◀داور در دفاع از اعتبارنامۀ نمایندگان فرمایشی
داور – بنده تصوّر میکنم از بیاناتی که آقای ناطق محترم فرمودند آقایان این مسئله را استنباط کرده باشند که میفرمایند چندان بصورت قانونی قضیه کاری ندارم یک انتخابی اگر از نقطه نظر قانونی اشکالی درش باشد یا نباشد این را به آن اندازه که باید درش اهمّیت نمیدهند …
مدرّس – یعنی من اهمّیت نمیدهم شما اهمّیت بدهید .
داور- بله آقا آن قسمت راچندان اهمّیت نمیدهند میفرمایند اگر پولهائی خرج شد اگر اعتراضاتی مرسوم ومطابق قانون شد آنها چندان بنظر ایشان اهمیت ندارد واز نقطه نظر آن اصل است که آمده آن یک شکل انتخابی را فرمودند من با آن موافقم وتشریح هم کردند که ولو اینکه مخالف قانون است، من موافقم. یعنی انتخابی که یک نفر آدم یک عدّه موکلینی داشته باشد ولی بعد یک عدّه نظامی توی سر یک عدّه بزنند، برای انتخاب او آنوقت این انتخاب قبول است، بجهت اینکه میفرمایید همینقدر یک عدّه موکّل داشته باشد ولو اینکه بعد نظامی یا امیر لشگر یا قوای حکومتی بطور نامشروع آمدند، مداخله کردند وسایر مردم واکثریت را خفه کردند ویک عدّه را حاضر کردند برای اینکه آن یکنفر را انتخاب بکنند آن مشروع است .
مدرّس – گفتم ضرر نمیزند، چرا مغالطه میکنید .
داور – بنده عرضی نکردم آقا میفرمایند البته این هم یک نظریست وواقعاً اگر این نظر خوبست ممکنست مطابق این نظر قانون را درست کنند،چون خوب بنظرم میاید چند روز پیش درشعبه میفرمودند اگر یکنفر ده پانزده نفر موکّل داشته باشد که رفته باشند رای داده باشند من بما بقیش اهمیت نمی دهم، اگر این اصل را اینجا هم فرموده بودند آنوقت کار آسان تر میشد، زیرا شاهزاده ایرج میرزا که مدّتی درمشهد بوده اند اگر انصاف بدهیم امکان ندارد یک نفر آدم دریک شهری مدّتی باشد ودرآنجا با یک اشخاصی محشور باشد وبتصدیق خود آقا آدم خوبی هم باشد بقدری خوب باشد که اگر والی آن محل هم بشود خوبست و به قول آقا سلمان عصر باشد آنوقت با این صفات خوبی که دارد، ده پانزده نفر موکّل پیدا نکند که بیایند باو رأی بدهند .این هم که تصوّر میکنم برخلاف انصاف است چون خودشان تصدیق می کنند که هر کسی ده پانزده نفر موکّل داشته باشد (از نقطه نظر استدلال آقا عرض میکنم ) بعد هر قدر هم که قوای دیگری آمد وتوی سر مردم زد ومردم را مجبور کرد که بیایند بآن آدم رأی بدهند آن وکالت صحیح است. بنده میگویم از نقطه نظر این استدلال شاهزاده ایرج میرزا قطعاً یکنفر وکیلی است که وکالتش خوب است که وکالتش خوب باشد زیرا سابقه اقامتش درخراسان آنهم آدمی که ایشان تشخیص دادند، آدم خوبی است باعث میشود که یک ده پانزده نفری بیایند وباو رأی بدهند پس درنقطه نظر استدلال خودتان اشکالی نیست. حالا از نقطه نظر اساسی بنده کاملاً معتقد هستم (واین حرفی نیست که بنده امروز بزنم )وعقیده ایکه آقای مدرّس اظهار کردند تصوّر نمیکنم عقیدۀ خودشان تنها باشد یعنی مملکت ایشان یک مملکتی است مشروطه و بحرانی که دردورۀ گذشته دراین مملکت بود تمام بود و تمام شد و پس از مجلس مؤسّسان باید اوضاع مملکت بیک جریان عادّی برگردد همۀ ماها موافقیم که امور باید مطابق قانون بگذرد و کاملاً بنده موافقم که شاه درمملکت مشروطه وسلطنت مشروطه مسئولیت وحقّ مداخله درامور را ندارد ومقامش بالاتر از اینهاست بنابراین این عقیده را که بنده خیال میکنم عقیدۀ اکثریت امرزه است خوبست بهانه نکنیم وتصوّر نکنیم که تازه کشف شده است وهمه هم موافقیم وتصوّر نکنیم که خدای نخواسته آقای مدرّس تنها با آن موافق است وماها ابداً آن مطلب را ملتفت نیستیم خیر بطور اطمینان وقطع بنده