دولت اسلامی شام و عراق با عنوان داعش همچون جریان بوکوحرام خود را حامل اسلام معرفی نموده و اعمال و رفتارش را برگرفته از فرامین و آموزه های اسلام خوانده. پاسخ ایدئولوگ های داعش به هفت پرسش در قبال به بردگی در آوردن زنان غیر مسلمان و تعرضات جنسی به حریم آنان بهانه ای شد تا به مبحث برده داری در اسلام پردازش شود و این قلم رنج بازگویی مبانی برده داری در اسلام را مورد تحلیل و بازگشایی قرار دهد. از آنجا که مقدمه امر واجب واجب مینمود ضرورت آمد که این قلم در قسمت اول مقاله با عنوان “پژوهشی در برده داری تاریخی” برده داری در دیگر مکاتب همچون، روم باستان، یونان باستان، ایران باستان، یهود، مسیحیت، زردشت و نظرگاه افلاطون و ارسطو را پیرامون این پدیده مورد واشکافی قرار دهد. اکنون پس از این مقدمه واجب نوبت به تبیین این واجب افتاده است.
*مبارزه با برده داری و برده داری در اسلام:
در مورد آداب و رسوم برده داری در میان اعراب ما قبل اسلام این اندازه کفایت میکند که در دوران جاهلی اعراب با حمله به دیگر اقوام زنان و مردانشان را به تملک در می آوردند. حتی از دیگر طرق برده شدن آن بوده که اگر شخصی توان پرداخت وام و یا دین خود را نداشت به تملک دیگری در می آمد. همچنین شرط بندی و قمار از دیگر طرق برده شدن بود که شخص بازنده در جامه بردگی قرار میگرفت. همچنین اعراب جاهلی کنیزان خود را به روسپیگری وامیداشتند. شاید از این جهت بود که اسلام در جهت دفاع از حقوق کنیزان در آیه شریفه سی و سوم سوره مبارکه نور میگوید:
« وَلَا تُکۡرِهُواْ فَتَیَٰتِکُمۡ عَلَى ٱلۡبِغَآءِ»
« کنیزان را به زناکاری وامدارید»
اسلام در چنین شرایطی ظهور کرده و به آزادی و رهایی بردگان مبادرت میورزد. در آن شرایط است که قرآن در سوره مبارکه بلد، آیات یازدهم الی سیزدهم مسلمین را خطاب قرار میدهد:
« فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَهَ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَهُ فَکُّ رَقَبَهٍ»
« آدمی از گردنه گذر نکرده است و تو چه میدانی که گردنه چیست؟ بردهای را آزاد کردن است»
در این آیات قرآن مجید آزاد کردن بردگان را اگر نگوییم خود سعادت و عبور از گردنه که مانع سعادت انسان میشود میداند، حد اقل آن را ابزاری جهت عبور از این گردنه میداند. با این پیام بود که مسلمین کوشیدند تا بردگان را آزاد نمایند. زید ابن حارثه غلام خدیجه آزاد شد و ابوبکر صدیق اموالش را برای آزادی بردگان یعنی فَکُّ رَقَبَهٍ در طبق اخلاص نهاد. اما در چنین فضایی بود که اسلام یکی پس از دیگری راه های به تملک در آوردن انسان ها را مسدود میکند. آنگونه که بر ما عیان شد مکاتب گوناگون پیش از اسلام یکی از راه های به اثبات رسیدن بردگی را زمانی میدانستند که مقروض نتواند دین خود را ادا کند و در این صورت خود به تملک دائن در می آمدند. اما اسلام با نص صریح خود این قاعده ضد انسانی برده داری را از میان برداشت. در این باب قرآن با صراحت میگوید:
« وَإِن کَانَ ذُوعُسۡرَهٖ فَنَظِرَهٌ إِلَىٰ مَیۡسَرَهٖۚ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ»
“بقره، دویست و هشتاد”
« اگروام گیرنده، تنگدست شود باید تا هنگام فراخ دستی بدو مهلتی دهید و در صورتیکه وام را ببخشید برایتان بهتر است، اگر میدانستید»
اسلام یکی از مصارف زکات و صدقات را در جهت آزادی بردگان تعیین نموده. برابر این قانون مسلمانان به جهت خرج صدقات تشویق به خرید بردگان و آزاد ساختن آنها میباشند. در این باره قرآن در آیه شصتم سوره مبارکه توبه میفرماید میگوید:
« إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمۡ وَفِی ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِینَ وَفِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ فَرِیضَهٗ مِّنَ ٱللَّهِ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیٞم»
«جز این نیست که صدقات برای فقیران و مسکینان و کارگزاران آنست و برای کسانی که دلهایشان باید جلب شود، و در راه آزادی بردگان و نیز برای وامداران و خرج کردن در راه خدا برای راهماندگان، تکلیف واجبی از سوی خدا است، و خدا دانا و حکیم است»
مورد دیگر که اسلام در مورد برده داری با آن به مخالفت برخاست فروش فرزندان از سوی پدر بود. در این باره قرآن حتی مهریه و کابین دختری را که به خانه بخت میرود را در ملکیت پدر ندانسته و آن را مالی از اموال زنان میداند. در این باره در آیه شریفه چهارم سوره مبارکه نساء میفرماید:
« وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَهٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَکُمۡ عَن شَیۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَکُلُوهُ هَنِیٓٔٗا مَّرِیٓٔٗا»
« کابین زنان را به ایشان بدهید که واجب است و اگر چیزی از آن را با رضای خاطر به شما بخشیدند در آن صورت، پاکیزه و گوارا آن را بخورید»
آنچه به عنوان یکی از راه های تضمین برده داری در مکاتب فکری حامی برده داری مورد استناد واقع میشد، برده شدن به عنوان مجازات جرم بوده. اما اسلام این رسم را هم برانداخت. اسلام برای مجازات هر جرمی قاعده حقوقی تناسب مابین جرائم و مجازات ها را جاری و ساری ساخته است. بنا بر این مجازات انواع سرقت در اسلام مشخص بوده و شخص به جهت مدیون بودن به تملک دیگری در نمی آید. مسلم مجازات سرقت حدی قطع ید است و مابقی سرقت ها یا استرداد مال و یا عین و یا . . . در مابقی جرائم هم اسلام اجازه نداده مجرم به تملک دیگری در آید.
در اسلام برده کیست؟
پس از مبارزه و تضعیف فرهنگ برده داری در اسلام باید به این مهم پرداخته شود که در اسلام برده داری چیست و چگونه است. آنچه در اسلام موجبات برده شدن را فراهم مینماید یک پدیده است و آن هم جنگ. اما آیا اسلام هرگونه جنگی را تجویز مینماید؟ در این مورد میباید به یک نکته توجه داشته باشیم و آن اینکه، در نظر فقهای اسلامی دو گونه جهاد ترسیم شده است.
جهاد ابتدایی: که در این جهاد مسلمان ها به بهانه دعوت کفار به اسلام مهاجم بوده اند. این رأی رأی غیر مشهور در میان فقها بوده و مغایر متن صریح آیات قرآن میباشد.
جهاد تدافعی: این جهاد نظر تمامی فقها بوده و در شرایطی وجوب میابد که مسلمین به جهت باورهای اسلامیشان مورد تهاجم کفار قرار گرفته باشند.
