back to top
خانهنویسندگاننادر انتظام: حق ،صداقت ،سیاست و قدرت ؛ چهار پیام شنیدنی نوروز۱۳۹۵

نادر انتظام: حق ،صداقت ،سیاست و قدرت ؛ چهار پیام شنیدنی نوروز۱۳۹۵


با نام و یاد بهترین تغییر دهنده جهان هستیentezam .

مجددا گرم ترین درودها و شاد باش های نوروزیم را به پیشگاه شما عزیزانم تقدیم می نمایم ، بسیار خرسندم که نیک می دانید که سخت دوست تان می دارم ، از محبت های شما گرامیان یک جهان سپاس دارم .

گرچه بسیاری از شما عزیزان جان، هشدارم داده بودید که ، انتظار تغییر در جناب خامنه ای به منظور بازگشت به دامان ملت ایران و تلاش برای گشودن دریچه آشتی با هموطنان خود و همچنین دیگر ملت های این جهان زیبا و آنهم در زمانی که آفریدگار جهان هستی امر به تغییری بس شگرف و بسیار زیبا بر زمین ما می فرموده ، را نداشته باشم ! و فرموده بودید که با شنیدن پیام نوروزی امسال ایشان همانند سالهای گذشته نا امید تر خواهم شد و حتمی نتیجه ای بجز افزون بار غم بر دل شکسته ات نه خواهد داشت !! . اما راستش را به خواهید ؛

بنا بر شهادت تاریخ مکتوب و تجربه شخصی مبنی بر این که ، بسیاری از انسانها در سالهای پایانی عمر برای غبار روبی از درون ، در انتظار انفجار جرقه ای از برون لحظه شماری می کنند .

معمولا این هشدار های متحول کننده یا با وزیدن یک طوفان غم ناکی همانند از دست دادن یکی از عزیزان ، اثر مثبت خود را در رفتار شخص منتظر، نمایان می کند و یا شنیدن پیامی روح بخش …….

هموطن خوب من ، در آغازین روز ، نوروز امسال شنیدن چهار پیام از چهار نفر انسان با دیدگاه های کاملا متفاوت ، بهانه ای بدستم داد تا ، عمق فاجعه سلطه ولایت فقیه بر درون و برون سر زمین مان را با شما گرامیان در میان بگذارم .

این چهار نفر هر کدام در به نحوی تلاش کردند به ما بگویند که در چشم و دل آنها خاکی بنام ایران ( جانم به فدایش ) و ملتی هم نام با این خاک برای آنها چه معنا و مفهومی دارد .

به منظور احترام به وقت شما بزرگواران ، در صورت تمایل می توانید کامل پیام های هر کدام را بر روی دیوار شبکه های اجتماعی باز خوانی کنید .

اولین پیام را از ابوالحسن بنیصدر خواندم ، در چهل سال گذشته هر بار خواستم در باره او قلمی بزنم ؟ ناتوانی این قلم در شرح عشق او به حق ، آزادی ، استقلال و همه آنها برای ایران از پرداختن به این بزرگ بازم داشت ، شما عزیزان جان می توانید پیام او در مقام اولین منتخب تاریخ ایران و آخرین پیام امسال ( ۱۳۹۵) او را در سایت انقلاب اسلامی بخوانید ، آنگاه به من حق خواهید داد که قلم من متواضعانه به ناتوانی خود اقرار دارد ، تنها به این کوتاه بسنده می کنم که ، بنیصدر با زیستن و دفاع از ( حق و حقوق ) این همانی مطلق دارد .

دومین پیام را از شجریان شنیدم ، هر فارسی زبانی و هر کس که از شنیدن شعر و موسیقی بهره ای می برد تلاش او را برای بزرگداشت و حفظ موسیقی اصیل ایرانی می ستاید ، اما آنچه شجریان را درحفظ و اشاعه این بخش از فرهنگ این سرزمین مستثناء کرده ، ایستادگی او با ملت ایران چه به هنگام بروز مصیبت ( همانند زلزله بم ) و یا به هنگام دفاع از ۷۰ میلیون خس و خاشاک ؟؟!! در پس انتخابات ۱۳۸۸ بود که، شجریان از تمامی منافع مادی خود گذشت اما به کسب بزرگ ترین سود معنوی آن سرزمین دست یافت ، برای سلامتش دعا میکنیم .

سومین پیام از رئیس جمهور اباما بود . برای آنها که به فرهنگ این ملت در مجموع عشق می ورزند ، اشعار شعرای ما در طول تاریخمان مقام والائی را احراز کرده اند .که ، جناب رئیس جمهور اباما به زیبائی هر چه تمام تر ، شعر زیبای فریدون مشیری را برای باز کردن پنجره و این همانی جستن با بازگشت حیات به زمین در پیام خوب خود گنجانیدند از ایشان برای احترامی که برای ملت ایران قائل هستند نهایت تشکر را داریم .

چقدر برای یک ملت که باشعر خوب خو گرفته دردناک هست که در تمام این سی و چند سال سران این رجیم و مخصوصا امامان جمعه یک بیت شعر ، حتی یک بیت شعر برای همسوئی با این ملت را نه خواندند !!!.

و اما چهارمین پیام را از زبان جناب خامنه ای شنیدیم ، از شما چه پنهان من با تمام دل شکسته گی هائی که از جناب خمینی و ایشان دارم مطمئن بودم که جناب خامنه ای در پیام امسال شان به چند مهم اشاره خواهند فرمود ؟؟

       بنا بر شهادت تاریخ اسلام ، پیامبر عزیز ما که، درود جهان بر روح و روانش ارزانی باد ، قبل از رحلت شان مردم را در مسجد جمع کردند و فرمودند که، من آخرین لحظات عمرم را طی می کنم ، اگر در بین شما کسی هست که به خاطر خطای خواسته و یا ناخواسته ای که ممکن هست از من سر زده باشد از من آزرده شده این تن من ، و این هم ترکه انتقام .

       در بین مردمی که در مسجد جمع شده بودند یک نفر بلند شد و گفت محمد من از تو شکایت دارم !! ، مردم بسیار متعجب شدند ، زیرا در باره رفتار خدا گونه پیامبر، خداوند جهان هستی او را به ( وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ) ستوده، پیامبر فرمودند خطای من چه بوده ؟؟ آن مرد عرب گفت ، در یکی از جنگ ها به هنگام نبرد با دشمن ، پای تو محکم خورد به پهلوی من و بسیار هم درد گرفت .

پیامبر پیراهنش را بالا زد و فرمود این تن من و این هم ترکه انتقام ، بکن آنچه که ، ترا راضی و خوشنود و مرا آزاد خواهد کرد ، همه حضار و همچنین آن مرد از رفتار پیامبر گریستند و آن مرد بر تن پیامبر بوسه زد .

با نهایت تاسف از زمانی که آن دین رحمانی به دست قدرت پرستان زمین افتاد اولین پدیده زیبائی که از آن رخت بر بست رحمت بود که روز به روز هم تنفر آمیز ترش کردند !! اما نمی دانم، چرا امسال تصور کردم که ، جناب خامنه ای با نگریستن در آینه زمان بر آن خواهند شد که ، برای دومین بار در تاریخ این دین در برابر این ملت ظاهر می شوند و چنین می فرمایند ؛

ملت ایران ، این لباس تا قبل از انقلاب ۵۷ بر تن بسیاری از ما آخوندها ، نشانه ذلت وعقب ماندگی ما قلم داد می شد ، و شما ملت ایران به ما اعتماد کردید وما بابکار گیری یک خدعه ( به فرمایش جناب خمینی ) غیر اخلاقی بر این مسند نشستیم و تا به امروز هزار، هزار از جوانان شما را یا در یک جنگ نا حق به کشتن دادیم و یا بنا بر امریه مستقیم ما . مامورین بی خدای ما آنها را شکنجه کردند ، بی عفت کردند و در پس تجاوز به عنف آنها را کشتیم . ما اموال بسیاری از شما ها را به ناحق مصادره کردیم ، ما دهها میلیون ایرانی را آواره کردیم، ما برای همیشه رحمت را از دین اسلام زدودیم ، ما هر حلالی را حرام و هر حرامی را حلال کردیم ، اصلا ما اخلاق را نیز به پای بقای استبداد مان برای قرنها از کشور ایران آواره کردیم .

اکنون من ضمن اظهار پشیمانی از شما و از تمامی مادران و پدران داغدار پوزش می خواهم و از شما تقاضای عفو دارم .

۲همین امروز دستور می دهم کلیه زندانی ها به جز کسانی که به عمد مرتکب به قتل شدند را آزاد کنند .

۳آزادی بیان و قلم را تضمین می کنم ، و………..

اما دیدید چه شد ؟؟!! آقای خامنه ای که ، معمولا یکی از سخنوران بودند امسال با توجه به ضعف جسمی و مغزی مجبور شدند این کوتاه پیام خود را که ، سراسر مملو از کینه و اهانت به ملت ایران و جهان بود را روخوانی کنند ؟!! .

برای آنها که از استبداد فرعون و جنایاتش با فرزندان اسرائیل آگاهی ندارند عرض می کنم که ، حتی فرعون هم در آخرین لحظات عمرش به عرض خداوند رسانید که ، به تو ایمان آوردم !! حلالم کن و مگذار جسد من به دست بچه های یعقوب بیفتد و خداوند به این اولین و آخرین درخواست خون ریزترین و مستبد ترین رهبر آن زمان جواب مثبت داد .

ملت عزیز ایران ، شما یکبار دیگر به این پیام توجه کنید آیا شنونده ای هست که این پیام را درک کند و تغییر نکند ؟؟!!

 

تغییر دهنده هستی؛ اگر می شود یک بار دیگر هشدارشان ده که ، در راه رفتنید ، شاید تغییر کنند.

ملت گرامی ایران ، اجازه ندهید برای سومین بار خفت سروری ولایت فقیه را بر شما و فرهنگ با آبروی شما مسلط کنند .پذیرش این ننگ در ابتدای قرن بیست ویکم برای هر ملتی مبنی بر قبول ذلت و خواری آن ملت بر خود خواهد بود .

به آنها اعلام کنید خط قرمز ما ، زیستن در ولایت تنها آفریدگار جهان هستی است و بس .

باز هم دوست تان دارم ، نوروزتان بهروز باد .

شما می توانید این مقاله و دیگر مقالات این کوتاه قلم را در سایت انقلاب اسلامی در هجرت سایت نادر انتظام و مطالعه فرمائید .

آمریکا چهاردهم فروردین ۱۳۹۵ . نادر انتظام

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید