50 روز بیشتر به انتخابات مجلس دهم و خبرگان ولایت فقیه باقی نمانده است، انتخاباتی که به مثابه نمایش مشروعیت نظام مورد نیاز ولی فقیه است گرچه در این دوره شرایط به گونه ای بسا متفاوت با دوره های قبل است.
ریاضی دانان همیشه برای ارزیابی گذشته یک اتفاق و پیش بینی آینده حرکتِ آن، به عدد و رغم و نمودار توجه ویژه می کنند، نمودار بیلان گذشته و نگاه کوتاهی به شکست هاو تصمیمات غلطی که خامنه ای طی دو دهه گذشته گرفته ، آینده او را بخصوص در شرایط پیچیده سیاسی امروز و نمایش انتخاباتی که در پیش است بما نشان می دهد،مرور کوتاهی بر شکست ها، بحرانی بودن وضعیت نظام ولایت فقیه را روشن می سازد و اینکه چرا خامنه ای علاوه بر سایر اهرم ها ،حربه جدید نفوذ را نیز برای حذف بکار گرفته است، نگاهی کوتاه به کارنامه ولی فقیه:
– شکست در یک دست سازی رژیمش در سال 1388 با تقلب وآوردن احمدی نژاد با آن فضاحتی که بیشترین خسارت سیاسی واقتصادی را به میهن وارد کرد.
– شکست در مهندسی انتخابات در سال 1392 و حذف رفسنجانی از کاندیداتوری برای آوردن جلیلی و ناگزیر تن دادن به آوردن حسن روحانی.
– به بن بست رسیدن پروژه هسته ای و سرکشیدن جام زهر اتمی و قبول برجام ،گرچه ناچار است راه فراری برای بر رسی های جدید سازمان بین المللی انرژی هسته ای پیدا کند.
– شکست در دخالت در کشور های منطقه ای:
– شکست در سوریه با سرمایه گزاری های بسیار کلان و ارسال تسلیحات جنگی و اعزام نیروی های سپاه در آن کشورکه منجر به کشته شدن بالاترین فرماندهان سپاه مانند سردار سرلشکر حسین همدانی و … زخمی شدن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران قاسم سلیمانیو کشته شدن تعداد زیادی از نیرو های اعزامی او شد، بطوریکه بالاخره پذیزفت هژمونی جنگی سوریه را به پوتین تحویل بدهد.
– شکست در یمن در حمایت حوثی ها و شیعه های آن کشور و …
لازم به ذکر است که این دخالت ها و هزینه ها در حالی انجام می شود که بنیان اقتصادی کشور در بحرانی ترین حالت قرار دارد .
همه این پروژه ها ی دخالتگر، پروژه های خاص خامنه ای بود که خود او آنها را به مورد اجرا ودنبال کرده و بدون رضایت او هیچکدام از این تصمیم ها پیش نمی رفت و نهایتا موافقت علنی و ضمنی خامنه ای را به همراه داشت،
اکبر رفسنجانی اما در بیشتر این پروژه ها بطور مستقیم یا غیره مستقیم به خامنه ای گوشزد میکرد که راه و روش دیگری را برای حفظ خیمه نظام می پسندد. این رو در رویی دو جناح، رژیم را ناچارأبه نقطه ای کشانده که با یک نقطه عطف یا بایک تعیین تکلیف نهایی مواجه شده است .
موضوع نمایش انتخابات مجلس دهم و مجلس خبرگان ، مسئله رهبری شخص خامنه ای و بصورت روشن مسئله ولایت فقیه است که همه جناحهای رژیم و در راس آنها خامنه ای، جنتی، لاریجانی، رفسنجانی و همه سران چپاول و فساد را که هر روز حرف اصلی و دغدغه شان مسئله نمایش انتخابات و مسئله رهبری خامنه ای شده است، خامنه ای در بن بست و چون راه حلی ندارد به سکوت روی آورده است.
این خود خامنه ای است که خط میدهد که به رفسنجانی فحش و نا سزا بگویند، ولی مجبور است در پای منبرش او را در کنار دست خودش بنشاند. عوامل خامنه ای همان کد های داده شده او از قبیل “جریان نفوذ، فتنه اکبر، بی بصیرتی و … ” کد هایی که خود خامنه ای برای اولین بار طرح کرده ، را بکار میبرند .
دو سناریو در پیش روی خامنه ای:
پذیرش قیام عمومی یا شکست هژمونی طلبی
خامنه ای به جد خواهان این است که رفسنجانی وارد خبرگان نشود، جنتی می گوید حتی یک نفر از آنها هم نباید وارد خبرگان بشود، بر سر رئیس قبلی خبرگان جنگی بود و بالاخره مهدوی کنی رئیس شد که چندی بعد مرد و بعد محمد یزدی کسی که باید صد در صد در اختیار خامنه ای باشد را گذاشت.
حال رفسنجانی یک فراکسیون 25 نفره در خبرگان ساخته است و امید دارد که تعدادی دیگر بین 7 تا 14 نفر از جمله حسن خمینی که در راه انتخاب شدن در خبرگان هستند به این فراکسیون بیفزاید، در نتیجه رؤیای اکثریت خبرگان را در سر می پرورد
سئوال این است آیا بالاخره با رفسنجانی که تا کنون استاد سازشها با خامنه ای بوده است این بار نیز با او سازش خواهد کرد ؟ مسیری که خامنه ای در طول دهه گذشته طی کرده است همه مرزهای سازش با رفسنجانی را مسدود کرده است، مثلا رفسنجانی می گوید خساراتی که در دوره 8 ساله احمدی نژاد به رژیم خورد خسارتی بود که در طول جنگ به ایران وارد نشده بود و جنگ بین او و احمدی نژاد بمراتب سخت تر از گذشته شده است. در مورد پرژه هسته ای نیز همینطور بوده ، در طول مذاکرات این باند رفسنجانی است که هوای روابط حسنه با غرب را در سر می پروراند و البته خط رفسنجانی در این پروژه موفق شد.
در مورد ریاست خبرگان همین طور ،و خامنه ای اگر موفق به سازش می شد اتفاقا بر سر رئیس خبرگان بود که باید به رفسنجانی رضایت میداد، از این پس موضوع ،موضوع هژمونی کل نظام است که اگر خامنه ای پای آن برود باید تا انتها برود.
اصل موضوع و اساس دعوای اینها اتفاقا دعوای حفظ نظام یا به زبان روشن نجات رژیم است که هر دوطرف می گویند حفظ نظام در گرو آن است که من می گویم و این صورت مسئله اصلی رژیم، هر کدام از طرفین میگویند خط آن دیگری به سقوط نظام کشیده خواهد شد.
در نمایش انتخابات، خامنه ای در بن بست کامل و دو راه بیشتر در پیش رو ندارد:
1 مثل گذشته خیره سری کند، همه دستگاه را خراب کند و خود به استقبال قیام مردم بشتابد و یا
2 از ولایت مطلقه خود کوتاه بیاید و سهمی هم برای رقبا و به ویژه سهمی هم در خبرگان برای رفسنجانی قائل شود، چنین تن دادنی نیز نوعی تقسیم هژمونی با رفسنجانی است و پای رفسنجانی به خبرگان برسد خامنه ای در استراتژی شکست خواهد خورد زیرا کوتاه آمدن و سازش با رفسنجانی همان و پذیرش خورده فرمایشی ها و نق های او همان، مثلا شورایی کردن رهبری را باید بپذیرد.
حملات توپخانهِ ولایت به رفسنجانی و شرکاء
مجموعه اطلاعات سپاه! باید بطور دائم! مسائل را رصد و تهدیدها را شناسایی کند! … در زمینه سیاسی نیز بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.
بنابراین دستورات، خامنهای مسئولیت مبارزه با نفوذیها وممانعت از ورود آنها به مراکز سیاستگذاری را برعهده سپاه گذاشته واز اطلاعات سپاه خواستهاست به طور دائم به رصد پرداخته وتهدیدات را شناسایی کند. بنابراین، سپاه «موظف» است از ورود نفوذیها به دو مجلس خبرگان و «شورای اسلامی» جلوگیری کند.
با بهانه قرار دادن نفوذ، خامنه ای وضعیت را تعیین تکلیف کرده و می گوید شورای نگهبان حق الناس است، سلامت انتخابات از این منظر مطرح است که نباید اجازه بدهیم که هر عنصر ناسالمی وارد فضای رقابتی بشود.
حملات باند ولیفقیه به رفسنجانی و شرکاء به نهایت خود رسیده، با شعار، لعن و نفرین شروع وبه تظاهرات خیابانی علیه او در مجامع عمومی کشیده است:
در قم طلاب باند خامنهای با برپایی تجمعی علیه رفسنجانی شعار میدادند: «تمامی فتنهها، زیر سر هاشمی». آنها دست نوشتههایی را حمل میکردند که روی آنها این شعارها به چشم میخورد: «خبرگان رهبری جای فتنهگران نیست»، «مرگ بر منافق!»، «فتنهگری، توطئه، مشی ابوفائزه!».
