back to top
خانهنویسندگانحمید رفیع : ایستادن بر حق تنها راه پیروزی بر استبداد است!

حمید رفیع : ایستادن بر حق تنها راه پیروزی بر استبداد است!

 Hamid RAFIامروزه اصلاحطلبان و ملی مذهبیها آنقدر دروغ اصلاح در استبداد بدون داشتن قدرت تغییر را تبلیغ کرده اند که خود به آن ایمان آورده و آنرا وحی الهی میبینند برای توجیه حرف خود مدعی شده اند که کسانی‌ که چون آنها فکر نمیکنند به سفید و سیاه کردن معتقد هستند و  رنگ خاکستری را نمیبینند! اما چرا این حرف آنها زبان فریب است؟ چون ایستادن بر حق و دفاع از آن ربطی به سیاه و سفید ندارد! آیا انسان دارای حقوق شهروندی و حقوق بشر است؟ آیا این حقوق، برای هر جنسیت،  قومیت‌،  مرام یا دین تعریف میشود؟ اگر بله باید آنرا دفاع و احیا کرد اگر خواستیم مقابل زور استبداد به عنوان “تاکتیک” خود منکر این حقوق شویم و فقط “قسمتی” از آنرا بخواهیم! و بدینصورت باقی‌ آنرا منکر شویم همدست استبداد شده ایم حتا اگر هدفمان این نبوده باشد! بدانیم حق تقسیم پذیر نیست. انسان مبارز در مقابل زور استبداد منکر این حقوق نمیشود و روی حق میایستد چرا که اگر مقابل زور استبداد به بهانه ناتوانی از حق بگذرد! همجنس استبداد شده است! ایستادن بر حق زور نمی‌خواهد باور و عمل به حق می‌خواهد‌،  تا جامعه در یافتن حق نیروی تغییر گردد و استبداد را به عقب بزند و گوش هایش را به نیاز به تغییر باز کند. به جلسه بحثی در پاریس رفتم که در آن یک ملی مذهبی‌ که از آمریکا به پاریس بعد از سفرش به تهران آمده بود صحبت می کرد! او میگفت افشاگری استبداد را کسانی میکنند که دنبال قدرت هستند! و افشاگری شکنجه‌،  اعدام‌،  دزدیها‌،  زد و‌ بندهای پنهانی با قدرتهای خارجی و‌،  .. را با افشاگری در غرب و آمریکا در مورد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مقایسه کرد! تا چه حد توجیه! به یاد حرف کسی‌ افتادم که میگفت بز ریش دارد حسن هم ریش دارد پس حسن بز است!! در همان جلسه در پاریس یک نفر دیگر از اعضای ملی مذهبی‌ در مطالبشان ۳ حرف زدند که اینجا برای شما میآورم:

ـ نظام را با لیگ سراسری فوتبال مقایسه کردند و گفتند اصلاح‌طلبها و ملی مذهبیها امروز در وسط جدول هستند و تیم‌های قوی در صدر جدول و تلاش اصلاح‌طلبها و ملی مذهبی‌ها بالا رفتن در جدول است. خب اشکال این مطلب کجا است؟ اشکال این است که لیگ فوتبال بی‌طرف است و داوران اجازه میدهند بهترین تیم‌ اول شود (اگر لیگ تقلبی نباشد!) اما در استبداد، زور حاکم است نه لیاقت و رده بندی ترجمان زور حاکم است بنابراین عدالتی وجود ندارد‌، و اگر تیمی حق حضور در جدول را دارد استبداد آنرا خواسته نه لیاقت و خواست ملت.

ـ گفتند نمیگوییم برای مبارزات مدنی نباید زندان رفت! می‌گوئیم که برای مبارزات مدنی بجای ۱۰ سال زندان ۲ سال زندان باشد! چرا با این استدلال مخالفم؟ چون زندان انداختن مبارزان مدنی را تایید می‌کند‌، و به جامعه می‌گوید استبداد حق دارد فقط لطف کند مدتش را کمتر سازد.

