٭ نمونهای از کشتن و کشته را مرده خواندن:
فلاحیان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولا” و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصا” صادر نمیکرد. او این احکام را از آیتالله خوشوقت، آیتالله مصباح، آیتالله خزعلی، آیتالله جنتی و گاها” نیز از حجتالاسلام محسنی اژهای دریافت میکرد و بدست ما میداد. ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات میرساندیم و بعد هم منتظر دستور میماندیم. مثلا” وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت میکند. آنرا ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیتالله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژهای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعدا” حاج آقا خوشوخت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت میکنند، رحم کرد …
(بخشی از اعترافات سعید امامی )
به هنگام صدور «حکم» قتل سید احمد خمینی (یادگار امام)، هاشمی رفسنجانی رییس جمهور بود. علی فلاحیان وزیر اطلاعات سنجاق شده به هاشمی رفسنجانی و سعید امامی نیز از معاونین این وزارتخانه بودند.
گفتنی است که رفسنجانی در دو دهه اول انقلاب دستش به خون هزاران نفر از جوانان مبارز ایران آلود ه بود، شاید هرگز باور نمی کرد که روزی این سرنوشت (ترور احتمالی)،شامل حال خود او شود .
وقتی سید احمد خمینی بابت جلسه برپاکردنها و تحقیر «رهبر» و «رئیس»، محکوم به مرگ شد، مگر ممکن است، هاشمی رفسنجانی که در سال84 به دلیل تقلب در انتخابات کار را به خدا واگذار کرد و در سال 88 نامه بدون سلام به رهبری نوشت و در نماز جمعه همان سال آن برخورد را با جبار کرد و به هنگام رد صلاحیت سید حسن خمینی تقریبا رهبری و سپاه و ستاد نماز جمعه و صدا و سیما و… را زیر سئوال برد و سخن از لزوم تغییر قانون اساسی بمیان آورد، به حال خود گذاشته شود؟
اگر نبود بیرون افتادن دم خروس «رهبر»، شاید قضیه مرگ وی با اما و اگر های کنونی روبرو نمیشد. اما دم خروس بیرون افتادهاست و هم خطر حضور و ادامه حیات هاشمی رفسنجانی برای خامنهای و گزینش جانشین او (احمد خاتمی میگوید از 7 جلسه مجلس خبرگان، 5 جلسه به انتخاب جانشین رهبر، اختصاص داشتهاست) و جود دارد.
٭ خطر حضور و ادامه حیات هاشمی برای خامنهای و گزینش جانشین او:
وضعیتی که هاشمی رفسنجانی در چند سال اخیر به وجود آوردهاست، مطلوب خامنهای نیست. او تا زیر سئوال بردن کارآئی ولایت فقیه، بخصوص بعد از خامنهای، پیش رفت. در باره سپاه گفت کشور را میخورد و سیر نمیشود و کشور در دست امثال طائب است. از تغییر قانون اساسی سخن گفت و شورای نگهبان را بیاعتبار کرد و «نهادهای انقلاب» را زیر سئوال برد (از مکافات عمل غافل نباید شد. یکی از جرائم بنیصدر از دید هاشمی رفسنجانی، مخالفت او با این نهادها بود) و… با آنکه ساعتی از توهین و فحاشی نسبت به او باز نمیایستادند، اما همین توهین و تحقیرها معلوم میکردند که جناح خامنهای از دست هاشمی رفسنجانی کلافهاند. بیهوده نبود که، سال قبل، حسین فدایی دم از حصر خانگی او به میان آورد ، (حسین فدایی معاون سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و نماینده سابق مجلس). او تهدید شد که سرنوشتی چون سرنوشت منتظری را پیداخواهد کرد. اما صدور دستور حصر او برای خامنهای بسی مشکل بود.
• هاشمی رفسنجانی میبایست تا قبل از اسفند ماه امسال (1395)از سر راه برداشته میشد . زیرا دوره ریاست او بر مجمع تشخیص مصلحت پایان میپذیرفت. بنابر نواری که در مهرماه، چهار ماه پیش از فقدان هاشمی رفسنجانی انتشار یافتهاست، خامنهای به احمدی نژاد گفتهاست او تا آن زمان زنده نمیماند. طرفه اینکه «پیشگوی» دیگری از ذوب شدگان در ولایت فقیه نیز، در سال 1394، پیشگوئی کرده بود در سال 1395، هاشمی رفسنجانی خواهد مرد:
● سایت ظهور، پیشگوئی دارد بنام سیدمجید رحمتی که «روحانی» مدیر این سایت است.
در اواسط سال ۹۴ با داغ شدن بحث تنش در انتخابات توسط ولایت معاشان؛ این سایت همگام با این طیف اقدام به انتشار مطالبی در قالب «پیشبینی یک فتنه بزرگ در پایان سال ۹۴» و به مناسبت انتخابات پیش روی آن دوران نمود.
رئوس این پیش بینی بر این خطوط استوار بود:
۱- این فتنه به بهانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز انتخابات مجلس خبرگان است
۲- رد صلاحیت تعدادی از شناخته شدهها و عناصر فتنه در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری جرقه این فتنه است
۳- این فتنه بسیار بزرگتر از فتنهی سال ۸۸ است و باعث مشکلات بسیاری خواهد شد
۴- فتنه جدید توسط رییس جمهور و طرفدارانش است
۵- جبههگیری علنی مخالفین رهبر
۶- ایجاد آشوب در کشور به بهانه انتخابات
۷- به لطف خدا این فتنهها و تظاهرات سرکوب میشود
۸- تنها کسانی نجات یافتهاند که از فرامین مقام معظم رهبری پیروی کنند
۹- کشته شدن و مرگ بد رأس فتنه یعنی هاشمی رفسنجانی
۱۰- عذاب استیصال برای دیگر فتنهگران معروف (مرگ تدریجی تک تک فتنهگران: بخوانید سران اصلاحات!!)
تأمل در 10 «پیشگوئی» سخت بجا است. چراکه مواد آن، بر زبان و قلم «اصولگرایان»، بخصوص ارگانهای تبلیغاتی آنها، از جمله کیهان، بازگو میشد و دستآویز سرکوبگریها بودند. نهمین «پیشگوئی»، همچون دیگر «پیشگوئی»ها واقعیت پیداکرد!
٭ چرا هاشمی میبایست تا قبل از اسفند سال 1395 میمرد:
از آنجایی که هاشمی رفسنجانی ریاست مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده داشت و در اسفند ماه امسال رییس و افراد آن، از سوی خامنهای باید برگزیده میشدند، پس خامنهای با مشکل نصب مجدد و یا نصب دیگری بجای او روبرو بود:
● اگر هاشمی رفسنجانی تا آخر سال زنده میماند ، خامنهای به دلیل جایگاه او مشکل میتوانست دیگری را جانشین او کند. اما نصب مجدد هاشمی یعنی اینکه خامنهای با مواضع هاشمی رفسنجانی در باره ولایت فقیه و آنچه او از قول خمینی نقل میکرد و دیدگاه او در باره سیاست خارجی، مشکل ندارد. حال اینکه مشکل داشت. بیشتر از آن، بخاطر «دوسر شدن نظام» مشکل داشت.
● رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، در انتخابات سال 92 ، را همه نه از سوی شورای نگهبان که از سوی خامنهای دانستند و او را رفیق نیمه راه خواندند. چنانکه در گفتگوهای تلویزیونی بعد از فوت هاشمی رفسنجانی، افرادی مانند غفوری فرد و منوچهر متکی و ناطق نوری و احمد توکلی، در رابطه با رد صلاحیت او از سوی شورای نگهبان، سخنانی بر زبان آوردند حاکی از این که حتی اصولگرایان از رفتار با هاشمی رفسنجانی ناراضی بودهاند.
حال اگر رهبری او را از ریاست مجمع تشخیص کنار مینهاد، عمل او اظهار دشمنی و اعلان جنگ تلقی میشد و جبههبندی در رژیم و قرارگرفتن دو جبهه دربرابر یکدیگر و اصلاحناپدیری نظام را قطعیتر میکرد. ضعیفترها ممکن بود جذب خامنهای بشوند چنانکه موضعگیریهای آنها بعد از مرگ هاشمی رفسنجانی معلوم میکنند، اما قویترها در برابر او قرار میگرفتند و حذف آنها رژیم را بیشتر و بیشتر آسیب پذیر میکرد. پس، هاشمی میبایست تا قبل از اسفند سال 95 دار فانی را وداع میگفت و خامنهای هم برای او مراسم مجللی برپا میکرد – که البته ابراز مخالفت شرکت کنندگان در مراسم شد – و از او تجلیل بعمل میآورد. هرچند، کینه او به هاشمی رفسنجانی مانع شد در این کار نیز موفق گردد.