به آقای مدرّس عرض میکنم که بنده که الان حرف میزنم واکثر اشخاص که با ایشان صحبت کردم که اکثریت هستند همه دارای این عقیده هستند واین مصلحت مملکت است مصلحت تمام مقامات رسمی مملکت است وبالاخره ضروری مملکت است همه هم باید انشاءلله موافقت کنیم که این قسمت را عملی کنیم یعنی مجلس شورای ملّی واکثریت مجلس حاکم بر تمام قضایا باشد وآنوقت طبیعی است مداخله که میشود میخواهد امیر لشگر باشد میخواهد حاکم باشد میخواهد کس دیگر از مامورین باشد تمام این مداخلات یک مداخلاتی است که آقای مدرس ودیگران وتمام افراد مملکت باید دست بدست هم بدهند وسعی کنند که این مداخلا ت بکلّی از بین برود ویا هرچه ممکن است روز بروز از ش کاسته بشود ودرحقیقت این مملکتی که مملکت قانونی بشود که بشود درش زندگی کرد اختصاص هم ندارد به فلان امیر لشگر تکرار نشود پس درقسمت کلّیات مخالفتی بین نظر ایشان وما نیست صحبت درسر تطبیق کلّی است با این مورد معیِّن بنده میخواهم ببینم این عقیدۀ قطعی که آقای مدرّس اظهار فرمودند که اگر جان محمّد خان درآنجا نبودند تا چندین سال دیگر شاهزاده ایرج میرزا ممکن نبود از خراسان انتخاب بشود از کجا برایشان پیدا شده ؟ بنده گرچه خیلی کم شنیده ام از آقای مدرّس که بفرمایند من ممکن است اشتباه کنم ولی آیا ممکن نیست این یکی از همان اشتباهات میشود زیرا همان رئیس التجاّری که میفرمودند درآنجا دارای زمینه است همان رئیس التجّاری که آنجا دارای ملک وعلاقه وسابقه است همان رئیس التجّاری که از کاندیداهایش همین شاهزاده ایرج میرزا است، بنده تصوّر نیمکنم وقتی که یک نفراینجا حاضر است وبا نفوذیکه برای او تصدیق میکنید یک نفر را درانتخابات با خود گرفته است وخواسته است ا و انتخاب شود وخودش اینجا تصدیق میکند آنوقت آقا بتوانند درمقابل این اطّلاع درمقابل این یقین ودر مقابل این صحبت بعلم شخص خودشان که بنده بدبختانه نمی دانم چگونه پیدا شده، اینجا این اظهار را بفرمایند. دراینصورت آن قسمتی که راجع بمداخلۀ نظامیها فرمودند معلوم نیست از کجا است از طرف دیگر معلوم است درصورتیکه یکی از اشخاص مؤثّر و بانفوذ محل که دراینجا حاضر است، درانتخابات مؤتلف وهمراه ایشان بوده است یعنی شاهزاده ایرج میرزا با او بوده است (بنده از نقطه نظر استدلال خودتان عرض میکنم )قطعاً ده پانزده نفر مایل بوده اند او را انتخاب کنند در صورتیکه بنده نمی توانم باین صراحت این را عرض کنم که اگر یکی دوهزار نفر دیگر هم با پس گردنی اطاعت کنند چون ده پانزده نفر رأی داده اند آن انتخاب صحیح است ولی چون خود آقا فرمودند بنده هم عرض کردم با این مقدّمات بنده تصوّر میکنم که آقایان نمایندگان از روی انصاف وقتی مطالعه کنند تصدیق خواهند که انتخاب ایرج میرزا یک انتخابی است مثل سایر انتخابات.
مدرّس – صحیح است .
داور– الان هم صحیح است میفرمائید البته ممکن است یک اعتراضاتی میشد یک اشکالات کوچکی باشد که درآنجاها تولید شده باشد واشخاصی که درانتخابات عقب مانده اند یک حرفهایی بزنند چون میخواهم برسم بآن قسمت دیگری که آقا فرمودند که باید راپرت را خیلی مفصّل بنویسند خوب با این نظر هم باید دوسیه را بیاورند، اینجا بخوانند یک کلمه دوکلمه حرف که فایده ندارد . دوسیه انتخابات را اگر رجوع بیک شعبه میکنند برای آن است که یک عدّه بنشینند ونگاه کنند وآن اعتراضاتی که یک سروصورتی دارد آن اعتراضات را بیاورند بمجلس که وقت مجلس را تلف نکنند. بنده تصوّر میکنم چون آقا غیر از این اعتراضاتی که فرمودند، اعتراض دیگری نداشتند وبنده هم جواب عرض کردم باید قضیّه را واگذار کرد برای اکثریت مجلس.
