☚ سفر ترامپ به عربستان و اسرائیل و اروپا را مقامهای اروپائی، سفر برای اعلان پایان یک دوران ارزیابی میکنند: امریکا به مثابه ابر قدرت رهبری کننده جهان از صحنه خارج میشود. در اوائل دهه 1970 بود که تحقیق پیرامون سلطه،بنیصدر را به این نتیجه رساند که زمان فزونی تخریب نیروهای محرکه بر تولید و وارد کردن آنها خواهد رسید و آن زمان، زمان مرگ ابر قدرتها است. بنابر آن تحقیق، پیشخورکردن سبب میشود که آینده دو ابرقدرت روسی و امریکائی از پیش متعین بگردد:در روند انحطاط و انحلال به مثابه ابر قدرت، روسیه زودتر و امریکا دیرتر، از پا درخواهند آمد و چنین شد.
و اگر امریکا به اروپائیان میگوید خود خرج دفاع از خویش را بپردازید و پای خود را بمنزله ابر قدرت از اروپا بیرون میکشد، در همانحال که ضعف خود را عیان میکند، تمایل شدید خود را برای حضور سلطه جویانه در منطقهای که دو اقیانوس نفت و گاز در آن قراردارند، نشان میدهد. بدینخاطر است که در مراجعت به امریکا، ترامپ میگوید: چند صد میلیارد دلار معامله انجام دادم و این یعنی شغل، شغل، شغل!
باوجود این واقعیت و باوجود واقعیتی دیگر که خارج شدن انگلستان از صحنه، در پی جنگ دوم جهانی بود، هم امریکا و هم انگلستان، نه تنها محور سیاست داخلی و خارجی ایران هستند، بلکه در ذهنهای ما ایرانیان نیز همچنان فعال مایشاء هستند. اگر جز این بود، چرا باید ایران رژیمی داشته باشد که توجیهگر ریختن درآمدهای نفتی کشورهای عرب به حساب امریکا باشد؟ چرا انواع ترسها باید سبب ترس از تغییر، حتی در حد برداشتن مانع برجا مانده بر سر راه شهروند حقوقمند گشتن، سبب فعلپذیری و تن دادن به زندگی در مدار بسته بد و بدتر و حاکم کردن بدترین برخود باشد؟
☚ رژیم ولایت مطلقه فقیه به ترکیه گاز مجانی میدهد. چرا؟ زیرا رژیمی فاسد و بیکفایت است. در موقعیت ضعف است و محکوم میشود و باید ثروت ملی ایرانیان را مجانی به ترکیه بدهد. این رژیم به روسیه و چین و شیخهای خلیج فارس و … باج میدهد. چرا؟ زیرا ناتوان و بیکفایت و تک پایه است. لذا، فاقد پایگاهی است که از حاکمیت ملی ناشی میشود.
☚ آیا فعلپذیری در مدار بسته بد و بدتر و تسلیم بدترین (ولایت مطلقه جبار) شدن همگانی گشتهاست؟ پاسخ هموطنانی که به محاسبه برای تعیین میزان واقعی مشارکت ایرانیان در دادن رأی پرداختهاند، به این پرسش منفی است. بنظر آنان ایرانیان تسلیم ترسها نشدند و اکثریت بزرگی از آنان «انتخابات» را تحریم کردند. دانستنی است که ابراهیم رئیسی همچنان سخن از تقلبها و تخلفهای گسترده در «انتخابات» بر زبان میآورد. او که همه مهندسان انتخابات را در ستاد خود گردآورده بود، روحانی و حکومت او را متهم به مهندسی انتخابات میکند. او که نیک میداند در مهندسیِ محاسبه آراء، دست کم هفت میلیون رأی بر آرای او افزودهاند، چرا دست پیش را گرفتهاست و فریاد میزند آی دزد؟
به دو دلیل آشکار: یکی و مهمتر، از بین بردن حس اعتراض نسبت به تقلب در انتخابات و مهندسی کردن آن. چراکه شیشه عمر رژیم ولایت مطلقه فقیه مستند کردن مقبولیت و مشروعیت خویش به میزان مشارکت مردم و، در همانحال، برکار گماردن مأموران خود، باعنوان «منتخب مردم» است. و دیگری، پوشاندن این واقعیت است که، حتی در «انتخاباتی» که رژیم برگذار میکند، موافقان ولایت مطلقه فقیه در جامعه ایران، همچنان یک اقلیت ناچیز هستند و ولایت فقیه، از انتخابات مجلس اول و کودتای خرداد 60 تا امروز، فاقد تکیه گاه اجتماعی و غیر مقبول و غیر مشروع است.
٭ سرعت اخذ رأی در ایران گویای بزرگی تقلب در انتخابات است:
☚ سایت مجلس رژیم، در روز جمعه 29 اردیبهشت (روز اخذ رأی) 1396 این دادهها را انتشار دادهاست:
● تعداد شعبههای رأی گیری، 63429
● درهریک از شعب، حداقل دو صندوق اخذ رأی، یکی برای انتخابات ریاست جمهوری و دیگری برای انتخابات انجمنهای شهر و روستا پیش بینی شدهاست.
● 200 میلیون تعرفه اخذ رأی چاپ و به تمامی استانها ارسال شدهاست.
● بیش از 130 هزار صندوق هم تدارک شده و در اختیار تمام استانها قرار گرفتهاست.
● مدت قانونی اخذ رأی 10 ساعت قابل تمدید است. (ابتدا اعلام کرده بودند که ساعت پایان رای گیری ۱۸ بعد به ۱۹ و ۲۰ و…تمدید کردند )
این دادهها بسی مهم هستند. چراکه دارندگان شرائط رأی دادن 56.5 میلیون نفر هستند. حال آنکه شمار تعرفهها نزدیک به چهار برابر است. تعرفهها در اختیار اداره کنندگان «انتخابات» است. پس دست آنها برای مهندسی انتخابات باز است. و نیز شمار صندوقها 130 هزار است یعنی برای هریک از دو «انتخابات» 65 هزار صندوق در نظر گرفته شده است. و بالاخره، زمان اخذ رأی، 10 ساعت است. بدینسان، اگر اخذ رأی در 8 صبح آغاز شود و تا 8 شب ادامه بجوید، دو ساعت از زمان قانونی بیشتر اخذ رأی بعمل میآید.
☚ و قول علی اصغراحمدی، رییس ستاد انتخابات، کار را آسان میکند. او میگوید: مطابق محاسبات ما هر80 ثانیه یک رأی گرفته ایم وچون درروستاها تا ساعت 18 یا 20 رای گیری تمام میشود متوسط هررای 45 ثانیه میشود.
بدینسان، بنابر قول او، بطور متوسط، در هر 45 ژانیه یک رأی گرفته شدهاست. و معلوم نیست که آیا معدل را در سطح کشور میگوید و یا تنها در روستاها؟ باتوجه به این مهم که دو انتخابات هم زمان انجام میگرفتهاند، باز سخن او مبهم است: آیا در هر 45 ثانیه دو رأی به دو صندوق انداخته شدهاست و یا دو رأی در 90 ثانیه به صندوق انداخته شدهاست؟ غیر از این، بنابر قول او، معجزه دیگری رویداده و آن اینکه، در آن بخش از کشور که تراکم جمعیت کمتر بودهاست، رأی دهندگان در زمان کمتری رأی دادهاند!؟ در حقیقت، وقتی رأی دهندگان کمتری مراجعه میکنند و یک به یک وارد حوزه میشوند، زمان طی مراحل و انداختن رأی به صندوق بیشتر میشود. حال آنکه وقتی چند تن وارد حوزه میشوند و پشت سر یکدیگر، مرحلهها را طی میکنند، زمان کوتاهتر میشود. بنابر محاسبه شاهد عینی، وقتی شش نفر وارد حوزه میشوند، و 6 نفر مأمور اخذ رأی، هر یک یک کار را انجام دهند، کار به این ترتیب انجام میگیرد:
● مرحله اول : تحویل مدارک شامل شناسنامه و کارت ملی یا شماره آن ، زمان طی شده حدود ١٠ ثانیه .
● مرحله دوم : ثبت اطلاعات رای دهنده در سامانه کامپیوتری و کنترل مشخصات او ، زمان طی شده حدود ۵٠ ثانیه .
● مرحله سوم : نوشتن مشخصات رای دهنده روی برگه مربوطه توسط مامور مجری ،زمان طی شده حدود ٣٠ ثانیه.
● مرحله چهارم : تحویل برگه به رای دهنده و کنترل آن توسط وی و نیز ثبت اثر انگشتش روی آن برگه و تحویل برگه های رای ، زمان طی شده ٢۵ ثانیه .
● مرحله پنجم : نوشتن اسامی روی برگه ها (این قسمت میانگین کشور را گرفتیم با توجه به تعداد منتخبین شوراها) : ۶٠ ثانیه .
● مرحله ششم : ریختن رای به صندوق و دریافت مدارک (شناسنامه ، کارت ملی ) ، زمان طی شده ١۵ ثانیه .
زمان طی شده برای اولین نفر برابر مجموع زمانها یعنی ١٩٠ثانیه است.
اما رأی دهنده اول، در برابر مأمور اول قرار میگیرد و، با انجام کارش، به مأمور دوم مراجعه میکند، رأی دهنده دوم جای او را در برابر مأمور اول میگیرد. بدینسان، وقتی مأمور ششم کار رأی دهنده اول را انجام میدهد، رأی دهنده ششم در برابر مأمور اول قرار میگیرد. بنابر این که متوسط زمان هر مرحله 32 ثانیه میشود، نفر اول، 190 ثانیه و شش نفر بعدی، هریک، با صرف 32 ثانیه بیشتر به رأی دهنده اول میپیوندند. بدینسان، ظرف 190 ثانیه + 160 ثانیه = 350 ثانیه، 6 رأی دهنده مراحل ششگانه اخذ تعرفه را طی میکنند. یعنی هر رأی دهنده بطور متوسط،در 58ثانیه تعرفه میگیرد و اینک شش نفر باید اسامی نامزدهای مطلوب خود را در دو تعرفه (تعرفهای که در آن نام رئیس جمهوری نوشته میشود و تعرفهای که در آن اسامی اعضای شورای شهر نوشته میشوند) وارد کنند. سپس در برابر صندوق رأی قرار بگیرند و رأی خود را در صندوق بیاندازند و مأمور بر شناسنامه آنها مهر بزند و انگشت خود را بر مرکب مخصوص بزنند و از در خارج شوند. هرگاه 6 رأی دهنده همان مدت را صرف قسمت دوم کار کنند، حداقل زمان لازم برای انداخته شدن دو رأی در دو صندوق توسط هریک از آنها، 116 ثانیه میشود (حدود 2 دقیقه). محاسبه رئیس ستاد انتخابات بدینترتیب انجام گرفتهاست. دم خروس دروغ او ایناست که در روستاها و شهرهای کوچک، بخاطر نبودن تراکم رأی دهندگان، زمان لازم برای انداختن رأی به دو صندوق بیشتر میشود و نه کمتر. اگر زمان کمتر شدهاست بخاطر بیشتر بودن تقلب در روستاها و شهرهای کوچک است.
با فاصله زمانی اندکی، در فرانسه، نیز انتخابات دور دوم ریاست جمهوری انجام گرفت. بنای ما مقایسه میان آن انتخابات و «انتخابات» در ایران نیست. هم رئیسی از کند بودن جریان اخذ رأی شکایت کردهاست و هم روحانی مدعی است اگر وقت بود 4 میلیون دیگر رأی میدادند. در عوض، در فرانسه، حوزهها و تعداد صندوقها چنان تعیین میشود که در سرتاسر کشور، در حداقل زمان، تمامی رأی دهندگان بتوانند رأی بدهند. پرسش ایناست: وقتی دو طرف روند رأی گیری را کند میخوانند، از چه رو ، در سرعت، از فرانسه پیشی گرفتهاست؟ وگرنه، در تشخیص تقلب در «انتخابات» و اندازه آن نیازی به مراجعه به انتخابت فرانسه نیست.
1. انتخابات دور دوم ریاست جمهوری فرانسه:
در فرانسه، مساحت سرزمین یک سوم مساحت سرزمین ایران (مساحت فرانسه بعلاوه انگلیس و بعلاوه ژاپن و بعلاوه کره جنوبی هنوز کمتر از مساحت ایران میشود) است. تراکم جمعیت دست کم دوبرابر و نیم ایران است. فرانسه از بیشترین شبکه راهها برخوردار است. تمام کارهای اخذ رأی (رأی دهندگان پیش از انتخابات، باید اسم نویسی کنند و کارت الکترال دریافت کنند. محل رأی دادن هم در کارت قید میشود. بنابراین، آنچه به احراز هویت مربوط میشود قبلا انجام میگیرد. محل رأی دادن نیز مشخص میگردد. تعرفه و وارد کردن اسم در آن نیز نیست و حوزهها هم به اندازهای است که رأی دهندگان بتوانند در کمترین زمان رأی بدهند)، پیش از رأی دادن انجام میگیرند. از اینرو، رأی دهنده جز گذاشتن ورقهای که اسم نامزد بر آن نوشته شدهاست در صندوق رأی و دادن کارت خود به مأمور برای مهر کردن، کاری انجام نمیدهد.
