back to top
خانهنویسندگانجمال صفری: اشغال ایران توسط قوای متفقین درجنگ جهانی دوم و سقوط...

جمال صفری: اشغال ایران توسط قوای متفقین درجنگ جهانی دوم و سقوط پهلوی اول (۸) – پس از اشغال

mosadegh melat 06022016۲۶  خرداد، بمناسبت صد و سیُ و سومین سالگرد تولّد دکترمحمّد مصدّق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (۱۱۸ ) –  بخش هفتم :

مذاکرات مجلس در بارۀ اشغال ایران توسط قوای متفقین:

فروغی در جواب وی میگوید:

… اگر کار قرارداد به سرعتی که مطلوب بود در مجلس جریان نیافته، قیودی بوده‌است که در گذشتن لوایح قانونی و عهدنامه‎ها به موجب نظامنامه مجلس موجود و اختیاراتی که نمایندگان در مذاکرات و پیشنهاد دارند، و از طرف دولت در این باب مسامحه نشده‌است.

    تحمیلی بودن پیمان اتحاد سه‌گانه بیش از هر سند و مدرکی در مفاد و روح پیمان‌نامه مندرج و مستتر است. از میان فصول نه گانه قرارداد نیز، فصل‌های سوم و چهارم بیش از سایر قسمت‌ها بیانگر تحمیل خواست‌های متفقین، به ویژه انگلیس بر ایران است:

فصل سوم:…2 ـ اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه ایران متعهد می‌شوند که:

الف-‌ به جمیع وسایلی که در دست دارند و به هر وجه ممکن شود با دول متحده همکاری کنند تا تعهد فوق [دفاع از ایران در مقابل حمله آلمان و یا دولت‌های دیگر] انجام یابد و لیکن معاضدت قوای ایرانی محدود به حفظ امنیت داخلی در خاک ایران خواهد بود.

ب- برای عبور لشکریان یا مهمات از یک دولت متحد به دولت متحد دیگر یا برای مقاصد مشابه دیگر برای دول متحده حق غیرمحدود بدهند که آنها جمیع وسایل ارتباطی را در خاک ایران به کار ببرند و نگاهداری کنند و حفظ بنمایند و در صورتی که ضرورت نظامی ایجاب نماید به هر نحوی که مقتضی بدانند در دست بگیرند. راه‌های آهن و راه‌ها و رودخانه‌ها و میدان‌های هواپیمایی و بنادر و لوله‌های نفت و تأسیسات تلفنی و تلگرافی و بی‌سیم مشمول این فقره می‌باشد… .

د- به اتفاق دول متحده هرگونه عملیات سانسوری که نسبت به وسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب) لازم بدانند برقرار کنند و نگاه بدارند… .

فصل چهارم: 1- دول متحده می‌توانند در خاک ایران قوای زمینی و دریایی و هوایی به عده[ای]که لازم بدانند نگاه دارند و تا جایی که مقتضیات استراتژیک اجازه بدهد نقاطی که این قوا آن جا نگاه داشته خواهند شد با موافقت دولت ایران تعیین خواهد شد. جمیع مسائل مربوط به روابط بین قوای دول متحده و ادارات ایران حتی‌الامکان با همکاری ادارات ایران تسویه خواهد شد به نحوی که مأمونیت قوای مزبور محفوظ باشد… .

2- هرچه زودتر ممکن شود بعد از اعتبار یافتن این پیمان یک یا چند قرارداد راجع به تعهدات مالی که دول متحده به سبب مقررات این فصل و فقره (ب، ج، د) از بند دوم فصل سوم بر عهده خواهند داشت در اموری از قبیل خریدهای محلی و اجاره ابنیه و تأسیسات صنعتی و به کار گرفتن کارگران و مخارج حمل و نقل و امثال آن فی ما بین منعقد خواهد شد… . 

     چنان که ملاحظه می‌شود همه اختیاراتی را که در چهارچوب حاکمیت یک دولت می‌گنجد اجباراً از ایران گرفته‌اند و در مقابل در اختیار قرار دادن تمام‌عیار امکانات و مقدورات کشور، تعهد کرده‌اند در جریان جنگ بخشی از مشکلات ناشی از جنگ را در ایران حل کنند و در پایان جنگ نیز خاک ایران را تخلیه کنند. در عمل این دو خواسته که حق مسلم ایران بود نیز جامه عمل نپوشید و بحران‌های بزرگی نیز از آن ناشی شد.

    در واقع یکی از مهم‎ترین لوایح و تصمیمات مجلس سیزدهم، بررسی و تصویب پیمان اتحاد سه‎گانه می‎باشد که با رسمیت بخشیدن به اشغال و حضور و مداخله تمام‌‎عیار بیگانگان در امور کشور، در سرنوشت آینده مردم و کشور تأثیرات منفی فراوان کوتاه مدت و بلندمدت بر جای گذاشت و نتیجه چند ماه تطویل و بررسی پیمان در دولت و مجلس و اعتراض‌های اقشار مختلف مردم، افزودن یک ضمیمه به متن تقدیمی پیمان نامه به مجلس بود که تغییر چندانی را پدید نیاورد و از تحمیلی بودن پیمان چیزی نکاست.

    نکته مهمتر این‌است که متفقین با استناد به پیمان اتحاد، قراردادها و موافقتنامه‌های گوناگونی هم با ایران منعقد کردند که همچون فصول ذکر شده پیمان اتحاد سه‌گانه، ‌یک‌طرفه و تحمیلی بوده و ایران هیچ نیازی بدان‌ها نداشته و هیچ سودی در حال و آینده از آنها نمی‌برد. از جمله می‌توان به موافقتنامه مالی ایران و انگلیس در تاریخ 5 مرداد 1321،‌ موافقتنامه مالی ایران و شوروی به تاریخ 27 اسفند 1321 و قرارداد مالی ایران و آمریکا در تاریخ 18 فروردین 1322 اشاره کرد.

   متفقین مفاد پیمان اتحاد سه‌گانه را طوری تنظیم کرده بودند که می‌توانستند چندین قرارداد دیگر را هر زمانی که احساس نیاز کردند منعقد کنند یا در برخی موارد قرارداد هم منعقد نمی‌کردند، ‌بلکه صرفاً با استناد به یکی از بندهای پیمان اتحاد سه‌گانه درخواست‌های خود را به صورت الزامی مطرح می‌کردند و ایران نیز راهی جز تصویب آنها نداشت. البته متفقین منتظر تصویب پیمان اتحاد نمانده بودند و از لحظه ورود به ایران و چند ماه قبل از آن، تحمیلات و مداخله‌های خود را در امور ایران شروع کرده بودند.

    مداخله در امور ایران،‌ شامل مداخله در امور راه‌ها،‌ راه‌آهن،‌ فرودگاه‌ها، سانسور مطبوعات و مراسلات پستی،‌ رادیو،‌ امور پولی، مالی و مالیاتی، اشغال مناطق،‌ مراکز،‌ ساختمانها، تعدیات به جان، مال و حقوق مردم، تصادف‌های رانندگی، قتل و غارت اموال مردم و مواردی از این قبیل بوده که در تاریخ هیچ ملتی به عنوان عملکرد یک متحد و هم پیمان ثبت و ضبط نشده‌است، مگر اینکه ظاهر قرارداد یا پیمان نامه اتحاد همکاری باشد،‌ ولی باطن، ماهیت و محتوای آن جنبه تحمیلی و استعماری داشته باشد.

    تنها در یک صورت،‌ ولو به ظاهر اتحاد ایران با متفقین می‌توانست به عنوان استراتژی پذیرفته شود و آن این که قبل از تهدید و اشغال منعقد می‌شد. مقامات ایرانی،‌ از جمله محمدعلی فروغی به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش چنین پیمان اتحادی نبودند و حداکثر آن را به عنوان «همکاری» می‌پذیرفتند،‌ اما کشور انگلیس به منظور فریب افکار عمومی و آرام کردن نارضایتی‌های گسترده داخلی و شکل قانونی دادن به اشغال نظامی ایران، ‌با اصرار فراوان عنوان «پیمان» را تحمیل کرد. شوروی نیز نیاز چندانی به پیمان اتحاد نمی‌دید. زیرا می‌خواست برای در اختیار نگهداشتن قلمروهای اشغالی در دوره بعد از پایان جنگ دستش باز باشد.

     با وجود این اسناد و ده‌ها سند و خاطره چاپ شده و نشده دیگر، محمدرضا پهلوی و برخی از مقامات تصمیم‌گیر و فعال در این زمینه سعی کرده‌اند اقدام به اتحاد با متفقین و بعد از آن اعلام جنگ به آلمان را به عنوان استراتژی و حتی بهترین تصمیم و استراتژی قلمداد کنند. محمدرضا پهلوی همانگونه که گذشت با نادیده انگاشتن آن همه تحمیل اراده و خواست متفقین،‌ اتحاد با متفقین را راهبرد و استراتژی، آن هم به ابتکار خودش می‌دانست.

    در دوره قبل از آغاز جنگ جهانی و بعد از آن، هیچ دلیلی بر موضع‌گیری مخالف و دشمنانه ایران در قبال دولت آلمان و دول محور وجود نداشته، بلکه ایران با آن کشورها همواره رابطه خوب و مفیدی داشته است. ایران با آلمان و ژاپن قراردادهای همکاری نیز داشته است. لذا همانطور که با فشار فزاینده شوروی و انگلیس، ایران پیمان اتحاد سه‌گانه را امضا کرد، ‌در 17 شهریور 1322 نیز مجبور شد به آلمان و در اسفند 1323 به ژاپن اعلام جنگ کند. ایران از هیچ نظر توان ورود به عرصه جنگ را نداشت. زیرا در شهریور 1320 نتوانسته بود چند روز در مقابل متفقین مقاومت کند. ‌اکنون چه تغییراتی در توان نظامی خود داده بود؟ البته برخی از دولتمردان ایران تصور می‌کردند در صورت اعلام جنگ به آلمان، از مزایای آن در دوره بعد از جنگ استفاده خواهند کرد. ولی از تاریخچه سیاه روابط طولانی ایران با انگلیس و روسیه غافل بودند. محمد ساعد‌ مراغه‌ای که در آن زمان وزیر امور خارجه بود، چنین دیدگاهی داشت:

    من و سهیلی می‌دانستیم صدور اعلان جنگ صددرصد متضمن منافع برای ایران است و هرچند در 17 شهریور 1322 که ما اعلان جنگ به دولت آلمان دادیم، ‌قوای آلمان نازی قسمت اعظم اروپا را در اختیار داشت و در قفقاز مشغول پیشروی و وارد کردن شدیدترین ضربات به ارتش سرخ بود، ولی شکست قطعی آلمان نازی و متحدین این دول در تمام جبهه‌های جنگ برای ناظرین سیاسی جهان مسلم و روشن بوده‌است. بنابراین چرا اعلان جنگ به آلمان نمی‌دادیم تا از مزایای ورود رسمی به جنگ استفاده نماییم؟ ما می‌دانستیم اگر تأخیری در این باره نماییم از بسیاری از امتیازات پس از جنگ محروم می‌شویم… به هر حال با در نظر گرفتن عاقبت و سرانجام جنگ جهانی دوم و برای اینکه ایران بتواند بعد از پایان جنگ از بسیاری از امتیازها بهره‌مند شود و در ایجاد سازمان ملل متحد که از همان ایام گفتگو از تأسیس این سازمان جهانی بود، جزء مؤسسین سازمان ملل متحد باشد، ‌علی‌رغم مخالفت بولارد و کارشکنی‌های او، لایحه مربوط به اعلان جنگ به آلمان نازی را تهیه و تقدیم مجلس شورای ملی نمودیم و پس از تصویب لایحه مزبور حالت جنگ بین ما و آلمان نازی برقرار گردید.

    محمدرضا پهلوی نیز در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری رویتر در 23 شهریور 1322 می‌گوید:من شخصاً در ماه ژانویه 1942 [بهمن 1320] که پیمان ایران و انگلیس و شوروی امضاء گردید مایل به اعلان جنگ به آلمان بودم و می‌خواستم که ایران در دفاع از آزادی سهم به سزایی داشته باشد، لیکن نظر به علل داخلی وزیران من بر آن بودند که هنوز اوضاع برای شرکت ایران در جنگ مساعد نیست. آنگاه آلمانی‌ها در ایران چترباز پیاده کرده و با استقرار مراکز جاسوسی و اقدام به خرابکاری کوشیدند که قدرت دولت مرا بکاهند و بالاخره پس از مشورت با دولت‌های انگلیس، آمریکا و شوروی دولت من به آلمان اعلان جنگ داد… .

    اما درباره انتظارات ایران از متفقین باید بگویم که ما در هیچ انجمن به دریوزه نمی‌رویم. آنچه ما می‌خواهیم این است که حقی که از لحاظ سیاسی و اقتصادی به ما می‌رسد داده شود. ما دعاوی ارضی جدیدی نداریم، ‌فقط توقع داریم که تصدیق شود ما متفقین را در رسیدن به پیروزی کمک کرده‌ایم و انتظار داریم که در جامعه ملت‌ها برای ما به منزله عضو مفید و سودمندی مقام شایسته‌ای تعیین گردد.