٭ هدف عزل و نصبها در سطوح فرماندهی بسیج و سازمان اطلاعات سپاه:
در چند ماه اخیر دو تغییر درسطح فرماندهی سپاه و بسیج رخ داد باهدف آماده شدن برای تشدید سرکوبها. چنانکه به هنگام انتصاب سردار غیب پرور، تکلیفی که خامنهای بر عهده او گذارد، آماده کردن بسیج برای مقابله با مردم بود. سردار رحیم صفوی «مشاور ارشد» خامنهای در پیام تبریک به غیب پرور نوشت: «انتظارات رهبری در حکم انتصاب جنابعالی خبر از حوادث مهم پیشرو دارد.»
در همان زمان، سردار محمد علی جعفری نیز چندین جمله معنی دار به شرح زیر بیان کرد. روی سخن او با هاشمی رفسنجانی بود:(رهبری) در همه زمینههای سیاسی، نظامی، اجتماعی و غیره است و حرفش فصلالخطاب است …تعیینکننده مسیر و راه انقلاب و ولایت فقیه است و
… هر فرد و هر گروه و جریان سیاسی که مسئول و چه غیرمسئول با این جهتگیری که شخص ولیفقیه و رهبری تعیین میکند و با این جهت تعیین شده و خط مشی آن مخالفت کند، نوعی وحدتشکن است .
● ضد « فتنه» را خامنهای مصدر کارها میکند:
سردار غیب پرور به خوبی نشانداد که خامنهای فرد مناسبی را به عنوان فرمانده بسیج منصوب کردهاست. زیرا این فرد که گویا حتی اخلاق و دین هم ندارد در مراسم تشییع پیکر هاشمی به نیروهای خود دستور داده بوده مزاحم زنان و دختران در مراسم شده و به آزار جنسی آنها بپردازند.
در رابطه با آزار جنسی دختران وزنان در مراسم تشییع هاشمی رفسنجانی وب سایت آمد نیوز نوشت:…این منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار «آمدنیوز» به شرط فاش نشدن نام و سمتش گفته است که «پیش از شروع مراسم، به نیروهای بسیج دستور داده شده بود در راستای ایجاد ناامنی برای زنان شرکت کننده در مراسم، اقدام کنند.»
این منبع آگاه خبری که خود نیز از اعضای سازمان بسیج مستضعفین است، میگوید: «فرماندهان بسیج پیش از شروع مراسم به ما گفته بودند کاری کنید که زنان فتنهگر از شرکت در مراسم پشیمان شوند. برخی از اعضای بسیج به این حرکت اعتراض کرده و از اجرای دستور فوق به دلیل «غیراخلاقی» و «غیر شرعی» بودن امتناع کردهاند.»
و نصب سردار زیبایی نژاد (حسین نجات) بعنوان جانشین حسین طائب نیز بسیار گویا است. زیرا این انتصاب معلوم میکند که این سازمان میبایست خود را آماده شرکت در رویاروئی با مردم کند. حسین نجات از عوامل اصلی حصر خانگی میر حسین موسوی و کروبی بوده است. بخاطر بی قید و بند بودنش در سرکوب به این مقام گمارده شدهاست.
٭ نوار صوتی محمد رضا منتظر القائم در مورد دیدار محرمانه رهبری و احمدی نژاد:
افشای یک نوار صوتی از فردی به نام محمد رضا منتظر القائم مشاور رسانهای علی اکبر جوانفکر و معاون پیشین وی در مؤسسه ایران،در مهر ماه سال 1395، تا پیش از مرگ هاشمی رفسنجانی، اهمیت زیادی نداشت. کسی هم به آن اعتنایی نمیکرد. زیرا این پیام صوتی را او برای برخی از هواداران احمدی نژاد تهیه و منتشر ساخته بود.
با قتل احتمالی هاشمی رفسنجانی این پیام صوتی مهر ماه گذشته ارزش خاصی پیدا کردهاست. زیرا به شرح زیر، گفتگوی خامنهای با احمدی نژاد را باز میگوید:
پس از این ملاقات، رهبری، احمدینژاد را به صورت فردی احضار و به او گفت: «آقای هاشمی رفسنجانی به دلیل کسالت تا پایان سال بیشتر دوام نمیآورد» و شما «سطح فعالیتهای خود را انتخاباتی نکنید تا بتوانید پس از مرگ هاشمی رفسنجانی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شوید.»
منتظر قائم میگوید: پس از خروج از بیت رهبری، احمدینژاد به تمامی ستادهای استانی خود دستور میدهد که فعالیتهای انتخاباتی را متوقف و فعالیتهای تحقیقاتی در استانهای خود را آغاز کنند تا پس از انتصاب احمدینژاد به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، شعب استانی دبیرخانه مجمع نیز افتتاح شود.
پس از انتشار محدود این فایل در مهرماه ۱۳۹۵، اطلاعاتیها برای بازداشت منتظر قائم اقدام کردند. اما چون برادر و پدر وی از مقامهای ذینفوذ واواک هستند، این بازداشت انجام نشد. گفتنی است که برادر «محمدرضا منتظر قائم» اکنون رئیس دفتر حسین طائب در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است.
با انتشار این فایل صوتی، به ناگاه، علی اکبر جوانفکر به میدان آمد و مدعی شد (به گزارش پارس نیوز): «مطالب مطرح شده در این نوار صوتی به حدی سخیف و فاقد ارزش است که تا کنون نیازمند اظهارنظر و تکذیب نبوده است اما از آنجا که طی روزهای اخیر به عنوان دستمایهای مورد بهره برداری سوء شبکه رسانهای ضد انقلاب قرار گرفته است، اینجانب مطالب مطروحه در فایل صوتی مزبور را به طور کامل تکذیب می کنم. تهیه کننده این فایل صوتی ادعاهایی را در خصوص ملاقات دکتر احمدی نژاد با رهبر معظم انقلاب در شهریور ماه گذشته مطرح کرده و در آن به نام اینجانب و آقای بقایی نیز اشاره کردهاست که به نظر میرسد هدف از آن، صحنه پردازی طنز آمیز در فضای رسانهای باشد. این در حالی است که فردی به نام ر-ز (روح الله زم)با دستاویز قرار دادن این فایل صوتی به گفتوگو با برخی رسانههای ضد انقلاب (صدای امریکا) پرداخته و علاوه بر آن ادعاهای بیاساسی در خصوص ارتباط سازمانی م-م(محمد رضا منتظر قائم) با اینجانب را نیز مطرح کردهاست که به هیچوجه صحت ندارد و فردی با این مشخصات هرگز معاون یا مشاور بنده نبوده و سمتی نیز در دفتر دکتر احمدی نژاد نداشته است. رسیدگی به این مساله از سوی دستگاههای ذیربط و برخورد قضایی با ناشران فایل صوتی مزبور، اقدامی موثر در جهت تنویر افکار عمومی و خنثی کردن شایعات متاثر از آن خواهد بود.»
روشن است که از قول خامنهای گفتن که هاشمی رفسنجانی پیش از پایان سال میمیرد و وعده ریاست مجمع را به احمدی نژاد دادن، نه ادعای کوچک و «سخیف» است و نه زمان تکذیب آن، بعد از مرگ هاشمی رفسنجانی می باشد. تکذیب کنونی جوانفکر، اگر هم بدستور نباشد، تطبیق دادن خود با وضع بوجودآمدهاست.
٭ هک وب سایت مجلس خبرگان رهبری دادن پیام درگذشت هاشمی قبل از فوت او!؟
در رابطه با هک این وب سایت، بهمن جدی چنین توضیح میدهد: سایت خبری فرهنگ نیوز، در ساعت ۳۰:۱۷ دقیقه بعد از ظهر روز یکشنبه اعلام مینماید که سایت رسمی دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری هک شدهاست و هک کنندگان این سایت خبر دروغی حاکی از درگذشت هاشمی رفسنجانی را در ساعت ۲۳: ۱۷ دقیقه بر روی این سایت منتشر کرده اند. اما این خبر دروغ به سرعت از سوی محسن هاشمی فرزند ارشد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تکذیب میشود.
محسن هاشمی رفسنجانی فرزند علی اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران، تأکید میکند که هاشمی رفسنجانی در صحت و سلامت کامل به سر میبرد.
زمان قید شده در پیام، همان زمان است که هاشمی در استخر بوده است. بنابر روایت راویان کسی در کنار او نبودهاست. حتی محافظین وی. بنابراین ساعت 17.23 دقیقه که خبر بر روی سایت به اصطلاح هک شده دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری رفتهاست، گویای اطلاع قطعی و پیشاپیش از «مرگ» هاشمی رفسنجانی بودهاست. برای بیاثر کردن این امر واقع، گفتند که در گذشته چنین پیامی در سایت درج کرده بودند که سبب خنده خود هاشمی رفسنجانی نیز شده بود. اما اینبار هم زمان مشخص است و هم تاریخ معین است.
طرفه اینکه محمد هاشمی، برادر و مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفتوگو با فارس، ضمن تکذیب خبر منتشر شده بر روی سایت دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری مبنی بر درگذشت هاشمی رفسنجانی میگوید: بنده دقایقی پیش خدمت آیتالله هاشمی رفسنجانی بودم و وی در سلامت کامل به سر میبرد و حال وی هم هیچ مشکلی ندارد.
وب سایتی که از محمد هاشمی سئوال میکند، وب سایت خبرگزاری فارس وابسته به سپاه است. این خبرگزاری احتمالا میخواستهاست ببیند آیا او زنده است یا نه. اما نیم ساعت بعد از خبر به اصطلاح هک شده دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، محمد آقاجانی معاون وزیر بهداشت و درمان خبر میدهد که آیهالله هاشمی رفسجانی، رئیس تشخیص مصلحت نظام امروز حوالی ساعت ۱۸:00 به طور ناگهانی دچار ایست کامل قلبی شد.
بر اساس خبر رسمی، رفسنجانی ساعت ۱۸:20 بعداز ظهر ، بعد از پیدا شدن علائم سکته قلبی به بیمارستان تجریش منتقل شده و بستری میشود. دکتر غلامرضا محسنی رئیس بیمارستان شهدای تجریش شامگاه یکشنبه تصریح میکند که آیت الله هاشمی رفسنجانی بر اثر ایست قلبی ناشی از سکته قلبی در این بیمارستان دار فانی را وداع گفت. وی توضیح داد که هاشمی رفسنجانی ساعت ۱۸:۲۰ بعداز ظهر امروز با علائم سکته قلبی و در شرایطی که هوشیاری نداشت به بیمارستان شهدای تجریش انتقال یافته و بلافاصله تمام اقدامات درمانی لازم با حضور ۵ فوق تخصص قلب انجام و مراحل احیای قلبی نیز برای ایشان انجام گرفته اما متاسفانه بعد از بیش از یک ساعت تلاش برای احیای وی عملیات ناموفق بود و ایشان حدود ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه بعد از ظهر دار فانی را وداع گفت.
نکتهای که حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت نیز شامگاه یکشنبه، ۱۹ دی ماه به آن اشاره کرد وقتی به خبرنگاران میگفت: «تیم پزشکی» همراه آقای هاشمی نبودهاست و همین موضوع «نشاندهنده کوتاهیهایی در رسیدگی به وضعیتش بوده است»
گرچه وزیر بهداشت صبح دوشنبه، صحبتهایش را پس گرفت و گفت که «در این پرونده جای هیچگونه شبههای نیست. رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام علاقهای به داشتن تیم پزشکی نداشت. اصولاً پروندهای در کار نیست و دلایل فوت کاملاً واضح است»، اما روشن است که هدف توجیه روز بعد او، خنثیکردن «ظن قتل» است.
● تا اینجا، به قول بهمن جدی،
1. افراد معینی نیم ساعت قبل از بروز ایست قلبی هاشمی رفسنجانی، از بروز آن مطلع بودهاند!؟
2. چگونه این افراد توانستند وب سایت رسمی مجلس خبرگان رهبری که توسط یگان سایبری سپاه پاسداران به صورت شبانه روز حفاظت میشود را به این سادگی هک کنند؟
3. این افراد برای نوشتن متن پیام تسلیت دستجمعی هیأت رئیسه و همچنین هک کردن سایت رسمی مجلس خبرگان رهبری به ساعتها وقت احتیاج داشتهاند. پس اگر پیام از هیأت رئیسه مجلس نبوده باشد و سایت هک شده باشد، هک کنندگان باید، حداقل از آغاز صبح یکشنبه ۱۹ دی ماه، میدانستهاند که هاشمی رفسنجانی غروب یک شنبه دچار ایست قلبی میشود و فوت می کند!
