اعدام مه آفرید امیرخسروی و تأثیرات این نوع اعدام ها بر اقتصاد ایران، در مصاحبه با ژاله وفا و حسن هاشمیان
ایرج ادیب زاده:
در ایران واکنش ها به اعدام مه آفرید امیرخسروی، بازرگان و سرمایه دار و متهم نخست پروندۀ موسوم به «اختلاس سه هزار میلیاردی» ادامه دارد.
وی بامداد شنبه سوم خرداد در زندان اوین اعدام شد، در حالی که به گفتۀ وکیلش، وی و خانواده امیرخسروی از روند اجرای آن اعدام اطلاعی نداشته اند.
دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: «اعدام امیر خسروی هشدار و پیامی است به همه مجرمان اقتصادی».
بسیج دانشگاهی دانشگاه تهران در نامه ای به قوۀ قضائیه، ابراز امیدواری کرد که اعدام امیرخسروی، آغاز محاکمه و مجازات «آقازاده های مفسد» باشد.
یک عضو کمیتۀ پیگیری پروندۀ بابک زنجانی، میلیاردر دیگری در جمهوری اسلامی که در زندان به سر می برد، گفته است: «حکم بابک زنجانی هم کمتر از اعدام نیست.»
همزمان محسن صفایی فراهانی، از اصلاح طلبان داخل ایران، به روزنامۀ «شرق» گفته است: «بابک زنجانی باید سالی هشتصد میلیون تومان ذخیره می کرد تا بعد از دو هزار و پانصد سال این قدر پول داشته باشد، با کدام مکانیسم و چه سرمایه ای در عرض چهار سال به این سرمایۀ افسانه ای رسیده است.»
احمد توکلی نمایندۀ مجلس هم یک روز پس از اعدام امیر خسروی گفت: «پروندۀ دیگری از فساد در راه است». او برخی از فسادها را کار دولت روحانی دانست؛ دولتی که هنوز ده ماه از عمر آن نمیگذرد.
آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در آغاز محاکمه امیرخسروی از رسانهها خواسته بود «موضوع را کش ندهند».
آیا اعدام مه آفرید امیر خسروی پوششی برای فساد گسترده در جمهوری اسلامی است؟
شرکای دولتی و نمایندگان مجلس که نام آنها در پروندهی سه هزارمیلیاردی آمده، در کجا هستند؟
تأثیر مستقیم اعدام این بازرگان مشهور که در کارخانهها و شرکتهایش بیش از هجده هزار نفر کار میکردند، چیست؟
آیا اعدام تنها راهحل برای مبارزه با فساد گسترده در جمهوری اسلامی است؟
اینها پرسشهایی هستند که «رادیو زمانه» با حسن هاشمیان و ژاله وفا دو کارشناس سیاسی و اقتصادی، در میان گذاشته است.