انتخابات مجلس نظام ولایت فقیه عمدتا، جز مواردی استثنایی، یکی از راهکارهای تقسیم قدرت میان جناح های گوناگون حکومتی در جمهوری اسلامی بوده است. اما در این نمایش پیش رو، تیغ رد صلاحیت های دولتی و نظارت استصوابی تیز تر بوده و جایی برای رقابت های درون نظام باقی نخواهد گذاشت. این بار برخوردهای حذفی حتی نیروهای ولائی را نیز در نشانه گرفته است ، جنگ و دعواهای زود رس انتحاباتی و شاخ وشانه کشیدن خامنه ای، در این زمینه، فضای پیش افتادن را از جناح اصلاح طلبان به روز شده گرفته است. انتخابات مجلس نهم نخستین انتخابات پس از جنبش سبز بود که به دنبال به تعویق افتادن انتخابات شوراها برگزار می شد و مجلس یکدست عملا به تقویت قدرت ولایت مطلقه فقیه انجامید . مجلس عملا نهادی شد که قدرت و اختیارات خود را در نظارت بر اداره قانونیِ کشور از دست داد و نمایندگان منصوب ولایت فقیه و وابسته به حکومت هیچ وظیفه ای برای خود در راستای استیفای حقوق ملت قائل نشدند، امروز دیگر نه دولت به قوانین مصوبه مجلس وقعی می نهد و نه ولی فقیه بازخواست از دولت را میسر می سازد. تقریبا تمامی سیاست های حکومت در کشاکش بین نهادهای دیگری از جمله بیت رهبری، دولت و شورای امنیت ملی و دخالت نیروهای امنیتی، به خصوص عده ای از سرداران سپاه، تعیین می شود. مجلس دیگر نقشی در تعیین سیاستهای ملی ندارد و حتی برای تصویب قوانین روزمره و یا طرح سوال از وزرا محتاج اذن ولی فقیه و تبعیت کامل و همسویی تمام عیار با رهبری در آمده است.
یکصد و شست روز تا انتخابات مجلس دهم باقی مانده است. اصلاحطلبان و اصولگرایان به پیچ سخت شوی انتخاباتی نزدیک می شوند، پیچی که تجربه مجلس ششم و مجلس نهم را تابوی تازه ای و تکرار آنرا بسیار خطرناک می دانند، گویا این بار نقشهراه شوی انتخاباتی در دست معتدلان هر دو جناح افتاده است. اصلاحطلبان حکومتی با وجود اینکه دو حزب موثر خود را در سال های گذشته از دست دادهاند اما به نظر میرسد، تجربه انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 باعث شده است موضع و رویکرد مشترکی نسبت به انتخابات مجلس دهم داشته باشند تا ماجرای سال ۸۸ دوباره در سال ۹۴ تکرار نشود. اصولگرایان اما با وجود اینکه ریشسفیدانی را از دست داده و تشتت و تفرقه آنان را شدیدأ پراکنده کرده، واگرایی هایی را برایشان به دنبال آورده، علیرغم برگزاری جلسات و نشستهای متعدد اما خروجی روشن و حاصلی را در بوجود آوردن ائتلاف انتخاباتی به همراه نیاورده است، در مقابل تحلیلی از جناح های حکومت حاکی از این است که باند حسن روحانی، موسوم به ” اعتدالیون” قصد دارند که از روش انتخابات 92 برای دو قطبی کردن رژیم استفاده کنند تا بتوانند در انتخابات آینده رای بیاورند، گویا مطرح کردن دوباره سعید جلیلی حتی از طرف باند دولت می تواند به نفرت جامعه از تفکری که جلیلی نمایندگی می کند دامن بزند.
رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت رژیم نیز، به تحریم نمایش انتخابات مجلس توسط مردم ایران اذعان کرد و می گوید: در طول دوران انقلاب به خصوص در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب، ما شاهد حضور پررنگ مردم در پای صندوقهای رأی بودیم، اما اخیراً این حضور کمرنگ شده است. او با ابراز نارضایتی نسبت به باند ولایت مطلقه فقیه می گوید: مردم نباید به آسانی از این حق بگذرند، اگرچه ممکن است ملاحظاتی باعث شود مردم پای صندوق نیایند، اما باید از هر کاری که باعث تردید مردم در رأی و حضورشان می شود اجتناب کرد و این مسئله در حضور مردم منعکس میشود و بهتر است که این مسایل کمتر باشد…
روزنامه آرمان وابسته به رفسنجانی نوشت: رفسنجانی عزم بسیار جدی برای شرکت در انتخابات خبرگان دارد و این مسأله یک گام اساسی در بررسی رفتارهای او در چند ماه آینده تلقی می شود. رفسنجانی اصرار دارد که علمای مشهد در انتخابات حضور جدی داشته باشند تا همراه با جریان معتدل و میانه رو به مجلس خبرگان راه یابند تا با ورود اعتدالیون به انتخابات، مجلس دست (رقیب) نیفتد.
خامنه ای نیز از انتخابات غافل نیست و ساز و کار را آنچنان که خود میخواهد طراحی می کند، از جمله نقش سپاه که به مهندسی انتخابات مصطلح شده است .
ادامه مأموریت سپاه در مهندسی “انتخابات”
همچون انتخابات گذشته، برای برگزاری نمایش انتخابات پیش رو، بازیگران مهندسی تبلیغات وارد میدان شده و هر گروه نقشی را به عهده گرفته اند تا شکوه و جلوه عام پسندی به این نمایش بدهند، در این میان نشریات داخلی با پر رنگ کردن صفحات خود فضای کاذبی را برای رقابت این بازیگران باز نموده اند. خامنه ای در رأس، سپاه و ذوب شدگا ن ولایت به دنبال، بازار مکاره را براه انداخته اند. خامنه ای در دیدار با فرماندهان سپاه، در تاریخ 25 شهریور 1394، گفت : که «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» تعیین کننده و مأموریت پاسداری از انقلاب و نظام و دستآوردهای نظام را دارند، هنگامی که میگوییم پاسداری از انقلاب، یعنی اراده انقلابی همچنان مستحکم وجود دارد و انقلاب نیز همچنان با قدرت و قوت زنده و حاضر است زیرا اگر انقلاب زنده نباشد، پاسداری از آن معنایی نخواهد داشت.
یکی از وظایف اصلی سپاه، رصد دائمِ مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی به منظور شناخت تهدیدها است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان سر به زیر و سرگرم کارهای اداری خود نیست، بلکه یک ناظرِ آگاه و بینا و متوجه مسائل داخلی و خارجی است. مجموعه اطلاعات سپاه باید به طور دائم مسائل را رصد و تهدیدها را شناسایی کند. لازمه گرامیداشت و قدرشناسی انقلاب اسلامی، معرفت آگاهانه، روشن و جامع نسبت به انقلاب است که باید چنین معرفتی در همه بخشها و سلسله مراتب سپاه وجود داشته باشد. یکی از راههای نفوذ دشمن، ایجاد خلل در باورها است، او اضافه می کند: راه مقابله با چنین نفوذی، مجهز شدن سپاهیان به منطق مستحکم انقلاب از طریق افزایش قدرت اقناعی، منطقی و بیانی در مورد انقلاب اسلامی است و …
خامنهای، برای سپاه، در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نیز اجتماعی، ماموریت و وظیفه معین می کند. جلوگیری از «نفوذ دشمن»، تکیه کلام دائمی او یعنی امریکا، دخالت در مراکز تصمیمگیری، رصد کرن تهدیدات و غیره. پس، مأموریتی که خامنهای برای سپاه و «شورای نگبهان» تعریف میکند در یک کلام مأموریت سپاه در مهندسی انتخابات است. این ماموریت سپاه مکمل کار است که با بکاربردن حربه «استصواب» نامزدهای «غیرخودی» را حذف کند و سپاه نامزدهای مطلوب «رهبر» را از صندوقها بیرون بیاورد.
از سوی دیگر، خامنه ای در نشستی با سران سه قوه ( حسن روحانی ، علی لاریجانی ، صادق آملی لاریجانی ) در باره خطرات فضای مجازی و آسیب شناسی آن سخن گفته است . ولی فقیه که تزلزل نظام را می بیند با اخطار های تشویق گونه به سپاه و “آسیب شناسی خطرات فضای مجاری برای نسل جوان”،خط و خطوط مهندسی انتخابات را از پیش تعیین میکند .
علی خامنه ای در ۲۳ شهریور ۱۳۹۴ ، اعلام کرده است که اختیار تعیین سیاستهای اینترنت انحصارا در اختیار “شورای عالی فضای مجازی” متمرکز خواهد شد.
حرکتی که قدرت تصمیم گیری در مورد اینترنت را به سازمانی که ولی فقیه آن را کنترل میکند خواهد سپرد. اگر این تصمیم اجرایی شود، آزادی اینترنت در ایران دچار مخاطرات جدیدی خواهد شد: در حالی که ریاست این شورا به عهده حسن روحانی است، این سازمان مستقیما به شخص خامنه ای گزارش میدهد و اکثر اعضای آن توسط ولی فقیه منصوب میشوند
خامنه ای در نامهای- که در تاریخ ۱۴ شهریور منتشر شد- طی آن اعضاء شورای عالی فضای مجازی را مجددا به مدت پنج سال منصوب کرد و خواستار “انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته که موازی این شورا هستند، بهمنظور تحکیم جایگاه فراقوهای و موقعیت محوری و کانونی شورای عالی و نیز انتقال وظایف آن شوراها به شورای عالی فضای مجازی” شد.
به عبارتی مهندسی انتخابات که توسط سپاه و بسیج تحت امر ولایت انجام میگرفت در این دوره ابزار “فضای مجازی” را نیز در اختیار خواهد داشت.
احزاب جدید الخلقه برای اردوکشی سیاسی در نمایش انتخابات
در شش ماهی که تا انتخابات مجلس دهم باقی مانده است باید جریانهای سیاسی کشور هر کدام، به ائتلاف انتخاباتی تن دهند و مشخص کنند که کدام گزینههای بالقوه را برای کاندیداتوری، به گزینه بالفعل تبدیل کنند. نگاهی به وضعیت و مواضع احزاب و تشکلهای سیاسی در اردوگاه اصلی اصلاحطلبان و اصولگرایان، درباره نحوه عملکرد احتمالی آنها در انتخابات پیشرو خالی از فایده نیست.
ناطق نوری می گوید: الان برای انتخابات خیلی دیر است یعنی الان دیگر سلانه سلانه نباید بروید؛ امیدواریم که شما بتوانید کارهای درست و حسابی بکنید و هماهنگ و در حد امکان با گروههای دیگر هم اگر دیدید مشترکاتی دارید با هم همکاری کنید و فقط روی اختلافات و فرقها تاکید نکنید ؛اگر 2 نفر را هم بتوانیم با خودمان همراه و همدل کنیم غنیمت است؛ یک جریانی که نزدیک است یعنی در 50 تا مسئله در 30 تای آن مشترک هستید و روی 20 تا هم اختلاف دارید روی آن 30 تا با هم همدل شوید ، که کار را پیش ببرید.
این کار ابزار میخواهد و ما ابزارش را نداریم. ابزار دموکراسی حزب است و این موضوع خیلی ساده است و اصلا پیچیده نیست؛ وقتی میخواهیم یک خبره انتخاب کنیم، برای خبرگان رهبری و مردم میخواهند که رأی بدهند؛ بالاخره همه شهروندان و همه اقشار مختلف که کارشناس و متخصص این کار نیستند به چه کسی میخواهند رأی بدهند؟ به عنوان خبره رهبری! و به عنوان کسی که میخواهد رهبر را انتخاب کند در زمانی که لازم است
رؤسای جمهورمان با موج انتخاب شدهاند؛ جناب آقای روحانی هم باز یک موج است یعنی همان سال 76یک موج آمد، حالا موج حق یا ناحق آن بحث دیگری است. یک موج آمد و بعد جناب آقای خاتمی انتخاب شدند که شاید دو ماه قبل از آن هرگز به ذهنشان و به ذهن هیچکس نمیرسید که این میشود یا آن میشود.
متأسفانه در کشور ما حزب شکل نگرفته است؛ قبل از انقلاب هم همینطور، البته این باید یک آسیبشناسی هم بشود که چرا در ایران در طول تاریخ احزاب شکل نگرفتهاند؛ به اعتقاد من قبل از انقلاب و در تاریخ ایران یک حزب به معنی واقعی کلمه حزب بود و آن هم حزب توده بود. تنها حزبی که واقعا حزب بود و تشکیلاتی عمل میکرد و واقعا کار میکرد، حزب توده بود. (ناطق نوری ۱۳۹۴/۰۶/۰۳ به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس)
در حالی که ناطق نوری از نبود حزب و آسیب شناسی این کمبود سخن می گوید و دستگاه ولایت فقیه به شدت در هراس از حضور واقعی مردم در عرصه سیاسی است و سعی در کنترل و هدایت حرکت به سوی “حفظ نظام” دارد ، پرداختن به احزاب جدیدالظهور خود مقوله جداگانه ای است که بدان خواهیم پرداخت .
ادامه دارد
شهریور ماه 1394