در دور دوم ریاست جمهوری فرانسه، 69000 حوزه رأی گیری در نظر گرفته شده بود. میزان مشارکت در دادن رأی به نسبت جمعیت رأی دهنده از ایران بیشتر بودهاست (74.56 درصد). نسبت حائزین شرائط رأی دادن به کل جمعیت هم بیشتر از همین نسبت در ایران بودهاست.
در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، 35.1 میلیون نفر (از حدود 47 میلیون حائزین شرائط رأی دادن) از مردم فرانسه رأی دادهاند. بنابر این، در هر حوزه، بطور متوسط، 523 رأی در صندوق یا صندوقها انداخته شدهاند. بدینسان، انداختن هر رأی در صندوق، 1 دقیقه و 50 ثانیه زمان بردهاست. باید دانست که تنها در شهرهای بزرگ تا ساعت 20 اخذ رأی بعمل میآید. در شهرهای کوچک و روستاها تا ساعت 19 آراء اخذ میشوند.
2. «انتخابات» ریاست جمهوری ایران با 6 نامزد و توأم با انتخابات شوریها:
در دو «انتخابات» ریاست جمهوری و شوراها، همه کارهای اخذ رأی در حوزه اخذ رأی انجام گرفتهاند. حتی نوشتن اسامی نامزدها. بنابر ادعای وزارت کشور رژیم، 41 میلیون نفر رأی دادهاند. رأیگیری تا ساعت 23 تمدید شدهاست اما به کسانی که هنوز در صف بودهاند، اجازه دادهاند تا ساعت 24 رأی بدهند. باتوجه به مساحت ایران و دوری مسافتها و شبکه ناقص راهها و با توجه به این واقعیت که در روستاها و شهرهای کوچک، رأیگیری در همان 10 ساعت مقرر و بسا در زمانی کوتاهتر از آن انجام میگیرد، بنا را بر این میگذاریم که در سرتاسر کشور،زمان اخذ رأی 15 ساعت باشد.
بنابر این، بطور متوسط، هر حوزه 660 رأی اخذ کردهاست. یعنی در هر ساعت 44 رأی اخذ شدهاست. در واقع،دو 44 رأی اخذ شدهاست (یکی به ریاست جمهوری و دیگری به شوراها). هرگاه از راه ارفاق، بپذیریم که از هر 2 رأی دهنده، یک تن به هر دو صندوق رأی انداختهاست. در هر ساعت 66 رأی اخذ شدهاست. یعنی در هر 55 ثانیه یک رأی اخد شده است. بدینسان، اخذ هر رأی، در «انتخابات» ریاست جمهوری و شوراها، که هر دو نامزد آنرا کند ارزیابی کردهاند، یک سوم انداختن یک رأی در صندوق، در انتخابات فرانسه، زمان بردهاست. دروغی که رژیم ساختهاست بزرگتر از دروغهائی نیست که گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر (که مدعی بود دروغ را باید آنقدر بزرگ باشد که کسی در راست بودنش شک نکند) میساخت؟.
بدینترتیب، حتی با چشم پوشی از دادههای بالا، هرگاه قرار میشد در دو «انتخابات»، اخذ رأی، همان زمان را میبرد که رأی دادن در دور دوم ریاست جمهوری فرانسه، زمان لازم برای هر دو رأی (رأی به ریاست جمهوری و رأی به اعضای انجمن شهر) 3 دقیقه و 40 ثانیه میشد. یعنی شمار رأی دهندگان نمیتوانست حتی نصف شماری باشد که رژیم اعلام کردهاست. مقایسه این زمان با 45 ثانیه و 80 ثانیه که رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور میگوید، بیانگر چند و چون مهندسی انتخابات است. در این مهندسی، بیشترین سهم از آن رئیسی شدهاست.
3. نامه آرش به بنیصدر:
صفات بینهایت خداوند وصل میکند (بسم الله)
جناب آقای بنی صدر
علت اینکه بررسی و نظر خود را درباره تعداد آرای مردم دررأی گیری گفتم این بود که اساس حرکت رژیم و اصلاح طلبان و شرکای خارجی و داخلیشان القای شرکت اکثریت جامعه در بالماسکه رژیم و همچنین القای نادانی مردم بوده و هست. ولی واقعیت جامعه ایران و این رای گیری این بود که مردم میدانند و میفهمند و علیرغم بمباران تبلیغاتی داخلی و خارجیِ طرفداران ادامه دیکتاتوری و توسل به انواع ترسها و تهدیدها به پای صندوقها نرفتند.
از 56.5میلیون واجد شرایط حداکثر 20 تا 22 میلیون یعنی 35تا 39 درصد رای داده اند و درست مثل اکثر انتخابات قبلی از رجایی تا حتی خاتمی و از آن پس ، آرای دروغی و چند برابر به خورد همه داده اند. من لینک فیلم تلویزیون ایران در رابطه (تنها فیلم خبری که تعداد افراد اجرایی رای گیری را نشان میداد) با رأی گیری را فرستادم تا متوجه حداقل میزان زمان رأی گیری بشوید. ولی متاسفانه شما در سپیده استقلال و آزادی فرمودید زمان حداقل دو دقیقه است. هر کس این دو دقیقه و دوازده ثانیه را گفته باید بداند، به دلیل کنترل شماره ملی و شناسنامه با کامپیوتر یا تبلت و نوشتن شماره و نام رای دهنده توسط هیات ، این دو دقیقه فقط زمان کنترل شناسنامه و کدملی با هم است و جمع مراحل امکان ندارد که از 5تا 6 دقیقه کمتر شود. این زمان در طول روز نیز با خستگی افراد بیشتر شدهاست. وقتی که شما دو دقیقه برای رای دادن برآورد میکنید ، که جدا امکان ندارد، خوب در خیلی از حوزه ها دو یا سه صندوق بوده است و این زمان برای دو صندوق در یک حوزه، به زمان دو دقیقه برای دو نفر تبدیل میشود یعنی زمان یک دقیقه برای هر نفر و اگر 30 درصد حوزه ها دوصندوق یا بیشتر داشته باشند تعداد رأی به بیش از 42 میلیون میرسد ،
و حال اینکه من از دهها نفر زمان رسیدن به اولین مرحله اجرایی تا گرفتن تعرفه برای نوشتن رأی را سئوال کردم از 7تا 15 دقیقه بود. حتی یک نفر 5 دقیقه نگفت ولی من 5یا6 دقیقه را گرفتم . محاسبه معلوم کرد که حداکثر22 میلیون میتوانستهاند رأی داده باشند. حتی در تهران صندوقهایی مثل مسجد امام حسین در ظهر خلوت بود و اصولا هر چه به پایینتر شهر میرفتی خلوتتر بود . تجمع ساختگی اصلاح طلبان و طرفداران ادامه وضع موجود در تهران و استانها ، در بعضی مراکز بخصوص (برای مثال، تابلوی رژیم که حوزه حسینیه ارشاد است)، نمایش شرکت در انتخابات بود و نه شرکت در آن. به همین دلیل از شما توقع میرود تا با بررسی بیشتر و درآوردن زمان و تعداد تخمینی واقعی این رأی گیری و سحر ناشی از آن را روشن نموده و تبیین نمایید و نفرمایید مردم را پای صندوقها بردند. حقیقت ایناست که نتوانستند اکثریت مردم را فریب دهند.
در هر صندوق تعداد کارکنان از 7تا8 نفر متفاوت است: یک نفر در ابتدا شناسنامه را تطابق میدهد. بعدی شناسنامه را با کارت میگیرد و نفر بعدی با کامپیوتر یا تبلت واقعی بودن شماره های کارت ملی و شناسنامه را کنترل میکند و نفر بعدی تعرفه را بر مبنای شناسنامه و کارت ملی مینویسد و نفر دیگر شناسنامه را مهر میکند و از فرد اثر انگشت میگیرد و اگر همه اینها را 6 دقیقه هم بگیربم برای 63000 صندوق
63000*16*10=1080000 نفر میشود
و برای 130000 صندوق 130000*16*10=2080000 نفر
یعنی برای 63000 شعبه هر شعبه یک صندوق ریاست جمهوری و 16 ساعت مداوم و هر صندوق هر ساعت 10 نفر یعنی هر نفر از زمان دادن شناسنامه تا گرفتن تعرفه و نوشتن رای و انداختن در صندوق 6 دقیقه، کل تعداد رای دهنده میشود10000000 نفر ،
و برای هر شعبه دو صندوق و جمعا 130000 صندوق و 16 ساعت و هرساعت 10 نفر میشود 20000000 نفر
اگر زمان را به جای 6 دقیقه 5 دقیقه محاسبه کنیم نیز برای 63000 صندوق میشود 63000*16*12=12000000 نفر
و در صورتیکه برای 130000 صندوق و هرنفر 5 دقیقه حساب کنیم میشود130000*16*12=24900000 یعنی اگر همه شعبههای سراسر کشور هر کدام دو صندوق و دو هیئت داشتند هم ، با حداقل زمان 5 دقیقه میشود 25000000 نفر .
لازم به تذکر است که کل تعداد صندوقهای دو انتخابات را 130000 صندوق گفتهاند .
1. نقد محاسبه آقای آرش در قسمت اول این وضعیت سنجی بعمل آمدهاست. و 2. بنیصدر در مقام محاسبه دقیق تقلب در «انتخابات» نبود و بنایش بر زمان لازم برای رأی گیری در هر حوزه بود. و 3. قول رئیس ستاد انتخابات خود گویای وسعت تقلب در انتخابات است. و 4. محاسبههای دیگری که در ایران انجام گرفته و برای ما ارسال شدهاند، گویای تقلب بزرگ رژیم هستند.
4. فقدان پایگاه و محور کردن امریکا در سیاست داخلی و خارجی کشور:
یک رژیم تک پایه، وقتی پایه نیز نیمه شکستهاست(زیرا بنیاد روحانیت در مجموعه خود حامی آن نیست)، از راه ایجاد پایه خارجی، میکوشد دو پایهای بگردد و برجا بماند. حفظ تعادل با قدرتهای خارجی، آنرا به شدت نیازمند کشاندن رأی دهندگان به پای صندوقهای رأی میکند. چراکه میباید خود را متکی به مردم کشور جلوه دهد. ادعا شدهاست که رأی دادن مشروعیت نمیآورد و رژیم نیز خود را بدان نیازمند نمیداند. این ادعا هم نصف حقیقت بنابراین بزرگترین دروغ است. زیرا، گرچه وقتی انتخابات آزاد نیست، رأی دادن مشروعیت نمیآورد، اما این در رابطه با قدرتهای خارجی است که رژیم صفهای رأی دهندگان را دلیل مقبولیت و مشروعیت خود جلوه میدهد. و هم اگر چنین است، اینهمه تقلا برای کشاندن رأی دهندگان به پای صندوقهای رأی از چه رواست؟ از این دید که بنگریم، تحریم انتخاباتی که سالب حق حاکمیت شهروندان است، کار برقرار کردن تعادل با قدرتهای خارجی را بر رژیم بسیار دشوار میکند.
هراندازه اطلاع دنیای خارج از دروغ بودن حمایت مردم بیشتر باشد، رژیم متزلزلترمی شود. رژیم کمبود را با بیشتر کردن باج به قدرتهای خارجی جبران میکند. بدینخاطر است که مردم کشور نقش تعیین کنندهای در تحول خالی از خطر هرج و مرج دارند، زیرا بمحض اینکه فقدان پایگاه مردمی رژیم عیان بگردد، توانائی برقرارکردن تعادل با قدرتهای خارجی را، ولو با بیشترکردن باجها، از دست میدهد و تغییر از قدرتمداری به حقوقمداری اجتناب ناپذیر میشود. بدینخاطر است که رژیم بحران میسازد تا که امریکا، هر روز بیشتر از روز پیش، محور سیاست داخلی و خارجی کشور بماند. این واقعیت که رژیم ایران را به خطری برای کشورهای عرب بدل کردهاست و این دشمنی توجیهگر انتقال ثروتهای این کشورها به امریکا شدهاست، موجد واقعیت دیگری است که تشدید دشمنی این کشورها با ایران است. و این دو واقعیت پدیدآورنده ترسهائی هستند که رژیم مردم را به آنها مبتلی کردهاست.