4. چرا علی رغم آگاهی سپاه پاسداران از هک شدن سایت رسمی مجلس خبرگان رهبری هنوز هیچگونه گزارش و یا عکسالعملی از خود نشان ندادهاست!
٭گم شدن چندین ساعته محمد هاشمی بعد از درگذشت هاشمی رفسنجانی:
بنا بر اخباری که اخیرا منتشر شدهاست، محمد هاشمی برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی بعد از فوت او، به مدت 16 ساعت از صحنههای مختلف، حضور در جمع خانواده و مراسم شب در جماران غایب بودهاست. وقتی هم حاضر شده، بسیار گیج و منگ بودهاست. از قرار، میهمان سازمان اطلاعات سپاه بوده و توسط این سازمان توجیه شدهاست. بعد از این توجیه است که او میگوید: نه اثر خفگی و نه اثر کبودی بر گردن هاشمی رفسنجانی مشاهده نشده و مرگ او بر اثر ایست قلبی بودهاست. وگرنه، خود او گفته بود که چند دقیقه پیش هاشمی رفسنجانی را دیده و او در سلامت کامل بودهاست.
●چگونگی فوت هاشمی
ابتدا خبر مرگ هاشمی بدون ذکر خفه شدن او در استخر نشر یافت. بعد به تدریج در برخی وب سایتهای وابسته از جمله خیبر و عدالت گلستان گفته شد که او در حین شنا سکته کردهاست . این خبر سئوالهائی را بر میانگیزد:
1. چرا هاشمی به تنهایی در استخر شنا میکرده است ؟
2. تیم محافظین چرا وی را، در استخر، تنها گذاردهاند؟
3. تیم پزشکی که همواره باید در کنار او باشد کجا بودهاست؟
4. چرا انتقال هاشمی از استخر آنقدر زمان بردهاست؟
5. چرا هنگام خارج ساختن او از استخر درمانهای اولیه انجام نگرفتهاست
6. هاشمی چه مدت به تنهایی و در حالت خفگی در استخر قرار داشته که ریه هایش پر از آب شدهاند؟
پاسخ داده شده به سه پرسش اول ایناست که او خود نمیخواست. سه پرسش بعدی نیز نه طرح و نه پاسخ یافتهاند. محمد هاشمی به خبرگزاری فارس گفته بود که وی تا دقایقی قبل در کنار هاشمی بودهاست. آیااین دقایق قبل که به نظر ساعت 17.30 دقیقه بوده زمانی که خبرگزاری فارس بعد از به قول خودشان هک وب سایت مجلس خبرگان از او سئوال کردهاست، هاشمی در استخر بوده یا در جایی دیگر بوده؟ محمد هاشمی در کجا در کنار برادرش بودهاست؟ این دو پرسش نیز پاسخی نجستهاند.
به استناد قول محمد هاشمی، برادر او باید در دقایق میان 17:30 دقیقه تا 17:40، خفه شده باشد. زیرا بعد ازآن زمان، تا محافظین لباسهای او را بر تنش کنند و به بیمارستانش رسانند، 20 دقیقه طول کشیدهاست. پزشک نیز زمان رسیدن پیکر او را به بیمارستان، ساعت 18:00 گفته است.
٭ با همه تردیدی که در باره به قتل رسیدن او وجود دارد، قتل او میتوانستهاست خامنهای را بکارآید:
در باره قتل او تردید وجود دارد، از جمله بدینخاطر که دکتر سید حسن هاشمی، «وزیر» بهداشت، گفتهاست (29 دی ماه 1359) : « ایشان ۱۶ سال قبل آنژیو کرده بودند و ۳ تا پلاک در رگهای ایشان ایجاد شده بود. همچنین آیت الله هاشمی ۲۰ سال دیابت داشتند و اخیرا از انسولین استفاده میکردند که اگر قبل از این پیشگیری میشد مرگ ناگهانی اتفاق نمیافتاد». بدیهی است وقتی وضعیت جسمانی مسئولان پنهان نگاهداشته میشود، وقتی حتی بعد از مرگ نیز عوامل برانگیزنده ایست قلبی نامعلوم میمانند، این سئوال از «وزیر» محل پیدا میکند: با این دو بیماری، آیا او با تجویز پزشک، و پیش از مصرف انسولین، آنهم تنها، به شنا در استخر پرداختهاست؟
بهررو، تردید نیست که خامنهای میداند که بطور مداوم تضعیف میشود. وضعیت کشور که او عامل اصلی آناست و ناکارآمدی روزافزون حکومت و دستگاه اداری فاقد اختیار لازم و نیز موقعیت کشور در منطقه و جهان – برغم تبلیغات در باره قدرت منطقهای شدن ایران – و بالاخره گسستها در جماعت مدعی جانبداری از ولایت فقیه و سرطان فساد عوامل این تضعیف هستند. هرگاه او برآن شده باشد که از راه تحکیم هرچه بیشتر موقعیت خود در «نظام»، مانع از تضعیف بیشتر خود شود، هاشمی رفسنجانی باید از سر راه برداشته میشد. به این دلایل:
اول: ادامه حضور هاشمی با وضعیتی که در میان نیروهای معتدل و اصلاحطلب داشت و وسیله انتقال فشار مردم بر خامنهای شده بود، تضعیف کننده موقعیت خامنهای بود و باید حذف میشد؛
دوم: با حذف شدن هاشمی، فشار بر حکومت حسن روحانی – که او را تکیه گاه خود میدانست -، میتواند افزایش یابد. پس، نیروهای وابسته به «بیت رهبر» میتوانند فشار خود بر حکومت را تشدید کنند. در حال حاضر، خامنهای بهتر از روحانی را ندارد. اما در وضعیت جدید، میتواند نزدیکتر به خودی را پیدا کند و یا «نظام پارلمانی» را تدارک ببیند؛
سوم: از هم اکنون، انحلال شبکه روابط شخصی هاشمی رفسنجانی را با پلمپ دفترها و متهم کردن آنها به توطئه چینی آغاز کردهاند. احتمال زیاد دارد که نیروهای نزدیک به هاشمی و اصلاحطلبانی که نسبت به آنها حساسیت وجود دارد، دستگیر شوند؛
چهارم: فشار بر خانوادههای با سابقهای چون هاشمی رفسنجانی، خاتمی، خمینی، منتظری، ناطق نوری، بهشتی و… میتواند افزایش یابد و مانع از آن بگردند که این خانواده با یکدیگر اتصال یابند و یکی را شاخص و رئیس خود کنند؛
پنجم: ولی فقیه مطلقه در به در به دنبال به دست آوردن اسناد و مدارکی است که هاشمی رفسنجانی در اختیار داشته و به همین دلیل، به سرعت برخی از وابستگان هاشمی راتحت فشار قرار خواهد داد و احتمالا به برخی مراکزی که در اختیار هاشمی رفسنجانی و خانواده او است حمله خواهد نمود تا که اسناد و مدارک را بیابد و ضبط کند. اگر هاشمی رفسنجانی چگونگی رهبر کردن خامنهای را نوشته و یا نوار کردهباشد، ضربه به اساس ولایت فقیه نمیشود؟
ششم: وابستگان به ولی فقیه مطلقه حال با مرگ هاشمی خود را در قدرت کامل دانسته و از بیسرپرستی نیروهای طیف هاشمی در تحکیم موقعیت خود در رژیم استفاده خواهند کرد. البته وابستگان به او باید در عادی جلوه دادن مرگ هاشمی رفسنجانی تلاش کنند. و
ششم: نیروهای وابسته به خامنهای فکر میکنند با مرگ هاشمی قدرت را کاملا از آن خود کردهاند، اما متوجه نیستند که مرگ هاشمی از سویی دیگر میتواند موجبات حذف کامل نظام را فراهم سازد. زیرا با غرق شدن «سفینه النجات نظام»، دیگر در کشور حالت میانهای وجود ندارد تا کفه «نظام ولایت فقیه» اصلاحپذیر است را سنگین کند. زمان به زمان، خامنهای بطور خاص و ولایت مطلقه فقیه بطور عام، در برابر مردم تنهاتر میشوند. هرگاه مردم حقوق خویش را بکاربرند و در مقام خلع ید برآیند، دیگر کسی برای پادرمیانی نیست .