مدرّس – توضیح دارم.
رئیس بفرمائید .
مدرّس از پیشنهاد پریروز بنده باید آقایان بفهمند که بنده میل بمبارزۀ مجلس ندارم، میخواستم این حرف ها درکمیسیون تحقیق زده شود، آقایان شروع به مبارزه کردید. بنده هم تاآخر مجلس که دوسال باشد برای بمبارزه حاضرم، بلی بنده عقیده ام این است که اگر وکیلی باشد که پانزده موکّل داشته بلی وکیل ملت است واما شاهزاده را فرمودند خوب آدمی است دوسال هم هست معاون حکومت بوده است ولی این درصورتی است که دیگری بیست پنج هزار رأی نداشته باشد، مقدّم برایشان کسی است که بیست وپنج هزار رأی دارد. ایشان اگر هزار رأی محلّی داشته باشند فایده ندارد. آنجا که بنده عرض کردم ده پانزده رأی جائی است که بالاتر نباشد. دانش در دوسیه بخوانید بیست وپنج هزار رأی دارد واهل ولایت است باقی مطلب هائی است که عرض کردم علّت تامّۀ انتخاب ایشان مربوط ببودن ایشان به جان محمّد خان است وبنده دیگر عرض ندارم آقایان میخواهند رأی بدهند .
رئیس – آقای مهدوی
(اجازه )
بعضی از نمایندگان –مذاکرات کافی است.
رۀیس – رأی گرفته میشود بنمایندگی آقای ملک ایرج میرزا از مجلس(آقایان موافقین قیام فرمایند )
(اغلب نمایندگان قیام نمودند )
رئیس – تصویب شد خبر شعبۀ چهارم راجع بنمایندگی آقای نوبخت مطرح شده بود بواسطۀ مخالفت آقای مدرّس موکول ببعد شد حالا مطرح است آقای مدّرس (اجازه)
مدرّس –الکلام هوالکلام آقای نوبخت از بهبهان انتخاب شده اند، حکومت نظامی انتخاب کننده هم نظامی شاید شاهزاده ایرج میرزا را آقایان میفرمودند سالها آنجا حاکم بوده است لکن ایشان فقط بمعرّفی نظامی وحکومت نظامی انتخاب شده اند هنوز هم حاکم بهبهان نظامی است، نظامی یعنی چه ؟اشتباه نشود نظامی معنایش این نیست که من نظامی هستم معنی نظامی این است که کارهای ولایتی را تمامش را نظامی بکند. هیچ اجتماعی بدون اجازه نشود هیچکس بدون اجازه نرود ونیاید این نظامی است لهذا بنده عقیده ام براین است ومذاکرات هم مکرّر با مبادی عالیه کردیم وگفتند نمی شود بهبهان را از حکومت نظامی خارج کرد واز آنوقت تابحال نظامی است هنوز هم نظامی است وآقای نوبخت هم با سر نظامیها انتخاب شده اند آقایان هم میخواهند رّی بدهند .
افشار مخبر شعبه – عرض کنم قبل از آنکه شروع به انتخابات درکلیۀ مملکت بشود تمام آقایان تصدیق میفرمایند از طرف رییس الوزرا وقت درتمام مملکت اعلان شد و بموجب آن اعلان الغاء حکومت نظامی درکلیۀ نقاطی که حکومت نظامی شده است که یکی از آنها حاج آقا حسن مجتهد طباطبائی دیگری آقا سید محمّد حسن مجتهدحسنی الحسینی است حکومت نظامی بطوریکه درمادّۀ اول صورت مجلس انتخابات ذکر شده است درآنجا بکلّی ملغی بوده وبخصوص درآنجا قید شده که حکومت نظامی نبوده حاکم نظامی بوده حکومت نظامی غیر از حاکم نظامی است. ممکن است یک نفر غیر نظامی حاکم نظامی باشد ممکن است یک نفر نظامی حکومت غیر نظامی را داشته باشد. بموجب ین صورت مجلس که عرض کردم حکومت نظامی درآنجا نبوده است ودونفر از مجتهدین مسلّم محل که عضویت انجمن نظّار آنجا را داشته اند تصدیق میکنند ودر اول صورت مجلس هم این مسئله قید شده که الغا حکومت نظامی درآنجا شده است. اگر غیر از این اعتراض داشته باشند بنده حاضرم جواب بدهم ولی این اعتراض آقا وارد نیست .
رئیس – رأی گرفته میشود بنمایندگی آقای نوبخت از بهبهان وتوابع آقایانیکه موافقند قیام بفرمایند .