*جهاد و قتال در سپهر کتاب الله:
نگاهی وحدت گونه به آیات شریفه قرآن در باب جهاد و قتال با کفار و مشرکین بازگو کننده تحریم جهاد ابتدایی حتی در زمان رسول گرامی اسلام میباشد. قرآن در تحریم جهاد ابتدایی و تجویز جهاد تدافعی میفرماید:
«وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَالْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَهٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ»
بقره/ صد و نود الی صد و نود و سه
«و بکشید در راه الله کسانی را که میکشند شما را و اما تعدی نکنید همانا الله تعدی کنندگان را دوست نمیدارد و هر کجا بر آنان دست یافتید آنان را بکشید و همان گونه که شما را از موطنتان بیرون کردند بیرونشان کنید چرا که فتنه از قتل بد تر است. در کنار مسجد الحرام با آنان جنگ مکنید مگر آنکه با شما در آن جا به جنگ درآیند پس اگر با شما جنگیدند آنان را بکشید که کیفر اینچنین کافرانی چنین است. پس اگر بازایستادند البته الله آمرزنده مهربان است. با آنان بجنگید تا دیگر فتنه اى نباشد و دین برای الله است پس اگر دست برداشتند عداوت نکنید جز در برابر ظالمان»
این آیات مسلمین را:
اول: از تعدی و تجاوز در جنگ به گونه ای عام و از شروع به جنگ به گونه ای خاص باز میدارد. دوم: در شرایطی قتال را جایز میداند که مسلمین مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته و در مقام دفاع مشروع بر آیند.
سوم: جواز قتل کفاری را که مسلمانان را مورد تهاجم و قتل قرار داده اند صادر میکند.
چهارم: اخراج کفاری را که مسلمانان را به جهت عقیده از دیارشان رانده اند را مجاز دانسته.
پنجم: مسجد الحرام را محل امن و پناه کفار مهاجم قرار داده و مسلمین را از قتلشان در آن مکان بر حذر داشته الا اینکه آنان در مسجد الحرام حرمت نگاه نداشته و خون مسلمانان را بریزند.
ششم: اگر کفار متجاوز از جنگ باز ایستادند بر مسلمانان واجب است از تعدی و قتال باز ایستند.
مسلم نتیجه آیات فوق حرمت جهاد ابتدایی و جواز جهاد تدافعی را به همراه دارد.
*اسیر و برده در اسلام:
اسلام تمامی راه های به برده گرفتن انسان ها را مسدود نمود الا اسیرانی که در جنگ های مشروع یعنی جهاد تدافعی به اسارت مسلمانان در می آمدند. مسلم هنوز که هنوز است اسرای جنگی بخشی از آزادی و اختیار خود را در اسارتگاه ها از دست داده و میدهند. اسلام نیز برای اسرای جنگی که به مسلمانان تعدی روا داشته اند حدود و قوانینی وضع نموده است. در این باره قرآن متذکر میشود:
« مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَهَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ»
انفال / آیه شریفه شصت و هفت
« برای هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد برای آنکه در زمین چیره شود، شما بهره دنیا را خواهانید ولی خدا سرای بازپسین را برایتان میخواهد و خدا عزّتمند و حکیم است»
در این آیه قرآن، پیامبران را از گرفتن اسیر برای نیل به هدف برتری جویی منع نموده است. همچنین به اسارت در آوردن افراد به جهت بهره و سود دنیوی نکوهش و تحریم شده است.
همچنین قرآن مجید میفرماید:
«فَإِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَا»
محمد ص/ آیه شریفه چهارم
«هنگامی که در جنگ با کافران روبرو شدید، گردنهایشان را بزنید تا چون آنها را درهم شکستید، بندها را محکم کنید. پس از آن، یا بر اسیران منت نهید و آزادشان سازید یا تاوان بگیرید و رهاشان کنید تا اینکه جنگ، بارهای سنگین خود را فرو نهد»
در آیه شریفه فوق قرآن مجید دو راه را جهت برخورد با اسرای جنگی طرح نموده و تصمیم با خود مسلمین میباشد. یا مسلمین میتوانند اسرا را بی دریافت تاوان رها کنند و یا اینکه در ازای دریافت تاوان اسرا را رها سازند. بنا بر این آزادی اسرا حد اقل با دریافت تاوان بر مسلمانان واجب است و اگر اسرا و یا وابستگان آنان مایل به پرداخت تاوان نبودند در اسارت مانده و غلام مسلمین میشوند.
برابر آنچه قرآن به عنوان اولین منبع تشریع برای مسلمانان به مسلمین و داعش اجازه نمیدهد تا به غیر مسلمانانی که به مسلمانان حمله نکرده اند آنها را به اسرات در آورده و به برده گی بگیرند.
*رفتار با بردگان در اسلام:
در اسلام رفتار با برده گان نیز به گونه یک هندسه منظم و منسجم طراحی شده تا همواره حقوق بردگان مورد تعدی و خدشه قرار نگیرد. به گونه مثال اگر غلام یا کنیزی مرتکب فحشا شود قرآن جزایش را نیم جزای شخص آزاد میداند. در این باب آیه شریفه بیست و پنجم سوره مبارکه نساء میگوید:
« فَإِنۡ أَتَیۡنَ بِفَٰحِشَهٖ فَعَلَیۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ»
« اگر کنیزان، کار زشتی آوردند، پس بر ایشان کیفری نیم کیفر زنان آزاد مقرّر است»
در قسمتی دیگر از آیه شریفه بیست و پنجم سوره مبارکه نساء زنانی را که به اسارت مسلمین در آمده اند و سرپرستی نداشته اند تا بی بها یا با پرداخت بها آزاد گردند به جهت زندگی اجتماعی و شخصیتی نه تنها تحقیر ننموده بلکه، هم تراز با زنان و مردان مسلمان قرار داده و ازدواج با آنان را جایز شمرده است. در بخشی از آیه شریفه بیست و پنجم سوره مبارکه نساء در این مورد میخوانیم:
«وَمَن لَّمۡ یَسۡتَطِعۡ مِنکُمۡ طَوۡلًا أَن یَنکِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُم مِّن فَتَیَٰتِکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِیمَٰنِکُمۚ بَعۡضُکُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ فَٱنکِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَیۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖ…»
«هر کس از شما توانگری ندارد که با زنان آزاد و با ایمان زناشویی کند، پس، از آنچه که مالک شدهاید از کنیزان مؤمن همسر گیرید. خدا به ایمانتان داناتر است و شما وابسته به یکدیگرید. پس آنان را با اجازه کسانشان به همسری برگزینید و کابین آنها را چنانکه رسم است بدهید در حالی که زنانی پاکدامن باشند نه آلوده دامن و رفیقگیر…»
این فراز از آیه دقیقا:
اول: کامجویی از کنیزان را منحصر به عقد نکاح و ازدواج میکند. حتی صاحبان این کنیزان نیز حق تعدی و تجاوز جنسی به کنیزان را نداشته و فقط در صورت عقد نکاح میتوانند از کنیزان بره جنسی بجویند. “ أَن یَنکِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُم مِّن فَتَیَٰتِکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ” دقیقا اشاره به حصر کامجویی در عقد نکاح و شروع زندگی زناشویی دارد.
دوم: درعقد نکاح با کنیزان کابین و مهر حق کنیز بوده و مالک یا هر شخص دیگر که کنیز را به عقد خود در می آورد باید مهر یا کابین را به کنیز پرداخت نماید. ” لِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ” دقیقا اشعار به همین حقوق کنیزان داشته و نشانگر آن است که کنیز در برابر صاحب از حق و حقوق و شخصیت برخوردار میباشد.
حال با چنین نصوص صریح و گویایی آیا داعش اجازه تعدی و حمله به غیر مسلمین را داشته؟؟؟ آیا قرآن مجاز میداند که محاربان و مفسدان داعش زنان غیر مسلمان را به عنوان برده مورد تجاوز جنسی قرار دهند؟؟؟
بنا بر آنچه از دیدگاه اسلام ناظر بر برده داری و قتال میباشد اینکه، آموزه های قرآن در تقابل و ناهی و نافی اعمال داعش و بوکوحرام بوده و میباشد. گویی باری دیگر اسلام میباید بر محور توحید مورد خوانش واقع و اعمال و رفتار خلاف اسلامی و ضد انسانی مسلمانان در ترازوی قرآن مورد نقد و بحث قرار گیرد.