محمدرضا پهلوی در 25 شهریور 1322 در دیدار با رئیس مجلس شورای ملی و اعضای هیأت دولت نیز گفت:

     با عقد پیمان کشور از صورت اشغال درآمد و با همسایگان خود مؤتلف شدیم و برای اینکه منافع و آمال ملی ما به نحو اکمل تأمین شود اقدامات دیگری را شروع کردیم و با دادن اعلان جنگ به آلمان آشکارا دوش به دوش متفقین وارد جهاد آزادی شدیم. اینک که وضع خود را از لحاظ سیاست خارجی روشن ساخته‌ایم،‌ امیدواریم با کمک متفقین خود بتوانیم در موقع صلح که انشاءالله نزدیک است آمال ملی خودمان را که برقراری آزادی و عدالت در جهان و احترام به استقلال و تمامیت دول است برآورده سازیم.

    بدین ترتیب، ایران اجباراً به جمع کشورهای در حال جنگ با آلمان پیوست؛‌ اما این پیوستن هیچ تغییری در اوضاع به وجود نیاورد و پس از پایان جنگ نیز فایده و سودی از آن نصیب ایران نشد.

*پانوشت‌ها

1. کارشناس اسناد و پژوهشگر تاریخ روابط ایران و انگلیس.

2. . استوارت، ریچارد. ا، در آخرین روزهای رضاشاه؛ تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور 1320، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، معین، چ سوم، 1370، صص 53- 44.

3. . همان، صص 92-91.

4. . همان، ص111.

5. . هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران از دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، جلد 2، تهران، امیرکبیر، چ پنجم، 1375، صص401.

6. . ذوقی، ایرج، ایران و قدرت‌های بزرگ در جنگ جهانی دوم، تهران، پاژنگ، چ دوم، 1368، ص 32.

7. . انور خامه‌ای، سال‌های پرآشوب؛ بخش دوم: شهریور 1320، اشغال ایران و سقوط رضاشاه، تهران، فرزان، 1378، ص8.

8. . گنج‌بخش زمانی، محسن، «تحلیل اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در چارچوب اهداف و استراتژی‌های کلان متفقین (انگلیس و شوروی)»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، ش31 (بهار 1386)، صص147-145.

9. . انور خامه‌ای، همان، صص 11-9.

10. . همان، ص 16.

11. . گنج‌بخش زمانی، همان، ص 162.

12. . تنهاتن ناصری، ایرج، «روابط سیاسی ایران و شوروی در واقعه سوم شهریور 1320ش»، فصلنامه تاریخ: ضمیمه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، سال دوم، ش 1، 1380، ص 136.

13. . درباره سوم شهریور و نقش ایران در جنگ جهانی دوم، تهران، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی، 2536، صص 34-‌33.

14. . همان، 49-39.

15. . مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، جلد 7، تهران، علمی و ایران، 1362، 157-156.

16. . گنج بخش زمانی، همان، ص 164.

17. . اسناد ضمیمه، سند شماره 5 (از: آرشیو مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، اسناد روابط ایران و انگلیس، سند شماره 949).

18. . اسناد ضمیمه، سند شماره 6 (همان، سند شماره 951).

19. . اسناد ضمیمه، سند شماره 7 (همان، سند شماره 961).

20. . چرچیل، همان، ص 373.

21. . گنج‌بخش زمانی، همان، ص 157.

22. . چرچیل، وینستون، خاطرات جنگ جهانی دوم، جلد 3، ترجمه تورج فرازمند، تهران، نیل و نشر میترا، چ دوم، 1361، ص 339.

23. . همان، ص 313.

24. . آرشیو مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، اسناد روابط ایران و انگلیس، سند شماره 943.

25. . چرچیل، همان، صص 313-311.

26. . الهی، همان، ص 103.

27. . همان، صص 115-114.

28. . انور خامه‌ای، همان، ص 8.

29. . همان، ص 10.

30. .همان، صص 12-11.

31. . همان، صص 13-11.

32. . همان، ص 14.

33. . عبده، جلال، چهل سال در صحنه‌های قضایی، سیاسی، دیپلماسی ایران و جهان؛ خاطرات جلال عبده، جلد 1، ویرایش و تنظیم: مجید تفرشی، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چ دوم، 1378، ص 148.

34. . چرچیل، همان، ص 338.

35. . همان، ص 339.

36. . نامه‌های خصوصی و گزارش‌های محرمانه سر ریدر بولارد سفیرکبیر انگلستان در ایران، ترجمه غلامحسین میرزاصالح، تهران، طرح نو، 1371، ص 128.

37. . درباره سوم شهریور …، همان، ص 10.

38. . بولارد، ریدر ویلیام و اسکراین، کلارمونت، شترها باید بروند، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، نشر نو، چ دوم، 1363، ص 61.

39. . همان، صص62-61.

40. . چرچیل، همان، صص 339- 338.

41. . برای آگاهی بیشتر در این زمینه رک: راعی گلوجه، سجاد، «اتحاد ایران با متفقین؛ استراتژی یا ائتلاف تحمیلی»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، ش 41، ص 171.

