دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
اخبار، اطلاعات و گزارشات گوناگونی ازسال ها پیش بیان می دارد که امور بیت رهبری و عملیات دولت در سایه یا حلقه سخت قدرت،و فرمان سرکوب و دخالت در همه امور ازسوی برخی ها صورت می گیرد که تحت نظارت و فرماندهی سید مجتبی و فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران سردار حسین طائب و مطیعان آقا سید مجتبی بوده است به گونه ای که به نظر می رسد شخص سید علی خامنه ای نیز زیر سلطه این باند قدرتمند امنیتی – اطلاعاتی و نظامی وابسته به سید مجتبی خامنه ای بوده و عملیات نظارت و بهره برداری از بیت تا صدها موسسه و مرکز مختلف تحت کنترل او می باشد و سید علی خامنه ای به دلیل کهولت سن و بیماری های گوناگون از سرطان پروستات تا فشار قلبی و فراموشی، کارها را به دست فرزند دوم خود که خشن ترین و بی رحم ترین شخص بیت است داده که همه از او حساب می برند البته مخالفانی هم در بیت دارد که تا کنون به جز در پاره ای از موارد با وی وارد مقابله نشده اند و آنهم باند آقا سید مسعود و برادر دیگر ایشان آقا سید میثم و تا حدی وحید حقانیان در کنار محمدی گلپایگانی است که در رابطه با آنها گفته خواهد شد .
چرا خامنه ای به صورت علنی اقا سید مجتبی را به عنوان جانشین اعلام نمی کند
اخرین اخبار رسیده بیان می دارد که سید علی خامنه ای قرار است در سال 1401 جانشین خود را معرفی نماید البته برخی ها معتقدند که شاید جانشین او آقا سید ابراهیم رییسی باشد ، اما به نظر نگارنده رییس جمهور کردن رییسی برای از میدان به در بردن او در مقام جانشینی آقا سید علی میباشد، زیرا به نظر می رسد با توجه به بی پایه بودن تفکر و اندیشه آقا سید ابراهیم و بلاهت و جهالت در افکار او دیری نخواهد پایید که به جوکی در میان مردم تبدیل خواهد شد و در نهایت با توجه به افشاگری های فراوان علیه جنایتکاری او در رابطه با کشتار دهه شصت و نیز بی هویتی و نداشتن روابط گسترده فامیلی با روحانیون برجسته و سنتی، در نهایت سر و ته او به هم می آید و قبای جانشینی پوشالی که بر تن او کرده اند،گشادی خود را نمایان خواهد ساخت و به سرنوشت نامزدهای دیگر جانشینی گرفتار خواهد شد.
سال ها بود که وقتی سخن از جانشینی رهبری به میان می آمد افرادی چون هاشمی شاهرودی، جوادی آملی، صادق لاریجانی، سید ابراهیم رییسی،مصباح یزدی،هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی ،تا حتی حسن روحانی و سید حسن نصر الله، نامشان شنیده می شد که تقریبا بیشتر آنها با برنامه ریزی های خاص یا مردند یا کشته شدند و یا متهم به فساد گشته و از گردونه احتمالی جانشینی خارج شدند و تنها دو کاندیدا باقی مانده بود؛، آقا سید مجتبی خامنه ای و سید ابراهیم رییسی که این بیچاره آخری نیز آنچنان که معلوم است نه هوشمند است و نه با دانش و آگاه که نتوانند او را فریب دهند که دادند.
گفتنی است ، خامنه ای برای جانشینی خود و حفظ خانواده و داشته هایی که از خون مردم مکیده است، حاضر نیست مقام جانشینی را به فردی به جز فرزندان خود واگذار نماید تا به قول خودش نام و یادش در تاریخ بماند، بر اساس شواهد به نظر می رسد که سید مجتبی را بیشتر از همه لایق جانشینی می داند اما مشکلاتی بر سر راه او است که گویامنتظر است تا به گونه ای آن مشکلات را حل نماید ، البته علائمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 به خوبی نشان داد که سید علی خامنه ای، تحت سلطه فرزند قرار گرفته است و سخنان او دیگر گوش شنوایی در بیت ندارد و او تبدیل شده به طوطی سخنگو و مقلد و بیان کننده خواست حصر کنندگان او یعنی آقا سید مجتبی و یارانش.
چه مشکلاتی برای علنی کردن جانشینی آقا سید مجتبی وجود دارد
اول: مشکل موروثی بودن جانشین
او نمی تواند بنا به دلایلی به طور رسمی فرزند خود را به عنوان جانشین معین کند زیرا بیم مقایسه او با سلطنت خواهی و شباهت با بسیاری از کشورهای دیکتاتوری منطقه او را به فکر فرو برده تا راهی برای این مسئله پیدا نماید، چرا که مردم می گویند نظام پهلوی را به دلیل موروثی بودن جانشینی ساقط کردند و این برای خامنه ای قدری مشکل ایجاد خواهد کرد.
هرچند فرزند ایشان آقا سید مجتبی و یاران او به این مهم اهمیتی نمی دهند و کار خود را پیش می برند ، شاید حرکت به سمت حکومت اسلامی به جای جمهوری اسلامی ، روشی باشد برای موروثی کردن جانشین او همانگونه که در تاریخ ابتدای اسلام انتخاب جانشین موروثی بلا مانع بود زیرا حکومت جمهوری نبود.
دوم: عدم پذیرش مراجع
با تمام فرامین و دستوراتی که از دوران محمد یزدی برای به مرجعیت رساندن آقا سید مجتبی صورت گرفته تا تهدید برخی از مراجع به نام ، آقا سید مجتبی نتوانسته مجوز مرجعیت خود را از مراجع عظام برجسته دریافت دارد هر چند به زور پدر و با فشار بر حوزه ها بدون دارا بودن شرایط، اقدام به برپایی کلاس های درس خارج فقه چند صد نفری کرده تا بتواند مرجعیت خود را علنی سازد .
بر خلاف پدر که به هنگام به دست آوردن مقام رهبری،آیت الله نبود، با تشکیل کلاسهای درس و فشار بر مراجع تقلید و برگزاری کلاسهای درس خارج فقه، توانسته است خود را از ضعف برهاند و «مجتهد جامعالشرائط» بخواند. البته حامیان بسیاری هم در حوزه های علمیه برای خود دست و پا کردهاست. فراوان روحانی قدرت طلب برای کسب مقامات بالا در کلاسهای درس وی حضور به هم میرسانند. میان شاگردان پدر و پسر برای بیشتر نشان دادن طلبهها همکاریها نیز صورت میگیرد.
