انقلاب اسلامی در هجرت :ایران جزو کشورهای خشک جهان است. علاوه بر این که کشور ما، کم آب است، بارش ها نیز در آن نامنظم است. میانگین بارش در ایران ۲۴۸ میلی متر در سال است. در حالی که میزان بارش در آستارا ۲۰۰۰ میلی متر و در طبس ۵۰ میلی متر است، میزان متوسط بارش در ایران سالانه ۲۴۸ میلی متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مکعب است. این میزان یک سوم متوسط بارش در جهان (۸۳۱ میلی متر)و در اسیا (722 میلی متر ) است. به این ترتیب در حالی که یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، سهم ایران از منابع آب تجدیدپذیر فقط ۳۶ صدم درصد است. از ۴۱۳ متر مکعب بارش سالانه ۲۶۹ متر مکعب هم به اشکال مختلف از دست می رود. بیش از ۹۳ درصد از آب باقیمانده صرف کشاورزی آن هم به شکل غیرعلمی و فنی می شود. ۷/۱ درصد به صنعت و معدن اختصاص مییابد و بقیه به مصارف دیگر میرسد. دانستن این درصدها از اینرو حائز اهمیت است که بروز بحران آب، آنها را دستخوش تغییر میکند و سازمانهای بینالمللی هشدار میدهند که با افزایش جمعیت در ایران، این کشور در سال ۲۰۲۵ درگیر بحران جدی آب خواهد شد.
٭ عوامل تشکیل دهنده بحران آب در دهه های آینده ایران:
کمبود آب، افزایش جمعیت، بالا رفتن سطح زندگی و بهداشت و افزایش جمعیت شهری و مهاجرت از روستاها منجر به هر چه بیشترشدن مصرف آب در وطن ما شده است. ونیز کمبود مواد غذایی در دهه های آینده بحرانی را پیش روی ایران قرار می دهد که چشم اندازش از هم اکنون تیره است. البته مهار چنین بحرانی به کارو همت مردم ایران بستگی دارد که تا چه حد برای حفظ مایه حیاتی که آب است، بکوشند. در مصرف آن اسراف نکنند و این مایع مایهِ حیات را نگاهداری کننند. و نیزبه سوء مدیریت و غارت منابع آب توسط مافیای آب پایان دهند.
اختلافی که چند سال پیش بین استانهای یزد و اصفهان برسر چشمه زایندهرود رخ داد، فراتر از یک اختلاف منطقه ای و بین استانی است. بیانگریک بحران بزرگ ملی و فراتر از آن بینالمللی است. براساس گزارش سازمان ملل در آینده نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد. این گزارش از ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای درگیر بحران آب در آینده نام میبرد. سرانه آب از ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ مترمکعب در دهه ۳۰ شمسی به حدود ۲۰۰۰ مترمکعب در شرایط حاضر رسیده است و درصورت تداوم روند کنونی به کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب در سال ۱۴۰۰ خواهد رسید.
٭ حفر 300 هزار چاه غیر مجاز و ممنوعیت بهره برداری از 307 دشت ایران:
متاسفانه طی سالهای گذشته آنقدر چاه غیرمجازدر ایران حفر شده است واز چاههای مجاز، برداشت افزون بر ظرفیت کرده اند که افت و کسری مخازن آب از اندازه بیرون شدهاست. کار به جایی رسیدهاست که به گفته محمد جواد سروش، مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست ایران:” از ۶۰۹ دشت که در کشور وجود دارد، در حدود ۳۰۷ دشت، توسعه و بهره برداری از آبخوانها ممنوع شده است . در ایران ۴۰۰ هزار چاه مجاز کشاورزی و ۳۰۰ هزار چاه غیرمجاز کشاورزی در حال برداشت آب هستند. چاههای کشاورزی در ۳۵ سال اخیر بهطورعمده بیش از میزان مشخص شده در پروانه بهرهبرداری خود آب برداشت کردهاند.”