42. . همان.

43. . پیمان سه‌گانه، تهران، مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی، کمیته آموزش و اطلاعات مردم، بی‌تا، صص 15-8.

44. . همان، صص 20-19.

45. . اسناد ضمیمه، سند شماره 7 (از: آرشیو مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، اسناد روابط ایران و انگلیس، سند شماره 975).

46. . درباره سوم شهریور …، ص 102.

47. . پیمان سه‌گانه …، صص 40-39.

48. . درباره سوم شهریور …، صص 125-124.

49. . اسنادی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم؛ تحمیل پیمان سه‌گانه، اعلان جنگ به آلمان، تصرف اماکن و اموال، جلد اول، به کوشش سجاد راعی گلوجه، سعید حصاری، حشمت‌الله سلیمی و ایرج محمدی، تهران، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری و مؤسسه خانه کتاب، 1389، صص 9-8.

50. . نگارنده مقاله حاضر مقاله‏ای تحت عنوان: «مجلس سیزدهم و تصویب پیمان اتحاد سه‏گانه» برای نخستین همایش تاریخ مجلس نگاشته‏ام که در شماره آینده فصلنامه «نامه بهارستان» منتشر خواهد شد.

51. . خان‏ملک (یزدی)، محمد، ارزش مساعی ایران در جنگ جهانی دوم 1945-1939، جلد 1، تهران، چاپخانه وزارت کشاورزی، 1324، ص 148.

52. . مفتاح، عبدالحسین، ایران پل پیروزی جنگ جهانی دوم، تهران، مرد امروز، 1367، ص 270.

53. . ساعدمراغه‌ای، محمد، خاطرات سیاسی محمد ساعد‌مراغه‌ای، به کوشش باقر عاقلی، تهران، نشر نامک، 1373، ص 142.

54. . مجموعه تألیفات، نطق‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌ها و بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران، جلد 2، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، صص 1004-1003.

55. . همان، صص 1006-1005.

منبع: سجاد راعی گلوجه « نقش انگلیس در طرح و تصویب پیمان اتحاد سه گانه»  از مجموعه مقالات ارائه شده در همایش دوم ایران و استعمار انگلیس ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی- گذرستان سایت الکترونیکی

محمد علی زندی« اتحاد سه گانه (ایران، شوروی، انگلیس)»:

     محمد علی زندی می‌نویسد: دو هفته از اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم نگذشته بود که رفتار و عملکرد اتحاد جماهیر شوروی،[1] مانند بمباران حومه تهران و مشهد توسط نیروهای هوایی شوروی، اسقرار ارتش سرخ در قزوین، خلع سلاح نیروهای پلیس و ژاندارمری از سوی نیروهای مستقر در شهرهای مختلف کشور، مصادره‌ کامیون‌های ایرانی توسط نظامیان ارتش سرخ و اسیر شدن تعدادی از افسران ایرانی به دست شوروی‌ها، بر نگرانی‌های ایرانی‌ها و انگیسی‌ها افزود و آنها را به واکنش واداشت.[2]

    انگلیسی‌ها دریافتند که اشغال ایران به نحوی که انجام شده ممکن است روس‌ها را به طمع اندازد تا پس از جنگ جهانی دوم ایران را رها نسازند و دردسر بسیار فراهم کنند.[3] این نگرانی‌ها ابتدا با فعال شدن دیپلماسی امریکا در ایران کاهش یافت چرا ‌که امریکا نگرانی خود را از دسیسه‌های شوروی در مناطق اشغالی و تبلیغات ضد حکومتی و حرکات تجزیه طلبانه به شوروی اعلام داشت.[4]

     در هر حال، خطر احتمالی نفوذ شوروی در ایران احتمال عدم تخلیه ایران پس از جنگ از سوی شوروی‌ها، چرچیل و دیگر سیاستمداران انگلیس را به واکنش واداشت.[5] چرچیل خطر را زود درک کرد و شروع به اقداماتی نمود[6] که اولا انگلیسی‌ها که نسبت به نقشه‌های متحد جدیدشان شوروی در مورد خاورمیانه با شک و تردید می‌نگریستند و منطقه را از نفوذ توسعه طلبی کمونیسم مصون و بعد از جنگ شوروی را از ایران بیرون کنند،[7] ثانیا با عقد پیمانی به اشغال نظامی ایران شکل قانونی بدهد[8] و اعتبار از دست رفته انگلیس در افکار عمومی بر اثر این اشغال را بار دیگر بدست آورد. چرا که شوروی‌ها برای قانونی جلوه دادن اشغال ایران، افکار و منتقدین را به ماده­ی 5 و 6 قرارداد مودت ایران شوروی (7 اسفند 1300 یا 26  فوریه­ی 1921م) رجوع می‌دادند و با توسل به این دو ماده عمل خود را مشروعیت می‌بخشیدند. در حالی که انگلیس قبل از اشغال، هیچ‌گونه قراردادی را منعقد نکرده بود که در شرایط خاصی حق دخالت در ایران را به دست آورد.[9]

    چرچیل بعد از تلگرافی به استالین و با اعلام دلایلی همچون جلوگیری از اغتشاشات روزافزون داخلی که راه تأمین احتیاجات شوروی را به خطر خواهد انداخت، به ایران پیشنهاد کرد که یک پیمان اتحاد سه جانبه با روسیه و انگلیس منعقد سازد تا اشغال خاک این کشور به صورت اقامت دوستانه قوای متفقین در دوران جنگ درآید.[10]

٭ روند تصویب پیمان سه‌جانبه در مجلس سیزدهم شورای ملی:

    پیش نویس قرارداد سه‌جانبه توسط ایران و انگلیس و شوروی تهیه شد و در روز دوم دی‌ماه 1320 تقدیم مجلس سیزدهم شد. مجلس در مرحله اول اصلاحات چندی را پیشنهاد داد که می‌بایست در قرارداد منظور می‌شد. اما دولت انگلیس با این اصلاحات شدیدا مخالفت کرد. محمدعلی فروغی نخست‌وزیر در روز پنجم بهمن در جلسه هفدهم مجلس شورای ملی برای دفاع از پیمان در برابر انتقاداتی که از آن می‌شد و روشن نمودن ماهیت طرح پیشنهادی متفقین برای یک پیمان اتحاد و دلایل تأخیر در امضای آن در مجلس حاضر می‌شود و به نمایندگان می‌گوید: «طرح پیشنهادی حدود سه‌ماه با متفقین مورد بحث قرار گرفته و به نفع ایران است» و مخالفان قرارداد را به بی‌اطلاعی از واقعیت موجود در نظام بین‌المللی متهم می‌‌سازد. فروغی نفع متفقین در ایران را وجود راه تدارکاتی برای رساندن محصولات نظامی به شوروی قلمداد می‌‌کند و اعلام می‌دارد که با امضای پیمان، متفقین باید استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران را به رسمیت بشناسد و بر آن تعهد بسپارند.[11] و ضرر باید به حداقل و منافع ایران تا آنجا که ممکن است به حداکثر رسانیده شود. تنها به این دلیل است که پیمان باید منعقد شود. این پیمان حق مالکیت ایران را از بین نمی‌برد بلکه از خطری که متوجه استقلال و حاکمیت ایران است، جلوگیری می‌کند و موقعیت نیروهایی را که هم‌ اکنون در خاک ایران هستند، دگرگون می‌سازد به‌طوری ‌که به‌عنوان نیروهای اشغالگر نمی‌توانند برای مدت مدیدی در خاک ایران بمانند.[12]

   دولت ایران با ارائه این پیمان پیشنهادی به مجلس جهت تصویب، عقیده دارد که بدین وسیله ضرری که بر اثر وقایع اخیر متحمل شده‌است به حداقل می‌رسد و حتی ممکن است در نهایت امتیازاتی به ایران تعلق گیرد. چون بولارد وزیرمختار انگلیس عقیده داشت که ایران در اثر عقد پیمان اتحاد با شوروی و انگلیس خود به خود به‌عنوان یک متفق به‌طور طبیعی در کنفرانس صلح که بعد از خاتمه جنگ تشکیل می‌گردد شرکت خواهد داشت و پیشنهاد می‌کرد که هر گونه تردیدی در این‌باره را می‌توان به وسیله تضمین دولت انگلیس از میان برد.[13]

    فروغی هنگام سخنرانی پشت تریبون مجلس مورد سوء قصد یکی از تماشاچیان به نام محمدعلی روشن قرار گرفت و مضروب شد.[14]

٭ تصویب پیمان اتحاد سه‌گانه:

    سرانجام لایحه اتحاد در تاریخ 8 بهمن ماه 1320 (28 ژانویه 1942) در نه ماده (فصل) و سه ضمیمه پس از یک ماه بحث و گفتگو با 80 رأی از 93 رأی نمایندگان مجلس به تصویب رسید.[15] و یک روز بعد در 9 بهمن1320 در کاخ وزارت امورخارجه به امضای آندریویچ اسمیرنف سفیر شوروی، سر ریدربولارد وزیرمختار انگلیس و علی سهیلی وزیر امورخارجه ایران رسید.[16]

پس از آن‌که قرارداد سه‌جانبه به توشیح شاه رسید،[17] محمدعلی فروغی در  12 بهمن1320 دستور اجرای آن را به وزارت امورخارجه ایران صادر کرد و نیروهای اشغالگر انگلیس و شوری به صورت نسبی تهران و حومه را تخلیه کردند. همزمان فروغی با ارسال تلگراف، عقد پیمان را به اطلاع چرچیل و استالین رساند و محمدرضا شاه نیز با ارسال نامه‌ای روزولت را از مذاکرات و مفاد پیمان مطلع ساخت.[18]

٭ مفاد پیمان اتحاد سه‌گانه[19]:

● تعهدات ایران:

 دولت ایران در فصل سوم متعهد می‌شود که:

 الف) با کلیه امکانات و وسایلی که در اختیار دارد، با متفقین در جهت دفاع از قلمرو خود همکاری کند. هرچند این همکاری محدود به حفظ امنیت داخلی است و نیروهای نظامی ایران مجاز به شرکت در هیچ جنگ یا عملیات نظامی علیه نیرو یا نیروهای خارجی نخواهند بود.

 ب) حق استفاده نامحدود متفقین را در حفاظت، حراست و کنترل کلیه خطوط و وسایل ارتباطی برای عبور قشون و تدارکات بپذیرد. تمام راه‌های شوسه، راه‌آهن، فرودگاه‌ها، بنادر، لوله‌ها و تأسیسات نفتی و تلگراف و بی‌سیم و روزنامه‌ها مشمول این ماده می‌شوند.

 ج) هر نوع مساعدت که برای نگهداری نیروهای متفق و بهبود خطوط ارتباطی لازم باشد، انجام دهد و تسهیلات لازم را در اختیار آنها قرار دهد. شاه ایران در فصل ششم تعهد می‌دهد در روابط خود با کشورهای دیگر روشی اختیار نکند که با مفاد این پیمان منافات داشته باشد و ایران به هیچ‌وجه حق انعقاد پیمانی که با مقررات این پیمان منافات داشته باشد را ندارد.

●تعهدات متفقین:

     اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان در دو فصل اول و سوم منفردا و مشترکا تعهد می‌کنند حاکمیت و استقلال سیاسی ایران را محترم شمارند و با تمامی وسایلی که در اختیار دارند، از ایران در قبال هر تجاوزی از جانب آلمان و یا هر دولت دیگر دفاع نمایند. در فصل ششم دول متفق متعهد می‌شوند روابط خود با کشورهای دیگر، روشی را اتخاذ ننمایند که با قرارداد سه‌جانبه منافات داشته باشد. قدرت‌های متفق همچنین، بر طبق ماده پنج قرارداد متعهد می‌شوند که پس از خاتمه جنگ بین متفقین و کشورهای محور، حداکثر تا شش ماه نیروهای خود را از ایران خارج سازند و چنانچه پیمان صلحی بین آنها بسته شد، بلافاصله نیروهای خود را بیرون کشند و سرانجام در فصل هفتم متعهد می‌شوند که مشترکا تمامی مساعی خود را به کار برند تا وضعیت اقتصادی و فقر ناشی از اشغال نظامی را برطرف کنند.

●پیامدهای پیمان:

    با این‌که در این پیمان، با تضمین استقلال و تمامیت ارضی ایران و تأکید بر این مطلب که حضور قوای متفقین در ایران در حکم اشغال نظامی خواهد بود و از همه مهمتر فصل پنجم پیمان دائر بر این‌که بعد از جنگ دول متفق در مدتی که پیش از شش ماه نباشد، قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد، موفقیت بزرگی نصیب ایران شد چرا که متفقین زمان معینی را برای حضور نیروهای خود در ایران تعیین کردند. این امر در تاریخ قراردادهایی از این قبیل در طی سال‌های جنگ جهانی دوم کم سابقه بود و در هیچکدام از کشورهایی که متفقین به اشغال خود در‌آوده بودند، چنین تعهد مذاکره شده‌ای را قبول نکرده بودند.[20]

    ولی اشغالگران که اینک با امضای پیمان به‌طور قانونی به اشغال خود ادامه می‌دادند به دخالت‌های خود در امور ایران افزودند و مشکلات زیادی برای ایران فراهم آوردند. بازرسی‌های متعدد در جاده‌های ایران، دستگیری نیروهای ضد بیگانه، دخالت در امور انتظامی، بدمستی‌ها مکرّر و مزاحمت‌های خیابانی نیروهای اشغالگر، زندگی را به مردم سخت کرده بود. دخالت‌های غیرعادلانه آنها در امور کشور بر وضعیت نابسامان ایران دامن می‌زد.[21]

    دولت مجبور شد مطابق خواست متفقین قیمت ارزهای خارجی را افزایش دهد بنا به درخواست متفقین، پوند انگلیس از 8 تومان به 5/13 تومان و دلار از 14 ریال به 5/32 ریال افزایش یافت. بدین ترتیب متفقین که بایستی مبالغی ارز برای مخارج قشون خود تبدیل به ریال نمایند با افزایش نرخ رسمی، نصف مخارج روزانه خویش را از خزانه مملکت ایران تأمین می‌کردند.[22] کاهش پول ایران در مقابل ارزهای خارجی موجب به هم خوردن تراز بازرگانی شد. زیرا درآمد دولت از فروش کالا و خدمات به متفقین به نصف کاهش یافت و این در حالی بود که احتیاجات ایران به واردات بیشتر شده بود و در نتیجه، درآمد ارزی ایران نصف، واردات هم به تبع آن کاهش می‌یافت که این باعث شد مشکلات فراوانی از جمله، ورشکستگی اقتصادی، شیوع قحطی، گرانی 70 درصدی هزینه زندگی و… برای مردم ایران به وجود آید.[23]

[1]  .امینی، علی­رضا؛ تحولات سیایس اجتماعی ایران در دوران پهلوی، تهران، صدای معاصر، 1381، چاپ اول، ص74.

[2]  .ازغندی، سید علی­رضا؛ روابط خارجی ایران 1357-1320، تهران، قومس، 1386، چاپ هفتم، ص104.

[3] امینی، علی­رضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران صدای معاصر، 1381، چاپ اول، ص76.

[4] ازغندی، سید علی­رضا؛ پیشین، ص104.

[5]امینی، علی­رضا؛ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوران پهلوی، پیشین، ص74.

[6] ازغندی، سید علی­رضا؛ پیشین، ص104.

[7] فاتح، مصطفی؛ پنجاه سال نفت ایران، تهران، سیام، 1358، چاپ اول، ص465.

[8] حسینیان، روح­الله؛ بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، 1340- 1320، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، جاپ اول، ص22.

[9] ازغندی، سید علی­رصا؛ پیشین، ص105.

[10] فاتح، مصطفی؛ پیشین، ص465.

[11]  .ازغندی، سیدعلی­رصا؛ تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1357-1320، تهران، سمت، 1386، چاپ چهارم، ص372.

[12]  .مکی، حسین؛ تاریخ بیست ساله ایران، تهران، ناشر، 1363، چاپ اول، جلد8، ص207-206.

[13]  .ذوقی، ایرج؛ ایران و قدرت‌های بزرگ در جنگ جهانی دوم، تهران، پاژنگ، 1368، چاپ اول، ص60.

  .[14]سفری، محمدعلی؛ قلم و سیاست ازاستعفای رضاشاه تا سقوط مصدق، تهران، نارمک، 1371،چاپ اول، جلد1، ص62.

  . [15]عاقلی، باقر؛ ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320، تهران، علمی، 1367، چاپ اول، ص221.

[16]  .آوری، پیتر؛ تاریخ معاصر ایران از تأسیس سلسله پهلوی تا کودتای 28 مرداد، ترجمه­ی محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، موسسه مطبوعاتی عطائی، 1369، چاپ اول، جلد3، ص207.

[17]  .میراحمدی، مریم؛ پژوهشی در تاریخ معاصر ایران، مشهد، آستان قدس رضوی، 1366، چاپ اول، ص110.

[18]  .ازغندی، سید علی­رضا، روابط خارجی ایران، پیشین، ص107.

 [19]جامی، ن؛ گذشته چراغ راه آینده است، تهران، ققنوس، 1362، چاپ اول ص141 و میراحمدی، مریم، پیشین، ص112-110 و امینی، علی­رضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، پیشین، ص75 و ازغندی، سیدعلی­رضا؛ روابط خارجی ایران، پیشین، ص106 و حسینیان، روح­الله؛ پیشین،ص22، ازغندی، سیدعلی­رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، پیشین، ص371 و امینی، علی­رضا؛ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوران پهلوی، پیشین، ص75. 

[20]  .امینی، علی­رضا؛ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، پیشین، ص167.

[21]  .حسینیان، روح­الله؛ پیشین، ص 22.

[22]  .مکی، حسین؛ پیشین، ص 381 و جامی، پیشین، ص 167.

[23]  .ذوقی، ایرج؛ پیشین، ص74.

منبع: سایت پژوهه

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=46583

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید