بمناسبت صد و سیُ و سومین سالگرد تولّد دکترمحمّد مصدّق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (112 )
* گزارش ریدر بولارد به وزارت خارجه انگلیس:
1- سفیر شوروی ساعت چهار و پانزده دقیقه بامداد نخست وزیر ایران را ملاقات کرد و بلافاصله من نیز از او پیروی کردم. من یادداشت کتبی را طبق متن تلگرام شما ارائه کردم … سپس به بیان مطلب پرداختیم. به تبلیغات گستردۀ آلمان علیه بریتانیای کبیر و متحدانش و به احتمال اغتشاشهایی که احتمالاً روی خواهد داد اشاره کردم و مسجل ساختم که حکومت ایران برای جلوگیری از این حوادث میبایست اقدام میکرد، حوادثی که حکومت اعلیحضرت او را مسئول آنها میشمارد.
2 – نخست وزیر از دریافت چنین یادداشتی، آن هم هنگامی که حکومت ایران در حال انجام برنامۀ اخراج آلمانیها است، اظهار شگفتی کرد. من تفاوت شدید میان برنامۀ او و تقاضاهای خودمان را یادآور شدم و تذکردادم که چون صورت اسامی آلمانیها فراهم نشدهاست، نمیتوانیم بگوییم چه شماری از آلمانیها رفتهاند و آیا آنها خوب بودند یا بد. نخست زویر گفت: « همۀ آلمانیها دارند میروند، بد یا خوب.» به نظر من، در واقع فقط به چند تن یهودی آلمانی و اتریشی سرگردان اخطار کردهاند.
3 – نخست وزیر اطمینانهای سابق را تکرار کرد و گفت: برنامۀ اخراج آلمانیها تسریع شد و همه چیز را میتوان دوستانه ترتیب داد اگر جلو پیشروی نیروها گرفته شود. من به نخست وزیر خاطر نشان کردم که اخطارهای زیادی در بارۀ آلمانیها به آنها داده شده است و گفتم که در پاسخ تلگرام من چه گفته بود، و نیز تذکر دادم که فقط میتوانم به یادداشت کتبی و بیان مکمل شفاهی آن استناد کنم.
4 – نخست وزیر با اصرار از من خواست که کوشش کنم، با اعمال نفوذ روی سفیر کبیر شوروی، کاری کنم که احتمالا از اقدامات خشونت آمیز در شمال ایران اجتناب شود… از پاسخ وزیر تلویحاً میشود استباط کرد که دولت ایران انتظار دارد رفتار ما بهتر از روسها باشد.
25 / 8 / 41 ( 3 / 6 /20)
وخا 371 – 37205 – ای 5005
* تلگرام ریدر بولارد به وزارت خارجه انگلیس
ساعت 10 صبح امروز، بنابه درخواست شاه، سفیر کبیر شوروی و به حضور او رسیدیم. او از ما خواست در بارۀ یاددشتهایی که امروز صبح داده بودیم توضیح دهیم و دلایل حمله به مرزهای شمالی و جنوبی ایران را بیان کنیم. شاه گفت اگر علت حمله این است که چون آلمان سراسر اروپا را فتح کرده است بریتانیای کبیر و اتحاد جماهیر شوروی نیز میخواهند ایران را تصرف کنند ، ایران ضعیفتر از آن است که بتواند مقابله کند. اما اگر هدف فقط اخراج آلمانیهاست، این کار پیش از این در دست تحقق یافتن بوده است. وی افزود من آماده ام همۀ آلمانیها را، به جز چند نفر، ظرف یک هفته، همان گونه که در یادداشت شما ذکرشده است، اخراج کنم. ولی اگر من آلمانیها را اخراج کنم، حکومت اعلیحضرت و حکومت شوروی در مقابل چه خواهند کرد…
25 / 5/ 41 ( 3 / 6/ 20)
ساما
* یادداشت سفارت شوروی به دولت ایران:
دولت اتحاد جماهیر شوروی و دولت بریتانیا کبیر، چنان که در نامۀ مورخ 25 اوت سال جاری خود اشعار داشته اند، هیچ گونه مقاصدی که مخالف استقلال ایران و یا تمامیت ارضی آن باشد ندارند. آنها مجبور شدند به عملیات نظامی در خاک ایران مبادرت ورزند، چون دولت ایران به پیشنهادات آنها عطف توجه نکرد. با این حال ، این اقدامات به هیچ وجه متوجه خود ایران نیست. این اقدامات فقط متوجه تهدیداتی است که به امنیت دولت اتحاد شوروی و انگلستان و خود ایران به وسیلۀ عملیات آلمانیهایی که مقامات برجسته ای را در تمام ایران اشغال نموده اند وارد گردیده است. چنان که در حال حاضر دولت ایران حاضر به همکاری باشد، هیچ سببی برای اینکه عملیات جنگی ادامه داشته باشد وجود نخواهد داشت. ولی دولت شوروی و دولت بریتانیای کبیر در نظر دارند که از دولت ایران تضمیناتی راجع به اینکه دولت ایران اکنون حقیقتاً مایل است منافع حقۀ آنها را تأمین نماید بگیرند. تضمینات از این قرار است:
الف – دولت ایران باید قوای خود را در جنوب خطی که از مغرب به مشرق از نقاط زیر می گذرد عقب ببرد. قصبۀ اشنو در جنوب غربی در یاچۀ رضاییه ، حیدر آباد و میاندوآب ( در جنوب دریاچۀ رضائیه ) ، زنجان ، قزوین و خرم آباد در ساحل جنوبی دریای خزر ، بابل ، زیر آب ، سمنان ، شاهرود و در مشرق علی آباد ( شاهی ).
نواحی واقعۀ در شمال این خط باید موقتاً در تصرف نیروی شوروی باشد . دولت ایران باید به نیروی خود امر بدهد که در شمال و مشرق خطی که از نقاط زیر می گذرد عقب بنشیند. خانقین ، کرمانشاه، خرم آباد، مسجد سلیمان، هفت گل، گچساران، رامهرمز، و بندر دیلم . نواحی واقع در جنوب و مغرب این خط را موقتاً قشون انگلیس اشغال مینماید.
ب – دولت ایران باید در ظرف یک هفته تمام کلنی المانی را، به استثنای هیئت سفارت آلمان و چند نفر تکینسینهای متخصص که مشاغل آنها مربوط به وسایل ارتباطی و یا مؤسساتی که جنبۀ نظامی دارند نباشد، خارج نماید. سیاهۀ آلمانیهایی که در ایران خواهند ماند (وازآن جمله خواهد بود کارمندان سفارت آلمان ) باید با موافقت سفارت شوروی و سفارت انگلیس در تهران تنظیم شود.
ج – دولت ایران باید تعهد نماید که آلمانیها را به خاک ایران راه ندهد.
د – دولت ایران باید تعهد نماید هیچ گونه موانعی برای حمل و نقل کالاهایی که ( از جمله مواد جنگی) به مقصد اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیای کبیر حمل میشود ایجاد ننماید ، و همچنین حمل کالاها و موادی را که در راههای شوسه و راه آهن ایران و یا در خطوط هوایی حمل میشوند سهیل نماید.
هـ – به مؤسسات دولت اتحاد جماهیر شوروی برای توسعۀ کار نفت در کویر خوریان – مطابق قرار داد ایران و شوروی – و همچنین برای توسعۀ امور شیلات در سواحل جنوبی دریاری خزر، مطابق قرار داد ایران و شوروی راجع به شیلات بذل مساعدت نماید.
و – دولت ایران باید تعهد نماید که بیطرفی را حفظ نموده و بر ضرر منافع شوروی و انگلیستان در مخاصمه ای که نتیجه تجاوزات آلمان میباشد به هیچ عنوان اقدامی ننماید.
دولت اتحاد جماهیر شوروی و دولت انگلستان از طرف خود در مطالب زیر موافقت می نمایند:
1- با دولت ایران در انجام امور اقتصادی آن کمک و مساعدت نمایند.
2 – حرکت نیروی شوروی و انگلستان را در آینده متوقف سازند ، و به محض اینکه وضعیت جنگی اجازه بدهد، نیروی خود را از خاک ایران خارج بنمایند.
دولت شوروی همچنین موافقت دارد:
ز – پرداخت حق الامتیازشیلات سواحل جنوبی بحر خزر را بر وفق قرار داد ایران و شوروی مورخ اول اکتبر 1927 ادامه دهد.