روزنامه آرمان در تاریخ 19 خرداد گزارش داده است که از میزان95تالاب کشورحدود ۴۰ تالاب بین ۵۰ تا ۹۰ درصد دچار خشکی خارج از روال طبیعی شدهاند. به عنوان مثال، دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی ۹۰ درصد، گاوخونی استان اصفهان ۹۰ درصد، پریشان در شهرستان کازرون در استان فارس ۸۰ تا ۹۰ درصد و مهارلو در استان فارس ۱۰۰ درصد خشک شدهاند. برخی دریاچهها مانند چغاخور و گندمان در استان چهارمحال و بختیاری و ولشت در منطقه کلاردشت در استان مازندران نیز حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد خشک شده اند .
٭کاهش 50 میلیارد مترمکعبی آب کشور:
حمید چیتچیان «وزیر» نیروی دولت روحانی در 8 بهمن 94 اعلام کرد : «در سالهای اخیر متوسط آب کشور از ۱۳۰ میلیارد متر مکعب به بیش از ۸۰ میلیارد متر مکعب رسیده است».وی همچنین با اشاره به «کاهش بیش از ۴۰ میلیارد متر مکعبی منابع آب در ایران» گفته است: «باید در مصرف و سبک زندگی خود تجدید نظر کنیم و خود را با شرایط محیطی جدید تطبیق دهیم».
آنچه “وزیر” نیرو گفته صریحترین اظهار نظر مقامات رسمی نظام حاکم و در عین حال شدیدترین و نگرانکننده ترین گفته در باره وقوع تغییر اقلیمی در ایران است. حتی در بدبینانهترین گزارشها، نوشتهها و اظهارنظرها در باره بحران آب در ایران تاکنون به حداکثر ۲۰ درصد کاهش در بارشهای جوی اشاره شده بود. اما اکنون وزیر نیرو اعلام میکند واقعیت دو برابر بدبینانهتر از آن است که تاکنون تصور میشد.
اما مساله برداشتهای بی رویه از منابع آبی و نیز صادر کردن مجوز چاههای عمیق ، همچنین سد سازیهای غیر علمی و فنشناسانه بر رودخانه ها و نیز تخصیص و توزیع بودجه و سوبسیدهای بیجای آب و…همه و همه به سوء مدیریت و بی کفایتی حکومتها در نظام ولایت فقیه هم حکومت رفسنجانی و هم حکومت خاتمی و هم حکومت احمدی نژاد و هم حکومت روحانی باز می گردد. وباز گذاردن دست مافیای آب برای به جیب زدن سودهای میلیاردی است.
انقلاب اسلامی در هجرت :در این زمینه افشا گریهای 3 متخصص و استاد دانشگاه در رشتههای جغرافیا و محیط زیست را بترتیب نقل می کنیم که شجاعت بیان حقیت را به مردم داشته اند. این سه متخصص دلسوز هر یک به مافیای آب ، بر سوء مدیریت، ندانم کاری، بی برنامگی، اسراف و تعلل مسئولین نظام جمهوری اسلامی در حل مساله کم آبی و هرز رفتن آب کشور تصریح می کنند.
☚دکتر محمد حسین پاپلی یزدی جغرافیدان و محقق و استاد دانشکاه فردوسی مشهد در همایشی در 17 دی ماه 94 مطالب مهم ذیل را با تکیه بر وجود سرطانی بنام مافیای آب اظهار داشته است( فیلم این سخنرانی در یوتوب موجود است ):
«مسئولینی که در باره آب حرف می زنند یا نمی دانند و یا نمی خواهند در باره اصل قضیه و اسرار مگوی آب و پشت پرده آب بحث کنند. 30 سال تمام تنها 3 درصد بودجه وزارت نیرو در باره آب بوده است .این که می گویند 700 هزار چاه زده ایم و دشتها خشک شده است. برای این است که در آب زیر زمینی و کنترل آب زیر زمینی شرکتهای گردن کلفت مشاور نمی توانستند بروند طرحهای میلیاردی بگیرند.آنجا پول نبوده است . اما 97 درصد پول آب رفته در آبهای سطحی. رفتند سد بسازند چون میلیاردها پول در آن است.رفتند شبکه بسازند چون میلیارد ها پول در آن است. صنایع بسیار بسیار بزرگی پشتش چرخیده است. یک مافیای بسیار پیچیده حول محور “اقتصاد آب” در ایران تشکیل شده است .همه این حرفها وجلسات وصحبتها از جمله این جلسه که الان اینجا نشسته ایم خیمه شب بازی است. آنقدر این مافیا پیچیده شده که مثل ماهی که در آب است و شنا می کند و یا مثل ما که در هوا هستیم و معنی هوا را نمی فهمیم ، بنده و دکتر داوری و علی زاده و… معنی آن مافیا را نمی فهمیم چون داخلش نیستیم بازیچه آنها هستیم .
باید افشا کنیم و بگوییم که این سرطان وجود دارد . تو سرطان داری . این سرطانش دزدی و مافیا و قاچاق و پول درآوردن شرکتهای عظیم است پشت آب . (تشویق حضار )همان معاون وزیر مرا که این حرفها را می زنم راه نمی دهد بروم در اتاقش ، آن آقایی که شرکتی گردن کلفت دارد و هزارها میلیارد تومان در آب سود برده تا پایین آسانسور می آید جلویش که این آقا آمد ! الان چه کسانی دنبال این هستند که آب از تاجیکستان بیاورند ؟ 26 – 27 “نماینده “هستند . شما نماینده مردمید ؟ قانون گذارید ؟ یا تاجر آب هستید ؟! هیچکس نیست حرفی به اینها بگوید . همه می خواهند به آنها بچسبند تا یک پولی هم گیرشان بیاید . شجاعت هم آخر لازم است . باید گفت آقای وزیر نیرو توی این آب دارد میلیارد ها دزدی می شود .لااقل عقده من استاد که حل می شود . لااقل من می توانم بگویم نادان نیستم . هی می گویند تقصیر مردم است . فرهنگ مردم را باید درست کرد ! نخیر فرهنگ آن گردن کلفتهایی که آن بالا نشسته اند باید درست شود . اصولا مدیران میانی جراتش را ندارند . خدا شاهد است اگر یک مدیر میانی( در حد مدیر عامل شرکتها ) بخواهد پا توی کفش این مافیا بکند ، صبح برش می دارند .
٭منفعت مافیای آب در مصرف زیاد و بی رویه آب است:
دکتر پاپلی ادامه میدهد :مافیای آب پولش از کجا می آید ؟ پولش از مصرف می آید.نه از کاهش مصرف. آبی که از سد دوستی به مشهد می آید متر مکعبی 3800 تومان تمام می شود. دولت متری 100 تومان می فروشد . خیلی بفروشد متر مکعبی 500 تومان . یعنی 3300 تومان دولت به آب سوبسید می دهد .
ولی هیچ برنامه ای برای مهار و یا کاهش مصرف وجود ندارد . یعنی متری 3300 تومان سود میبرند ولی حتی 33 ریال و یا 38 ریال هم حاضر نیستند بپردازند برای فرهنگ سازی کاهش مصرف . چون اگر کاهش بدهند مصرف اب را بهشان ضرر میرسد.با با همه این دعواها حتی شب نشینی امشب سر پوستین ملا نصر الدین است .خدا حافظ !
دکتر محمد حسین پاپلی یزدی همچنین در گفتگویی با مسعود فراستی، میگوید: «معمولا در کشورها باید 40 درصد منابع آب سطحی اش کنترل شود . حالا ما در منطقه خشکیم میگوییم خوب 50 در صد ولی اکنون بالای 90 درصد آبهای سطحی را کنترل کرده ایم سد ساخته ایم. اصلا فکرکرده اند ایا اینهمه سد لازم است؟ اصلا چرا ساختیم ؟یعنی مشاورین ما که اینهمه توانایی تکنولوژیکی دارند ومی توانند سدهای بزرگ بسازند نمی دانستند که وقتی این همه سد را در ارومیه می سازند مشکل پیدا می کند؟! ما دچار یک نوع سردرگمی تصمیم گیری شده ایم. و خوب عده ای هم در آن کاسبی می کنند. یعنی محیط زیست و کمبود آب و کمبود بنزین تبدیل شده به کاسبی یک عده ای. دوستانی داریم که وقتی میگویم مصرف اب را باید بیاوریم پایین، دم گوش من می گویند ای آقا تو چقدر حرف میزنی! کاهش مصرف در آب خوب یعنی کاهش در آمد برای ما. شرکتهای بزرگ که دنبال تامین آبند خوب سودشان را در مصرف آب می بینند . در همه چیز همینطور شده . در هر چیزی مصرف بالا باعث شده تا چرخش اقتصادی پیدا شود. مثلا ما. سد می سازیم ، شبکه درست می کنیم ، رودخانه را مهار می کنیم ،کشاورزی می کنیم ، پنبه می کاریم (من دادم یکی از دانشجویم تا درتز فوق لیسانسش بیاورد.) تا آخر کارسالانه این پنبه تبدیل بشود به میلیونها مترپارچه.آنهم 330 میلیون متر پارچه ای که تبدیلش می کنیم به شعار ، رویش مینویسم مثلا “رحلت عباس علی روشکی را تسلیت میگوییم “.یا “مقدم عالیه خانم رابه مکه تبریک می گوییم “. حالا هم که پنبه را کم کرده ایم رفته ایم بنرهای پلاستیکی را جانشین کرده ایم یعنی معدن کشف می کنیم، گاز میاوریم از زمین بیرون و پتروشیمی درست می کنیم تا اخر کار رویش بنویسیم رحلت فلان کس را تسلیت میگوییم و مقدم میهمانان را تبریک می گوییم. فرهنگ اسراف اصلا فرهنگ ما نبوده است .
من یزدی هستم اساس فرهنگ یزد و اصفهان بر اساس مقتصد بودن بوده است. این فرهنگ کل کشور بود. مردم ما اگر اسراف می کردند با این طبیعت خشک نابود میشدیم. ما الان اگر مواد غذایی از خارج نیاید با مشکل جدی و با قحطی روبرو هستیم. این تمامش دست مدیریت و سوء مدیریت و چند گانگی مدیریت ما است.
اما 3 هزار سال است که مردم مصرف آب را بلد بوده اند . تا 40 و 50 سال پیش هیچ کاری در کشور نبوده که:
1- خدا محور نبوده. از تو حرکت از خدا برکت. بنابراین کار از من و نعمت و انتظار افزایش در آمد از طرف خداوند. کار می کردی تا خدا برکتت بدهد. الان سلام می کنی می گوید چقدر می دهی تا جوابت بدهم!
2-هیچ کاری در این مملکت نبوده که فردی باشد. مثلا گله داری. اگر مشارکت در گله داری نباشد آدمهای فقیر نابود می شوند. مثلا یکی در دهی 5 تا گوسفند دارد نمیتواند که کارکشاورزی اش را ول کند برود 5 تا گوسفندش را بچرخاند. این گله داری عالی ترین نوع مشارکت در ایران است. مثلا از 13 فروردین امسال شروع می شود تا 13 فروردین سال بعد.بارها شده که دوستان به من خبر داده اند که توی ده و گله داری دو نفر دعوایشان شده وکشته شده اند ولی گله سر جایش است یعنی در طول یک سال این مشارکت را داریم و سر سال در ظرف یک روز بهم می ریزد و دوباره مشارکت جدید شکل می گیرد. جامعه ما طوری حرکت می کرده که همه کارها مشارکتی است و در عین حال طوری بوده که ضعیفترین آدمها امکان زیست پیدا کنند. مسائل حول آب یکی از مشارکت ترین کارها است در ایران. شما دقت کنید. در فارسی، آبیاری ترجمه آن نیست . آبیاری در ایران مفهوم دارد خوب دقت کنیم در ایرانirrigationبه لغت آبیاری یعنی ( آب + یاری ) یعنی بدون یاری آبی در کار نیست! درایران، در آسیاب، در زراعت و کشت و کار و …عالی ترین نوع مشارکتها را می بینیم. اصناف ما با هم همینطور بودند و اگر کسی ورشکست می شد کمک و مساعدت می کردند تا دوباره پا بگیرد. کشور ما شاهد همزیستی مسالمت آمیزمردم با دینهای مختلف است.ملتی که با هم زیست می کرده و اساس کارش بر مبنای تعامل و تساهل و قبول همدیگر بوده با مشارکت توانسته پایدار بماند.
