دیپلماسی مارگیری!

جنبش بزرگ تحریم، عمل می کند!

حق کدام است، رای دادن یا حاکمیت ملی؟

اگر حق این است که، سر نوشت ملت ایران بوسیله نمایندگان واقعی آنها تعیین می گردد،

اگر حق این است که، اراده ملت بالاترین قدرت  سیاسی در جامعه ایران است که از طریق رأی آزاد مردم اعمال می شود،

اگر حق این است که، انتخابات زمانی آزاد است که  قبل از آن، حاکمیت ملی به ر سمیت شناخته شده باشد و

اگر به زور ولایت مطلقه، حق حاکمیت ملی، توسط نمایندگان مردم اعمال نمی شود و بزعم ملایان حاکم، حاکمیت با خدا است و  این حاکمیت از طریق نماینده او یعنی ولایت فقیه که باید بوسیله خبرگان کشف شود، اعمال می گردد و   

اگر به زور ولایت مطلقه، نمایندگان باید دست چین فقهای شورای نگهبان و ملتزم به رهبری باشند و با قانون اساسی ولایت فقیه، منازعه نداشته باشند. پس،

باید ایستاد و گفت: حاکمیت ملت حق است و نه حاکمیت ولایت مطلقه فقیه و

باید ایستاد و گفت: انتخاب شدن و انتخاب کردن حق است و نه رأی دادن، رأی دادن وسیله ای است برای گرفتن حق و نه خود حق!

چرا تحریم می کنیم؟

تحریم می کنیم زیرا: حق حاکمیت ملی ما جعل و غصب شده است.

تحریم می کنیم زیرا: سرنوشت ملت ایران توسط نمایندگان واقعیشان تعیین نمی شود.

تحریم می کنیم زیرا: حق انتخاب و تصمیم را از ملت گرفته اند.

تحریم می کنیم زیرا: با رأی دادن به نظام، به حاکمیت ولایت استبداد فقیه رأی داده ایم.

تحریم می کنیم زیرا: با رأی دادن، انکار حق حاکمیت ملت و نا حق بودن خود را مهر می کنیم.

تحریم می کنیم زیرا: با رأی دادن، اراده ملی که بالا ترین قدرت سیاسی است را، به اراده استبداد ولایت فقیه می سپاریم.

تحریم میکنیم زیرا: ولایت مطلقه، حق تصمیم گیری را از ملت ربوده و هیچ استقلال رأیی را به رسمیت نمی شناسد، و رأی دادن ما، تایید و رسمیت بخشیدن به این سلب استقلال و پذیرش حاکمیت استبداد است.

تحریم میکنیم زیرا: در محدوده نظام ولایت فقیه انتخابی وجود ندارد، هر چه هست انتصابات است.

آری، جنبش تحریم چیست؟

جنبش تحریم، انفعال سیاسی و کناره گیری از امور مهم مملکتی نیست.

جنبش تحریم، عدم حضور و غیبت در صحنه انتخابات نیست، خانه نشینی نیست، بی عملی نیست.

 جنبش تحریم، حرکتی رو به جلو، حضور در صحنه و بسا فراتر از رأی دادن است.

جنبش تحریم، تبلیغ و تلاش برای بدست آوردن حق مشارکت در سرنوشت خویش و حق انتخاب است، افشای فساد و فریب ولایت مافیایی مالی/ نظامی است.

جنبش تحریم، ایستادن در برابر نظام استبدادی ولایت فقیه، مقابله با دزدیدن رأی مردم و تحمیل تقلب بزرگ به آرای ملت است.

جنبش تحریم، فراخوان دادن به وجدان های بیدار همگانی، جنبش اعتراضی سراسری در برابر دیکتاتوری، برای بازیافت حاکمیت ملی است.

جنبش تحریم، خالی گذاشتن خیابانها در روز انتخابات، یعنی کم هزینه ترین وسیله برای نه گفتن به استبداد ملایان حاکم بر ایران است. “نه“ گفتن، نه از منظر انفعال، بلکه از جایگاه اعمال نظر و اعتراض به سلب حق! مفتون نشدن با زبان فریب و اسیر توهم نشدن! نرفتن بسوی سرابی است که بارها به عنوان آب نمایانده شده است.

چشم انداز انتخابات؟

نمایش انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در روز 24 خرداد 1392 اعلام شده، نامنویسی کاندیداهای ریاست جمهوری از 17 تا 21 اردیبهشت تعیین شده است. بررسی صلاحیت ها از سوی وزارت کشور و شورای نگهبان و به د نبال آن تصفیه ها شروع خواهد شد. چیزی حدود 5 هفته بیشتر به بر گزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و هنوز معلوم نیست چه کسی باید انتخابات ریاست جمهوری ایران را برگزار کند، در حالی که کمتر از دو هفته به شروع ثبت نام داوطلبان نامزدی ریاست‌جمهوری و آغاز روند انتخابات باقی نمانده، وزارت کشور هنوز هیأت اجرایی مرکزی را تشکیل نداده و مشخص نیست که آغاز روند انتخابات بدون تشکیل هیأت اجرایی مرکزی انتخابات قانونی است یا نه.

همچنان که کل مسئله انتخابات در بغرنج و پیچیدگی خاصی قرار دارد، جنگ و دعواهای انتخاباتی برای به دست آوردن مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران در یازدهمین دوره، تفاوت  اساسی با انتخاباتی دارد که در سی و چند سال گذشته  موجود بود.

دیپلماسی زمان خریدن، شیوه ای است که رژیم ولایت فقیه، نه تنها در روابط بین المللی اش بکار می برد، بلکه در عرصه داخلی نیز اعمال می کند و این داستان معرکه مارگیری را تداعی می کند که ساعتها با وعده ماری که از جعبه بیرون خواهد آورد، ملت را سرگرم می ساخت. سر راه بساط مارگیری پهن بود و آقای درویش با صدای دو رگه اما نازک خود، مرد م را صدا میزد، که همه بیائید، مارگیرم، مار، با خط و خالی سیاه است، دندان دارد، نیش دارد، تا چند لحظه دیگر از صندوق بیرون می آید، یا صاحب الزمان، یا حضرت سلیمان ترا قسم میدهم به مار، فرمان بده مرا نیش نزند، القصه ماری از قوطی بیرون نیامد ولی کیسه گدائی درویش پر شد.

آنچه که از انتخابات و عملکرد این نظام عاید شده است، تا کنون سیاست “از این ستون تا آن ستون” بوده است، یعنی همواره با زبان فریب و وعده بهتر بودن “بد” نسبت به “بدتر” هر بار ملت را سرگرم ساخته و ضربه بیشتر بر فرهنگ و اقتصاد و … ایران وارد ساخته است.

این شماطه بازی را از یک سو در رأس هرم قدرت یعنی خود خامنه ای می بینیم که چه باید و نبایدهایی پیشنهاد می کند و از سوی دیگر در پائین هرم، فعالیت‌های انتخاباتی اصولگرایان گوناگون با تعداد زیادی نامزد و با ائتلاف‌های پیچ در پیچ و افراد واحدی که یک نامزد، در چند جبهه جا رزرو و شانس خود را به آزمایش می گذارد و این تازه اول فعالیت‌های انتخاباتی  اصولگرایان است و زمانی که کاندیدای اصلی آن جناح وارد گود شود همه این بازی می شود باطل و در دور آخر، این کاندیدای آقاست که  رخ خواهد نمود.

در چیدمان کاندیداها، از پراکندگی محافظه کاران سنتی و اصولگرایان که بگذریم، به نظر می‌رسد سرنوشت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری به آمدن یا نیامدن هاشمی و خاتمی گره خورده است؛ گره‌ای که تا اواسط اردیبهشت باز می‌شود. اما حضور اکبر هاشمی رفسنجانی چهره ناراضی در میان سیاستمداران میانه رو ایران و کسی که می گوید اعتماد رهبر جمهوری اسلامی را از دست داده و صریحأ اعتراف می کند که نظام به بن بست رسیده و مقصر اصلی هم شخص خامنه ایست.

 محمد خاتمی رئیس جمهوری مورد توجه طبقه متوسط و تنها گزینه مورد توافق همه اصلاح طلبان، همچنان در بوته ابهام است. ابهام وقتی بیشتر می شود که به احتمالاتی که بسیاری از ناظران برای رد صلاحیت آقای محمد خاتمی مطرح می کنند. حتی حضور کاندیدای اول طرفداران دولت یعنی اسفندیار رحیم مشایی هم مورد تردید است.

از کاندیداتوری موسوی و کروبی دو نامزد خیانت شده انتخابات 1388 که در حصرند، خبری نیست و  در صورت تمایل آنان از طریق وکلای قانونی شان میتوانند ثبت نام کنند، هر چند تا کنون هیچ نشانه یا خبری مبنی بر تمایل آقایان موسوی و کروبی برای دوباره نامزد شدن مشاهده نشده است.

و کسانی که تا این هنگام خود را بعنوان نامزد معرفی کرده اند و نیز کسانی که نامزدهای «بیت رهبری» و سپاه خوانده می شوند، یا واواکی هستند و یا عضو سپاه:

● فلاحیان که می خواهد «اتحاد جماهیر اسلامی» ایجاد کند و پورمحمدی، هر دو واواکی و از جنایتکاران بنام هستند. در بخش بزرگی از جنایتهای رﮊیم، شرکت مستقیم داشته اند. رحیم مشائی نیز زمانی در واواک بوده است.

● محسن رضائی و قالیباف و سعید جلیلی و لنکرانی پاسدار بوده اند.

●علی اکبر ولایتی و حسن روحانی و حداد عادل در سپاه و واواک نبوده اند. اما ولایتی، در سازمان ترور بوده است و ترورهای خارج از کشور، با همکاری وزارت خارجه تحت وزارت او انجام گرفته است و همچون فلاحیان، در دادگاه میکونوس، در شمار آمران و سازمان دهندگان ترور، نام برده شده است. هرچند او فرد مطلوب خامنه ایست اما خامنه ای می داند که از صندوق رأی بیرون آوردن اسم او، درد سر بزرگ ببار می آورد.

( 1 )

مهندسی انتخابات در دو مرحله

مرحله اول، شورای نگهبان: مرحله اول مهندسی انتخابات در شورای نگهبان صورت می گیرد.کلیه کاندیداهائی که زاویه ای با ولی فقیه داشته و یا ذوب در رهبری نباشند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میشوند. در جدول رسمی منتشره، تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری و تعدادی که شورای نگهبان تعیین صلاحیت کرده اند را نشان میدهد که بجز در اولین دوره انتخابات برای انتخاب اولین رئیس جمهور، آقای ابوالحسن بنی صدر که شورای نگهبان دخالتی ندارد، در تمامی دوره های ریاست جمهوری بعدی بطور متوسط  5/1 % (یک و نیم در صد) کاندیداها توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت شده اند. بالاترین درصد تأیید صلاحیت کمتر از 9 درصد بوده است که مربوط به 32 سال قبل است. یک نگاه اجمالی بخوبی این واقعیت را نشان می دهد که درصد کاندیداها سیر نزولی طی کرده و پروسه بسته و بسته تر شدن رژیم بخوبی گویای آن است. شورای نگهبان شامل شش ملای منصوب شده توسط خامنه ای هستند که مشخص میکنند چه کسی میتواند کاندیدای انتخابات شود و کدام کاندیداها باید حذف شوند. بنابراین انتخاب بین نفرات کاملا مورد تائید شخص خامنه ای است.

جدول تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری و تعدادی که شورای نگهبان

تأیید صلاحیت کرده است

 مرحله دوم،  مهندسی سپاه در انتخابات  (2)

سپاه پاسداران در صحنه سیاسی و انتخاباتی بشدت فعال است. در دیماه 1391 آخوند علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران رسما مهندسی انتخابات را اعلام کرد. علاوه بر آخوند سعیدی، فرماندهان 31 سپاه استانی و نمایندگان ولی فقیه در 31 استان مرتب با بسیجیان در سطوح مختلف جلسه داشته اند.

معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران (که از جمله 12000 مسئول بنام هادیان (صالحین سپاه دارد) مسئولیت، آموزش و سازماندهی بسیج سراسر کشور برای جهت دادن به آرا و پر کردن صندوقها و جابجائی صندوقها و … را بعهده دارند.

سرلشگر پاسدار محمدی علی جعفری فرمانده کل سپاه در روز 5 اردیبهشت 1392 شخصا برای توجیه 4000 سرمربی مهندسی سپاه در انتخابات در همایشی که در تهران ترتیب داده بودند، شرکت کرد. در این همایش،پاسدار جعفری در تشریح اهمیت انتخابات آتی ریاست جمهوری و لزوم خلق ”حماسه سیاسی” در سال 92 از جمله گفت: “مقام معظم رهبری فرمودند ما ملت ایران فقط خودمان نیستم و چشمان زیادی در دنیا به عملکرد ملت ایران اسلامی دوخته شده است و ما باید راه استقامت و ایستادگی و پایداری را در کسب اهداف متعالی ادامه دهیم.“ جعفری افزود: بخش عمده خلق حماسه سیاسی در سال 92 بر روی انتخابات آتی ریاست جمهوری و دولت آینده متمرکز است و این دولت است که  مسئول مستقیم حل مشکلات اقتصادی مردم و حماسه اقتصادی است.

جعفری افزود: “مقام معظم رهبری برخی از ویژگی های کاندیدای اصلح را برای مردم ایران ترسیم کردند و انتظارات رهبری انتخاب صحیح و درست رئیس جمهوری آینده است.

جعفری تأکید کرد: بسیجیان از اعتماد و اطمینان بالائی نزد افکار عمومی مردم برخوردار هستند و سپاه و بسیج با بصیرت افزائی و حضور پرشور و آگاهانه خود در پای صندوق های رأی در محقق ساختن انتظارات رهبر معظم انقلاب گام بر خواهند داشت.

جعفری از سر مربیان مهندسی انتخابات در سپاه خواست: نوع فعالیت سپاه و بسیج باید متناسب با نوع تهدید علیه انقلاب اسلامی باشد زیرا که مأموریت اصلی سپاه و بسیج در پاسداری و نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. بسیجیان با بهره گیری از این رهنمودهای ولی فقیه همواره در خلق حماسه های بی نظیر پیشتاز بوده اند. رهبر در سخنانی بسیار مهم خواستار خلق حماسه های بی نظیر سیاسی و اقتصادی شدند.

ادامه دارد

پی نوشت ها:

(1)  انقلاب اسلامی شماره 826 از 2 تا 15 اردیبهشت  1392

(2) ^{به گزارش سپاه نیوز 5 اردیبهشت 92 همایش سرمربیان حلقه‌های صالحین با شرکت بیش از 4 هزار نفر در تهران برگزار شد که سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، سردار سرتیپ محسن کاظمینی فرمانده سپاه محمد تهران بزرگ، و عبدالعلی گواهی مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه محمد شرکت کردند و پاسدار جعفری سخنران اصلی این همایش بود}

نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۷ از ۱۶ تا ۲۹ اردیبهشت