در وضعیت سنجی نود و یکم توضیح دادیم چرا وقتی قدرت خارجی، محور سیاست داخلی و خارجی کشور میشود ممکن نیست اقتصاد تولید محور بگردد. رویدادهای بلافاصله بعد از آن، بازهم مصدق درستی آن وضعیت سنجی شدند:
٭ عذر بدتر از گناه لغو سفر روحانی به اتریش:
قرار بر سفر روحانی به اتریش بود. اما این سفر لغو شد. عذر نخستین این بود که «به دلیل تأمین نبودن امنیت، سفر به زمانی دیگر موکول شد». اما بعد، علی لاریجانی، توضیح داد که بدینخاطر روحانی سفر به اتریش را لغو کرد که سازمان مجاهدین خلق اجازه اجتماع و تظاهر بر ضد نظام یافته بود.
1. اما این دلیل هم دروغ است و هم عذر بدتر ازگناه و بس گویا:
● دروغ است زیرا بهنگام سفر روحانی به پاریس، این گروه و نیز گروههای دیگر اجتماع تشکیل دادند اما او سفر خود را لغو نکرد و به پاریس و رم رفت.
● عذر بدتر از گناه است. زیرا وقتی شخص مدعی حقوقدانی و حقوق شهروندی، تحمل اجتماع و تظاهر یک گروه مخالف را در وین نیز ندارد، به مردم دنیا میگوید رژیم چه بر سر ایرانیان میآورد هرگاه آنان بخواهند در تهران، برای اعتراض و یا ابراز مخالفت، اجتماع کنند. این ادعا که رژیم این گروه را یک گروه تروریستی میداند، باز افشاگر و روشنگر است. روشنگر است زیرا:
گویای این واقعیت است که هر دو جناح رژیم ولایت مطلقه فقیه امکانی برای ابراز غیر خشونتآمیز، نه قائل هستند و نه اجازه میدهند. در حقیقت، با بستن فضا و ناممکن کردن هرگونه مخالفت مسالمتآمیز، رژیم ولایت فقیه راهکاری جز روش خشونتآمیز باقی نمیگذارد. با بستن فضا، هم مانع از ورود مردم به صحنه سیاسی کشور میشود و هم ترس آنها را از راهکار خشونتآمیز به حداکثر میرساند. از جنبش سال 1388 بدینسو، رژیم و دستیاران آن که وظیفه خندق بانی را برعهده گرفتهاند، همه روز، بکار القای این ترس و تشدید آن مشغولند. و
افشاگر است زیرا:
رژیم ولایت مطلقه فقیه بیشترین ترس را از بدیل مردمسالار، بنابراین، رها شدن مردم ایران از ترسها و وارد شدن آنها به جنبش همگانی دارد. در این میان، جناح «میانهرو» بسا بیشتر میترسد. از اینرو، هیچ فرصتی را برای القای ترس در مردم و بیحرکت کردن آنانرا از دست نمیدهد.
2. اما لغو سفر روحانی دلیل واقعی داشت و آن، سکه یک پول شدنش، بمثابه عامل دشمن، توسط خامنهای بود:
● یکبار دیگر به سخنان خامنهای در مشهد باز گردیم. واکنش روحانی و ظریف و عراقچی، جا برای تردید باقی نگذاشت که مخاطب خامنهای آنها بودند. خامنهای تنها برجام 2 (آشتی در درون رژیم) نبود که مورد اعتراض قرار داد. برجام 1 را نیز مورد اعتراض قرارداد. کاربجائی رسید که جعفری، فرمانده سپاه، گفت: برجام هرگز سند افتخار نبوده و نخواهد بود. و باز، خامنهای مدعی شد که کسانی وسیله القای فکر خطرناکی به جامعه شدهاند که «دشمن» در آنها القاء میکند و آن ایناست که بدون سازش با امریکا، مردم ایران روی راحت نمیبینند و بالاخره، او استفاده از پولهایی که هنوز آزاد نشدهاند را در خریدها از غرب، نکوهش کرد. اشاره مستقیم به سفر روحانی به فرانسه و ایتالیا و امضای قراردادهای خرید، از جمله خرید هواپیماهای مسافربری. در حقیقت، او حکومت روحانی را متهم کرد که بجای اجرای برنامه «اقتصاد مقاومتی»، برنامه اقتصادی را اجرا میکند که اثر تحریمهای دشمن را بسیار زیاد میکند. بلندگوهای تبلیغاتی خامنهای بیشترین اهمیت را به اعتراض اخیر خامنهای مینهند و سیاست اقتصادی حکومت روحانی را به برجام (قرارداد اسارت بار وین) میچسبانند و با شدت بسیار بیشتر از پیش مورد حمله قرار میدهند. چند نمونه از عنوانهای «انتقادها» از سیاست اقتصادی حکومت روحانی:
● از توافق به هر قیمت تا توجیه نقض برجام به هر قیمت
● گزارش بانک مرکزی از تشدید شکاف طبقاتی در دولت یازدهم
● بانک مرکزی: سوئیفت برقرار است /تجار: تبادل بانکی صورت نمیپذیرد !
(سه عنوان بالا از کیهان 17 فروردین 95)
● اختصاصی رجانیوز/ نامه جمعی از متخصصین هستهای کشور در واکنش به تعطیلی بخش پژوهشی انرژی هستهای؛ پس لرزههای برجام به صنعت هستهای کشور رسید/ ارسال نامه اخراج بدون حقوق و مزایا برای نزدیک به 1000 کارمند بخشهای تحقیقاتی سازمان انرژی اتمی/ تعدیل 200 نفر پس از اظهارنظر صالحی پیرامون ساخت دو نیروگاه در بوشهر (رجانیوز 17 فروردین 95)
● وقتی روحانی فروش نفت را هم به برجام گره میزند: آیا بدون برجام فروش نفت صفر می شد!؟/سخن متفاوت آمار رسمی کشور با آنچه رئیس جمهور در تریبون رسمی درباره فروش نفت مطرح کرد/ ضرر چند ده میلیارد دلاری کشور نتیجه دیپلماسی ژنرال زنگنه (رجا نیوز 17 فروردین 95).
● تحلیلی پیرامون سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم: نتیجه سیاست اقتصادی «درهای باز» دولت یازدهم؛ غرق شدن در دریای بدهی خارجی، نابودی صنایع و توقف صنعتی شدن/ اقتصاد «کمخون» و دکترهایی که تمایل به تجویزهای نادرست دارند! (رجا نیوز 17 فرودین 95)
● روایتی از پشت پرده عدم اتصال به سوئیفت: تا ۱.۵ سال آینده هم به سوئیفت وصل نمیشویم/ به ایران خدمات دلاری نمی دهند (جهان نیوز 17 فروردین 95)
● تهدید مستقیم روحانی توسط جعفری فرمانده سپاه: برجام هرگز به عنوان سند افتخار تلقی نشده و نخواهد شد/ مردم با اکراه برجام را پذیرفتند/ افرادی که از سریال برجامها سخن میگویند، مسیر ضدانقلاب را در پیش گرفتهاند/ تفکراتِ معارض با انقلاب اگر تشکیل دولت و مجلس هم بدهند، با اراده مردم کنار میروند (تسنیم 17 فروردین 95).
● گفتوگوی ویژه تسنیم با محمد جواد لاریجانی: درباره ماجراهای جدید ایران و آمریکا: جزئیات پیشنهاد لاریجانی برای تأسیس سازمان جدید هستهای/ با تداوم بدعهدی آمریکا، دولت باید برجام را به گور کند. (تسنیم، 17 فروردین 95)
● گزارش کیهان از تاثیر مذاکرات بر اقتصاد: اگر برجام نبود نفت 120 دلار بود
● دهنکجی آمریکا به بند برجامی «تغییر بنیادین روابط»
● روزانه 170 میلیون دلار سود برجام یعنی 15 میلیارد دلار درآمد! 31 هزار میلیارد تومان درآمد ادعایی حاصل اجرای برجام کجا هزینه شده است؟
● فایننشال تایمز: بانکهای اروپایی میترسند /ایران همچنان تحریم است
● آمریکا: نمیگذاریم ایران در مبادلات خارجی از دلار استفاده کند (چهار عنوان بالا از کیهان 18 فروردین 95)
● مقاله استاد اقتصاد دانشگاه «دریک» آمریکا در نقد بحران سیاستهای اقتصادی دولت روحانی: بولت سیاست اقتصادی «درهای باز» رئیسجمهور روحانی و خطر غرق شدن در دریای بدهی خارجی، نابودی صنایع و روند صنعتی شدن کشور و بالاخره بدهی سنگین به کشورهای خارجی (سایت 598 ، 18 فروردین 95)
● راغفر (اصلاح طلب) درهشدار به دولت گفت: برنامه ششم را بر اساس«برجام» ننویسید. جهت گیری برنامه ششم بر اساس تولید باشد، میدانم اینگونه نیست. عدم برنامهریزی دولت در پسابرجام فقط به نفع خارجیهاست، مصداقش افزایش ورود ماشینهای لوکس به کشور است.
● عبد الوهاب سهل آبادی در گفتگو با خبرنگار تجارت نیوز با اشاره به هفتادونهمین روز از اجرای برجام گفت:با برچیده شدن تدریجی تحریم های خارجی ،هم اکنون سه روز است که مشکلات بانکی و تبادلات پولی کشور از جمله تولید کنندگان برطرف شده است که این مهم بخاطر تلاش و درایت دولت یازدهم و تیم مذاکره کننده بوده است. تولید کشور پس از برداشته شدن تحریم های خارجی ،همچنان گرفتار تحریم های داخلی در هم تنیده است،اظهار کرد:بزرگترین بخش تحریم های داخلی که در حال حاضر هم بشدت و با قوت اجرا می شود،قوانین،شرایط و عملکرد بانک های کشور است که به جرات میتوان گفت بزرگترین عامل بازدارنده تولید و اقتصاد مولد هستند. (تجارت نیوز، 17 فروردین 95).
به این حملههای تبلیغاتی، جانبداران حکومت پاسخی نمیدهند. زاغفر نیز حکومت روحانی را فرا میخواند به محور نکردن «خارجی»ها. هاشمی رفسنجانی هم اظهار تأسف میکند (17 فروردین): وی، با اشاره به اظهارات صریح عراقچی درباره برجام در صداوسیما، گفتهاست: مایه تأسف است که بعضیها در داخل برای تخریب دستاوردهای برجام تلاش میکنند و منافع باندی و جناحی را بر مصالح ملی و نظام ترجیح میدهند. تشکیک در عادی بودن روابط بانکی ایران با اروپا تأسفبار است. با اینکه بانک مرکزی خبرنگاران را برای دیدن بازبودن سوئیفت دعوت کرد، باز هم بعضیها شبهه میکنند، که البته کاملاً معلوم است برای چه، چنین کارهایی را میکنند».
بدینسان، از روز اول فروردین که خامنهای بطور مستقیم روحانی را مورد «هجمه» قرارداد تا روز 18 فروردین، روحانی و حکومت او، زیر حمله شدید تبلیغاتی است. دو جناح رژیم، قدرت خارجی را محور سیاست داخلی، از اقتصادی و غیر آن کردهاند: جناح خامنهای محور امریکا بطور خاص و غرب بطور عام را محور خصومتورزی در سیاست داخلی و خارجی و طرف روحانی و حامیان او، آشتی با این غرب را محور سیاست داخلی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کردهاند. یعنی قلمرو رویاروئی، بیرون از ایران، قدرت خارجی، است:
1. هیچیک از دو طرف، بنا را بر استقلال و آزادی نمیگذارند زیرا میباید به حاکمیت مردم تن دردهند و حقوق انسان و حقوق شهروندی و حقوق ملی و حقوق ایرانیان بعنوان عضو جامعه جهانی را بازبشناسند. و
2. تهدید مستقیم روحانی توسط محمد علی جعفری، «فرمانده کل» سپاه: « افرادی که از سریال برجامها سخن میگویند، مسیر ضدانقلاب را در پیش گرفتهاند/ تفکراتِ معارض با انقلاب اگر تشکیل دولت و مجلس هم بدهند، با اراده مردم کنار می روند»، تفسیر نمیطلبد. میگوید و صریح که رأی رأی رأس هرم قدرت است. زیرا «مظهر اراده مردم رهبر است»! وای به روزگار دولت و مجلس هرگاه سر از فرمان او بپیچند!
3. با توجه به عامل خارجی و «ضد انقلاب» خوانده شدن و با توجه به عناوین ارگانهای تبلیغاتی خامنهای که تنها مربوط به دو روز 17 و 18 فروردین هستند و با توجه به «دشمن ستیزی» خامنهای، «رئیس جمهوری» متهم به اتهامهای بالا، بنابراین، فاقد توان و اعتبار، چگونه میتوانست سفر موفقی را به کشور اتریش انجام دهد؟ اما مشکل اینجا است که نه او و نه هواداران او، یارای آنرا ندارند خطاب به خامنهای حقیقت عیان را برزبان و قلم بیاورند:
4. حقیقت عیان ایناست که خامنهای در مقام سخنگوی مافیاهای نظامی – مالی مانع برنامه گذاری اقتصادی با هدف بازسازی یک اقتصاد تولید محور است. اما میخواهد اقتصاد مصرف محور، بنابر این، رانت قدرت، برجا بماند. الا اینکه میخواهد، همانند برجام، مسئولیت وخامتبارتر شدن وضعیت اقتصادی کشور را هم بر دوش حکومت بگذارد. والا گرچه او از اقتصاد سر در نمیآورد، اما این اندازه میداند که راهکارهای او اگرهم ضد و نقیض نبودند و کارآ نیز بودند، توسط حکومت زیر تهدید روزمره، همراه با آن، تشدید ناامنیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و ناامنی در منطقه و «دشمن» از زبان نیانداختن و هنوز بحران اتمی پایان نیافته، بحران موشکی را بر شرکت در جنگهای منطقه افزودن، غیر قابل اجرا هستند. او نیک میداند که در جوی تا این اندازه ناامن، راهکارهای اقتصادی اجرا ناپذیر میشوند.
از اینرو، روحانی اظهار اطاعت کرد اما با لغو سفر خویش به اتریش، اعتراض خاموش خود را هم به خامنهای اظهار کرد. هاشمی رفسنجانی که یا بیاطلاع و یا خائن خوانده شد، هنوز دارد رهبر را بعنوان بیهمتا میستاید و به عذر بدتر از گناه متوسل میشود:
٭ بیاطلاع یا نادان و پوزش طلبی مستمر:
تازهترین توجیه هاشمی رفسنجانی ایناست که دنیای فردا دنیای گفتمان است و نه موشک، کوتاه شده نابجای سخنی است که او 7 سال پیش گفتهاست و از خامنهای بهتر هم رهبری وجود ندارد. حملهها به او نیز مستمر هستند. توجیه امروز او، عذر بدتر از گناه است زیرا:
1. وقتی سخن 7 سال پیش کوتاه میشود و توئیتر منتسب به او منتشرش میکند، پس، هدف مشخصی اینکار را ایجاب کردهاست. کدام هدف سبب شد که سخن 7 سال پیش، کوتاه شود و انتشار یابد؟ پاسخ را جز از امر روی داده، نباید خواست. امر روی داده، «آزمایش موشک دوربرد» توسط سپاه پاسداران است. نوشته تحریکآمیز بربدنه موشک (این برای نابودی اسرائیل است) کاربردی جز بحران سازی نمیتوانست داشته باشد. بحران هم ساخته شد: موضوع موشک دوربرد ایران و «در خطر بودن موجودیت اسرائیل» – که تهدید عربستان و بحرین نیز بر آن افزوده شد – ، موضوع تبلیغات انتخاباتی امریکا و موضوع تبلیغات دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل و شبکه جهانی که دولت سعودی تغذیه مالی آنرا بر عهده دارد، شدهاست.
جمله منقول از قول هاشمی رفسنجانی، اعتراض است به این بحران سازی عامدانه. وگرنه، بعد از 7 سال، سر و ته جمله او را نمیزدند و انتشارش نمیدادند. و
2. اما «رهبری» که هاشمی در مقام تملق گوئی میگوید بهتر از او یافت نمیشود، هرگاه حذف هاشمی و… را در سر نداشت و اگر، از ملکه عدالت که از شرائط «ولی فقیه» است، سر سوزنی میداشت، پیش از آنکه دوست 57 ساله خود را – درآغاز دور دوم «ریاست جمهوری» احمدی نژاد، خامنهای، هاشمی رفسنجانی را دوست 50 ساله خود خواند. از آن تاریخ 7 سال میگذرد – ناآگاه یا خائن بخواند، میتوانست از او توضیح بخواهد و از خود او بخواهد سخن منتسب بخویش را تصحیح و یا تکذیب کند. و هاشمی رفسنجانی را در موقعیت تسلیم و یا دستکم صریح کردن موضع خود در قبال بحران سازی قرار نمیداد. اما قرارداد. هاشمی رفسنجانی توانائی تصریح کردن موضع خویش را درخود ندید و عذر آورد که این سخن 7 سال پیش او است!
حملههای تبلیغاتی برضد او بیوقفه ادامه دارند، یک نوبت از قول مشاور او اعلام شد که «کلیه فعالیتهای مجازیای که به نام هاشمی رفسنجانی در شبکههای اجتماعی انجام میشد، به حالت تعلیق درآمده است» اما اطلاعیه دفتر او خبر تعلیق را تکذیب کرد.
بدینقرار، وضعیت کشور بغایت وخیم است. بارزترین علامت وخامت یکی این که نه «رئیس جمهوری» و نه «رئیس مجمع تشخیص مصلحت» یارای آنرا ندارند از خود دفاع کنند و از «رهبر» بخواهند از بحران سازی در درون و بیرون از مرزها بازایستد. اظهار اطاعت نیز میکنند. و علامت شدت یقین فراخوانندگانِ مردم به رأی دادن، به ناتوانی خود ایناست که به شخصی چون هاشمی رفسنجانی، با سوابقی که دارد، دخیل بستند و آدمی تا این اندازه ناتوان و کم جرأت را نماد امید گرداندند و گفتند: رأی سلبی بدهید تا که هاشمی رفسنجانی ایران را از دست پرورده خود، خامنهای، برهد!!