قطعنامه شورای امنیت به تعهدات بیشمار ایران قطعیت بخشید و ایران را در برابر جهان قرارداد:
در 29 تیر 1394، قطعنامه شورای امنیت، با حضور و موافقت «نماینده ایران»،به اتفاق آراء تصویب شد. در 31 تیر خبر تصویب توافق وین در «شورای عالی امنیت ملی» نیز انتشار یافت. اما قطعنامه با صراحتی که بیشتر از آن متصور نیست، میگوید که ایران تسلیم بلاشرط را پذیرفتهاست. از اینرو، در بند 27 آن، به کشورهای جهان اطمینان میدهد که این تسلیم نامه سابقه نمیشود و با هیچ کشور دیگری این رفتار نخواهد شد بدین ترتیب در درجه اول به اسرائیل اطمینان خاطر داده شده است که برنامه هسته ای آن کشور و عدم پاینبدی اش به عدم اشاعه سلاح های هسته ای رفتاری مشابه را در پی ندارد و قطعنامه هرگز در مورد آن بکار نخواهد رفت :
بند27 . «شورای امنیت تصمیم میگیرد که تمام مفاد برجام تنها برای اجرای آن بین گروه پنج بعلاوه یک و ایران است و نباید به عنوان ایجاد سابقه برای هیچیک از دولتها یا برای اصول حقوق بینالملل یا حقوق و تعهدات وفق معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و سایر اسناد مربوطه و همچنین اصول و رویههای شناخته شدهی بینالمللی قلمداد شود».
باوجود این، قطعنامه خود نه تنها تعهدهای بیشمار (دست کم 85 تعهد) را تصدیق میکند، بلکه تعهدهای جدیدی را وضع میکند. که از آن جملهاند، امکان تمدید ماندن تحریمها به حال تعلیق و بسا اقدام به جنگ بر ضد ایران. توضیح اینکه بندهای این قطعنامه که با موافقت رژیم ولایت فقیه الزام آور شدهاند، تعهدهائی مندرج در توافق وین را یا تشدید میکنند و یا برآن میافزایند:
1. قطعنامههای پیشین را که رژیم «ورق پاره» خوانده بود، اینک بطور رسمی میپذیرد و راه را بر هرگونه شکایتی بابت خسارت از دولتهای وضع و اعمال کننده تحریم به ایران را میبندد و به آنها حقانیت میبخشد و میپذیرد که هرگاه به یکی از تعهدها عمل نکرد، تحریمها بازگردند. و
2. قطعنامه، در بند پنجم خود، لازم میبیند بار دیگر ایران را متعهد کند که تحت هیچ شرائطی بمب اتمی نخواهد ساخت و در صدد بدست آوردن آن نخواهد بود. پرسیدنی است که وقتی این نخستین تعهد در توافق وین است، چرا باید تکرار شود؟ زیرا این یک اعتراف ضمنی است بر اینکه رژیم ولایت فقیه درصدد تحصیل و ساختن بمب اتمی بودهاست. نماینده رژیم یا بکلی بیاختیار بوده و یا مذاکره کنندگان رژیم با طرفهای خود توافق کردهاند، این اعتراف ضمنی با همه عواقبش، در قطعنامه گنجانده شود. بخصوص که
3. از بند 6 تا بند 9 به اهمیت شفاف سازی و نقش آژانس بمثابه یک ارگان مستقل – باوجود چندین سند که ویکیلیکس منتشر کرد که بنابرآن، مدیرکل آژانس را امریکا به این مقام رسانده و او خود را متعهد میداند که در خدمت اهداف امریکا باشد – مسئول روشن کردن سابقه فعالیت اتمی ایران میکند. سرپرستی اجرای توافق وین نیز با این آژانس و کمیسیون ویژهای است که، در آن، تصمیم به رأی اکثریت است و اکثریت، امریکا و سه کشور اروپائی و اتحادیه اروپا هستند. و
4. بند دهم، آژانس را ملزم میکند به اینکه اسرار محرمانه ایران را که به آن دست مییابد، محفوظ دارد. این بدان معنی است که حق دسترسی به دادهها و اطلاعات سری را دارد تنها باید آنها را محفوظ بدارد. طرف «ایرانی» لازم نبودهاست بخواهد قید شود که آژانس حق ندارد به اسرار نظامی و غیر نظامی که به برنامه اتمی ایران ربط ندارند، دسترسی داشته باشد. بنابراین بند، آژانس میتواند تأسیسات نظامی را تفتیش کند و درباره آنها نیز اطلاع حاصل نماید. تنها موظف است اینگونه اطلاعات را محفوظ بدارد. بدینسان، از خط قرمز خامنهای و سران سپاه نه تنها عبور شدهاست، بلکه وجود اسرار نظامی نیز نمیتواند مانع تفتیش آژانس بگردد. و
5. در بند 14 تأکید میکند که برابر ماده 14 منشور ملل متحد دولتها موظفند تصمیمهای شورای امنیت را اجراکنند. و ذیل آن، دستورهای خویش را فهرست میکند:
5.1. تمامی کشورهای دنیا را در اجرای توافق وین شرکت میدهد (دستور 2) و
5.2. آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بر سرپرستی اجرای توافق وین تا پایان دوره ملزم میکند ملزم میکند و ایران را ملزم میکند که «باید به طور کامل آنگونه که آژانس درخواست دارد، همکاری کند تا آژانس بتواند تمام موضوعات مهم را به نحو مشخص شده در گزارشهایش حل کند». و بنابر دستور چهارم، مدیر کل آژانس موظف میشود هر زمان امری را مایه نگرانی دید، شورای حکام و شورای امنیت را از آن مطلع کند.
با موافقت کردن با قطعنامه، رژیم ولایت فقیه خود را ملزم به اجرای این دستور که شامل تفتیش از تأسیسات نظامی و بازجوئی از «دانشمندان اتمی میشود، کردهاست.
5.4. برابر دستورهای 5 تا 8، بعد از آنکه توافق وین بطور کامل به اجرا درآمد، تحریمها لغو میشوند. تا آن زمان، به حال تعلیق در میآیند. اما بنابر دستور هشتم، نه پس از 8 سال قید شده در توافق که در پایان 10 سال، مجازاتها لغو میشوند:
5.5. شورای امنیت «تصمیم میگیرد، با اقدام وفق ماده 41 منشور ملل متحد، 10 سال پس از روز توافق برجام، به نحو تعریف شده در برجام، تمام مفاد این قطعنامه باید لغو شده، و هیچکدام از قطعنامههایی که در بند 7 (الف) شرح داده شد، نباید اجرا شوند، شورای امنیت رسیدگی به موضوع هستهای ایران را پایان داده، و موضوع «منع اشاعه» از فهرست موضوعاتی که در دستور کار شورای امنیت هستند خارج میشود». و
5.6. بنابر بند 30، شورای امنیت « تصمیم میگیرد تا زمانی که مفاد این قطعنامه بر اساس بند 8 لغو شود، موضوع را در دستورکار خود داشته باشد». بنابراین، همانطور که وندی شرمن، گفتهاست، امکان تمدید مدت وجود دارد و شورای امنیت میتواند زمان بحال تعلیق ماندن تحریمها و امکان دست زدن به اقداماتی بر وفق فصل هفتم منشور ملل متحد (تحریم و اقدام به جنگ) را تمدید کند.
6. طبق بند 11 قطعنامه، شورای امنیت « تصمیم میگیرد، با اقدام وفق ماده 41 منشور ملل متحد، که ظرف 30 روز از دریافت اعلان یکی از دولتهای عضو برجام در مورد موضوعی که آن دولت عضو برجام اعتقاد دارد مصداق پایبند نبودن اساسی در مورد تعهدات وفق برجام است، شورا باید در مورد پیشنویس یک قطعنامه برای ادامه اجرای لغوهای مذکور در بند 7 (الف) این قطعنامه رأیگیری کند، بهعلاوه تصمیم میگیرد که اگر، ظرف 10 روز از اعلان مورد اشاره در بالا، هیچعضوی از شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامهای را برای رأیگیری ارائه نکرد، رییس شورای امنیت بایستی چنین پیشنویس قطعنامهای را تسلیم کرده و آن را ظرف 30 روز از زمان اعلان اشاره شده در بالا به رأی بگذارد، و شورا قصد خود را برای در نظر گرفتن دیدگاههای دولتهای درگیر در موضوع و هر نظری از سوی هیات مشورتی شکل گرفته در برجام، ابراز میدارد».
این بند همه snap back یا «خلاقیت دیپلماسی» است که حالا فرانسویها میگویند مبتکرش آنها بودهاند. بنابر این بند، حتی اگر دولتی که به این نتیجه رسیده باشد که ایران به یکی از تعهدها عمل نکردهاست، قطعنامه به شورای امنیت پیشنهاد نکند، رئیس شورای امنیت موظف است. این کار را بکند! بند 12 میگوید: قطعنامههای پیشین که برطبق فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شدهاند، درجا، به اجرا در میآیند:
7. شورای امنیت «تصمیم میگیرد، با اقدام وفق ماده 41 منشور ملل متحد، که اگر شورای امنیت یک قطعنامه تحت بند 11 برای ادامه اجرای لغوهای بند 7 (الف) تصویب نکرد، آنگاه با اثر بخشی از زمان نیمه شب به وقت گرینویچ پس از سیامین روز پس از دریافت اعلان مورد اشاره در بند 11 به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامههای 1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008) و 1929 (2010) که بر اساس بند 7(الف) لغو شده بودهاند، باید به همان نحوی که پیش از تصویب این قطعنامه اعمال میشدند، اعمال شوند و تدابیر مندرج در بندهای 7، 8 و 16 تا 20 این قطعنامه باید لغو شوند، مگر آن که شورای امنیت به گونه دیگری تصمیم بگیرد» و
8 . در بند 27، به کشورهای دنیا اطمینان میدهد که توافق وین خاص مورد ایران است و سابقه و… نمیشود (متن در بالا آمد). و
9. در بند 29، راه را بر هرگونه شکایت از جانب ایران، بابت خسارتهای ناشی از تحریمها میبندد:
شورای امنیت تصمیم میگیرد: «تاکید میکند بر اهمیت اینکه همه دولتها تدابیر ضروری برای حصول اطمینان از اینکه هیچ ادعایی از جانب دولت ایران یا هر شخص و نهادی در ایران یا افراد و نهادهای مشخص شده بر اساس قطعنامه 1737 (2006) و قطعنامههای مربوطه، یا افرادی که از طریق آنها یا به نفع آنها طرح دعوا میکنند، در ارتباط با هر قرارداد یا مبادلهای، که اجرای آن به واسطه اعمال مفاد قطعنامههای 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1929 (2010) و این قطعنامه، جلوگیری شده است، مسموع نباشد». و
10. خرید و فروش یک رشته کالاها و قطعات یدکی را، مورد به مورد، منوط به اجازه پیشاپیش شورای امنیت میکند: «کالاها و فنآوریهای مذکور در سند INFCIRC/254/Rev.12/Part 1 و سند INFCIRC/254/Rev.9/Part 2 (یا جدیدترین نسخه از این اسناد، که توسط شورای امنیت بهروز شده باشد)، و همچنین هرگونه اقلام دیگرکه دولت موردنظر تشخیص دهد میتواند به فعالیتهای بازفرآوری یا مرتبط با غنیسازی یا مرتبط با آب سنگین به گونهای مغایر با برجام منجر شود».
11. بنابر قطع نامه شورای امنیت « ایران فراخوانده میشود به اینکه هیچ فعالیتی در ارتباط با موشکهای بالستیکی که برای برخورداری از قابلیت حمل سلاحهای هستهای طراحی میشوند صورت ندهد، از جمله پرتاب با استفاده از این قبیل فنآوریهای موشکهای بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه گیری گستردهتر» ارائه کند، هرکدام زودتر باشد».
12. معامله با ایران در مورد اسلحه متعارف بمدت 5 سال و موشک و آنچه بدان مربوط میشود بمدت 8 سال ممنوع است: « ایران فراخوانده میشود به اینکه هیچ فعالیتی در ارتباط با موشکهای بالستیکی که برای برخورداری از قابلیت حمل سلاحهای هستهای طراحی میشوند صورت ندهد، از جمله پرتاب با استفاده از این قبیل فنآوریهای موشکهای بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه گیری گستردهتر» ارائه کند، هرکدام زودتر باشد».
13. باتوجه به موافقت نماینده رژیم با قطعنامه و با توجه به ماهیت استبدادی رژیم که تصمیم را خامنهای بمنزله فصلالخطاب میگیرد، تصویب توافق وین از سوی مجلس – هرچند مجلس مافیاها پیشاپیش خود را از حق تصویب آن محروم کرد – بیمعنی میکند. در حقیقت، موافقت «نماینده ایران» با قطعنامه که بشرح بالا، هنوز تعهدهای ایران را بیشتر و سختگیریها نسبت به ایران را شدیدتر میکند، بمعنای آناست که خامنهای تسلیم نامه را امضاء کردهاست. و
13. «نماینده ایران» با قبول این قطعنامه، بر قطعنامههای پیشین صحه گذشته و موافقت کردهاست که ایران خود را از حق شکایت از تحریمها محروم میکند. در حقیقت، بنابر توافق وین، نه تنها ایران از این حق محروم میشود، بلکه مشروعیت آن تحریمها را نیز میپذیرد. حال آنکه بقول مقامات امریکائی نیز بابت تحریمها 500 میلیارد دلار به ایران زیان وارد شدهاست و ایران حق دارد نسبت به غیر قانونی بودن این تحریمها شکایت کند و خسارت بخواهد. و
14. یکبار دیگر به بند 8 بازگردیم. این بند با توافق وین مغایر و آن را تشدید و راه را برای تمدید حالت تعلیق تحریمها و اقدامات نظامی (بر وفق فصل هفتم منشور) باز میکند. زیرا بنا بر توافق وین (برجام) بااجرای توافق، «ماهیت صرفا صلحآمیز برنامه هستهای ایران تضمین میشود» اما، بنابر متن قطعنامه، «به حل مسئله ماهیت صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، کمک میکند». یعنی اینکه بعد از گذشت 10 سال، آژانس میتواند جملهای را که تا این زمان مرتب تکرار کردهاست و به استناد آن، برنامه هستهای ایران را به شورای امنیت فرستادهاست، تکرار کند: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هنوز اطمینان پیدانکردهاست که برنامه اتمی ایران صرفا صلحآمیز است» و پس از آن، شورای امنیت تصمیم بگیرد زمان ماندن ایران زیر شمشیر داموکلس تعلیق تحریمها باقی بماند. و
15. در ایران، در مقام توجیه، گفتهاند، از ایران درخواست شدهاست که بمدت 8 سال هرگونه فعالیت در باب موشک بالستیک را تعطیل کند. بنابراین، الزامی نیست. و دروغ گفتهاند. زیرا «نماینده ایران» با قطعنامه موافقت کردهاست. یعنی درخواست را پذیرفتهاست. بنابراین، عمل به درخواست الزامی است و تخلف از آن میتواند دستآویز بازگرداندن تحریمها بگردد.
انقلاب اسلام: به بررسی متن توافق اسارت بار و ناقض استقلال و آزادی مردم ایران را، ادامه خواهیم داد.