(عدّۀ کثیری قیام نمودند )
رئیس –تصویب شد آقایان موافق هستند چند دقیقه تنفّس داده شود ؟
بعضی از نمایندگان –صحیح است
(دراین موقع جلسه برای تنفّس تعطیل وپس از نیمساعت بریاست آقای طباطبایی دیبا نایب رئیس مجدّداً تشکیل گردید )
نایب رییس –خبر شعبۀ اوّل راجع بنمایندگی آقای تدیّن از قائنات مطرح است .
(خبر مزبور را آقای فاطمی بمضمون ذیل قرائت نمودند)
انجمن نظارت انتخابات قائنات در تاریخ ۱۲ اسفند تشکیل وبعد از اجرای مراسم مقدّماتی وتعیین امنای معتمد برای شعب فرعی مقّرر میدارند که از تاریخ اوّل فروردین الی ۵روز بتناوب هر محل وباقتضای جغرافیائی اقدام بتوزیع تعرفه واخذ رأی نمایند درخود شهر نیز از اوّل فروردین الی ۱۲روز بتوزیع تعرفه واخذ رأی اقدام کرده اند ودرنتیجه ۹۲۱۰ورقه رأی اخذ شده که از اینمقدار ۹۲۶ ورقه مربوط به شهر وبقیّه مربوط به پنج حوزۀ فرعی است بعداز استخراج آرا آقای آقا سید محمّد تدیّن با کثریت۶۶۱۵ رأی حائز اکثریت میشوند انجمن یک هفته علی الاصول برای وصول اعتراضات جلوس وهیچگونه شکایتی نمیرسد درایاّم قانونی هم بهیچ وجه شکایتی واصل نگردید لهذا شعبۀ اوّل صحّت نمایندگی آقای تدیّن را تصدیق وبعرض میرساند .
نایب رئیس –رأی میگیریم آقایانیکه باخبر شعبۀ اوّل موافقند قیام بفرمانید
(آقایان نمایندگان قریب باتّفاق قیام نمودند )
نایب رئیس –تصویب شد خبر شعبۀ پنجم راجع بنمایندگی آقای افسر از سبزوار قرائت میشود
(آقای عراقی خبر فوق را بشرح ذیل قرائت نمودند )
شعبۀ پنجم بدوسیۀ انتخابات سبزوار رسیدگی نموده درتاریخ ۱۱ اسفند ماه حکومت سبزوار انجمن نظّار را تشکیل در۱۲ اسفند ماه اعلان انتخابات منتشر کلّیۀ تعرفه که توزیع واخذ رأی شده است بالغ بر ۲۲۷۶۱ورقه درنتیجۀ قرائت آرا آقای محمّد هاشم میرزا افسر با کثریت ۱۹۳۵۱ رأی بنمایندگی دورۀ ششم تقنینیه منتخب چون هیچگونه شکایت قانونی بانجمن نظّار داده نشد شعبه نمایندگی اقای محمّد هاشم میرزا افسر را تصدیق وخبر آن تقدیم مجلس میشود .
نایب رئیس –رأی میگیریم بنمایندگی افسر ازسبزاوار آقایانیکه موافقند قیام بفرمایند
(عدّۀ کثیری برخاستند )
نایب رئیس-تصویب شد خبر شعبۀ پنجم راجع بنمانیدگی آقا میرزا حسن آقا زاده از سبزوار مطرح است
(مجدداً آقای عراقی بشرح آتی قرائت نمودند )
شعبۀ پنجم بدوسیه انتخابات سبزوار رسیدگی نموده درتاریخ ۱۱ اسفند ماه حکومت سبزوار انجمن نظّار را تشکیل در۱۲ اسفند ماه اعلان انتخابات منتشر کلیۀ تعرفه که توزیع شده ۲۲۷۶۱ ورقه واز همین قرار هم اخذ رأی شده درنتیجۀ قرائت آرا آقای آقا میرزا حسن آقا زاده سبزواری با کثریت ۱۹۹۴۳ رای بنمایندگی دوره ششم تقنینیه منتخب چون هیچگونه شکایت قانونی بانجمن نظّار داده نشده بودشعبه نمایندگی آقای آقا میرزا حسن آقا زاده سبزواری را باتّفاق حاضرین درشعبه تصویب وخبر آن تقدیم مجلس مقدّس میشود .