دولت بریتانیای کبیر موافقت دارد :
ح – پرداخت حقوقی را که از بابت اجاره بهای نقاط نفت خیز وغیره به طوری که تاکنون معمول بوده ادامه دهد.
سوم شهریور 1320
ساما
* حضرت فرانگلین. د. روزولت
رئیس جمهوری ایالات متحد[ۀ] امریکا – واشنگتن
البته حوادث اخیر ایران که قوای انگلیس و روس، بدون اخطار قبلی، غفلتاً از مرزهای این کشور عبور [ کرده ] و به تصرف نقاط و بمباران عدۀ زیادی از شهرهای باز و بیدفاع ایران مبادرت ورزیده اند، خاطر آن حضرت آگاه گردیده است. عنوان سابق روس و انگلیس نگرانی از وجود عدهای آلمانی در ایران بود، که اطمنیان داده شد به زودی از این کشور میروند. در این صورت، هیچ جای نگرانی برای آنها باقی نمانده، و به هیچ وجه بر من معلوم نیست به چه علت این اقدامات تجاوزکارانه متثبث شده و بدون ملاحظه شهرهای ما را بمباران میکنند.
در این موقع لازم میدانم، به استناد اعلامیۀ آن حضرت مبنی بر مساعدت و تقویت اصول عدالت بین المللی و حفظ حقوق وآزادی ملل، از شما تقاضا نمایم که به این قضیه که برای ایران پیش آمده و یک کشور بیطرف و صلح جو را که هیچ منظوری جز حفظ آسایش و اصلاح امور داخلی خود ندارد، دچار مصایب جنگ میسازد متوجه نموده، با اقدامات مؤثر نوع پرورانۀ خود در رفع این تجاوزات مساعی لازم مبذول فرمایند.
با امتنان از توجهات خیرخواهانۀ آن حضرت، احساسات صمیمانۀ خود را تقدیم مینمایم.
رضا پهلوی
25 / 8 / 41 ( 3 /6 /20)
رخام 105
* گزارش وزیر مختار امریکا به وزیر امور خارجه امریکا
نمایندگان روس و انگلیس مذاکرات خود را با شاه ایران تازه به پایان رساندهاند. وزیر مختار انگلیس به من گفت شاه، که آرام و متفکر به نظر میرسید، سخن خود را تقریباً چنین آغاز کرد: « این وضع چیست؟ من اطمینان دادم که غالب آلمانیها از ایران اخراج خواهند . امروز صبح میبینم که شما هم از شمال و هم از جنوب کشور مرا مورد حمله قرار داده و هشت کشتی دولتهای محور را در خلیج فارس توقیف کردهاید. مثل این است که چون آلمانها میخواهند تمام اروپا را تسخیر کنند ، حالا روسها و انگلیسیها میخواهند ایران را بگیرند.» وزیر مختار انگلیس سوابق امر را به شاه توضیح میدهد و ضرورت اقدام کنونی را تأکید میکند چون دولت ایران عملاً نتوانست اطمینانهای شایسته بدهد که آلمانیها از ایران اخراج خواهند شد. آنگاه شاه صریحاً اطمینان میدهد که کلیۀ آلمانیها در ظرف یک هفته از ایران اخراج خواهند شد، غیر از آنهایی که خدماتشان مورد احتیاج مبرم و فوری است. افزون بر این، قول داد صورت اسامی آلمانیهایی که در ایران باقی خواهند ماند به آنها بدهد، همان صورتی که مقامات ایرانی تاکنون از دادن آن خود داری میکردند. شاه از هردو نماینده خواست که بر اساس این اطمنانها تقاضای قطع مخاصمت فوری کنند ، و مؤکد پرسید در ازای این امر، پیشنهاد روسیه و انگلیس چیست؟
پیشنهاد شاه بلافاصله به لندن و مسکو ارسال شد و انتظار میرود که پیش از صبح فردا پاسخ آن برسد. وزیر مختار انگلیس استنباط قطعی حاصل کردهاست که شاه را وزیرانش از جریان مذاکرات خود با روسیه و نگلیس به درستی آگاه نساختهاند…
26 / 8 / 41 ( 4 /6 / 20)
* صورت جلسۀ تنظیم شدۀ به وسیلۀ رئیس قسمت امور خاور نزدیک وزارت خارجه امریکا (مورای)
در جلسهای که امروز صبح در دفتر وزیر خارجه امریکا تشکیل شد، تلگراف فوری شمارۀ 106 مورخ 25 اوت ساعت 6 بعد از ظهر واصل از تهران مورد بحث قرارگرفت. این تلگراف متضمن تقاضای رسمی دولت ایران بود بر اینکه « رئیس جمهوری امریکا نزد دولتهای انگلیس و روس وساطت کند که مخاصمات بیدرنگ متوقف گردد و اختلاف کنونی از طریق دوستانه فیصله پیدا کند». راجع به بهترین طریق تعقیب این موضوع ، که به تشخیص ما، چنان که وزیر خارجه امریکا اظهار داشت، درحکم دست زدن به آهن گداخته بود، نظرات مختلفی ابراز شد. من قویاً پیشنهاد کردم که حتی همین حالا، با اینکه دیر شده ، ما باید منتهای سعی و کوشش به عمل آوریم که انگلیسها را وادار کنیم که با ایرانیها مذاکره کنند و همکاری دوستانه آنها را جلب نمایند و، در صورت امکان، پیمانی با آنها برای دفاع مشترک از سرزمینشان منعقد نمایند. من با تأکید و ابرام تمام خاطرنشان ساختم که در وضع کنونی، برای انگلیس بسیار بهتر خواهد بود که ایرانیان دوست و همکار را در پیرامون خود داشته باشد تا اینکه در معرض مخالفتها و سر سختیها و خرابکاریها و احیاناً جنگهای چریکی قرار گیرد.
آقای ولز ( سمنر ولز ، معاون وزارت خارجه امریکا) نظری ابراز داشت که شاید افراطی ترین نظر بود، و گفت ما به هر قیمت شده باید از اقدام به وساطت در این موضوع خود داری کنیم، و کار ما باید محدود باشد به اینکه دولت انگلستان را از تقاضای کنونی ایران آگاه سازیم و از آن دولت استفسار کنیم که آیا میتوانیم در این موضوع به وجهی از وجوه برای دولت انگلستان مفید واقع شویم. پس از مذاکرا مفصل دیگر، موافقت به عمل آمد که انجام سه عمل زیر ممکن است مطلوب و مفید باشد:
1- جوابی به دولت ایران داده شود وبه آن دولت پیشنهاد گردد که کوشش کند با دولت انگلیس در این موضوع دوستانه کنار بیاید، و اضافه شود که ما هم با انگلیسیها تماس نزدیک خواهیم داشت تا شاید تا آنجا که ممکن است برای ایرانیها مفید واقع شویم.
2 – به دولت انگلیس، طی یک تلگراف جداگانه، فوراً و بدون اظهار نظر اطلاع داده شود که ما در خواست کنونی را از دولت ایران دریافت کردهایم.
3 – جنبههای وسیعتر این موضوع در یک تلگراف جداگانه با دولت انگلیس به میان گذاشته شود. در این تلگراف، ما خاطرنشان خواهیم ساخت که حملۀ کنونی انگلیس و شوروی به ایران در سراسر کشور امریکا توجه عمومی را برانگیخته و مورد بحث واقع شده است. وضعی که ( ایجاد شده) از لجاظ سیاسی وضع حساسی است، و ما علاقهمند هستیم که دولت انگلیس بدون معطلی ما را در بارۀ امور زیر مطلع سازد:
الف – دولت ایران شدیداً شکایت کرده که توقعات انگلیس و شوروی از آن دولت کلاً بر اساس این ادعا که عمال خرابکار آلمان در ایران وجود دارند استوار بوده است.
ب – البته این دولت ( امریکا) اطلاع دارد که دولت انگلیس به دولت ایران برای حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت آن دولت اطمینانهائی داده است. ولی ما از اقدامات مشخصی که دولت انگلیس در نظر دارد برای عملی ساختن این اطمینانها معمول دارد بیاطلاع میباشیم. مثلاً در صورتی که ایران بر اثر تهاجم کنونی انگلیس و شوروی به آن کشور مورد تعرض و تجاوز آلمان نازی قرار گیرد، دولت انگلیس چه تضمینهایی آماده است به ایرانیها بدهد. به علاوه ، دولت انگلیس برای جبران خسارات و صدماتی که ایران ممکن است بر اثر اشغال کنونی متحمل گردد چه تضمینهایی داده است.
ج – مقاصد و منظورهای دولتهای انگلیس و شوروی از حدود اشغال اراضی ایران چیست.
د – چه اطمنانهایی دولت انگلیس حاضر است به ایرانیها بدهد که در مناطق تحت اشغال شوروی جور و تعدی آزار و شکنجه در کار نخواهد بود و افراد طبقات بالا مشمول تصفیه نخواهند شد و اموالشان ضبط و توقیف نخواهد گردید؟
ه – در صورتی که ایرانیها آمادگی داشته باشند که تمام خواستههای انگلیس را تأمین کنند و تمایلی برای مذاکره جهت عقد پیمان اتحاد با انگلیسها ابراز دارند، آیا انگلیس در موضعی خواهد بود آن قسمت از کشور را که ممکن است ضروری باشد اشغال نماید و کاری کند که قوای شوروی ایران را ترک کنند . بیشک، انگلستان در جواب به این سئوالها توجه خواهد داشت که توانایی ما برای اینکه بتوانیم افکار عمومی امریکا را از کلیه جنبههای اشغال کنونی ( ایران) مطمئن بسازیم حائز کمال اهمیت است.
* گزارش وزیر مختار امریکا در ایران ( دریفوس ) به وزیر خارجه امریکا
تهران – 26 اوت 1941 ( چهارم شهریور 1320 ) ساعت 8 صبح ( روز 27 اوت ( پنجم شهریور) دریافت شد)
107 – در تعقیب گزارش شماره 106 اشعار میدارد که وزیر خارجه همین حالا شخصاً نزد من آمد و مصرانه در خواست کرد که دولت امریکا برای قطع مخاصمات کوشش نماید . وی گفت دولت ایران، نظر به علاقهای که به حل قضیه دارد، نه تنها مایل است آلمانیها را اخراج نماید، بلکه با هر نوع تقاضای معقول انگلیسها، مثلاً تغییر کابینه، موافقت کند. من در عین حال که از اضطراب و پریشانی حال وزیر خارجه متألم شدم و به حال او دلم سوخت، چیزی جز این نمیتوانستم بگویم که ایرانیها به این روزگار افتادند برای اینکه نتوانستند حقایق را بشناسند و با آن روبرو شوند، و اکنون چشم خود را باز کرده و میبیننند آن وحشت همیشگی آنها از حملۀ شوروی یک واقعی وحشتناکی شده است.
نخست وزیر در نطقی که دیروز بعد از ظهر در مجلس ایراد کرد از نمایندگان مجلس خواست که از ایراد نطق خودداری کنند و به مردم توصیه کرد خونسردی و متانت خود را حفظ نمایند. وی پس از شرح اوضاع مردم را به سیاست بیطرفی صادقانه ایران متوجه ساخت و با تأکید تمام خاطر نشان ساخت که از جانب آلمانیها مقیم این کشور هیچگونه خطری متوجه همسایگان ایران نمیباشد. او اظهار داشت که علیرغم اطمینانهائی که ایران داده و اقدام عملی که برای تقلیل تعداد آلمانیها به عمل آورده انگلیسها وروسها کشور را مورد حمله قراردادهاند. وی اضافه کرد که اقداماتی بعمل آمده ( قطعاً منظور وی پیشنهاد شاه است که من آنرا در گزارش شماره 105 خود ذکر کردهام) و انتظار میرود وضع بزودی روشن گردد.
راجع به عملیات نظامی چندان خبری در دست نیست. نخست وزیر اظهار داشت که انگلیسیها به بندر شاهپور و خرمشهر حمله کردند و کشتیهای ایران را بتصرف درآوردند و به اهواز بمبها فرو ریختند و اکنون قوای مکانیزه انگلیس در حال پیشروی بسوی کرمانشاه است. وی گفت درهر جا که با قوای مهاجم برخورد میگردد جلو آنها مقاومت میشود. وزیر خارجه به من گفت روسها بسیاری از شهرهای باز و بلا دفاع شما ازجمله پهلوی و اردبیل و آستارا و ماکو و شاهپور را بمباران کردند. در اینجا نه هیئت نمایندگی سیاسی روسیه و نه هیئت نمایندگی سیاسی انگلیس از جریان عملیات نظامی خبری ندارند. با اینکه وضع در تهران ظاهراً آرام است از امروز صبح به علت احتکار خوار بار کم شده و مشکل کمبود گندم ( رجوع شود به گزارش شماره 27 این جانب ) منجر به بروز بحران نان میگردد. این وضع مآلا خطرناک است و اگر در کنترل پلیس کوچکترین رخنه و فتوری پیش آید بزودی منجر به بروز اغتشاش و بلوا میگردد.
اتومبیلها را میگیرند ولی هنوز از بسیج عمومی خبری نیست. اوراقی که دیروز ریخته شد مردم را به زبان فارسی از خطر آلمانیها برحذر میدارد و به آنها میگوید که انگلیسها و روسها به عنوان دوست و برای نجات آنها از این خطر میآیند.
دریفوس
27 / 8 / 41 (5 / 6 / 20)
وخا 371 – 27235
* گزارش بولارد به وزارت خارجه
… مبالغه در نارضایی مردم از شاه دشواراست و، در عین حال، همکاری با او پشتیبانی از وی معنی میدهد، یعنی درست همان کاری که مردم ایران ما را به انجام آن متهم میکردهاند. من تصور میکنم که باید این کار را در شرایطی انجام دهیم که تا حدی پاسخگوی شکایات مردم باشد…
27 / 8 / 41 ( 5 / 6 / 20)
مخا 371 – 272235
* گزارش بولارد به وزارت خارحه
1- امروز صبح، نخست وزیراز من پرسید حکومت ایران ( برای جلوگیری از جنگ ) چه میتواند بکند. من پیشنهاد کردم بهتر است دست از مقاومت بیهوده بردارند.
2 – نخست وزیر ایران از امکان اشغال تهران از جانب روسها به شدت اظهار نگرانی کرد. من تنها توانستم صادقانه بگویم که از مقاصد شوروی آگاهی ندارم اما ضمناً کوشیدم او را متقاعد کنم که اشغال تهران توسط روسیه شوروی حتماً با اشغال آن توسط روسیه تزاری درآغاز این قرن بسیار تفاوت دارد. اووکفیل وزارت خارجه، هردو، ازامکان بالقوۀ انقلاب براثرتبلیغات بلشویکی صحبت کردند…آنها هردو گفتند که حکومت ایران برای بررسی هر نوع تقاضایی آمادگی دارد و میکوشیدند یک توافق فوری را به مرحلۀ اجرا گذارند تا از اشغال نظامی به هر بهایی شده اجتناب شود.
3 – مردم از اینکه مبادا روسها تهران را اشغال کنند وحشت زده هستند و از سر ناچاری به ما چشم دوختهاند. من به شدت مواظبم که سخنان ضد شوروی رواج نیابد…
28/ 8 / 41 / 41 ( 6 / 6 / 20)
وخا 371 – 27235
* تلگرام ریدر بولارد به وزارت خارجه
1- چنین پیداست که محمد علی فروغی را برای خوشایند ما به نخست وزیری گماشتهاند. علی سهیلی، وزیر خارجه، در وزارت امور خارجه ( انگیستان)، به خوبی شناخته شدهاست. مهم انتصاب جواد عامری به وزارت کشوراست. او آدمی باهوش، لایق و پرکار است و به این صفات شهرت فراوانی دارد و همین گونه به خاطر صداقتش. من همواره او را بیریا و مددکار یافتهام.
2 – دلیلی در دست نیست که این کابینه به اندازۀ ما مورد رضایت روسها نیز باشد. نشانههای آشکاری وجود دارد که حکومت ایران امیدوار است بتواند از پشتیبانی ما علیه روسها برخوردار شود. به این موضوع باید به دقت توجه داشته باشیم…
28 / 8 / 41 ( 6 / 6 / 20 )
وخا 371 – 27235
* گزارش ریدر بولارد به وزارت خارجه
… قوام (الملک)، پس از گفت و گو با شاه، با دیدن من آمد. او گفت که شاه از شنیدن اینکه روسها ممکن است به جنگ ادامه دهند و تهران را تصرف کنند بسیار ناراحت است و نمیداند در این صورت چه بر سر کشور و خود وی خواهد آمد. بعضی از افسران به شاه توصیه کرده بودند از نو اسلحه به دست گیرد و تا آخر بجنگد. اما قوام به شاه توصیه کردهاست که از این کار بپرهیزد و بداند که یگانه امید وی در آن کاری نهفته است که احتمالاً انگلیسیها توصیه میکنند…
( قوام میگفت که) « من نشانههای شومی یافتم که شاه گویا خیال دارد یا به سفارت انگلیس پناهنده شود و یا به یکی از مستعمرات انگلیس فرار کند.» من در پاسخ با خشنودی ( به قوام ) تذکر دادم که مناطق وسیعی در ایران وجود دارد که هر چه پیش آید ، اشغال نشده باقی خواهند ماند…
29 / 8/ 41 ( 7 /6 /20)
* تلگراف چرچیل به استالین در بارۀ استفاده از راه آهن
خبر دایر بر تصمیم ایرانیان به ترک مقاومت بسیار مطلوب است. هدف ما از اشغال ایران، حتی بیش از حراست نواحی نفت خیز، به دست آوردن راه ارتباطی تازهای به کشور شما بود که به آسانی نتوانند آن راقطع کنند. برای این هدف باید راه آهن از خلیج فارس تا بحر خزر را گسترش دهیم و مطمئن شویم که به خوبی کار میکند… ما به پیشقراولان خود دستور دادهایم که به پیشروی ادامه دهند و در نقطهای میان همدان و قزوین، که از جانب فرماندهان نظامی معین خواهد شد، دست در دست نیروهای شما گذاردند… در زمان حال، برای هر دو بهتر است وارد تهران نشویم، زیرا آنچه ما خواهان آن هستیم راههای ارتباطی است.
30 / 8 / 41 ( 8 / 6 / 20)
وخا 371 – 27234 – ای 4984
* گزارش کریپس به وزارت خارجه
دیشب با آندره ویشینسکی، معاون وزارت خارجه شوروی، ملاقات کردم ، و منظورم این بود که توافق او را نسبت به خط فاصل فعلی میان ارتشهای دو کشور به دست آورم. آنها خواستار اشغال منطقۀ وسیعی در جنوب خراساناند، که به نظر من منافع دولت اعلیحضرت را به خطر خواهد افکند. ویشینسکی ادعا میکرد که دولت شوروی برای نیل به پیروزی بر آلمان به حق استخراج نفت در این منطقه نیاز دارد و، از این رو، خواهان اشغال آن است. معلوم نیست تقاضاهای رو به افزایش دولت شوروی تا کجا گسترش خواهد یافت؟! به نظرمن، هرگونه اشغال طولانی شمال ایران ازجانب شورویها خطرناک است. بویژه اگر خیالاتی نظیر آنچه ویشینسکی اظهار کرد در سر داشته باشند. همین که در این ناحیه مستقر شوند، احتمال دارد یک رشته مسائل ایجاد کنند که به اشغال دائمی آنها منجر شود. با توجه به بیانیههای کاملاً مشخص ما که هدفمان از اشغال ایران را اخراج آلمانیها از این کشور اعلام میدارد، میترسم برای حفظ موازنه با اشغال طولانی شورویها ما نیز، بدون توجیه صادقانهای برای بیانیههای نخستینمان، مجبور به اشغال طولانی این کشور شویم . روسها ممکن است از این وضع تشویق شوند و بیش از اینها به زیان ما پیش بروند….
31 /8 / 41 ( 9 / 6 / 20)
رخا 371 – 27233 – ای 5201
* تلگرام بولارد به وزارت خارجه
… اسمیرنف در ملاقات اخیر با نخست وزیر و وزیر خارجه ایران، علاوه بر منطقهای که در یادداشت مشترکمان به تاریخ 25 اوت 1941 تقاضای اشغال آن را کردهاست، به صورت شفاهی خواستار آن شد که به نیروهای شوروی اجازه دهند یک تیپ و 5 فروند هواپیما در مشهد مستقرکنند، گرچه موافقت داشت که ایرانیها نیز در این شهر نیرو داشته باشند. احساس کردم که این تقاضا تأثیر بسیار بدی در فروغی و سهیلی کرد، ولی روی هم رفته آنها از اینکه تهران اشغال نمیشود خیالشان آسوده شده بود…
9 شهریور 1320
ساما 65
سفارت اعلیحضرت پادشاه انگلستان تعارفات خود را به وزارت امور خارجۀ شاهنشاهی اظهار و محترماً اشعار میدارد که نظر به جریانات سریع چند روز گذشته، که در نتیجه کلیۀ طرقی که آلمانیها از آن میتوانند از ایران خارج شوند بر روی آنها بسته شده، دولت پادشاه انگلستان مایل است که آلمانیها، به عوض اینکه توسط دولت شاهنشاهی ایران از این کشور اخراج شوند، به قوای انگلیس یا سویت تسلیم گردند…
2 /9 / 41 ( 11/ 6 / 20)
رخام
* تلگراف پرزیدنت روزولت به رضا شاه
تلگراف آن اعلیحضرت راجع به ورود اخیر قوای انگلیس و روس به ایران را دریافت داشتم. من جریان حوادث ایران را از نزدیک دنبال نموده و نظریات اعلیحضرت را مورد توجه دقیق قرار داده ام. این وضع، به اعتقاد این جانب، شایستۀ آناست که مورد توجه جدی کلیۀ ملل آزاد عالم و از جمله خود این حانب قرار گیرد و اعلیحضرت میتوانند اطمینان داشته باشند که ما چنین توجه را مبذول میداریم و رویه و سنت خود را در مورد اصول اساسی که به میان کشیده شده مرعی و ملحوظ قرار میدهیم. در عین حال، امیدواریم اعلیحضرت با این جانب هم عقیده باشد که ما باید به اوضاع با توجه کامل به حوادث و پیش آمدهای کنونی دنیا ناظر باشیم . اگر ما اوضاع را از هرجهت و از هرجنبه و من حیثالمجموع مورد توجه قراردهیم، نه فقط مسائل حیاتی پیش میآید، که خود اعلیحضرت به آن اشاره فرمودهاید، بلکه ملاحظات اساسی دیگری ازجاه طلبیهای هیتلر قابل مشاهده میشود: هیتلر میخواهد دنیا را به زیر سلطه و تسخیر خود در آورد. عملیات او ادامه خواهد یافت و دنبالۀ آن از اروپا تا آسیا و آفریقا و حتی به امریکاها( امریکای شمالی و امریکای حنوبی ) گسترده خواهد شد. مگر اینکه یک قدرت نظامی جلو این جنبش و حرکت را بگیرد. همچنین محرز و مسلم است که کشورهایی که میل دارند استقلال خود را محفوظ نگاه دارند باید در یک مجاهده عظیم و مشترکی شرکت کنند تا یکی یکی ، نظیر آنچه بر سر عدهای از کشورهای اروپا آمد، غرق و نابود نشوند. دولت و مردم امریکا، با اطلاع و وقوف به این حقایق، نه فقط با حداکثر سرعت ممکن، چنان که برهمه معلوم است، به تقویت بنیۀ دفاعی خود مشغول میباشد، بلکه یک برنامۀ وسیع کمک مادی برای مساعدت به کشورهایی که جداً در برابر جاه طلبی آلمان جهت استیلا بر جهان ایستادگی و پایداری میکنند به مورد اجرا گذاشته اند. وزیر مختارآن اعلیحضرت درواشنگتن ازنظریات این دولت در بارۀ وضع بینالمللی ومجاهدات عظیمی که این کشوربه عمل میآورد نیک آگاه است، و اطمینان دارم اطلاعات خود را براساس مذاکرات و گفت و گوهایی که در اینحا به عمل آورده تقدم دولت آن اعلیحضرت نمودهاست. دولت من بیانات( یادداشتها) دولتهای انگلیس و شوروی را به دولت ایران، مبنی بر اینکه آنها نظری علیه استقلال و تمامیت ارضی ندارند، ملاحظه نمودهاست. نظر به وجود دوستی و مودت دیرین بین دو کشورما، دولت من انگلیس و شوروی راجع به نقشههای آنی و آتی و قصد و منظور آنها در ایران اطلاعاتی خواستار شده و به آنها پیشنهادکرده که بسیار معقول و پسندیده خواهد بود که آنها برای کلیۀ ملل آزاد جهان همان اطمینانهایی را که به خود اعلیحضرت دادهاند تکرارنمایند.میل دارم اعلیحضرت همایون را از حسن نیت خود مطئن سازم و اطمینانهای دوستی صمیمانۀ خود را تجدید نمایم.
فرانکلین د. روزولت