیاست خارجی خود، به دنبال تحمیل دیدگاه خود بر ملت ایران نبوده، بلکه ایشان خود را دنباله رو ملت میدانستند. ایشان اعتقاد داشتند که ملت ایران راه خود را برای زمینهسازی تعجیل ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه انتخاب کرده است و آماده است تا هزینههای آن را نیز بپردازد: «مردم عزیز ایران که حقاً چهره منوّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختیها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفه اساسیشان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمیت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار میآورد، ولی هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار میکنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست.»
چند سالی است در جامعه و فضای سیاسی و علمی-دانشگاهی کشور، یک دسته تحلیلهای روشنفکرمآبانه عنوان میشود که، ملت ایران را به صورت ضمنی و صریح، افرادی شکمپرست،کمطاقت و عجول معرفی میکند. این افراد در جمعبندی نظرشان، مردم را پشت کرده و پشیمان از ارزش های انقلابی-اسلامی خود میدانند و خواستار لحاظ کردن این تغییر دیدگاه، در راهبری عمومی کشور، توسط مقام معظم رهبری هستند. این دیدگاه حاوی پیش داوریها، مصادره به مطلوبها و تنگنظریهای علمی قابل اعتنایی است که نقد تفصیلی آن فرصت دیگری میطلبد؛ اما به شکل مختصر باید کثرت فزاینده حضور عامه مردم در راهپیماییهای ۲۲ بهمن و روز قدس از سویی و حفظ نصاب بالای مشارکت سیاسی در ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی را مثالهای نقض غیرقابل انکاری دانست که متأسفانه عدهای عنود حاضر به رسمیت شناختن آن نیستند.
وقتی مقام معظم رهبری حفظه الله در بیاناتی در جمع معلمان و فرهنگیان، با صراحت و تأکید بیان میکنند که ملت ایران حاضر به تحمل مذاکره در زیر شبح تهدید نیست، از همان نظرگاه واقعی و عینی سخن میگویند که ۲۶ سال قبل امام خمینی سلام الله علیه سخن گفته بودند. برخی میخواهند سست عنصری و خستگی خود در پیگیری مجدّانه و مجاهدانه آرمانهای عظیم انقلاب اسلامی را به مردم نسبت داده و چهره درخشان ملت ایران را مشوه کنند. دانشگاه امام حسین علیه السلام وظیفه خود میداند که دربرابر این تشبثهای به ظاهر علمی بیپایه، ضدمردمی و خائنانه بایستد و روشنگریهای لازم را انجام دهد.
در بند نهایی باید به شبههای اشاره کرد که اولویت پیگیری مسائل اقتصادی و معیشتی ملت را مانع و مخل اقامه ارزشهای بین المللی اسلامی جمهوری اسلامی میداند.
این دیدگاه معتقد است پیشرفتهای علمی-صنعتی و نظامی مانند صنعت هستهای، تبدیل به بهانهای برای قدرتهای بزرگ شده تا از این مسیر کشور را تحت فشارهای اقتصادی قرار دهند، لذا باید تا مدتی نامعلوم از ادامه این مسیر خودداری کرد؛ اما حضرت امام خمینی سلام الله علیه در بیانی واضح که در آخرین پیام خود به مناسبت نیمه شعبان سال ۱۳۶۸، خطاب به مسئولین مینویسند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت -ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»
مسئولین ارشد سیاسی- اقتصادی دولت یازدهم باید مراقب باشند تا در اظهارات خود، به گونهای سخن نگویند که مردم احساس کنند، میان پیگیری عزت بین المللی و اقتدار اسلامی ملت و دولت، نوعی تناقض و عدم امکان اجتماع وجود دارد. مضافاً این که دشمنان خارجی نیز با برداشت غلط خود از سخنانی که زندگی روزمره مردم را در گرو نتیجه مذاکرات میداند، بر ادامه مسیر «تحریم بیشتر برای امتیاز بیشتر» سختتر خواهند شد.
متأسفانه به دلایلی که این فرصت مجال گفتگو از آن نیست، گره زدن زندگی و معیشت روزمره مردم به نتیجه مذاکرات کار را بدان جا رسانده است که دولتمردان آمریکایی برای تعیین مداخل دخل و خرج درآمدهای ارزی کشور طمع کرده و به زبان میآیند. آنها در سخنان خود از هزینه کرد بودجههای آزاد شده جمهوری اسلامی در حمایت از ملل مظلوم منطقه اظهار نارضایتی میکنند و خواستار مواظبت بر چنین امری میشوند.
بیانیه، از این پس تا انتها، با انشای دیگری است و برخی از مطالب تکراری است و در کنار نام خامنهای عنوان امام آورده میشود برعکس قسمت اول که مقام معظم رهبری حفظه الله ذکر شده است :
دانشگاهیان دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام، به مثابه دانشگاه سازمانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خود را موظف به پاسداری از معیارهای ارزشی اندیشه امام خمینی سلام الله علیه که همان مکتب اسلام ناب محمدی بیکم و کاست است میدانند. اساتید و دانشجویان به کسانی که این خطوط راهبردی اداره جمهوری اسلامی را با شبهات نظری و یا عملی مواجه کنند، هشدار میدهند. برخی از دوستان انقلاب و مسئولین جمهوری اسلامی متأسفانه با تحلیل های سستبنیاد و از سر اشتباه محاسباتی ازسویی و از سوی دیگر مغرضین عنود و لجوج در نشریات و مداخل علمی و مناصب سیاسی- اجتماعی در یک مسیر قدم بر میدارند که نتیجه اقدامات هر دوی آنها یکی است و امام خمینی سلامالله علیه این انحراف بزرگ را «خطری بزرگ و خیانتی سهمگین» برشمردند.
در همین معنا مقام معظم رهبری حفظهالله شانزدهم اردیبهشت امسال در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان با ایشان، فرمودند: «من مکرّر گفتهام راجع به این مذاکرات و [مسائل] هستهای و امثال اینها؛ حرف زیاد زدهایم و آنچه باید بگوییم، گفتهایم لکن همه توجّه داشته باشند -هم مسئولین سیاست خارجی ما، هم مسئولین گوناگون دیگر، هم نخبگان جامعه- یک ملّت اگر نتواند از هویّت خود، از عظمت خود، آنچنان که هست، در مقابل بیگانگان دفاع بکند، قطعاً توسری خواهد خورد؛ برو-برگرد ندارد.»
ساده اندیشان در هر کسوت و سمتی هستند باید تا دیر نشده به خط واقعی مردم که همان خط اصیل اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله است بازگردند و دنیا و آخرت خود را تباه نسازند و اما کسانی که منافقانه، ادبیات لیبرالی را در پوستهٔ کلمات و جملات انقلابی مطرح میسازند از چشم بیدار پاسداران انقلاب اسلامی دور نیستند. مبارزه و مقابله با شبهات نظری، بدواً با پاسخهای کارشناسانه و فنی نظری و مبنایی مواجه خواهد شد، اما اگر شبههافکنی عنودانه و لجوجانه منجر به خدشه و تهمت بر صورت نیکوی جمهوری اسلامی و قامت رشید ملت ایران شود، برخورد ملت ایران با چنین افراد انقلابی خواهد بود، همان گونه که در نهم دی ماه ۱۳۸۸ توفان ملت تمامی شبهات نظری و عملی را با برهان قاطع پاسخ داد.
در پایان، ما دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام با تسلیت به محضر ملت شریف ایران به مناسبت بیستوششمین سالگرد وفات معمار کبیر انقلاب، امام عظیم الشأن ملت، برای بیعت مجدد با نائب برحق ایشان حضرت آیتالله امام خامنهای در مراسم بزرگداشت ۱۴ خرداد در حرم امام خمینی سلام الله علیه،حاضر خواهیم شد و پشتیبانی و آمادگی خود را برای منکوب کردن زیادهخواهی آمریکاییها تحت قیادت تام و تمام رهبر معظم انقلاب امام خامنهای عزیز اعلام میکنیم.
اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه جامع امام حسین(ع)
خرداد ۱۳۹۴