نایب رئیس –رأی میگیریم آقایانیکه نمایندگی آقای آقا میرزا حسن آقا زاده از سبزواررا تصویب مینمایند قیام بفرمایند
(اغلب نمایندگان قیام نمودند )
نایب رئیس – تصویب شد درجلسۀ سابق نسبت به اعتبار نامه شاهزاده غلامحسین میرزا مسعود مخالفت شده
– آقای مدرّس (اجازه )
مدرّس – دوسیۀ انتخابات نجف آباد واشکالاتش التبه به نظر آقایان اعضا شعبه رسیده بنده همین قسم که عرض کردم نسبت به باقی حوزه ها واشکالات آنجاها حرفی نمیزنم شعبه دیده است خوب یا بد مسؤول اوست فقط نسبت به یک نقطۀ انتخابیه اش که فریدن باشد بنده از روی علم واطّلاعی که دارم وتلگرافات وشکایاتی که اهالی دراین مدّت مدید از حکومت نظامی آنجا کرده اند وما هم به مبادی عالیه رجوع کردیم که حکومت نظامی را از آنجا تغییر دهند وحال آنکه اصفهان درهیچ نقطه اش حکومت نظامی نبوده الّا فریدن چهار محلی را نمیدانم. مبادی عالیه مکّرر میفرمودند چون امر بعضی از ایلات کاملاً تضعیف شده است اگر حکومت نظامی را از آنجا برداریم بعضی اشکالات پیش میاید ودرموقع انتخابات من مکرّر گفتم واین عذر را آوردند وانتخابات هم به این نحوو درنقطۀ فریدن ساری وجاری شد ومردم هم شکایت کردند یعنی آنجا که نمیتوانستند شکایت کنند تا میآمدند خوانسار تلگراف میکردند ویا بالاخره می آمدند اینجا شکایتی کردند وشاید یک معدودیشان هم هنوز اینجا هستند،تا چهل روز قبل از این که امیر لشگر آمد اینجا، بنده به ایشان گفتم نه از نقطه نظر دیگر از نقطه نظر شکایتی که از انتخابات اهالی میکنند، باید حکومت نظامی آن صفحه برداشته شود. امیر لشگر جنوب گفتند که صلاح نیست دربرداشتنش بواسطۀ اینکه امر ایلات آنجا هنوز تصفیه نشده لکن چون شما اصرار دارید ومردم دلتنگند. من این سفر که میروم نظری میکنم وبرمیدارم وهمین سفری که رفتند هم حق میدهم به آنها زیرا بعد از برداشتن حکومت نظامی درآنجا دزدی شد، لهذا بنده عقیده ام این است که همین نقطه بخصوص که فریدن باشد باید تجدید انتخاب کنند، حالا آقایان میخواهند رأی بدهند مختارند.
نایب رئیس –آقای فاطمی (اجازه )
فاطمی موضوعی را که آقای مدرّس فرمودند همین طوری است که فرمودند حاکم فریدن تا چهل روز قبل حاکم نظامی بوده یعنی شخصش یک نفر سلطان محمّدعلی میرزا نامی بوده درموقعی که انتخابات نجف آباد که فریدن هم یک از شعب فرعیۀ آنجا است شروع می شود، حکومت اصفهان از وزارت داخل کسب تکلیف میکند راجع به این که حاکم فریدن نظامی است که اسم او هم سلطان میرزا است. وزارت داخله جواب می دهند نمره ۲۷۴۱۱ دردهم اسفند ماه ۱۳۰۴که مقرّرات قانون نظامی موقع انتخابات درمحلهایی که حکومت نظامی است باید الغا شود وحکومت بطور عادی باشد دیگر فرقی نمی کند که مباشر یک چنین حکومتی یک صاحب منصب یا یک مأمور کشوری باشد .
درفریدن هم بجز اینکه یکنفر صاحب منصب نظامی حکومت داشته هیچگونه مقرّرا ت حکومت نظامی درآنجا حکمفرما نبوده است اوّلاً باید فهمید که مقرّارت حکومت نظامی چیست؟ مقرّرات حکومت نظامی را درشهر طهران ،اصفهان ،خراسان واین قبیل نقاط میتوان قدری تفاوت داد با حکومتهای جای دیگر برای اینکه دراینجا عدلیه هست وکسی را بدون جهت نمی توان به مجلس برد ولی درسایر جاها اینطور نیست درمرکز موقع انتخابات مقرّرات حکومت نظامی واین قسم چیزها برداشته می شود واگر کسی را هم ببرند وسه شبانه روز اورا توقیف کنند شاید مدّعی العموم اعتراض کند ولی درفریدن هیچ نیست عدلیه نیست بلکه سایر ادارات هم درانجا
نیست درآنجا فقط یک نایب الحکومه بود بدون حقوق که درنتیجۀ فشار واصراری که ما پارسال به وزارت داخله کردیم از سه ماه آخر سال گذشته تاکنون شصت تومان حقوق برای اومعیّن کرده اند وهیچ فرقی نمی کند شخصی که آنجا نشسته کلاهش نظامی باشد یاشخصی باشد ودرآن موقع که انتخابات درمملکت شروع شده بود وزارت داخله تلگرافی به تمام نقاط کرد که هر جا مقرّرات حکومت نظامی بوده است باید ملغی شود ودرآنجا ها هم که مقرّرات حکومت نظامی بوده ملغی شده از این موضوع که میگذریم ممکن است به فرمایش آقای مدرّس آرائی که درفریدن به شاهزاده غلامحسین میرزا داده شده از روی جبر وفشار بوده باشد ولی اگر مامجموع آرائی که ایشان درفریدن داشته اند از مجموع آرائشان کسر کنیم، بازهم شاهزاده غلامحسین میرزا نسبت به سایرین اکثریت دارندحتّی سه هزار رای زیادتر دارند. پس بنابراین انتخابات آنجا بعقیده بنده صحیح است واگر بعقیدۀ آقا هم بگیریم که آرا فریدن معلول بوده اگر آن مقدار آرا را هم از ایشان کسر کنیم باز اکثریت دارند. چناچه سابقاً درمجلس هم این قضیه ساری وجاری بوده وبه قول خود آقای مدرّس که فرمودند که اگر کسی باشد که پانزده نفر منتخب داشته باشد من انتخاب اورا صحیح می دانم، این شاهزاده غلامحسین میرزا با اینکه درآن حدود ملک دارند، رعیت دارند، علاقه دارند واهمّیت دارند این مقدار رأی نداند. در صورتی که خودمان می دانیم که نصف آراء حوزۀ نجف آباد از آنجا است، مال ایشان وفامیلشانست. بهر صورت بنظر بنده آرا ءایشان طبیعی بود واگر نقطه نظر حضرت آقای مدرّس به آراء آقای مدرّس به آراء فریدن بخصوص هم باشد، چناچه عرض کردم اگر آراء آنجا را هم باز از ایشان کسر کنیم، ایشان دردرجۀ اوّل از اکثریت می شوند. پس بنابراین گمان نمی کنم اشکالی برای آقای مدرّس باقی باشد.
(بعضی گفتند مذاکرات کافیست )
نایب رئیس –رأی میگیریم آقایانیکه موافقند با نمایندگی شاهزاده غلامحسین میرزا از نجف آباد.
(اکثراً قیام نمودند )…
…
(مجلس نیمساعت قبل از ظهر ختم شد )
رئیس مجلس شورای ملّی –سید محمّد تدیّن
منشی سید ابراهیم ضیا ،منشی امیر تیمور کلالی(13)
◀ توضیحات و مآخذ:
1 – احمد افرادی « فروغی در گذر تاریخ » – سایت« دنیا خانه من است » به نقل از باقر عاقلی، ذکاءالملک فروغی و شهریور 20، انتشارات علمی، چاپ اول- ص. ۳۰
توضیح اینکه رضا خان ، فروغی را برای وزارت جنگ در کابینه مستوفیالممالک برگزید و او وزیر جنگ هر سه کابینه مستوفیالممالک بود، اما عملاً این وزارتخانه را رضاخان اداره میکرد وفروغی هم این خفت و فرومایگی را قبول کرده بود.
در شهر یور 1320 در هنگام اشغال نظامی ایران توسط قوای متفقین ، فروغی که «پس از واقعه مسجد گوهرشاد سال 1314 ، به خاطر شفاعت محمدولی اسدی نایبالتولیه آستان قدس رضوی و پدر دامادش نزد رضا خان از نخست وزیری عزل و تا شهریور ۱۳۲۰ خانهنشین شد ه بود، رضا خان را ندیده بود و محسن فروغی درخاطراتش دیدار مجدد این دو را اینگونه بیان می کند: او پس از برکناری از نخست وزیری دوم خود هرگز شاه را ملاقات نکرده بود. او را به مراسم رسمی دعوت نمی کردند؛ یا خود به معاذیری از قبول دعوت طفره می رفت.
شاه به محض دیدن ایشان با لبخندی می گوید: نه، فروغی آنقدرها هم که فکر می کردیم پیر نشده است.
آنگاه او را سمت راست خود که معمولاً جای نخست وزیر بود می نشاند و به طور موجز و مختصرمی گوید: آقای فروغی، با وجودی که اعلام بی طرفی کرده بودیم اینها ناجوانمردانه به ما شبیخون زدند.
همه گونه آمادگی برای همکاری با آنها را داشتیم ولی برخلاف تمام مقررات بین المللی به ما حمله کردند و حاصل چندین سال زحمات من و شما را بر باد دادند. حال باید فکری بکنیم که این آتش خاموش شود. امروز آقای منصور استعفای خود را تقدیم کرد و معتقد بود روس و انگلیس حاضر به مذاکره با ایشان نیستند. پس از استعفای او بعضی از وزیران عقیده دارند درحال حاضر هیچکس بهتر از شما برای نخست وزیری نیست.
در این موقع شاه دستور می دهد شکوه، رئیس دفتر مخصوص، شرفیاب شود. آنگاه به شکوه دستور می دهد فوراً فرمان نخست وزیری پدرم را صادر کند تا آ نرا توشیح نماید.
بعد رضا شاه ادامه می دهد: با همین وزرا کار کنید چون واقف به امور جاری و گذشته هستند. نهایت چون سهیلی زبان هر دوی آنها را می فهمد برود به وزارت امور خارجه و عامری هم جای سهیلی در وزارت کشور بنشیند. در همان جلسه هیئت وزیران، مذاکرات آغاز می شود .»
* ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320 – برگرفته شده از خاطرات محسن فروغی – ماهنامه اطلاعات سیاسی – اقتصادی- شماره 290 / زمستان 1391- ص 199
2 – حسین مکی«تاریخ بیست سالۀ ساله ایران» ، «آغاز سلطنت و دیکتاتوری پهلوی» جلد 4- نشر ناشر – 1361 – صص 22 – 19
3 – پیشین – صص 113 – 112
4 – پیشین – صص 119 – 114
5 – باقر عاقلی- «شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران،» جلد دوّم – نشر گفتار با همکاری نشر علم – 1380 – صص 1111 – 1107
6 – باقر عاقلی – «ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320» ، انتشارات علمی و انتشارات سخن ، 1367 – صص 50 ـ 51 – به نقل نوشتۀ احمد افرادی « فروغی در گذر تاریخ» – سایت دنیا خانۀ من است.
7 - احمد افرادی « فروغی در گذر تاریخ » – سایت« دنیا خانه من است »
8 – I- باقر عاقلی – «بررسی کارنامۀ محمّد علی فروغی» – برگرفته از سایت روزنامه اعتماد ملّی، II – باقر عاقلی- «شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران،» جلد دوم – ص 1120
9 – محمدقلی مجد – «رضاشاه و بریتانیا» ترجمه: مصطفی امیری – مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی – بهار 1389 – ص – 363
10 – گفت و گوی عبدالله شهبازی با دکتر محمدقلی مجد « اسناد علنی شده دولت آمریکا ، تاریخ پهلوی، و لابی سانسور- بایکوت در حوزه تاریخنگاری معاصر ایران » – فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 25، بهار 1382، ص198
11 – دکتر قلی مجد، ترجمه ی مصطفی امیری/ گ- مرادی،« تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران 1320- 1304 خورشیدی» – مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی – بهار 1388 – صص 77 – 76
12- گزارش ویژه مشرق« تاراج بزرگ آثار باستانی ایران در زمان خاندان پهلوی» – 11 بهمن 1391
13 – گزارش صورت جلسۀ مذاکرات مجلس شورای ملّی – 22 مرداد ماه 1305 – جلسۀ چهارم»
◀پا نوشت های بخشی از نوشتۀ احمد افرادی بنام « فروغی در گذر تاریخ » :
60 ـ همان منبع، ص 387
61 ـ همان منبع، ص 388
62 ـ
63 ـ همان منبع، ص 392
64 ـ همان منبع، ص 397
65 ـ همان
66 ـ ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان، ترجمه احمد گلمحمدی، نشرنی،چاپ پنجم، ص 168
67 ـ ایران، برآمدن رضاخان، ص401.
دکترباقر عاقلی، در ص 85 کتاب « داور و عدلیه » میگوید: « فروغی در مذاکره با انگلیسیها و جلب موافقت آنها برای رضاشاه زحمات زیادی کشید». اما، در این مورد سندی ارائه نمیکند.
68 ـ همان
69 ـ ایران، برآمدن رضاخان، ص 405
70 ـ 62ـ تاریخ 20 ساله ایران، حسین مکی، جلد 4، آغاز سلطنت و دیکتاتوری پهلوی، صص 39 ـ42، خطابهی فروغی
71 ـ ذکاءالملک فروغی و شهریور بیست، ص 21
72 ـ تاریخ بیست ساله ایران، جلد 4، 112
73 ـ ذکاءالملک فروغی و شهریور بیست، ص 30
74 ـ « همایون کاتوزیان ، مصدّق و مبارزه برای قدرت در ایران، نشر مرکز، چاپ دوّم، ص 38».
آقای کاتوزیان، نوشتهاش را این گونه ادامه میدهد: مصدّق «در سخنرانی خود بر نقش آنان [فروغی و وثوق] در انعقاد و دفاع از قرارداد منفور 1919 تاخت ».
گزارهی آقای کاتوزیان، در بیان مطلب شبهه برانگیز است. همانطور که پیشتر دیدیم، فروغی، نه تنها در انعقاد قرار داد 1919 نقشی نداشت، بلکه از مخالفین آن بود.
75 ـ ذکاءالملک فروغی و شهریور بیست، ص 30
76 ـ خاطرات و تألمات مصدّق، به قلم دکتر مصدّق، انتشارات علمی، چاپ چهارم، صص164 ـ 165. در زیر نویس ص 150
در کتاب «تاریخ بیست ساله ایران، ج 4» میخوانیم : مکاتبۀ آقای فروغی با سفارت انگلیس «مورد تکذیب واقع نشده ، کاملاً حقیقت داشته است و در مورد پولهایی بوده که انگلیسیها مبلغی از آن را در موقع جنگ بینالملل در ایران خرج کرده بودند و مبلغی هم از بابت قرارداد 1919به دولتها داده و مبلغی هم از بابت رشوه به وثوقالدوله، نصرتالدوله و صارمالدوله داده بودند، که طبق نامهی فروغی به سفارت انگلیس، انگلیسیها اصل با فرع آن را دریافت نمودند»
77 ـ
78 ـ روز شمار تاریخ ایران، ج 1 ؛ ص 223
79 ـ خاطرات نصرالله انتظام، صص 178ـ 181
80 ـ فروغی و شهریور بیست ص 251.
حبیب یغمایی بر آن است که «فروغی از دوستان و مَحَرمان آتاتورک بود». نک. «مقالات فروغی، حبیب یغمایی، ج 1، ص نوزده، “نکاتی در احوال و اوصاف فروغی”».
81 ـ خاطرات و خطرات، حاج مهدیقلی هدایت، تهران 1375، ص 292 کتاب « ذکاءالملک فروغی و شهریور 20، ص 245»، محسن فروغی از قول پدرش، محمدعلی فروغی مینویسد: تیمورتاش ، «مخبرالسلطنه هدایت، نخستوزیر وقت را اداره میکرد… [تیمورتاش] در کابینهی حاج مخبرالسلطنه، که من نیز در آن عضویت داشتم، در جلسات وزیران شرکت میکرد و قاطعانه به وزرا دستور میداد» .82 ـ همان منبع، ص 397
83 ـ «رضاشاه، خاطرات سلیمان بهبودی و…، به اهتمام غلامحسین میرزا صالح، طرح نو، چاپ اول، ص 205»:
« 5/2 بعد از ظهر تقیزاده شرفیاب شد. قبل از شرفیابی [رضاخان] فرمودند در همان موقع ذکاءالملک هم شرفیاب شود».
در چند جای این کتاب، فروغی و تقیزاده، در ملاقات با رضاخان ، حضور توأمان دارند.
84 ـ
85 ـ زندگی طوفانی، سید حسن تقیزاده، چاپ اول، 258
86 ـ
87 ـ نطق تقیزاده درکتاب «نگاهی به ادوار مجالس قانونگذاری در دوران مشروطیت، یونس مروارید، نشر اوحدی، چاپ اول صص 217ـ 218 »
88 ـ خاطرات و خطرات، حاج مهدیقلی هدایت، انتشارات زوار، چاپ پنجم، صص 401ـ 402
89 ـ بازیگران عصر طلایی، ابراهیم خواجه نوری، انتشارات جاوید، 137، ص 22
90 ـ ذکاءالملک فروغی و شهریور بیست، ص 183
91 ـ همان منبع، ص 249
«تاریخ جبّاری در ایران ِ دیروز، کار محقق امروزی را مشکل میکند. اهل سیاست و قلم، از بیم داغ و درفش ، یادداشتهای خصوصی، و گاه حتّی اسناد و مدارک عمومی را، یا نیست میکنند، یا چنان پنهانشان میدارند که عملاً به نابودیشان میانجامد. نه تنها سنت آرشیوداری در ایران مهجور بوده بلکه خاطرهنویسی ، حفظ یادداشتهای روزانه، حتّی زندگینامه نویسی نقّاد هم هیچکدام محلّی از اِعراب نداشت ».
92 ـ همان منبع، ص 23
93 ـ رعدی آذرخشی، پژوهشگران ایران، جلد اول، صص 68ـ 69
94 ـ فرهنگ معین، جلد پنجم، صص 182ـ 183 تحت عنوان انجمن آثار ملّی
95ـ خاطرات نصرالله انتظام، صص 191ـ 192