به گزارش تریبون مستضعفین، حامد تقدیری از روحانیون فعال در شبکههای اجتماعی در گوگل پلاس، تصویری از درس خارج فقه و اصول سید مجتبی خامنهای را منتشر کرد.
او نوشت: «هر چند ایشان به عنوان فرزند آقا شهرت دارند اما خودشان هم آقایی هستند برای خودشان. درس خارج فقه شان معمولا به گونه کنفرانسی است که شاگردان بیان میدارند واستاد تصحیح مینمایند. اما درس خارج اصول توسط استاد ارایه میشود. فضا بسیار دوستانه، گرم و ساده است. و بزرگواری ایشان و علمیت ایشان خود دال بر تربیت در خانواده فاضل و معنوی است که با اندک ارتباطی قابل درک است»
سوم :وحشت خامنه ای از جنگ میان فرزندان
خمینی که مرد، تنها یک پسر به نام سید احمد داشت که او هم در پی بر تن کردن ردای ولایت پدر بود اما دغلکاری و سیاسی بازی هاشمی رفسنجانی و خامنه ای موجب فریب او و دور شدن از جانشینی وی گردید و در نهایت بعد از انتقاداتی که به زبان راند، بنا به دستور ولی فقیه مطلقه پرونده اش پیچیده و به دستور مفتیان قتل های زنجیره ای توسط فلاحیان و سعید امامی کشته شد .
وحشت خامنه ای با حضور دیگر فرزندان در معرفی آقا سید مجتبی از این بابت بیشتر است که برخی از برادران یعنی اقا زاده های سید علی خامنه ای با مواضع و رویکرد فکری آقا سید مجتبی هماهنگ نیستند و او را لایق چنین مقامی نمی دانند و معتقدند که اگر او به مقام جانشینی برسد ، شاید پرونده نظام ولایت را جمع کند و سرنوشت آنها همانند سرنوشت خاندان خمینی شود و یا بدتر از آن یعنی سرنوشتی مانند فرزندان قذافی و صدام حسین و …
در تایید نظرات نگارنده میتوان اشارات علنی شده ای را آورد اما مسائل پنهان در این جانشینی و قدرت گیری آقا سید مجتبی در آینده ای نه چندان دوربه خوبی روشن خواهد شد .
سیر تسلط آقا سید مجتبی بر آقا سید علی
با نگاهی به عملکرد آقا سید مجتبی و انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 میتوان دخالت او و سردار حجت الاسلام حسین طائب همچنین سردار حسین نجات و…،، فرماندهان روحانی و نظامی –امنیتی حاکم بر بیت و حتی سید علی خامنه ای را، مشاهده نمود، در ادامه به شواهد این سیر صعودی تا تسلط کامل در سال 1400 اشاره می شود
اول: انتخابات سال 1384
اخبار و اطلاعات گوناگونی ازدخالت های آقا سید مجتبی در انتخابات سال 1384 وجود دارد، زمانی که تا چند روز مانده به انتخابات یعنی دورانی که همه برنامه ریزی ها برای به قدرت رسیدن سردار محمد باقر قالیباف بود، اما ناگهان به دلیل برنامه ریزی آقا سید مجتبی، آقا سید علی مجبور به تغییر کاندیدای مورد نظر شد و محمود احمدی نژاد بر وی ترجیح داده شد و انتخابات در نهایت با تقلب کامل به سود احمدی نژاد تغییر کرد که در این بین نامه نگاری و گفته های مهدی کروبی و اکبر ناطق نوری به رهبری در مورد دخالت های آقا مجتبی موجود است، در آنزمان به آقا مجتبی می گفتند آقازاده ، اما آقای خامنه ای جواب دادند ایشان آقا است و نه آقازاده!، آن انتخابات در سالی بود که هاشمی به خدا پناه برد!.
شاید بتوان گفت، برنامه تحقیر و در ادامه حذف و در نهایت قتل اکبر هاشمی رفسنجانی از همان سال کلید خورد که با برنامه ریزی آقا سید مجتبی و باند حامی، به قتل رسید .
دوم: انتخابات ریاست جمهوری سال 1388
مرحله دوم طرح کادر رهبری ، که آقا سید مجتبی با تمام قوا درحمایت آقا سید علی در حال آموزش بود و می دانست که حمایت پدر را نیز دنبال دارد ، لذا با قدرت در انتخابات با کمک فرماندهان سپاه تقلب کرد تا مبادا اصلاح طلبی بر سر کاربیاید و برای رسیدن به این پیروزی کشته های فراوانی را پشته ساخت تا کاخ آرزوهای آقا سید مجتبی ویران نگردد.
سناریوهای تغییر در وزارت کشور و به سر کار آوردن برخی فرماندهان سپاه و قرار دادن آنها در وزارتی که قرار بود انتخابات را به انجام برساند ازبرنامه های آقا مجتبی بود، زیرا ازسال 87 به تدریج برخی از سرداران سپاه با گرفتن پست های معاونت وارد وزارت کشور شدند تا انتخابات را آنچنان که باید برگزار نمایند و آن 8 میلیون رای کذایی را بر آرای محمود احمدی نژاد بیفزایند.
سوم: آغاز درگیری با خاندان لاریجانی ها بعد از انتخابات سال 1388
شاید آغاز درگیری و نفرت آقا سید مجتبی و باند وی از خاندان لاریجانی ها به دوران پس ازانتخابات سال 1388 باز گردد که البته به جز اختلافات میان صادق و علی لاریجانی، سخنان آیت الله محقق داماد ، داماد خاندان لاریجانی ها که از علمای برجسته حقوق در مرکز قدرت بود تخم کین را در دل خامنه ای و فرزند او کاشت تا جایی که برای حذف این خاندان یکی از دلایل بود تا موی دماغ در آینده نباشند .
به گزارش بولتن محرمانه بسیج مدرسه علمیه الهادی قم، حسین طائب روز شنبه ۱۴ اسفند 89، در جمع طلاب بسیجی مدارس علمیه معصومیه، عترت و الهادی قم حاضرشد و پس از شنیدن نظرات و راهکارهای آنان برای آنچه “مهار فتنه” ذکر گردید، به پرسشهای مطرح شده پاسخ داد.