ـ گفتند بعلت داعش اعتراضی به گروهای وابسته در کردستان ندارند! چون داعش خطر اصلی‌ است؟ با این حرف هم مخالفم چون اصل را استقلال میدانم و باید با تمامی نیروهای وابسته و مستبد مبارزه کرد برای همین هم است که امروز در مبارزه با استبداد حاکم با دیگر نیروهای وابسته به قدرتهای خارجی مبارزه کرده و می‌کنیم! بدانیم که انتخاب بین بد بدتر یک دروغ بزرگ است. 

 در صحبت با اصلاحطلب دیگری نظر او را در مورد حکیم فردوسی و داستان ضحاک جویا شدم، از او پرسیدم فردوسی که ایرانی و فرهنگ ایرانی را خوب میشناخت برای مبارزه با استبداد در داستان ضحاک‌، نیاز به وجود فریدون خارج از دستگاه استبداد ضحاک که بیانگر ایرانیت و آزادی، ایستادن بر حق کاوه که اعتراضش بیان همه جامعه بود  و در اخر جنبش همگانی را برای سقوط استبداد معرفی می‌کند آیا نظر او برای شما ازرشی دارد؟ پاسخ داد‌،  مشکل جمع  شما این است که حرف یک نفر در هزار سال پیش را میاورید و کاری به واقعیات امروز ندارید! سؤالی از شما دارم آیا واقعیات امروز پایه فرهنگی‌ و وجدان سیاسی و تاریخی ندارند؟ اگر دارند حق با فردوسی بوده و است

بدبختی یکی‌ دو تا نیست! دوستان ملی مذهبی‌ و “اصلاحطلب”‌، خواستار تغییر نظام نیستند! ولی‌ آرزو دارند عده‌ای دیگر از مسئولان نظام که امروز قدرت را در دست ندارند بر سر کار بیایند تا از طریق آنها شاید وضع مردم بهتر شود! و به همین دلیل خود با دست خود قربانی استبداد میشوند! چون این دوستان هنوز نفهمیده اند که در استبداد آن دسته که قدرت را در دست دارند هستند که تصمیم میگیرند و هرگز قدرت را رها نخواهند کرد تا زمانی‌ که ملت آنها را از تخت ظلم به پایین بکشند! بنابرین نه تنها هرگز باعث افشای استبداد نبوده و نیستند! به دست مستبدان به زندان هم انداخته میشوند! بیاموزیم که باید به استبداد نه بگوییم البته با احیای حقوق خود به عنوان انسان و شهروند .

مخاطب جمع ما همیشه ملت ایران بوده و خواهد بود و تغییر را فقط توسط او ممکن میدانیم. باور ما بر این بوده و است که اگر نظراتمان حق باشند با وجود سانسور استبداد بگوش و دل‌ جامعه خواهند رسید. در محدوده استبداد و با وسائل آن عمل نکرده و نخواهیم کرد وسائل استبداد عبارتند از سانسور‌، دروغ و ترویج آن‌، تهمت‌، توهین و دیگر اشکال خشونت. استبداد حاکم بر ایران را یک استبداد فراگیر میدانیم که حقوق ‌ایرانی را به عنوان انسان و شهروند از او سلب کرده و تنها چیزی که برایش مهم است نظام است که آنرا مقدّس مینامد تا آنجا که یکی‌ از مسئولان این استبداد گفته بود اگر توحید نظام را بخطر بیندازد‌، توحید را هم تعطیل خواهیم کرد! برای ایجاد “فضا” باج به استبداد نداده و نخواهیم داد و آنرا استبداد فراگیر می نامیم چون هست‌، می‌گوئیم انقلاب کردیم تا در آزادی و استقلال زندگی‌ کنیم نه در استبداد و یاد شهدای انقلاب را پاس می‌داریم.

شاد باشید.

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید