در نشست دانشگاه تهران که از سوی انجمن اسلامی دانشکده ادبیات برپا شد، سه سخنران فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و آن را بیفایده خواندند. احمد شیرزاد نماینده دوره ششم مجلس و استاد فیزیک دانشگاه اصفهان گفت: «کشور ما منابع اورانیوم ناچیزی دارد. بیست هزار وات برقی که مدعی تولید آن هستیم چیزی جز وابستگی مطلق ما به روسیه ندارد. سوال ما اینست: اگر به جای ده هزار سانتریفیوژ یک عدد داشته باشیم چه فرقی میکند؟» صادق زیبا کلام استاد دانشگاه نیز برنامه هستهای را با جنگ هشت ساله با عراق مقایسه کرد و گفت «آنقدر که موضوع هستهای به ایران صدمه زده جنگ هشت ساله نزده است.» در واکنش به این گفتهها تعدادی از مدافعان برنامه هستهای ایران در گفتوگو با خبر گزاری فارس و روزنامه کیهان، انتقادهای سخنرانان را بیاساس خواندند و در تیترهای صفحه نخست خود، احمد شیرزاد و زیبا کلام را بلندگوهای داخلی دشمن توصیف کرده خواستار برخورد با آنان شدند.آقای ایرج ادیب زاده از رادیو زمانه با دو کارشناس پرونده هستهای ایران، مهران مصطفوی و رضا تقیزاده مصاحبه کرده است
برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
آقای ایرج ادیب زاده از رادیو زمانه: چرا لازم است بحث درباره سیاست اتمی آزاد و علنی گردد؟
مهران مصطفوی: از انجا که سیاست اتمی ایران یک سیاست امنیتی بوده و رژیم از آن بعنوان یک ابزار استفاده کرده است همیشه در خفا بوده و امکان نقد و بررسی آن وجود نداشته است. حدود 4 سال پیش در زمان آقای احمدی نژاد کمیسیونی در مجلس تشکیل شد که در باره راکتور بوشهر بررسی بعمل آورد اما به غیر از یک مصاحبه از سوی سخنگوی کمیسیون سخنی دیگری از آن کمیسیون شنیده نشد و اصلا معلوم نشد کار آن بکجا رسید. از طرف دیگر رژیم طی سالها سعی داشته که با شعار دروغین “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” بر این سیاست پرده بکشد. از اینرو همانطور که بارها نوشته و گفته ام بحث در باره سیاست اتمی ایران و روشن کردن ابعاد مختلف آن و اطلاع رسانی در باره اش بسیار مهم است. مردم ایران اطلاع درستی از این سیاستها ندارند و هزینه های این سیاست هرگز برای مردم ایران معلوم نشده است. این است که بحث علنی در باره سیاست اتمی بسیار مهم است.
ممنوعیت بحث در این باره چه زیانهایی به کشور میزند؟
مهران مصطفوی: مسلما وقتی یکی از سیاستهای مهم رژیم که باعث تحریمهای بسیار بزرگ شده است و صدها میلیارد دلار خسارت به کشور وارد کرده است زیان عوم سخن گفتن از آن واضح است. متاسفانه این سیاست هنوز ادامه دارد و رژیم حتی در صورت توافق با قدرتهای خارجی باز هم به مسئله هسته ای نه بعنوان امکانی برای تولید انرژی بلکه بعنوان ابزاری برای تحکیم موقعیت خود می نگرد و تاکنون نشان داده است که باکی ندارد چه هزینه هایی را بر ملت در اینراه تحمیل می کند. بعنوان مثال اگر ایران دو راکتور دگر را از روسیه بخرد و به روشهای کنونی اش در مذاکرات ادامه دهد بر میزان هزینه ها افزوده خواهد شد. هر چه اطلاعات بیشتری در اختیار افکار عمومی قرار گیرد امکان کم کردن این هزینه ها کمتر می شود.
چرا حکومت از اظهار نظر منتقدان در این باره هراسان است؟مهران مصطفوی:
مهران مصطفوی: اگر سیاست هسته ای رژیم ولایت فقیه واقعا برای تولید انرژی بود رژمی نمی باید باکی از اظهار نظر منتقدان داشته باشد. اما از آنجا سیاستهای اتمی ایران در آغاز اهداف نظامی هم در بر داشته است و انتخابهایی که صورت گرفته چه در مورد غنی سازی، چه در مورد ساختن راکتور اراک کاملا و بدون کوچکترین شکی افتصادی نبوده اند رژیم از افشای اینگونه مسائل هراسان است. برای کشوری که گاز و نفت و خورشید و باد دارد ساختن نیروگاه هسته ای صرفه ایندارد و برای کشوری که تنها یک نیروگاه دارد، برای کشوری که خود اورانیوم طبیعی لازم را ندارد، چگونه می توان غنی سازی را توجیه کرد.چرا تاکنون در رادیو و تلویزیون ایران حتی یک بار هم در اینباره که می توانست اصولا سیاسی هم باشد نگذاشته اند.تبلیغات رژیم طی 20 سال اخیر همگی دروغ بوده است و رزیم حاضر نیست مانند دوبحران گذشته یعنی گروگانگیری و ادامه جنگ تا 8 سال در باه این بحران سوم بحثهای جدی صورت گیرد.
آیا جلسهای که هفته پیش در دانشگاه تهران برگزار شد و در آن پرسشهایی درباره سیاست اتمی حکومت مطرح گردد، معنای خاصی دارد؟ یعنی آیا حکومت سرانجام پذیرفته است که نمیتواند در این باره سانسور مطلق برقرار کند؟
مهران مصطفوی: قبل از هر چیز مه به آقای شیرزاد بخاطر شجاعتی که از خود نشان داده اند تبریک می گویم و بسیار متاسفم که تعداد کسانی که در داخل کشور بدقا به مسئله هسته ای برخورد کرده اند حتی به اندازه انگشتان یکدست هم نمی شود. بحران شدیدی که رژیم گرفتار ان شده است از دید اقای روحانی راه حلی به غیر از توافق با غربی ها ندارد برای اینکه چنین توافقی صورت بگیرد او نیاز دارد که چنین انتقاداتی هم از صورت بگیرند تا دست گروههای باصلاح اصول گرا باز شود. از دید من مذاکرات هسته ای و موضع ضعف رژیم ایران بر خلاف آنچه آقای روحانی گفتند که باعث ترک خوردن دیوار تحریمها شده است به ترک خوردن دیوار سانسور در باره سیاستهای هسته ای انجامیده است. دیگر امکان اینکه در اینباره سکوت شود کم است. اما متاسفانه در داخل ایران بخاطر جو شدید امنیتی در باره مسئله هسته ای کم هستند که جرائت کنند و در اینباره سخن بگویند. امیدوارم هر چه بیشتر صداها بلند شوند و حق ملی مردم ایران دفاع کنند. تنها قرتهای خارجی بوده اند که بدون استثنا از این بهره سودهای سرشار برده اند. بالاخره باید روزی به این جنایت اقتصادی پایان داد.
با وجود نبود سانسور در خارج، چرا در میان متخصصان و روشنفکران و فعالان سیاسی بحث انتقادی درباره سیاست اتمی ضعیف است؟
مهران مصطفوی: همانطور که می فرمائید اینکار کم انجام می شود. البته از مردم عادی بعلت اینکه این موضوع مقداری تخصصی است و نیاز به اطلاعات خاص دارد انتظاری نیست اما علت اینکه در لین متخصصان و روشنفکران نیز اینگونه بحثها کم صورت می گیرند این است که به موضوع جنبه سیاسی داده می شود. به غیر از طرفداران خاص رژیم که بسیار محدود هستند برخی اصلاحطلب هستند که سالها از موضوع هسته ای رژیم دفاع می کردند و تنها زمان احمدی نژاد مخالف شدند و در ضمن این دروغ را هم می گویند که احمدی نژاد مسئول سیاستهای هسته ای ایران است در صورتیکه شخص آقای خامنه ای است که از اغاز تا امروز مسئول سیاستهای هسته ای ایران می باشد. دوم هم کسانی هستند که طرفدار دخالت قدرتهای خارجی هستند و از موضع امریکا و اسرائیل و اینگونه محافل دفاع می کنند. سخن اینها نمی تواند پژاوک مثبتی در افکار عمومی داشته باشد. اما اگر به مسئله هسته ای با استدلال بپردازیم باید به این سئوال پاسخ دفیق دهیم که آیا ایران نیاز به صنعت غنی سازی دارد یا نه؟ ایا ایران به نیروگاه اب سنگین اراک نیاز داشته است یا نه؟ این سئوالها و دیکر سئوالها در اینباره مشخص هستند و پاسخ مشخص می طلبند. متاسفانه کم هستند که از دیگاه دفاع از حقوق ملی و حق ملت ایران به این موضوع بپردازند.
برگرفته از سایت رادیو زمانه.
http://www.radiozamaneh.com/194580