back to top
خانهنویسندگانکوشا: مهندسی جانشینی در انتخابات ۱۴۰۰،تجمع اسوه‌های جنایت،خیانت و فساد

کوشا: مهندسی جانشینی در انتخابات ۱۴۰۰،تجمع اسوه‌های جنایت،خیانت و فساد

rai bad badtarبا توجه به ثبت نام نزدیک به ۶۰۰ نفر و برگزیده شدن نزدیک به ۴۰ نفر ازسوی شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت ، به جرات می توان گفت اکثر قریب به اتفاق آنها از ابتدای انقلاب در کلیه خیانت ها، جنایت ها، مفاسد مالی و اخلاقی و سرکوب و شکنجه دخیل بوده اند و نشان میدهد که نظام ولایت چه اسوه هایی را پرورش داده است .

از دورانی که هاشمی رفسنجانی دو دوره ریاست جمهوری خود را گذراند تا کنون می توان گفت سید علی خامنه‌ای همواره در پی غالب کردن رییس جمهوری بود که با او هم نظر باشد و لذا در انتخابات سال ۷۶ که منجر به انتخاب سید محمد خاتمی شده بود، او و حامیانش در سپاه پاسداران تصمیم گرفته بودند که ناطق نوری را برگزینند اما گویا شرایط بین الملل و فشار رسانه‌ها و هاشمی رفسنجانی مانع از دستکاری در آرا شد.

در همین دوران بود که قضایای قتل‌های زنجیره‌ای لو رفت و و زارت اطلاعات مجبور به اعتراف در قتل مخالفان گردید و پای برخی از یاران و همراهان خامنه‌ای گیر و افشا گردید ، علاوه بر آن در مدت ریاست جمهوری محمد خاتمی قضایای دانشگاه و حمله به خوابگاه دانشجویان به وجود آمد و جریان حمله به بیت آیت الله منتظری نیز در دوران ریاست جمهوری خاتمی بود، دورانی که خامنه‌ای گفته بود هر زمان که خاتمی به سفر خارج از کشور می رود نگران سخنان و اعمال او است .

بااتمام دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ، رهبری که حالا اقا سید مجتبی هم بزرگتر شده بود تصمیم بر این گرفتند تا رییس جمهوری را به سر کار بیاورند که با آنها و بیت ایشان،هماهنگ باشد و علاوه بر آن حزب اللهی باشد تا دولت اسلامی را تشکیل دهد تا جامعه، اسلامی بگردد و لذا محمود احمدی نژاد را با کمک بی‌دریغ سپاهیان و دستکاری در ارا به این مقام منصوب نمودند و در دور دوم هم که باز مجبور به انتخاب مجدد او با افزودن نزدیک به ۶ تا ۸ میلیون بر ارای او شدند که سردار محمد علی جعفری و سردار آخوند علی سعیدی نیز در فیلم‌های ویدیویی خود اعتراف به دخالت در انتخابات نمودند تا به دور دوم کشیده نشود و اصلاح طلبان انتخاب نشوند و همین مسئله منجر به بروز اعتراضات مردمی شد که با دخالت سپاه درسرکوب مردم و کشتن دهها تن از جوانان و دستگیری و حصر خانگی میر حسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی و زندانی کردن صدها تن بالاخره توانستند فرد مورد نظر رهبری را در مقام خود ابقا نمایند که البته با درگیری هایی به خصوص در دو سال اخر میان رهبری و رییس جمهور با سختی به انتها رسید و بی‌بصیرتی رهبری مشخص گردید .

درسال ۹۲ رهبری که نیازمند گفتگو و حل مسئله هسته‌ای شد و خود نیز نرمش قهرمانانه را به عنوان دورنمای ادامه حیات برگزیده بود، تن به انتخاب حسن روحانی داد در حالی که دلش با سعید جلیلی بود .

احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد در سخنانی که روز ۲۹ مهر ۱۳۹۲ منتشر شد. در دیدار با کادر مجموعه سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی روایت کرده است که آیت الله خامنه‌ای پس از انتخابات ۲۴ خرداد با اشاره به آرایی که جلیلی کسب کرده به او گفته است: «این چهار میلیون نشانگر وجود یک جوهره در این جامعه است.» او گفته است: «اکثر افرادی که به جلیلی رای دادند دانشجویان، طلبه‌ها و اکثرا جوان و پرانرژی بودند این چهار میلیون جوهره انقلاب هستند و ما باید آنها را منسجم تا دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری حفظ کنیم.»

 

در سال ۹۶ ، خامنه‌ای و آقا سید مجتبی رییسی را به میدان آوردند که حتی با افزایش بین ۵ تا ۸ میلیون رای بر ارای او، نتوانستند او را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند و شکست خوردند .

با وجود اینکه خامنه‌ای در برابر حسن روحانی و در حمایت از رییسی در سال ۹۶ گفت:«گاهی می‌شنویم بعضی می‌گویند یا در گذشته گفته‌اند که وقتی ما آمدیم مسئولیت پیدا کردیم، توانستیم سایه جنگ را از سر کشور رفع کنیم، اما این حرف‌ها درست نیست و واقعیت آن است که در تمامی سالهای متمادی، حضور ملت در صحنه، باعث رفع سایه جنگ و تعرض از سر ایران شده است.»

و اما انتخابات سال ۱۴۰۰، سالی که باید رییس جمهوری انتخاب شود تا در نبود او(خامنه ای)، در طول این دوران احتمالا هشت ساله بتواند جانشینی که مد نظر او است را حمایت کرده و یا از طریق شورای موقت رهبری ادامه حیات جانشین خود را تضمین نماید ، بنا بر این در این دور تنها به این نمی اندیشد که چگونه و چه فردی را برای این مقام بالا بکشد بلکه باید با ترفندهایی خاص، زمینه جانشینی آقا سید مجتبی را به احتمال زیاد تضمین نماید و لذا از ماهها پیش از اطاق فکر نزدیکان حاضر در بیت رهبری دومینوی انتخابات را به شکل زیر به اجرا در آوردند

اول : دور کردن برخی از نامزدهایی که احتمال رای آوری داشتند

او از ماهها قبل با انجام سخنانی آدرس های خاص خود را مبنی بر رییس جمهوری جوان و حزب اللهی را می داد که عدالت را به اجرا در آورد که در نهایت با توجه به نامزدها معلوم شد که جوانان در نظر او افراد بالای ۵۰ سال بوده است ، او در این دوران با سخنرانی‌ها و دیدار هایی برخی را از آمدن منصرف نمود و یا با سخنانی به آنها فهماند که بهتر است وارد گود مبارزاتی نشوند زیرا اگر به حرف‌های او گوش ندادند ازفیلتر شورای نگهبان نمی توانند گذر نمایند و بنابراین به طور ضمنی و به صورت دوگانه گویی که روش همیشگی او بوده است حسن خمینی ، محمود احمدی نژاد ، تاج زاده و احتمالا سعید محمد را از شرکت در انتخابات ، بر حذر داشت .

دوم: تغییر قانون در رابطه با استعفای نامزدها

بر اساس قانون اساسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید شش ماه قبل از کار خود استعفا دهند و بعد وارد کارزار انتخاباتی شوند ، اما چند روز مانده به دوره شش ماهه قبل ازثبت نام نامزدها، مجلس انقلابی بنا به دستور، قانونی را در تاریخ دیماه سال ۹۹،به تصویب رساند که این مدت شش ماهه را برای برخی‌ها منتفی نماید.

بنابراین نمایندگان مجلس با پیشنهاد استعفای روسای قوای مقننه و قضائیه، اعضای هیأت رئیسه مجلس و اعضای شورای عالی قضایی و.. ۶ ماه قبل از ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری مخالفت کردند.

بنا بر مصوبه فوق برخی از افراد می توانند بدون استعفا در انتخابات شرکت کنند و درصورت رای نیاوردن به جایگاه خود بازگردند و هیچ آسیبی به مقام و منصب آنها وارد نشود، افرادی چون سید ابراهیم رییسی ، قاضی زاده هاشمی ، علیرضا زاکانی،شمس الدین حسینی، محمد عباسی، فریدون عباسی و

سوم: مصوبه جدید شورای نگهبان

به دنبال آن در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰، چند روز مانده به آغاز ثبت نام نامزدها،و این بار توسط شورای نگهبان مصوبه‌ای فراهم شد که با این مصوبه بسیاری دیگر از کاندیداها بدون توجه به قانون اساسی قادر به شرکت و نامزدی در انتخابات نخواهند بود که در زیر به برخی از این مصوبات اشاره می شود .

 

در ابتدای مصوبه که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ جهت اجرا به وزارت کشور ابلاغ‌شده آمده است: «در اجرای جزء «۵» بند «۱۰» سیاست‌های کلی انتخابات ابلاغی مقام معظم رهبری «مدظله‌العالی» که «تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری» را بر عهده شورای نگهبان قرار داده است و با عنایت به بند ۹ اصل ۱۱۰ و اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تعاریف، معیارها و شرایط مذکور در تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۹۶ در جلسه شورای نگهبان به تصویب رسید و در جلسه مورخ ۸/۲/۱۴۰۰ این شورا مورد اصلاح قرار گرفت».در حالیکه،مطابق اصل ۱۱۵ قانون اساسی، همه رجال مذهبی و سیاسی که «ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» می‌باشند حق ثبت‌نام در انتخابات ریاست جمهوری را دارند.

اما به گزارش وب سایت الف، هادی طحان نظیف، عضو حقوقدان شورای نگهبان روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ خبر از تصویب مصوبه‌ای برای تعیین شرایط داوطلبان انتخابات ریاست‌جمهوری داد.

بر اساس این مصوبه ، بر خلاف قانون، شرایطی برای داوطلبان انتخابات تعیین‌شده که ازجمله می‌توان به این موارد اشاره داشت:

نامزد‌ها می‌باید در بازه سنی ۴۰ تا ۷۵ سال باشند،

حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل‌ آن باشد

سابقه تصدی حداقل ۴ ساله در سمت‌های مدیریتی کشور را که به‌طور کامل مصادیق آن ازجمله برای وزرا ذکرشده

را داشته باشد، وزرا، استانداران، شهرداران شهرهای بالای دو میلیون نفر جمعیت، فرماندهان عالی نیروهای مسلح با جایگاه سرلشگری و بالاتر می‌توانند کاندیدا شوند،تمام نامزدها باید گواهی عدم سوءپیشینه ارائه دهند و سابقه محکومیت کیفری نداشته باشند و

به دنبال این مصوبه ، نمایندگان مجلس که باید قانون گذار باشند، تن به قوانین ساخته شده شورای نگهبان دادند تا معلوم شود جایگاه مجلس شورای اسلامی انقلابی کجاست.

در نشست علنی مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه، بیانیه ۲۰۳ نفر از نمایندگان مجلس خطاب به اعضای شورای نگهبان قرائت شد. در بخشی از این بیانیه آمده است:

«اعضای محترم شورای نگهبان احتراماً همان‌طور که مستحضرید اصلاح نظام انتخاباتی یکی از دغدغه‌های جدی نمایندگان مجلس یازدهم بوده و از ابتدا در دستور کار مجلس یازدهم قرار داشته است. اکنون نیز خداوند را شاکریم که شورای نگهبان در راستای همان تلاش‌های مجلس شورای اسلامی گام نهایی را استوار برداشت و حسن ختامی شایسته را رقم زد».حال با توجه به بیانات رهبری و مصوبات گوناگون ازسوی مجلس و شورای نگهبان باید دید که کدام یک از نامزدها تایید صلاحیت می شوند که به نظر تعداد آنها نباید از ۶ یا ۸ یا حداکثر ۱۰ نفر بیشتر باشد که شاید برخی به نفع نامزدی دیگر کنار بروند.

چهارم : پوست خربوزه زیر پای سید ابراهیم رییسی

به نظر می رسد که سید مجتبی خامنه‌ای و یاران او با کشاندن سید ابراهیم رییسی به انتخابات مانند دوره گذشته،بازی جدیدی در اندیشه داشته باشند، زیرا شکست رییسی در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری ضربه سختی به اعتبار او وارد ساخت به خصوص اینکه قالیباف را هم فدای او کردند.

ورود سید ابراهیم رییسی به این دوره انتخابات با این شکلی که وارد شد، احتمالا ضربه‌ای شدید تر از دور قبل را شامل حال او خواهد کرد زیرا

۱-: استعفا ندادن او از مقامش ، چهره عدالت خواهی او را حتی در میان خود اصولگرایان مسئله دار ساخته است ، چرا که قاضی القضات نظام ولایت با وجود اینکه کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده اما ازکلیه امکانات تبلیغاتی بهره می برد که اصولگرایان را به واکنش وا داشته به گونه‌ای که «محمدرضا زائری» گفته است «تلویزیون جوری دارد راه را به آقای رئیسی نشان می‌دهد که اگر در برنامه آشپزی یا مستند طبیعت ایران هم با ایشان گفت‌وگو کنند، نباید تعجب کرد. فقط مانده ایشان در برنامه کودک برای بچه‌ها قصه بگوید.»یا باید این مسئله را ناشی از اشتباه در محاسبه،بیشعوری، نادانی یا بلاهت رییسی دانست که استعفا نداده پا به این عرصه گذاشت و یا دال بر سناریوی بی‌اعتبار کردن او.در این میان مهدی نصیری نوشت: «اگر ورود آیت الله رییسی به انتخابات را حاصل یک سناریو برای بی‌اعتبار کردن او در افکار عمومی بدانیم، این سناریو با این مدل مهندسی شورای نگهبان هم اینک به بار نشسته است. خداحافظ ابراهیم»

۲-: به کلیه نشریات و خبرنگاران و وبلاگ نویس‌ها دستور داده شده که بر علیه این جنایتکار تاریخ ایران هیچ مطلبی نوشته نشود ، که این خود بر نگرانی دیگر کاندیداهای انتخابات افزوده ، اما خود رییسی نمی فهمد که این گونه عمل کردن نه تنها بر اعتبار او نخواهد افزود و بیشتر ضایع خواهد شد که در این رابطه نوشته اند :

……فشارهای امنیتی بر برخی رسانه‌ها و خبرنگاران در جهت جلوگیری از انتشار انتقاد در شبکه‌های اجتماعی علیه ابراهیم رئیسی باعث شده است تا برخی از فعالان سیاسی ضمن اعتراض به این موضوع خواهان شفافیت در نحوه تبلیغات رئیسی در انتخابات باشند و این سوال را مطرح کنند که چگونه دستگاه قضایی که رئیسش نامزد انتخابات است می تواند به تخلفات انتخاباتی رسیدگی نماید؟

۳-: مجلس انقلابی طی نامه‌ای با بیش از۲۰۰ امضا از او خواسته بود که خود را نامزد انتخابات کند و وقتی او اعلام نامزدی کرد، در جلسه‌ای که در سرچشمه برگزار کرد قرار بود بیش از ۲۰۰ نماینده کذایی حضور یابند که اخبار و اطلاعات نشان می دهد تنها ۹۶ تن از نمایندگان حضور پیدا کردند و مابقی نیامدند ، هر چند حامیان رییسی به دروغ می گویند که بیش از۲۰۰ نماینده حضور داشتند اما یکی از نمایندگان در این رابطه گفت که برخی از نمایندگان در سفر به حوزه انتخابیه خود بود ه اند ولی به نظر می رسد بروز اختلاف میان او و جلیلی منجر به نیامدن نمایندگان حامی جلیلی و جبهه آنها گردید زیرا گفته می شود که قرار بوده جلیلی به نفع رییسی کنار برود و به معاون اولی رییس جمهوری برسد ولی گویا حامیان جلیلی به جز معاون اولی خواهان در اختیار گرفتن چند وزارتخانه از جمله وزارت خارجه و اقتصاد و … بوده اند