مشارکتهای کلان در هنگام جنگها هم پیش میآید. دلاور ترک و بلوچ و کرد و ترکمن صحرای ما می رود جبهه کسی هم نمی گوید من شیعه ام من سنی ام من یهودیم و یا زرتشتی.
در زندگی و کار روزانه یک مشارکت داریم یک کنترل. مثلا در زراعت اگر در دهی واحد تقسیم آب 2 دقیقه باشد برای یک مزرعه ، در 12 شبانه روز، این نیازمند نظمی دقیق است .این مدیریت و نظم را در مدرنیسم ،(تازه مدرن نشده )از دست داده ایم. ما مردم بسیار خوبی داریم. تاریخ غنی و تمدن خوب و طبیعت قوی داریم. مشکل ما تصدی گری است. دولت بیش از حد در همه امور دخالت می کند .سه هزار سال است که مردم دولت را میچرخانند، حالا 70-80 سال است نفت پیدا شده و دولت میخواهد مردم را بچرخاند .و نه خودش را میچرخاند و نه مردم را!
انقلاب اسلامی در هجرت : شجاعتی که استاد پاپلی یزدی در بیان تخریب طبیعت ایران انهم بقصد هرچه فربه کردن مافیا که سپاه پاسداران و بسیج و اعضای هزار فامیل تشکیل دهنده اقلیت حاکم بر ایران را تشکیل میدهد و کوشش وی برای بیدار کردن ذهن مردم خصوصا تربیت دانشجویانی مسئول و متعهد به حقیقت ، قابل تحسین است . در بازگفتن حقایق وی تنها نیست .
☚ و دکتر کردوانی که به پدر علم کویر ایران معروف است نیز نظرات نسبتا مشابهی دارد. وی در یک گفتگو با شبکه خبر کانال 6 بصراحت خطاب به مسئولین حکومتی میگوید:
ﭼﺮﺍ ﻧمیفهمید ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟! مرتب مرا به کنفرانس دعوت می کنید .اما نمی روم چون دیگر فایده ای ندارد و کار از سمینار و کنفرانس گذشته است. دشتهای کشور نشست کرده اند . بطور مثال سطح آب در جهرم 570 متر ، در رفسنجان 450 متر و در شهریار 300 متر پایین رفته است.
در جلسه دوم این گفتگو سخنان وی صراحت بیشتر دارد و شدیدالحنتر میشود. وی در این جلسه هشدار میدهد: « تا 50 سال آینده در ایران جنگ بین استانها و شهرها بر سرآب علنی خواهد شد. بحران آب ایران را خواهد بلعید». امروز میدان واقعی جنگ در حوزه آب است! امریکا و هسته ای و عربستان و یمن تهدید دراز مدت نیست. این بحران آب است که واقعا امنیت ملی ایران را تهدید کرده است.
کردوانی میافزاید: مردم ایران فرهنگ مصرف درست اب را بلد بودند چرا که توانسته اند سه هزار سال با اقلیم خشک و کم آب ایران کنار بیایند. جنگ خزنده آب هم اکنون به گونه “خزنده و آرام” شروع شده و فقط اخبار آن منتشر نمی شود.در حال حاضر این جنگ بصورت پراکنده رخ می دهد. اما تا 5 سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در داخل شهرها و بین مناطق و استانها خواهیم بود و این خطری است که امنیت ما را تهدید می کند و بعضی سیاستمداران چشم خود را به روی ان بسته اند!
و نیز، اهم سخنان دکتر کاظم کردوانی در همایش”بحران آب در اقتصاد مقاومتی” در21مهرماه94 از این قرار است: «طبق قانون ظروف مرتبط –در یاچه یک حوزه آبریز هست که به دلیل پست بود آن تمام آبها به آن ریخته می شود. ولی با افزایش چاهها در منطقه ( حفر بیش از88هزار حلقه چاه در منطقه آذر بایجان شرقی)- منابع آب زیرزمینی ما پایین تر رفته است. بنابراین اگر حتی آب هم به دریاچه ریخته شود دیگرامکان احیای دریاچه وجود ندارد. :”من 32 سال پیش عبارت «غارت آب» را استفاده کردم. این مساله را در رابطه با حفر چاههای غیرمجاز در رفسنجان پیش بینی کردم. منطقه ای که تنها می توانست 40حلقه چاه داشته باشد در حال حاضر تعداد چاههای غیر مجاز آن در دوسال قبل به 1650 حلقه چاه رسیده بود. به همین خاطر سالی 500 هکتار از اراضی آنها در حال خشک شدن می باشد.
کردوانی باتاکید به جدی بودن بحران آب مجددا اعلام کرد من 30 سال پیش این اخطار را داده ام ولی وزارت نیرو شاید 3سال است که این مساله را اطلاع رسانی کرده است. در حال حاضر بعضی از دشتهای ما به دلیل احداث چاههای زیاد ممنوعه شده اند ودشت هایی که هنوز هم احداث چاه در آنها انجام می شود، دشت های کوچکی مانند کلار دشت هستند. ولی متاسفانه ممنوعیت از ایجاد احداث چاه را فقط برای کشاورزان انجام دادند این در حالی است که شهرها هنوز هم اقدام به حفر چاه می کنند ومهاجرت کشاورزی از اینجا شروع شد وناگهان سیل عظیمی از جمعیت روستایی به سوی شهرها هجوم آورد.بعد از برداشت های بی رویه آب چاههای نیمه عمیق به عمیق تبدیل شد و عمق چاههای ما در جهرم-رفسنجان- شهر ری…) به 575 متر رسید و هرچه هم عمق چاهها بیشتر شد آب شور هم پیشروی خود را آغاز کرد.
٭چاه ها عامل مهم کم آبی:
کردوانی افزود: وجود این چاهها عامل نابودی قناتها در مناطق گرم وخشک بودند. چاههای آرتزین به چاههای معمولی تبدیل شدند. موجبات خشک شدن دریاچه ها را فراهم کرد ( یکی از دلایل خشک شدن زاینده رود وجود همین چاهها بوده است) بیابانها را بوجود آورد ودیگر در بسیاری از مناطق ایران مبارزه با بیابان زدایی از طریق کشت گیاه وجود ندارد. چرا که سطح آب این مناطق بسیار پایین رفته است وگیاهانی که برای بیابان زدایی کاشته شده اند در حال خشک شدن هستند. زمین نشست پیدا کرد که در اینجا دیگر فاتحهِ آب را باید خواند. چرا که زمینی که نشست کند اگر 50 سال هم بارندگی داشته باشید بازهم نمی توان این ضایعه را جبران کرد. چرا که منافذ زمین بسته می شود ودیگر قدر ت نگه داری آب را ندارد.البته نشست زمین خسارت های دیگری نیز به بار می آورد شکستن لوله های آب وگاز-ریزش پلها(کرمان)- کج شدن دکلها (ورامین) و…را به همراه داشته است. در اولویت بندی استفاده از آب ابتدا آب را به شهرها دادند. بعد به صنعت و کشاورزی وخانههای روستایی . این شد که دیگر نتوانستند برای باتلاقها وتالابها آبی در نظر بگیرند وعامل نابودی محیط زیست را فراهم کردند.کردوانی وضعیت آب خطهِ مازندران را از لارستان هم بدتر اعلام کرد چرا که 90درصد مردم مازندران در حال حاضر از آب زیر زمینی استفاده می کنند.
انقلاب اسلامی در هجرت :همچنین خانم دکتر فاطمه ظفرنژاد در گفتگویی صریح در پاسخ به سئوالهای سایت زیستبوم، به مسائلی اشاره کرده است که میزان نگرانی از نبود مدیریت بر منابع آب و فقدان برنامه گذاری برای مهار خشکسالی را افزایش میدهد:
☚ دکتر ظفرنژاد در باره ناهمخوانی بسیاری از صنایع بزرگ نظیر فولادسازی با منابع آب داخلی میگوید: «گسترش صنایع ناسازگار با زیستبوم مانند صنایع فولاد در اصفهان، یزد، کرمان و فلات مرکزی کار اشتباهی بود که همچنان هم ادامه یافته است. صنایع فولاد باید کنار خلیج فارس ساخته میشد تا از آب اقیانوس استفاده کند نه از آب کوهرنگ و سرشاخههای کارون اما این گسترش ناسازگار صنایع به سبب این بود که صنایع خود را موظف به تامین آب نمیدیدند و میدانستند که دستگاه ناکارآمدی مانند وزارت نیرو بالاخره با راهزنی حقابه کشاورزان و بهشیوه رفاقتی آب برای صنایع ناسازگارشان تامین خواهد کرد.»
او این روش را «راهزنی» میخواند و میگوید: «این راهزنی حقابهها ادامه خطرناکی یافته و تاکنون سالانه یک میلیارد مترمکعب از آب کارون از سرشاخهها منحرف میشود. با طرح سد و انتقال بهشت آباد 2/1میلیارد مترمکعب دیگر انتقال خواهد یافت تا در کرمان صنایع ناسازگار فولاد درست شود و در یزد و اصفهان شاهد توسعه ناپایدار و نابومی بیشتری باشیم. ساخت این خط سرنوشت کارون را با خشکی ابدی گره خواهد زد. به اعتقاد او، همین روند منتهی به بحران بیآبی کارون و ایجاد مشکل برای مردم خوزستان شده است.
٭اعمال مدیریتی برپایه الگوی ناسازگار با شرایط بوم شناختی:
این کارشناس امور آب معتقد است که توسعه ناپایدار و مدیریت برپایه الگوی ناسازگار باشرایط بومشناختی ایران عامل مهمی برای مشکلات امروز است: «از ۶ دهه پیش مدیریت آب کشور برپایه یک الگوی ناسازگار با بومشناخت این سرزمین بنا شده که ساختوساز بتنی و سدسازی را تنها شیوه مدیریت آب میداند. ما در جریان یک گسست عمیق از دانش ژرف ایرانی، مدیریت سختافزاری را به آب، به منابع طبیعی، به جوامع بومی مولد و به کشاورزان تحمیل کردیم. درحالیکه آب و منابع طبیعی را باید با لحاظ کردن موازین بومشناختی و بهشیوه نرم و سازگار با محیط و نیز در مشارکت با صاحبان اصلی آبها و حقابهها یعنی کشاورزان و جوامع بومی مولد، مدیریت کرد. برای جلوگیری از هدررفتن این منابع کمیاب در اقلیم خشک ایران، همانگونه که«حاسبکرجی»متوفی به ۴۱۰ هجری در کتاب استخراج آبهای پنهان آورده، باید آن را در زیر زمین هدایت کرد تا با کمترین هدررفت بیشترین منافع را برای کشور داشته باشد..
به عقیدهِ وی«مافیای آب» گذشته از کری مصلحتی به کوردلی ناشی از امتیازات پولسالاری هم مبتلاست .پس برچنین هیولای خطرناکی که بهعلت فساد از هر رئیس جمهور یا رئیس مجلسی زورمندتر است جز با اجماع ملی نیروهای مردمی، حرکت متناسب و آگاهانه همه دستگاهها و نهادهای ملی و مذهبی و جز با مشارکت همه قوا نمیتوان غلبه کرد.
در شماره آینده وضعیت سنجی ، نمونه های این قبیل سوء مدیریتها و تعلل ها را بررسی می کنیم.