احمد علمالهدی طی سخنانی در این تجمع گفت: امروز باید از فتنه سال 94 حرف زد که خیلی پیچیدهتر، مؤثرتر و خطرناکتر از قبل است، دشمنان در فتنه 88 شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه!» و «نه غزه، نه لبنان…» سر دادند، ولی «در فتنه94 میخواهند همه چیز را تصاحب کنند».(1)
حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات رژیم گفت: «برخی درباره فتنه 88 میگویند دعوای انتخاباتی بوده است اما باید بگوییم نهتنها دعوای انتخاباتی نبود بلکه تلاش برای براندازی نظام بود». (2)
علی سعیدی شاهرودی نماینده خامنهای در سپاه پاسداران نیز با حمله به رفسنجانی گفت: عناصر پشت صحنه فتنه سال 88 بار دیگر در حال طرحریزی هستند و کسی که از یک طلبه یک علامه میسازد اگر در رأس مجلس خبرگان قرار گیرد چه کاری با انقلاب میکند و بنده واقعاً نگران هستم. (3)
حسین طائب معاون اطلاعات سپاه و مسئول قرارگاه لباس شخصیهای خامنهای موسوم به عمار نیز گفت: اگر هوشیار نباشیم فتنه 88 تکرار میشود. فتنه 88 نتیجه غفلت در برابر بیگانگان داخلی و خارجی بود. (4)
معنی این حملات شدید به رفسنجانی را چیزی جز حذف رفسنجانی نمی توان تلقی کرد، روشن است که این حملات با رضایت و با دستور مستقیم خامنهای صورت میگیرد، علیرغم این که خامنهای در سخنرانی روز سهشنبه گذشته هشتم دی در دیدار با گروهی که تحت عنوان شرکت کنندگان در کنفرانس وحدت اسلامی نزد او رفته بودند، رفسنجانی را در کنار خود و در کنار سران سه قوه، می نشاند و در حالیکه حملات رسانهها و باند خود او به رفسنجانی افزایش یافته است، اما او ناچار به این تظاهر است زبرا وحشت از قیام یا به قول خودشان فتنهیی بزرگتر و خطرناکتر از فتنه88، در راه است.
واقعیت این است که ولی مطلقه فقیه در ارتباط با نمایش انتخابات در تنگنای مهلکی گیر کرده است، تنگنایی همچون جام زهر اتمی که در آن تنگنا هم خامنهای با بازی دوگانه، ابهامی در اطراف موضوع هستهیی به وجود آورده بود که گویی ایشان در پشت پرده همه تصمیم گیری ها نیست که کسی را نفریفت.
از یک سو خامنهای بهشدت خواهان آن است که رفسنجانی را کنار بزند و برای همیشه از شر او خلاص شود، اما در عینحال تجربه هولناک قیام88 را جلو چشم خود دارد و میداند که یک چنین شقه ای در رأس نظام، خیزش عمومی را بیش از پیش شعله ور کرده و بود ونبود کل حاکمیت با چه عواقبی صخت روبرو خواهد کرد.
از سوی دیگر، راه یافتن رفسنجانی به خبرگان رژیم ، کسی که همه جا از ضرورت شورایی شدن ولایت فقیه و از ضرورت نظارت بر رهبری خامنه ای دم زمی زند ،مسئله کل انتخابات را با موضوع گره زده و امکان برکناری خامنه ای را توسط شورای نگهبان دامن میزند، تندادن به دو قطبی شدن ولایت مطلقه، خود از دست دادن تاج و تخت سلطنت ولایت را ندا می دهد،
در تابلوی دیگر، آیا علی خامنه میتواند اکبر رفسنجانی را بدون درد سر حذف کند و نگذارد کار تا آنجا کشیده شود؟ شدت بر خورد ها روزانه شده و بنظر می رسد در روز ها و هفته های آتی شدت خواهد گرفت، باید منتظر طلوع بود هنوز سحر است، جنگ قدرت پیامدهای سنگین سیاسی و اجتماعی را در پی خواهد داشت. مردم نیز ناظر و شاهد وضعیت از هم گسیختگی و ضربهپذیری رژیم هستند و منتظر فرصت بایسته بر پایی قیام هستند. از این رو چرخ به هر سو بچرخد چشمانداز تیره و تاری پیش روی ولیفقیه و نظام فاسد او است و روشنایی و آزادی در انتظار ملت ایران .
ادامه دارد
پی نوشت ها :
(1) ایلنا، ۹/۱۰/۹۴
(2) تسنیم، ۱۰/۱۰/۹۴
(3) خبر گزاری فارس، ۱۰/۱۰/۹۴
(4) همان