۴-: خطای دیگر سید ابراهیم رییسی انتخاب یکی از وزرای محمود احمدی نژاد به عنوان رییس ستاد انتخاباتی او بوده که این مسئله موجب تکدر خاطر برخی از اصولگرایان شده است و به احتمال زیاد منجر به بروز اختلافاتی میان رییسی و دیگر اصولگرایان خواهد شد زیرا یکی از اعضای جبهه پایداری رامسئول ستاد انتخاباتی خود نموده که چهار سال قبل هم همین مسئولیت را داشت .

به نظر می رسد کسانی که او را تحریک به شرکت در انتخابات کرده اند می دانند با او چگونه بازی خواهند کرد زیرا حضور او به خصوص بعد از تایید شورای نگهبان و از دم تیغ گذراندن بسیاری از کاندیداها، بیشتر به او شکل انتصابی داده اند تا انتخابی که در زیر به دو حالتی که برای او چیده شده است اشاره می کنیم که بیانگر خطای محاسباتی رییسی و افتادن در چاهی است که برایش ساخته اند زیرا در اندیشه او چیزی به جز قدرت و جنایت وجود ندارد و لذا به دلیل همان قدرت مداری نتوانسته دست سید علی خامنه‌ای که به نظر تابع سید مجتبی شده است را بخواند و در نتیجه به نظر نگارنده به دامی افتاده است که حاصل آن یکی از دو احتمال زیر خواهد بود

اول: اگر او موفق شود علی لاریجانی را در انتخابات شکست دهد، در این صورت به عنوان رییس جمهور،باز هم یک عضو از شورای موقت رهبری برای انتخاب جانشین خواهد بود و به نظر ، نخواهد توانست به عنوان عضو شورا، خود را جانشین رهبری،اعلام نماید زیرا در آن صورت بار دیگر باید انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود که دنگ و فنگ خود را خواهد داشت و علاوه بر آن باید دید که رییس قوه قضاییه و عضو منتخب شورای نگهبان چه کسانی خواهند بود و آیا آنها رییسی را به عنوان جانشین معرفی خواهند کرد که بعید است و باز در آن صورت باید انتخابات مجدد ریاست جمهوری برگزار شود که به نظر نگارنده قدری بعید است در این اوضاع و احوال نظام توانایی این همه فشار را داشته باشد .

اگر رییسی به عنوان رییس جمهور انتخاب شود مشکلات زیر را پیش پای خود دارد

۱برخی از وزارت خانه‌ها را باید در اختیار رهبری قرار دهد و برخی را نیز به گروه هایی که او را در این پیروزی یاری رسانده اند ، بنابراین می شود رییس جمهور اجاره‌ای

۲۲در صورت انتخاب رییسی، به این دلیل که باید در جریان هسته‌ای وارد مذاکرات شود، خود به خود با برخی جریانات مخالف روبرو خواهد شد و اگر برجام بار دیگر پذیرفته شود در این صورت او از انقلابی گری فاصله خواهد گرفت و بر دشمنان خود خواهد افزود .

۳– –با توجه به اینکه هر رییس جمهوری که برگزیده شد ، بعد از مدتی با سید علی خامنه‌ای و دخالت‌های او مشکل دار می شود بنابراین سید ابراهیم رییسی نیز به احتمال زیاد سرنوشتی مانند دیگر روسای جمهور خواهد داشت .

دوم: اگر سید ابراهیم رییسی در انتخابات شکست بخورد اعتبار و مشروعیت او برای مقام جانشینی از بین خواهد رفت زیرا کسی که وقتی رای دهندگان او را برای مقام ریاست جمهوری انتخاب ننمایند، چگونه می خواهد ادعای جانشینی رهبری داشته باشد ، بنابراین شکست او در انتخابات وجهه او را بیشتر از بین خواهد برد و در این صورت با توجه به اینکه از مقام خود استعفا نداده است به قوه خود بازخواهد گشت و به عنوان یک عضو شورای موقت رهبری حق رای خواهد داشت و از آنجایی که بر بی‌اعتباری او بعد از شکست در انتخابات افزوده می گردد ، نخواهد توانست خود را به عنوان جانشین رهبری معرفی کند و در این صورت تنها کسی را که می تواند جانشین رهبری اعلام نمایند آقا سید مجتبی خامنه‌ای خواهد بود .

چرا که آقا مجتبی علاوه بر تسلط بیشتر بر بیت رهبری و نهادها و سازمان‌های وابسته به خامنه ای، معصوم و بیگناه است به قول حداد عادل که به چهار خصیصه آقای سید مجتبی اشاره می کند و می فرمایند: «عبادت، زهد، بی‌گناهی و تدریس درس خارج…جسته و گریخته می‌دانم که سالهاست در قم درس خارج تدریس می‌کند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذراند یا به عبادت … من طی سیزده ‌سال گذشته که با او نسبت پیدا کرده‌ام هنوز صدای بلند او را نشنیده‌ام و گناهی از او ندیده‌ام… زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی ساده‌تر است.» (تابناک به نقل از پاسدار اسلام، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹)

درضمن گویا رییسی و کسانی که سخن از جانشینی او می رانند ، نمی دانند پوستر لبیک یا خامنه‌ای منتشر شده در ماههای اخر سال گذشته به چه دلیل بوده است و چرا تصویر سید علی و سید مجتبی در کنار پرچم ایران با این شعار «لبیک یا مجتبی»، «ما پیرو اهل بیت خامنه‌ای هستیم». این دو شعار نوشته بر پوستر پخش شده در میدان انقلاب و خیابان‌های اطراف بوده است.

.بنابراین سید ابراهیم رییسی شاید بتواند به عنوان محلل مورد استفاده و بهره برداری اقا سید مجتبی قرار بگیرد که انهم احتمال است زیرا بعید به نظر می رسد که اشتباه سید احمد و هاشمی رفسنجانی در برگزیدن سید علی به عنوان رهبری را فرزند رهبر جعلی بپذیرد چرا که به خوبی از سرنوشت سید احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی و خاندان آنها مطلع است و هرگز دست به این خطا نخواهد زد و جانشینی را تقدیم فرد دیگری نخواهند کرد .

این مطلب از قبل آماده شده بود اما هنگامی که شورای نگهبان اسامی کاندیداهای مورد تایید را اعلام کرد، نامی از علی لاریجانی در میان تایید شدگان دیده نشد و این مسئله بیانگر جنگ سختی است که در آینده در دهکده سید علی خامنه‌ای بروز خواهد کرد چرا که یکی از نزدیکان به اقا سیدمسعود وقتی نام علی لاریجانی را مشاهده ننمود تویتی به شکل زیر درج نمود که خود بیانگر شکاف بسیارسخت در راس دهکده رهبری است.

معاون اطلاع‌رسانی دفتر حفظ‌ونشر آثار آیت‌‌الله‌ خامنه‌ای به ردصلاحیت لاریجانی واکنش نشان داد

؛ مهدی فضائلی (زیر مجموعه اقا سید مسعود و برادر سردار درگذشته احمد فضائلی)،، معاون اطلاع‌رسانی دفتر نشر آثار رهبر انقلاب در واکنش به رد صلاحیت علی لاریجانی در توییتی نوشت: آزمون دشوار و مهم سیاست‌ورزی مومنانه برای دکتر لاریجانی انشاءالله سربلند بیرون می‌آیند!

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید