بنام خداوند قرآن
شورای محترم شهر تهران ، تا دیر نشده این طرح ضد قرآنی را متوقف کنید ، زیرا شما در برابر خدا و خلق خدا مسئول هستید .
در سایت تبیان شرح زیر نظرم را جلب کرد ، تصور کردم با توسل به آیات مربوط به معراج حضرت پیامبر ، اعمال فریبنده این رژیم ضد قرآن از دیگاه خود قرآن کریم بنام اصول راهنمای دین اسلام را برای شما بر رسی کنم ، توجه خاص شما برای درک اصل فریب بسیار حائز اهمیت میباشد . به قسمتی از در خواست این جناب روحانی و آنهم از شهرداری که بودجه اش تنها برای ایجاد رفاه و آسایش برای همه انسانها و از هر باوری ، ملیتی که در آن شهر زندگی میکنند و یا از آن شهر عبور میکنند باید صرف شود نگاه کنید !! .
« عین گروه جامعه: رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه برای ایجاد تهران سرای قرآن کارشناسان و مهندسان متعددی به مالزی، مصر، عربستان اعزام شدند، اظهار کرد: طراحی این مرکز باید سرآمد مراکز قرآنی دنیا شود.
حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالمقیم ناصحی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران، با اشاره به اینکه این کمیسیون، شهرداری تهران را به اجرای برنامه‌های دینی و قرآنی نیز ملزم کرده است، گفت: در راستای فعالیت‌های فرهنگی و دینی بودجه و اعتبار ویژه‌ای در این کمیسیون تصویب شده است.
وی با اشاره به اینکه شهرداری از سوی شورای اسلامی شهر تهران موظف شده است که یک اداره خاص را به فعالیت‌های دینی و قرآنی اختصاص دهد گفت: مرکز فعالیت‌های دینی شهر تهران در همین راستا تعریف شده است.حجت‌الاسلام ناصحی برگزاری مسابقات قرآن در سطح مناطق شهرداری تهران را از دیگر فعالیت‌های قرآنی صورت گرفته از سوی این نهاد شهری برشمرد و گفت: جشنواره شمسه نیز طی سال‌های گذشته مباحث دینی، قرآنی واخلاقی رابه خوبی درسطح محلات پیگیری کرده است.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه ایجاد تهران سرای قرآن نیز در دستور کار قرار دارد، تصریح کرد: شرکت توسعه فضاهای فرهنگی ملزم است هر چه سریعتر عملیات ساخت این پروژه را آغاز کنند. »
از آنجائی که در تمامی کشور های متمدن ، نهاد دینی حق استفاده از بودجه کشوری برای امور دینی را ندارد ، معمولا پیروان هر دینی ، مذهبی ، فرقه ای ، با توجه به ضرورت ایجاد یک مرکز برای تجمع ، تبلیغ و نیایش همباوران خود ، پیروان و باورمندان آن باور شخصا اقدام به جمع آوری هزینه ساخت و راه اندازی آن مرکز را می نمایند ، پس ایجاد چنین مرکزی آنهم با صرف مالیات دهندگانی که به دین شما باور ندارند یک عمل غیر شرعی میباشد !! .
بیانات این جناب روحانی را در بالا ملاحظه نمودید ؛ اکنون به برسی بعضی از نکات ان از نظر قرآن توجه نمائید ،
۱- شورای اسلامی شهر تهران حق ندارد مالیات یک یهودی ، مسیحی ، و یا پیرو هر باور دیگری را صرف ایجاد یک مرکز باصطلاح اسلامی کند .
۲- ایشان اظهار کرده که شورای شهر تهران را ملزم کرده ؟!! آخر برای انجام یک کار خیر ( اگر خیری در این کار باشد ) مالیات دهنده نا باور به انجام آن کار را ( ملزم ) میکنند ؟!! .
۳- ” شورای شهر تهران ( موظف ) شده ؟!! آخر این وظیفه غیر شرعی از کجای دین شما آمده ؟!.
۴- همه این هزینه ها که تنها برای ایجاد پست و مقام برای روحانی درباری بیش نیست ، آنهم در سطح شهر داری های تهران ؟! آنهم مسابقات قرآن ؟! . برای کدام قرآن می باشد ؟
شما چه کسانی را بجز خودتان میخواهید فریب دهید ، در ۴۰ سال گذشته این همه بودجه صرف مسابقات قرآنی ، آنهم برای یک عده قاری و صد البته قاری که ، پیرو فرقه شما باشد ، و و بجز تمرین آواز هیچ دست آوردی هم نه برای پژوهشگران قرآنی و غیر قرآنی نداشته و تازه در آخر بهترین محصول آن جناب …………متجاوز باشد !! چه ارمغانی را برای تلاوت ( و نه روخوانی ) و بازگشائی این نور رحمت داشته است ؟!.
۵- به آخرین فرمایش این جناب آخوند توجه کنید ! عده ای را به کشور های اندونزی ، مصر و عربستان اعزام میکنیم ؟!! رفیق شما با مصر و عربستان در حال جنگید . تازه می فرماید ” طراحی این مرکز باید سر آمد همه مراکز اسلامی دینا باشد ؟!!) . پس بحث شما قرآن نیست ، ایجاد ساختما نی هست بنام قرآن سرا که باید از معرفترین کازینو های جهان هم شیک تر باشد !!.
هموطن ، اگر در کل این نظام یک نفر ، تنها یک نفر یافتید که توانست ایجاد این مرکز و دیگر مراکز ضد قرآنی تحت امر این رژیم ، آنهم در حالی که اکثر مردم مسلمان قبل از انقلاب ، بخاطر علمکرد ریاکارانه این رژیم در پس از انقلاب کل دینشان را کنار گذاشته اند را در راستای رشد فکری و ایمانی این ملت در بند بداند ، آنوقت من با همین کوتاه قلم از حضور این جناب روحانی و شورای شهر تهران پوزش خواهم خواست .
لطفا به قسمتی از مقاله ای را که در سال۰۲۰۱۲ تحت عنوان نزول قرآن نردبان محمد نوشته ام توجه فرمائید .
اگر در آن زمان نزول قرآن، معراج ( نردبان ) روئیت پیامبر گرامی اسلام بوده ، امروز این روئیت با بکار گیری بهترین تکنولژی از طریق انیترنت برای مشتاقان این کتاب نخواهد بود ؟ آنهم با استفاده از یک دوربین و یک اطاق ؟ آیا در زیر چتر این فریب بجز حیف و میل کردن اموال یک عده بی خانمان منفعت دیگری هم به ارمغان خواهد داشت ؟؟!.
لطفا به قسمتی از مقاله ای را که در سال ۲۰۱۲ برای آن روئیت نوسته ام توجه فرمائید .
ابتدا میپردازم به معنای نزول ،نزول و مشتقات آن در قرآن مجید 43 بار بکار رفته ، که تقریبا در جمع ، منظور از فرود آمدن هر کلامی ، شیئی ، مایعی، و یا ماده ای ، از بالا به پائین را میرساند .
باریدن باران رحمت وحی بر پیامبر عزیز ما ، را نیز نزول میگویند ، البته این بدین منظور نیست که یک مقامی بنام خداوند در بالای آسمان زمین منزل کرده و از آنجا یکنفر بنام جبرئیل را استخدام کرده و میفرماید : این بسته نامش وحی است ،قسمتی از آنرا میدهی به این انسان و قسمتی را میدهی به آن زنبور . نخیر چنین نیست .مسلم که برای ایجاد هر بنائی در این جهان، ابتداء نیاز به یک پاک سازی ، و زیر سازی وجود دارد . در مورد وحی به پیامبران نیز قرآن کریم میفرماید * إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَ نُوحًا وَ ءَالَ إِبْرَاهِیمَ وَ ءَالَ عِمْرَانَ عَلىَ الْعَالَمِینَ(33. اصطفی یعنی پاک سازیکرد ، اورا تصفیه کرد ، او را آماده پذیرش کرد .پس هرکدام از کسانی را که او اراده به برگزیدن فرمود ، قبلا آنها را در بوته آزمایشات متعددی قرار داد ، سپس نسبت به نوع ماموریت ، و امتحان انجام شده آنها برگزیده شدند . نگاه کنید به برگزیدن حضرت مریم ( درود خداوند بر آن نمونه تقوی در آفرینش باد ) که خداوند میفرماید : * وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ. در این آیه بحث بر برگزیدن یک زن در یک دهستان و برای ارشاد 50 نفر نیست ، خداون هستی : ترا از تمامی صافی های مورد نیاز برای دریافت این مقام عبور داد .اکنون تو بر تمامی زنان در جهان هستی فضل و برتری تقوائی داری . پس نزول ، آن باران رحمتیست که خداوند هستی بخش بر آنانی میباراند که از صافی ها عبور کرده باشند و برای دریافت سخن دلنشین خداوند حتمی از هر لحاظ آمادگی پذیرش را دارند . سر زمین دل این گونه انسانها قبل از کاشت دانه وحی، بارها ،شخمها زده شده ، و پازشتها شده اند ، از پاکترین آب ها ابیاری شده اند .نگاه کنید بآیات سوره آل عمران از آیه 30 تا 45 ببینید برای برگزیدن عیسی از کجا خداوند ، و از چه کسی ، و کسانی این پاک سازی را شروع کرده .از خانه زکریا !. حالا ، شاید بعد از نیم قرن محصول آن دانه میشود عیسی .این است معنای اصطفا ، و نزول.
و اما معراج ( نردبان ) ، در بین مسلمانانی که با قران آشنائی ندارند چنین تفسیر شده که پیامبر به معراج رفت !. هرگز چنین آیه ای در قرآن نیامده .بلکه پیامبراز معراج (وحی)،بعنوان یک وسیله استفاده کرد . ما در هیچ جای قران مجید از معراج یا عروج پیامبر به آسمانها با چنین آیه ای برخورد نمیکنیم !.در قرآن کریم خداوند میفرماید : * سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُِیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ(1 ( دانم پاک بودن آنکه برد بشب بنده اش را از مسجدالحرام به مسجد اقصی ،که برکت دادیم پیرامونش را تا (بنمائیم ) او را از آیتهای خود ، بدرستیکه اوست شنوای بینا ) .در این تنها آیه ، اصلا بحثی از عروج ،یا معراج پیامبر نیست ، بحث سر این هست که ،این پیامبر هم، پایش را گذاردیم جای پای بزرگ جدش ابراهیم ،وَ کَذَالِکَ نُرِى إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ(75 .ملاحظه کنید که با ابراهیم ، آن بزرگ مرد موحد ،چه کرد فرمود:(نری) نمودیم ملکوت زمین و اسمانها را باو.
بنظر من مسلمانان از روزی که قرآن هدایت ، ارشاد ، وشفا را بکناری گذاشتند ، و بدنبال بهانه ای برای غلو در دینشان گشتند ، در یک سردرگمی بنا را برپاره ،پاره کردن آن دین قیم ابراهیم ، و محمد گذاشتند ، و با رها کردن پرستش الله جل جلاله ، بپرستش خداوندانی روی کردند که خود خالق آنها بودند ، و دست آخر همین خدایان شدند بلای جان آنها.
حتمی نزول قران کریم در شهر رمضان آغاز شد ، و این نزول سالها بطول انجامید ، و حتمی هم که بر محمد نازل شد ، نازل شد تا محمدی بسازد ،که پرستش الله بی همتا ،که رسالت تمامی پیامبران بر حق تاریخ بود را جای گزین پرستش خداوندان ،مستبد و آدم کش ، و ضد آزادی انسان نماید . قرآنی که بر محمد در ماه رمضان نازل شد قرآنی نبود که محمد را به معراج ببرد ، به معنای معراج توجه کنید ،معراج یعنی ( نردبان ) ، و نردبان وسیله است و نه هدف ،جای هدف و وسیله را عوض کردند ، و سرنوشت ما را بدین جا کشاندند ! . هدف تشرف بحضور آن هستی بخش جهان هستی ، و آنهم در تمامی لحظات شبانه روزی زندگیمان هست . قرآن نازل شد و محمد را بعنوان آخرین پیامبر تاریخ معرفی کرد و : فرمود ،پیروان محمد ، پیامبر شما تنها انسانی بود که در آن (سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُِیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، (نریه، آن نمودنهای ما ) تا آخرین درخت سدر هستی در خدا شناسی ، و هستی شناسی بپیش آمد .
پیروان محمد ، میخواهید بدانید که پیامبر شما تا به کجا آمد ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَ النَّجْمِ إِذَا هَوَى(1) قسم بستاره چون فرو شود ، یا بر آید .
مَا ضَلَّ صَاحِبُکمُْ وَ مَا غَوَى(2)گمراه نشد صاحب شما و براه باطل نرفت .
وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى(3)و سخن نمیکند از خواهش نفس .
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى(4) نیست آن مگر وحی که وحی کرده میشود .
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى(5) آموخت او را سخت قوای.
ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوَى(6) صاحب توانائی ، پس راست ایستاد
وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلىَ(7) او بود بر افق بر تر
ثمَُّ دَنَا فَتَدَلىَ(8) پس نزدیک آمد ، پس نزدیک شد یا ( تواضع نمود )
فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینِْ أَوْ أَدْنىَ(9) پس بود قد دو کمان یا نزدیکتر
فَأَوْحَى إِلىَ عَبْدِهِ مَا أَوْحَى(10) پس وحی کرد به بنده اش آنچه وحی کرد
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى(11) تکذیب نکرد دل آنچه را میدید
أَ فَتُمَارُونَهُ عَلىَ مَا یَرَى(12) آیا مجادله میکنید با او بر آنچه میدید ؟
وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَهً أُخْرَى(13) و بتحقیق که دیدش بار دیگر
عِندَ سِدْرَهِ المُْنتَهَى(14) نزد سدره المنتهی
عِندَهَا جَنَّهُ المَْأْوَى(15) که نزد آن است بهشت آرامگاه ( همین جا دیگه دلش آرام شد )
إِذْ یَغْشىَ السِّدْرَهَ مَا یَغْشىَ(16)هنگامی که پوشید سدره را آنچه پوشید
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى(17) نگردید به جانبی چشم و تجاوز از حد ننمود
لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَایَاتِ رَبِّهِ الْکُبرَْى(18و بتحقیق که دید از آیتهای پروردگارش که بود بزرگ.
همباوران عزیز ، باطرافتان نگاه کنید ، بحث امت اسلام ،برسر چیست ؟ آیا بر سر چگونگی به معراج رفتن پیامبرشان نیست ؟! آیا بحثشان بر سر نوع براقی نیست که پیامبر را به معراج برد ؟! تا محمد با آن بآسمان اول ، دوم ، .. برود ؟ . قرآن میفرماید : در طول تاریخ آفرینش تنها دو نفر مفتخر باخذ کسب اجازه ( نریه) شدند ، یکی ابراهیم بود ، و آخری پیامبر عظیم الشان اسلام محمد ( که درود جهان هستی بر او باد ) بود .محمد در قرآن بمعراج نرفت ، معراج ( نردبان ) وسیله بود تا محمد را تا به هدف ببرد . او مفتخر بدیدار شد . که آن دیدار برای هر انسانی قابل حصول است ،بشرطی که ،محمد شود . امیدم بر این هست تا امتی ، که پیامبرش در قراِن نردبان دیدار معشوق را یافت و با بالا رفتن از پلکان عشق ، در زیر سایه آن درخت سدر آخری با آن تنها خداوند هم عاشق و هم معشوق دیدار کرد ، نیز دست ما را از این همه اعمال ضد قرآن بشوید ، تا هرکدام به نسبت ایمان به او ، بر آن دیدار نائل شویم .
خداوندا ،تو با نزول قرآنت بر محمد ،نردبان دیدار را بما نشان دادی .
خداوندا ، تو با نزول سوره حَمد ،راه رسیدن به آن نردبان را به ما آموختی .
خداوندا ، تو با دعوت محمد با صعود از آن نردبان، آفرینش را به او نمایاندی .
خداوندا ، قرآنی دیگر بفرست ، اینبار آنرا خودت در گوشمان زمزنه فرما ، آن قرآن را سوزاندند. امت محمد باهدایت دشمن و بدست خود آنرا به آتش کشیدند .
خداوندا ، ما سالها تلاش کردیم تا پایمان را در پلکان اول بگذاریم ، اما ، امروز ، پیروان دروغین محمد، دست در دست دشمنان تو ، و قرآن تو و محمد تو و ما ،چنان بر ما میبارند و میتازند که ما خود را نیز گم کرده ایم .چه رسد به نردبان تو و تو خدای نردبان .
یا رب ، ترا به جان محمد قسم که ، محمدی دیگر از نسل ابراهیم و موسی و عیسی، محمد برسان ،که دلمان سخت برای دیدارت به تنگ آمده . آمین
همباوران عزیز، راه رسیدن به پای آن نردبان ، و صعود از آن درلابلای تک ،تک آیات قرآن کریم نهفته است تنها نیاز به همت و تفکر دارد . بامید بیداری هر چه زود تر امت محمد. والسلام.۱۹ جولای ۲۰۱۲. “
دوم آگوست ۲۰۱۷ آمریکا ، نادر انتظام .
شما میتوانید این مقاله و دیگر نوشتار این کوتاه قلم را درسایت انقلاب اسلامی و سایت نادر انتظام مطالعه فرمائید ، سپاس .