مردم ایران که حق نداشتهاند از فعالیتهای محرمانه اتمی آگاه شوند و هیچگاه حق نیافتند بدانند که در طول 12 سال، گفتگوها، چه هدفی را دنبال میکردهاست، حالا نیز حق ندارند بدانند محتوی توافق نهائی چیست؟ اما در اروپا و امریکا، مردم این کشورها حق دارند بدانند محتوای توافق چیست. در انتشار و نقد آن، وسائل ارتباط جمعی مسابقه نیز میدهند.
در 14 ژوئیه 2015، لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، چگونگی مهار کامل ایران را برابر توافق نهائی شرح داد. او گفت: هریک از کشورهای 5+1 که احراز کند ایران به توافق عمل نمیکند، میتواند بازگشت خود به خودی تحریمها را به جریان بیاندازد. در 15 ژوئیه چگونگی را، به استناد توافق نامه، توضیح دادهاست:
«Snap back » (که ترجمه تحت اللفظی آن در این جا بستن درجا می شود) اختراع دیپلماسی ای است که برای نخستین بار، برای مهار ایران بکار میرود:
بنابر توافق نامه، Snap back وقتی کاربرد پیدا میکند که یکی از 6 کشور امضاءکننده توافق با ایران، (امریکا و انگلستان و آلمان و چین و روسیه و فرانسه) از اجرای توافق توسط ایران ناراضی بشود و تشخیص بدهد ایران به تعهد ها عمل نمی کند، میتواند پس از طی پروسه ای عدم رضایت خود را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه دهد و آن را به دادن رأی در باره نحوه تحریم ها برانگیزد. اما این بار، نه برای بازگشت تحریمها بلکه برای لغو برداشته شدن تحریمها و ادامه دادن به آن. فرق این دو رأی گیری در ایناست که هرگاه رأی به بازگشت تحریمها گرفته شود، چین و یا روسیه میتوانند قطعنامه را وتو کنند. هرگاه چنین کنند، تحریمها تجدید نمیشوند. اما اگر رأی در رابطه به ادامه حالت برداشته ماندن تحریمها گرفته شود، کشور ناراضی که کار را به شورای امنیت کشاندهاست، میتواند آنرا وتو کند. در این صورت، تحریمها خود به خود برقرار میشوند.بدین ترتیب سر ایران را زیر شمشیر داموکلس بازگشت خود به خودی تحریمها قرار می گیرد.
اما چگونه یکی از این کشورها میتواند از شورای امنیت بخواهد رأی به ادامه در حال برداشته ماندن تحریمها بدهد؟ بنابر «برنامه جامع عمل» یا توافق نهائی:
1. کمیسیونی مرکب از 8 عضو، یعنی 6 کشور طرف مذاکره و امضاءکننده توافق نهائی بعلاوه اتحادیه اروپا و ایران تشکیل میشود. کار این کمیسیون حل و فصل منازعاتی است که ممکن است بوجود آیند. در این کمیسیون، مبنی اتفاق آراء نیست بلکه اکثریت آراء است. از هم اکنون معلوم است که چهار کشور غرب بعلاوه اتحادیه اروپا، اکثریت آراء را دارند. بدینترتیب تمامی تمهیدها سنجیده و بکارگرفته شدهاند تا که غرب مهار کامل بر ایران را داشته باشد و حق وتوی روسیه و چین در شورای امنیت مزاحمت ایجاد نکند و هم چنین در کمیسیون نیز اکثریت قاطع را داشته باشند.
2. بدینترتیب، هرگاه 5 عضو کمیسیون رأی بدهند که ایران به توافق نهائی عمل نکردهاست، گزارش کار را به شورای امنیت میدهند. گزارش، کوشش بعمل آمده برای این که نزاع پیش آمده میان کشور شاکی و ایران حل شود اما بینتیجه شدهاست را در بر میگیرد.
3. شورای امنیت به «درحالت برداشته ماندن تحریمها» رأی خواهد داد. هرگاه یکی از دارندگان حق وتو، آن را وتو کند، تحریمها خود به خود برقرار میشوند.
٭ « Snap back درخشانترین قسمت توافق نهائی»:
مارک لئون گلدبرگ در سایت « UN Dispatch » متعلق به سازمان ملل متحد، که در اینگونه امور تخصص دارد، مقالهای زیر عنوان «خلاقیت دیپلماتها»، انتشار دادهاست. بنابر نظر او، Snap back «درخشانترین قسمت توافق نهائی با ایران است». بنابرآن، ایران نمیتواند از حمایت هیچیک از اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار بگردد. بنابراین، «مجبور است مواد توافق را بیکم و کاست اجرا کند».
ژرارد آرود Jérard Araud، سفیر فرانسه در امریکا که در گذشته، در گفتگوها با ایران بر سر برنامه اتمی شرکت داشتهاست، میگوید:این رازی که نباید فاش شود نیست، هدف از خلق Snap back این بودهاست که حق وتو روسیه یا چین، مانع از برقراری خود به خودی تحریمهای مصوب سازمان ملل متحد نگردد.
به این ترتیب، این تنها آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست که بنابر پروتکل الحاقی، حق بارزسی کامل در ایران را پیدا میکند. علاوه بر این، ایران تحت مهار 6 کشور بعلاوه اتحادیه اروپا است. دانستنی است که پیش از این سه کشور فرانسه و آلمان و انگلستان بنام اروپا با ایران گفتگو میکردند. تراشیدن یک عضو، بعنوان نماینده اروپا که پیش از این کاترین اشتون و اینک فدریکاموگرینی آنرا نمایندگی می کند ، هدفی جز داشتن اکثریت قاطع 5 به 3 و ناگزیر شدن تمامی اعضای اتحادیه اروپا به پیروی از رأی کمیسیون نداشته است.
سئوال مطرح ایناست: چرا رژیم ولایت مطلقه فقیه، بابت نگاهداشتن اسکلتی از تأسیسات اتمی، ایران را بدینترتیب تحت مهار غرب در میآورد. جالب اینکه نتان یاهو و محافظه کاران جدید و حزب جمهوریخواه امریکا، هنوز این توافق را کافی نمیدانند. بنظر آنها باید تحریمها برجا بمانند و حتی تشدید بگردند تا ایران از پا در آید. میدانیم که اسرائیل به پای تجزیه ایران و دیگر کشورهای منطقه نشسته است و برای این کار، در امریکا، متحدان قوای دارد.
کیهان، ارگان تبلیغاتی آقای خامنهای، در سرمقاله خود، از این نمینویسد که رژیم ولایت مطلقه فقیه حفظ خود را اوجب واجبات میداند و حقوق ملی مردم ایران را قربانی بقای خود کردهاست و میکند. حتی نمینویسد رژیم ولایت فقیه نیاز ندارد به اینکه امریکا تعهد کند قصد براندازی رژیم ایران را ندارد. با ارجاع دادن به سخنان اوباما، مینویسد در این امر که امضای توافق نهائی یعنی این که امریکا قصد براندازی رژیم ایران را ندارد، به امریکا نمیتوان اعتماد کرد!
و وقتی نامههای متبادله میان روحانی و خامنهای را میخوانیم، ناچار از تصدیق این واقعیت هستیم که سران رژیم ولایت فقیه در دوکار اندازه نگه نمیدارند: یکی قلب حقیقت و دیگری، بدتر ازآن، یعنی نشاندن ذهنیت بجای واقعیت و حقیقت است.