1- وی در پاسخ به پرسشی درباره مواضع انتقادی برادران لاریجانی (رؤسای قوای مقننه و قضائیه) نسبت به دولت (محمود احمدی نژاد)، گفت: «باید سعی کنیم اینها را نگه داریم، به هرحال نیروهای انقلاب که همه مالک اشتر نیستند، یاران امیرالمومنین هم مراتب داشتند، البته به این آقایان هم گوشزد شده است که حواسشان جمع باشد؛ هم در اظهارنظرهای عمومی و هم خصوصی چیزی علیه دولت نگویند که به سود دشمن تمام شود»
* در جمله فوق «گوشزد کردن» به رؤسای دو قوه گویای این واقعیت است که رئیس فعلی اطلاعات سپاه، در موقعیت گوشزد کردن به دارندگان این دو قوه است که البته این قدرت را از مقام بالاتر یعنی آقا سید مجتبی داشته است.
2- طائب مدعی شد: «همین نامه منسوب به آیهالله لاریجانی ناشی از بی احتیاطی آنها بود، آن نامه البته دروغ بود و سبزها هم اعتراف کردند که دروغ بود و بینشان اختلاف افتاد اما حرفهای ایشان بود و ظاهرا کسی شیطنت کرده و حرفهای شفاهی را مکتوب کرده و به سایتهای حامی سران فتنه داده تا منتشر کنند، به هرحال به خیر گذشت اما واقعا حواسشان باید جمع باشد، اگر هم بخواهند به این روند ادامه دهند و دولت را تحت فشار بگذارند همین مطالبی را که دوستان گفتند در گزارشی آمده اگر منتشر شود به نفعشان نیست، البته آقا (رهبری) هم نشان دادند که درباره مصالح نظام با کسی تعارف ندارند منتهی در این شرایط حساس بنابر دفع کسی نیست.»
*- در این بخش از سخنان، طائب هم اعتراف میکند که محتوای «نامه» شیخ صادق لاریجانی به خامنهای راست است و هم رییس قوه قضاییه که گویا رئیس یک «قوه مستقل» است، تهدید میشود. آن نامه که اینک رئیس اطلاعات سپاه صحت محتوای آن را تصدیق میکند، ایناست:
بخشی از نامه شیخ صادق لاریجانی خطاب به سید علی خامنه ای: «اگر چه حضرتعالی پذیرفتید که این کمیته زیر نظر مستقیم رئیس قوه قضائیه انجام وظیفه کند، اما متاسفانه این کمیته مصدرعملی تصمیمات قضائی نبود، احکام قضائی در دفتر شما [مقام معظم رهبری] توسط آقازاده محترم آقاسید مجتبی، حجهالاسلام سردار حسین طائب [فرمانده وقت بسیج و رئیس کنونی سازمان اطلاعات سپاه] و سردار محمدرضا نقدی [فرمانده فعلی بسیج] صادر و به آقای رئیسی عضو این کمیته ابلاغ میشد. من چند بار خواستم آقای رئیسی را عزل کنم، آقا سیدمجتبی اجازه نداد. اگر چه ظاهراً بنده رئیس قوه قضائیه هستم، اما در واقع این فرزند شما است که از طریق ابراهیم رئیسی حکم قضائی صادرمیکند»
متن فوق بخشی از نامه گلایه آمیز صادق لاریجانی به سید علی خامنه ای است در مورد دخالت های سید مجتبی و یارانش که به نظر خامنه ای هم قدرتی برای تاثیر گذاری در این رابطه نداشته و ندارد، این سیطره آقا سید مجتبی از سال ها قبل از آن نیز بر بیت خامنه ای و سپاه و قوه قضاییه و… مشخص شده بود اما برخی ها نمی خواستند آن را ببینند و فکر می کردند که سید علی خامنه ای مسئول کلیه امور است در حالیکه سید علی خامنه ای به نظر بیان کننده خواسته های آقا سید مجتبی و باند او می باشد .
نگارنده بر این باور است که تصمیمات و سخنرانی های اخیر سید علی خامنه ای، احتمالا دستور العمل هایی است که از سوی فرزندش(آقا سید مجتبی) و حامیان او، بر وی تحمیل می شود، چرا که او در شرایطی نیست که خود بتواند به اداره امور بپردازد به دلیل عدم توانایی .
در این رابطه به خبری که چند روز قبل از سخنرانی آقا سید علی منتشر شد توجه نمایید شاید بخشی از عوامل برنامه ریزی های سید علی توسط فرزند ایشان مشخص شود:
نشریه داخلی سپاه با اشاره به کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات نوشت:
…انتخابات در شرایطی برگزار شد که بیماری کرونا، بیش از یک سال است کشور را درگیر خود کرده است. طبق آماری که علیرضا وهابزاده مشاور وزیر بهداشت اعلام کرده است، گروههای حساس، بیماران و سالمندان جمعیتی در حدود 10 میلیون نفر را تشکیل میدهند که بسیاری از آنها به خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت نمایند!
… لذا با احتساب حداقل 10 درصدی کاهش مشارکت به دلیل شرایط کرونایی کشور، میتوان میزان مشارکت واقعی را 60 درصد دانست.
البته عنصر مشکوک ، حسین شریعتمداری از عوامل تحت نظر آقا سید مجتبی میزان شرکت کنندگان را 63 درصد اعلام نمودند.
چند روز بعد از این تحلیل خامنه ای را به میدان آوردند تا میزان شرکت کنندگان را 60 درصد بیان کند و از حماسه بگوید شبیه تحلیل نشریه داخلی سپاه.
…خامنه ای: یکی از بهانهها این [بحث احراز صلاحیتها] بود، یکی از بهانهها مسائل معیشتی بود و شروع کردند یقهدرانی کردن برای اینکه مردم را از پای صندوقها منصرف کنند و امیدشان هم این بود که مشارکت مردم حدود بیست درصد مثلاً یا بیست و پنج درصد در انتخابات باشد. خب با یک چنین وضعی مردم اینجور میآیند شرکت میکنند، با وجود کرونا که حالا محاسباتی که کردند آدمهای کارشناس میگویند لااقل ده درصد از عدم شرکتها مربوط به کرونا است که اگر چنانچه آن را محاسبه کنیم نزدیک به شصت درصد شرکت است، مشارکت است که چیز خوبی است.
چهارم:دخالت اقا سید مجتبی در حصر موسوی و کروبی
… از قول یکی از مدرسین حوزه علمیه نقل میشود: زمانی عدهای از پیامدهای بازداشت و یا حصر موسوی و کروبی ابراز نگرانی کردند، خامنهای گفت: «اشراف به این پرونده و پیامدهای سیاسی و امنیتی را آقاسیدمجتبی و کارشناسان مورد اعتماد بنده به عهده دارند و جای نگرانی نیست».
در طول هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، چهره های پس پرده دولت در سایه هر کاری که خواستندبا کمک احمدی نژاد، قالیباف، سید ابراهیم رییسی و… کردند و در آمدهای نفتی را به کیسه های خود ریختند و بر قدرت سپاه افزودند ، تنها یک قلم آن 18.5 میلیارد دلار طلا و ارزی بود که از مرز ترکیه خارج کردند که به دست دولت اردوغان افتاد و مسئولان ایران نیز برای اینکه آبرویشان نرود، وجود آن را تکذیب کردند و معلوم نشد بر سر آن همه پول چه آمد.
پنجم: گفته هایی در ارتباط با اغاز واگذاری های قدرت به اقا سید مجتبی
چند سال پیش، محمدی گلپایگانی، در قم و در خانه یکی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه، ضمن تعریف و تمجید فراوان از مجتبی خامنهای گفته است: هم اکنون رهبری بخشی از مسئولیتهای خودش را به مجتبی محول کردهاست.
ششم:برنامه های تبلیغاتی پدر همسر آقا سید مجتبی
با نفوذ مقتدرانه بر مسئولان بیت رهبری و حتی پدر خود، البته به جز برادران، توانسته بر بخشهای مهم بیت، تسلط یافته و موجب اطاعت دیگران از خود بگردد.
در این شرایط، پدر همسر او و خانوادههای نزدیک به حداد عادل نیز در این امر او را یاری میرسانند و با غلو و گزافه گویی در باره «معصومیت و الهی بودن او»، بسودش تبلیغ میکنند.
غلامعلی حداد عادل در توجیه رهبری احتمالی داماد خود بر چهار صفت مجتبی خامنهای «شهادت میدهد»: «عبادت، زهد، بیگناهی و تدریس درس خارج…
…جسته و گریخته میدانم که سالهاست در قم درس خارج تدریس میکند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت میگذراند یا به عبادت … من طی سیزده سال گذشته که با او نسبت پیدا کردهام هنوز صدای بلند او را نشنیدهام و گناهی از او ندیدهام… زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی سادهتر است.» (تابناک به نقل از پاسدار اسلام، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹)
صفت های شهادت داده شده از سوی حداد عادل به سید مجتبی، همان صفاتی است که «رهبر» آینده را دارا میباشد. زیرا همواره در حال عبادت است. علاوه بر این به مقام اجتهاد هم رسیده و از همه مهمتر اینکه معصوم و بیگناه است و مهر تایید بر کلام مصباح یزدی میزند که گفته است: «هر چند عصمت چهارده معصوم توسط خدا تضمین
شده است اما این به معنای معصوم نبودن دیگران نیست.» (آفتاب نیوز، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹)
این سخنان غلامعلی حداد عادل زمانی بود که دخالت های سید مجتبی در سرکوب اعتراضات مردم در جریان کودتای انتخاباتی اظهر منالشمس بود. در نامه صادق لاریجانی به خامنهای نیز دخالت های او در قوه قضائی بمثابه دستگاه سرکوب نیز جای انکار ندارد.
هفتم: برنامه ریزی انتصابات در سپاه پاسداران
با در اختیارگرفتن معاونت نظامی بیت رهبری و برخی مشاوران نظامی پدر، توانسته است در چینش فرماندهان سپاه ، قدرت خود را نمایان سازد. در این بین، پدر او نیز کمک یار او بود.
با نگاهی به فرماندهان مستقر که اکثر آنها جوان ، گزافه گو، خشن و سرکوبگر هستند میتوان دریافت که میان گماردن آنها به این و آن مقام و تعیین جانشین ارتباط وجود دارد. او با نصب فرمانده مورد نظر خود به ریاست سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و هماهنگی با سازمان اطلاعات سپاه بر کلیه سرداران نظارت کامل دارد.
او با استفاده از نیروهایی که زمانی با وی در جبهه های جنگ بودند و گردان حبیب را تشکیل میدادند (حسین طائب، حسن محققی، مهدی طائب، علیرضا پناهیان، اسماعیل کوثری، و…)،بر انتخاب فرماندهان سپاه و کنترل آنها از داخل و خارج سپاه هماهنگی های لازم را صورت داده است .
هشتم: انتصاب سید ابراهیم رییسی بر مسند ریاست قوه قضاییه
با نصب سید ابراهیم رییسی، بر قوه قضاییه به شدت با هر مخالفی برخورد کرده و به طور کامل بر این قوه تسلط داشت. او با دخالت و نظارت بر کلیه امور قوه قضاییه و نصب قضات و دادستان های مورد نظر، استبداد فراگیری در کشور به وجود آورده و بنا به مقتضیات با تمام اقشار جامعه از جوانان، دانشجویان، کارگران، زنان،معلمان، روحانیون، نظامیان و… برخورد می کند، صدور احکام بسیار سنگین برای برخی فعالین مدنی توسط قاضیهای منصوب شده به دستور آقا سید مجتبی توسط سید ابراهیم رییسی در قوه قضاییه بیانگر روش او در آینده رهبری احتمالی او میباشد.
نهم:سلطه بر مراکز مالی وابسته به بیت رهبری
مراکز مالی وابسته به بیت رهبری از جمله ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و دهها بنیاد و موسسه مالی و آستان های مقدس، سرمایه بسیار فراوانی را در اختیار او قرار داده تا بتواند با بهره گیری از آن، به راحتی سرکوبگران نظامی، امنیتی و خیابانی و.. را برای تهدید و سرکوب مردم مطیع خود سازد.
به گونه ای که میتوان گفت در سرکوب های سال 88، 96،97 و 98، سرکوب و کشتار مردم و جوانان معترض را او فرماندهی می کرد.
شایع است بعد ازافزایش قیمت بنزین و حضور خامنه ای در این رابطه ، پدر را مورد حمله کلامی قرار داد که قرار بود بنزین 5 هزار تومان باشد و آن را به گردن دولت بیندازیم و دولت را برکنار کنیم ولی شما با ورود خود به قضیه بنزین نقشه ما را به هم زدید.
دهم:کنترل کامل نیروهای بیت و خارج از بیت
با همراهی کامل حسین طائب و در اختیار داشتن قوی ترین نیروی اطلاعاتی و امنیتی بر کلیه مسئولان نظارت داشته و با استفاده و به کار گیری سیستم های شنود مکالمات تلفنهای همراه و ثابت آنها و نصب دستگاه شنود در محل کار و خانه مسئولان گوناگون و فیلم برداری مخفیانه از محل کار و خانه و … توسط باندهای متخصص سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ، سیستم به شدت کنترل کننده های را ایجاد نموده که قابل مقایسه با سیستم های اطلاعاتی روسیه ، اسراییل و امریکا می باشد و با نفوذ برخی نیروها در کشورهای مختلف با هزینههای گزاف، میتواند هر نیروی مخالفی را ترور و یا با دستگیری در کشورهای منطقه به ایران بیاورد و قدرت نمایی کند .
در همین رابطه بود که سال ها قبل و در دوران فرماندهی محمد علی جعفری، نامه ای به رهبری نگاشت که حسین طائب برای اکثر مسئولان شنود کار گذاشته که مورد اعتراض قرار گرفته در این بین شنود گذاری در دفتر محمدی گلپایگانی (رییس دفتر رهبری)،و برخی دیگر از افراد بیت جنجالی به پا کرد و به خصوص شنود گذاری در دفتر علی مطهری و نیز در ساک مسئولان بعثه وحید خراسانی در عربستان که رسانه ای هم شد .
یازدهم:دخالت در برکناری محمد سرافراز
محمد سرافراز به نقش مجتبی خامنهای در برکناریاش از مدیریت صدا و سیما چنین اشاره میکند: «در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ [قبل از اعلام استعفا] جلسهای با آقای طائب [رئیس سازمان اطلاعات سپاه] داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی [معاون بررسی دفتر رهبری] و حاجآقا مجتبی تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند،گفت: خوب میخواهی بعدش چه کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم.»
دوازدهم: خود جانشین کردن با انتشار پوستر های تبلیغاتی
انتشار پوستر لبیک یا خامنهای منتشر شده در ماههای اخر سال گذشته با تصویر سید علی و سید مجتبی در کنار پرچم ایران با این شعار «لبیک یا مجتبی»، «ما پیرو اهل بیت خامنهای هستیم». این دو شعار نوشته بر پوستر پخش شده در میدان انقلاب و خیابانهای اطراف بوده است.
سیزدهم: بازی تخریب قاسم سلیمانی
این بازی را باند آقا سید مجتبی در چند مورد به وجود آوردند که به سه مورد آن اشاره می شود
اول:در گزارشی که خبرگزاری فارس و همچنین سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران روز یکشنبه ششم بهمن ماه منتشر کردند به صراحت اشاره شده است که سال ۲۰۱۱ و در جریان اعتراضات مردم سوریه برضد بشار اسد، زمانی که هنوز درگیریهای نظامی در این کشور شروع نشده بود، نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی سلیمانی علاوه بر «توجیه و آموزش» نیروهای پلیس سوریه برای سرکوب مردم معترض، به تجهیز آن برای سرکوب اعتراضات اقدام کرده و در همان سال به تعدادی از نیروهای سوری نیز در ایران آموزش کار امنیتی- اطلاعاتی داده است.
این نخستین بار است که سپاه پاسداران به صراحت نقش نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات مردم سوریه علیه بشار اسد طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ را تأیید میکند.
*مقامهای جمهوری اسلامی پیش از این هدف از حضور نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، در سوریه را جنگ با داعش عنوان میکردند و این درحالی است که داعش در سال ۲۰۱۳ دو سال بعد از حضور این نیرو در سوریه اعلام موجودیت کرد.
دوم: بی اعتبار کردن قاسم سلیمانی در رابطه با پرداخت پول به حمید بقایی
نگارنده بر این باور است که در جریان تخریب سردار قاسم سلیمانی پای مجتبی وسط است. زیرا قاسم سلیمانی در شرایط تغییر رهبری و جانشینی می توانست شاید مهره ای کارا باشد این را به این دلیل بیان می داریم که حسین طائب در جریان حمید بقایی سعی کرد با پرونده سازی برای بقایی بی اعتباری و فساد و پرداخت های بی حساب و کتاب قاسم سلیمانی را نیز بر ملا سازد .
حمید بقایی در دادگاه خود جمله زیر را بیان کرد که بسیار مهم می باشد و نشان می دهد که او از اطلاعاتی در این رابطه آگاه بوده است.
… حمید بقایی:«آیا تاریخ مصرف برخی تمام شده و قرار است تصفیههایی در سپاه صورت گیرد و من باید بهانه و قربانی اختلافات درونی سپاه شوم؟»که «اگر ادعای اطلاعات سپاه صحیح است، چرا فرماندهان سپاه قدس که بیحساب و کتاب بدون اخذ سند و رسید به اینجانب ارز داده اند، دادگاهی نمی شوند؟…ماجرا سناریو است و سازمان اطلاعات سپاه با طرح این اتهام واهی، قصد داشتهاست پرونده را محرمانه کند. »
ضربه دومی که حسین طائب به سردار سلیمانی و سپاه قدس وارد آورد همانا افشای دریافت مقداری ارز توسط حمید بقایی از سردار سلیمانی برای پرداخت رشوه به سران کشورهای افریقایی در کنفرانس غیر متعهدها بود. دلیل دیگر میتواند این باشد که حسین طائب برای اینکه دهان حمید بقایی را در باره آنچه که به دریافت بدون حساب و کتاب 10 میلیارد تومان از دولت احمدی نژاد مربوط میشود، ببندد، برای او پرونده سازی کرد. اما اگر چنین بود، ربطی به سردار سلیمانی پیدا نمیکرد. اختلافات حسین طائب و سردار سلیمانی سابقه قبلی دارد و از گذشته های دور این دو نفر با هم مشکلاتی داشته اند .
● سحام نیوز سایت نزدیک به مهدی کروبی مینویسد:«سردار حسین همدانی فرمانده سپاه تهران در سرکوب اعتراضات مردمی سال ۸۸ بود که پس از درگیری با حسین طائب به دلیل «به کارگیری تیم بازجویی همسر سعید امامی در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران» محل کار خود را ترک کرد و توسط سردار قاسم سلیمانی به سمت «هماهنگ کننده نیروهای سپاه در کشور سوریه» مشغول به کار شد. وی در طراحی عملیات مختلف علیه گروه تروریستی داعش تاثیرگذار بود. وی مدتی قبل با فشار حسین طائب و به دلیل «عدم توفیق در عملیات سپاه در سوریه» از کار برکنار و به تهران عودت داده شد.
گویا اختلاف اصلی و پوشیده سردار همدانی و حسین طائب، همانا جریان شکنجه و فشار بر همسر سعید امامی بود که همدانی با آن مخالفت کرده بود و در نشریه همدان جوان نیز نوشته بود: «…سعید امامی کشته شد که بنده(حسین همدانی)، معتقدم ایشان از آن اتهام مبراست. من ایشانرا میشناسم. ایشان فردی مؤمن بود. اینچنین
یک انشقاق در وزارت رخ داد و یکپارچگی وزارت اطلاعات خدشهدار شد و دستگاه اطلاعاتی ما را تضعیف کرد. بعدها، حسین همدانی در سوریه به طور مشکوک کشته شد.
لازم به ذکر است که رویدادها گزارش میکنند پشت پرده ماجرای فشار جهت برکناری سردار سلیمانی را و میگویند که به جز جعفری و باقری، مجتبی خامنهای و حسین طائب نیز عاملهای دیگر تشکیل پرونده برای او بودهاند. پرونده سازی برای حمید بقایی از سوی اطلاعات سپاه بخشی از صحنهسازی برای برکناری سلیمانی بود.
سوم : جریان نامه و گزارش دو تن از فرماندهان سپاه مبنی بر خستگی قاسم سلیمانی
پیش از فهرست کردن فوائد کشته شدن سردار قاسم سلیمانی به مطلبی که در اردیبهشت سال 97 در نشریه انقلاب اسلامی در هجرت، به قلم ناظر و با عنوان : «پایان عمرسپاه قدس و ادغام آن در سپاه کل!؟ آیاخامنهای سلیمانی را قربانی میکند؟»، منتشر شد که بخشی از آن را به نظر خوانندگان محترم می رسانیم.
… اواخر هفته اول اردیبهشت ماه سال 1397،بر خروجی جستجوی گوگل خبری از خبرگزاری آریا(خبرگزاری وابسته به اصولگرایان نزدیک به هیات مؤتلفه )، در مورد احتمال تغییر سردار سلیمانی دیده شد و بعد از آن وب سایتهای گویا نیوز، میکروفن، بیان و… اقدام به باز نشر همان خبر از خبرگزاری آریا نمودند:
عنوان خبر خبرگزاری آریا این بود: «خامنهای به دنبال جانشینی برای سردار سلیمانی است»:
به گزارش خبرگزاری آریا مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا با محوریت رویکرد تحولی و انقلابی و روحیه پاسخگویی در مقابل امت اسلامی، تدابیری را اتخاذ کردند.
ایشان با تقدیر از گزارش کاری نیروهای مسلح توسط سرداران باقری و جعفری و با در نظر گرفتن مسایل اخیر پیرامون سردار سلیمانی و با تأکید بر اقتدار و امنیت عزت و توانایی کافی در زمان لازم به عنوان اهداف اصلی نیروهای مسلح بر ضرورت کادرسازی و جانشین پروری در نیروهای مسلح پرداختند
«در این راستا ولی امر مسلمین و فرمانده کل قوا امام خامنهای درباره راهکارهای راهبردی برای دفاع از کیان انقلاب و نظام اسلامی و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشور و با مهم خواندن سلامت کاری و جسمی سردار سلیمانی و اثرات آن در فعالیتهای چند وظیفهای ایشان در امور سوریه و عراق ملاحظاتی را برای جایگزینی فرمانده نیروهای قدس و یا ادغام نیروهای قدس با سپاه پاسداران مطرح نمودند»
«ایشان همچنان به تشریح اهمیت پاسخگویی همه مسوولان انقلاب به مطالبه طلبی مردم پرداختند و با اشاره به نامه نگاریها و درخواست رییس دولت نهم از سردار سلیمانی برای جوابگویی و شفاف ساختن اتهامات اختلاس از نیروهای سپاه قدس و مراودات کاریش با ایشان و برافروختن تناقضهای جاری و تاثیر آن بر روابط سپاه و اعتماد ملی پرداختند».
«در این خصوص، فرمانده کل قوا درباره اقتدار و قدرت مدیریت و چند وظیفهای سرلشگر باقری رییس کل نیروهای مسلح و سردار جعفری رایزنیهایی کردند.
به نظر می رسد، این خبر نیز تحت تاثیر آقا سید مجتبی به نام آقا سید علی خامنه ای منتشر شده باشد چرا که شواهدی بر تغییر قاسم سلیمانی از سوی خامنه ای مشاهده نشده است و نگارش و انتشار این خبر مشکوک می باشد .
این خبر 20 ماه قبل از ترور قاسم سلیمانی منتشر شده و بیان می کند که برخی ها تلاش بر حذف او داشته اند .
چهاردهم: اعتراض آقا شیخ صادق لاریجانی در رابطه با دخالت نیروهای امنیتی – اطلاعاتی در ردصلاحیت برخی از کاندیداها از جمله برادرش علی لاریجانی که به فاصله کوتاهی به دلیل ترس ازبرخورد سخت سید مجتبی مجبور به عقب نشینی شد که این عقب نشینی های صادق لاریجانی زمانی هم که رییس قوه قضاییه بود بنا به دستورآقا سید مجتبی و فشار حسین طائب و سردار نقدی نیز دیده شد.
پانزدهم:برگ نهایی که نمایانگر محصور بودن است
در جریان ردصلاحیت برخی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، سید علی خامنه ای از شورای نگهبان خواست که در رابطه با برخی از نامزدهای ردصلاحیت شده، بررسی هایی صورت گیرد اما بنا به دستور آقا سید مجتبی و تهدیدات حسین طائب،شورای نگهبان از این عمل سر باز زد.
در 14 خرداد 1400 سید علی خامنه ای با اشاره به «ردصلاحیت برخی» از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو گفت که «در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد» و از «دستگاههای مسئول» خواست که «جبران» و «اعاده حیثیت» کنند.
سخنگو و عضو حقوق دان شورای نگهبان نیز با تاکید بر اینکه این نهاد از «خطا مصون» نیست در حساب کاربریاش در توییتر «فرمایشات مقام معظم رهبری مد ظله العالی» را فصل الخطاب دانست و خبر از آن داد که شورای نگهبان به زودی نظر خود را اعلام خواهد کرد.
با اعلام نظر سخنگوی شورای نگهبان برخی ها به این فکر فرو رفتند که آقا سید علی حکم حکومتی داده و شورای نگهبان احتمالا دست به تغییراتی خواهد زد چرا که سخنان او فصل الخطاب ! است، اما چربش تهدیدات آقا سید مجتبی کلیه اعضای شورای نگهبان را وادار ساخت تا به سید علی پاسخی در خور بدهند که بابا دیگر حنای تو رنگی ندارد و ما ولیمان آقا سید مجتبی است.
مهدی فضائلی، معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبری، یا معاون آقا سید مسعود نیز با توجه به نزدیکی و حضور در بیت به این نتیجه رسیدند که کسی برای سخنان آقا در بیت تره هم خورد نمی کند و در نتیجه در تویت خود نوشت :
«تعریض رهبر انقلاب» متوجه «شورای محترم نگهبان نیست و تاثیری در نتیجه اعلام شده از سوی این شورا ندارد.» این توییت ساعتی بعد در صفحه رسمی رهبر جمهوری اسلامی در اینستاگرام نیز بازنشر شد.
بعد از آن شورای نگهبان هم در بیانیه ای بر تصمیم ردصلاحیت های خود پافشاری نمود .
شانزدهم:انتصاب محسنی اژه ای، آخرین میخ بر تابوت نظام ولایت
انتصاب یار دیگر آقا سید مجتبی به ریاست قوه قضاییه به نام رهبری
سوابق محسنی اژه ای بر کسی پوشیده نیست و همواره نام او با جنایت، خیانت، اختلاس و باجگیری همراه بوده است اما نیاز او بر نشاندن بر مسند قوه عدالت برای این است که تیم کامل شده و سرکوب آینده مردم ایران راحت تر صورت گیرد، در رابطه با مفاسد محسنی اژه ای به خبر زیر توجه فرمایید تا مشخص شود چه کسانی بر ایران حکم می رانند و چرا به آنها نیاز است .
وب سایت خبری کلمه نزدیک به میر حسین موسوی نوشت: «به گزارش منابع مطلع در اطلاعات سپاه «اکبر طبری» معاون پیشین اجرایی حوزه ریاست قوه قضائیه در دوران آملی لاریجانی رئیس کنونی مجمع مصلحت نظام در جدیدترین
اعترافات خود از نقش «علی ترامشلو» به عنوان «قُلک غلامحسین محسنی اژهای» معاون اول رئیس قوه قضائیه پرده برداشت.
او نوشته است: «… قبلا نوشتم سرنخ مسائل آقای محسنی را در جواد قدمی پیدا کنید. امروز میخواهم یک سر نخ دیگر را هم برایتان بنویسم. علی ترامشلو بساز بفروش معروف تهران که از زمان شهرداری بخاطر رفاقت با داوود احمدینژاد ارتباط خوبی با خود احمدینژاد و مشایی داشت، پروژه نوسازی بافت فرسوده تهران در منطقه ۱۲ را کامل در دست گرفت.
…ترامشلو با حمایت آقای محسنی به قالیباف وصل میشود و پروژههای میدان شوش و خیابان فدائیان را شروع میکند. رضا محسنی پسر آقای محسنی اژه ای هم رابطشان میشود.
فقط در یک فقره در مجتمع سیتی سنتر در خیابان صاحب جمع میدان شوش که ترامشلو ۵۰ هزار متر تجاری و اداری آنجا ساخته، از هر متر ۵۰۰ هزار تومان دادند به رضا محسنی. آقای محسنی که آمدند قوه، علی ترامشلو یک دفتر در جردن بالاتر از جهان کودک در کوچه پدیدار به رضا محسنی داد. این ساختمان مال محمدحسین برخوردار نماینده سامسونگ در ایران بود. خاندان برخوردار که اموالشان اوایل انقلاب مصادره شده بود، با کمک آقای محسنی از اصل ۴۹ خارج شدند.
رضا محسنی کمک کرد تا ترامشلو یک صندوق خیریه درست کند که اسمش را یادم نیست ولی دفترش همان سمت میدان شوش بود. علی ترامشلو افراد پولدار با پروندههای سنگین را میآورد پیش رضا محسنی در جردن، ۳۰ درصد از پروندهشان را میریختند به حساب خیریه ترامشلو که دسته چک آن پیش رضا محسنی بود.
ترامشلو اواخر سال ۹۶ یکبار سعی کرده بود آقای محسنی را دور بزند که حدود یکماه حفاظت قوه قضائیه بازداشتش کرد.
پشت ماجرای ترامشلو شرکت سامسونگ است. اینها از طریق روابطشان با رضا محسنی حدود پنجاه شرکت فعال در ایران دارند. سامسونگ یکی از لابیهای آمریکا در ایران است که ارتباط خیلی خوبی با آقای محسنی هم دارد.
یاد آور می شود علی ترامشلو مالک مجتمع ورزشی و استخر زرافشان در شهرک غرب است که خیلی از مقامات و تجار آنجا میروند و ارتباطات آنها آنجاست تعداد زیادی از قضات هم می آیند. ایشان در دهه گذشته صدها پرونده سنگین مالی را با کمک محسنی اژه ای در دادگستری تهران حل و فصل کرد و از درآمد حاصله برای محسنی اژه ای سرمایه گزاری خارجی کرده.
ترامشلو ساکن کانادا است و نیمی از سال را در آنجا به سر میبرد زمانی که جواد قدمی خواهر زاده محسنی اژه ای واسطه فرار خاوری به کانادا شد علی ترامشلو در کانادا خاوری را تحویل گرفت.
پس از آن در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام از نقش محسنی اژه ای در فرار خاوری در حضور خودش صحبت شد و محسنی اژه ای به نقش خود اعتراف کرد و اما مدتی پس از آن، گزارش مفصلی در این رابطه توسط اطلاعات سپاه به همراه چند عکس در تورنتوی کانادا و در یک رستوران که خانواده علی ترامشلو و خانواده محسنی اژه ای را با محمدرضا خاوری و خانواده اش در حال صرف شام نشان میدهد به مقام رهبری داده شد.
محسنی اژه ای در توضیح این دیدار توجیه کرد که خانواده من مهمان علی ترامشلو بودند و بطور اتفاقی خاوری و خانواده اش در اون رستوران آمده و چند دقیقه سر یک میز نشسته و احوال پرسی کرده اند.گفتنی است که جواد قدمی که با دایی اش دست به یکی کرده بودند در ازای فراری دادن محمد رضا خاوری مبلغ یک میلیون یورو گرفتند تا زمینه فرارش به کانادا را مهیا سازند.
فراموش نکنیم مه آفرید امیرخسروی در آخرین نامه خود خطاب به رهبری پرده از ارتباط نزدیک محسنی اژه ای با گروه مالی افراشته پور برداشته بود و اعلام کرده بود رقابت تجاری وی با افراشته پور و تهدید و سپس اجرای تهدیدات آنها توسط محسنی اژه ای همگی برای خارج کردن وی از بازار بوده است او با ذکر دلایل خود تصور میکرد این نامه باعث نجات او خواهد شد غافل از اینکه عباس جعفری دولت آبادی دادستان مخلوع تهران و متهم فعلی پرونده طبری، نامه او را مستقیما به دست محسنی اژه ای میرساند.
بعد از نوشتن این نامه بود که محسنی اژه ای دیگر پرونده را کش نداد و امیر خسروی را به سرعت اعدام نمود تا گند کارش در نیاید .
چهار خبر در تایید بی قدرتی سید علی خامنه ای
اول: سردار علی صنیع خانی که ازسرداران مورد اعتمادبخش مهمی ازسرداران سپاه و از دوستان سرداران حسین علایی، محسن رشید ومقدم و…. میباشد و قطعا از اطلاعات پشت پرده سیستم برخوردار است در رابطه با تایید صلاحیت نامزدهای این دوره گفت:
کاش این کار را نمیکردند. کاش حداقل چند نفر از جناحهای مختلف را میگذاشتند که بیایند پای کار تا این اتفاق رخ نمیداد.
بنظرم میتوانستیم انتخابات پرشوری داشته باشیم که نشد. نمیتوانم پیشبینی کنم که حالا چه خواهد شد اما میخواهم بگویم که این تصمیمی که اینها گرفتهاند در راستای خواست رهبری نبوده است. نفهمیدند چکار کردند. چرایش را هم من متوجه نمیشوم. حداقل این است که گویی اندیشهای در کار نبوده است.
– صنیعخانی در پایان گفت: مهم رئیسی است یا مهم مردماند؟ اگر مردم مهماند که حالا آقای رئیسی هم میرفت و سرجای خود مینشست. الان رئیسی را ضایع کردند، رئیسی را باز برای جاهای دیگر هم درنظر داشتند اما همه از دست رفت؛ واقعا رئیسی سوخت، رئیسی را سوزاندند و نباید این کار میشد. میتوانست قوه قضاییهاش را به جایی برساند، ممکن بود حتی رئیس جمهور هم بشود اما رئیس جمهوری میشد که حداقل از سوی ۵۰ میلیون رای دهنده انتخاب میشد.
دوم بیانیه وحید حقانیان
…رفقای محترم و عزیز…سلام علیکم.
نکتهای را میخواستم صادقانه و از روی اطلاع خدمتتان عرض کنم و آن اینکه لازم است، توجه داشته باشیم که در این مقطع حساس، لازم است از تلاشهای صبورانه، جناب آقای محسن رضایی و جناب آقای دکتر امیر حسین قاضی زاده هاشمی، کمال تشکر را داشته باشیم.
این برادران با وجود فشارهای شدید عدهای و با تحلیل و افکار خاص، صحنه انتخابات را ترک ننموده و خود را نامزد پوششی فرض نکرده و تا آخر رقابتهای انتخاباتی،با انرژی، باور و جدیت در صحنه باقی ماندند، تا انتخابات ۱۴۰۰، علیرغم تبلیغات چندین ماهه و سنگین دشمنان رنگ و بوی واقعی و رقابتی به خود بگیرد و درصد مشارکت،از پیش بینیهای حضرات بالاتر برود.
حقانیان در بخش دیگری :حضور رضایی، قاضی زاده هاشمی و همتی را «امداد الهی» دانست و نوشت:
«اگر بعد از کنار کشیدن نامزدهای پوششی، این سه نفر نیز اعلام انصراف کرده بودند، ولو وزارت کشور هم قبول نمیکرد یقینا چالش بزرگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی بهوجود میآمد.»
و در انتها نوشت :«در انتخابات چهار سال بعد با حضور حداکثری مردم و انتخاب دولت قوی و مردمی و اقبال دوباره به رئیس جمهور منتخب جدید روبرو خواهیم بود.
سوم:در همین رابطه پیام امیر علی حقانیان(فرزند یا داماد وحیدحقانیان)، مسائل بیشتری را افشا می کند.
«پیام وحید حقانیان نشان میدهد اتفاقات اخیر در انتخابات بیعدالتی و خارج از عرف جمهوریت رفتار کردن شورای نگهبان، تاکید بر یک نامزد خاص و مطرح کردن او به عنوان گزینه مورد حمایت رهبری، هیچ کدام از طرف دفتر رهبر نبوده و تایید ایشان را در بر نداشته.»
در بخش دیگری از این پست اینستاگرامی آمده است: «هرچند بعد از فرمایش حضرت آقا و تذکر ایشان به شورای نگهبان مشخص شده بود که ایشان با چنین روند تایید صلاحیتها مخالف هستند ولی این یادداشت آقای وحید کاملا واضح و روشن نشان میدهد که آنچه گروهی خاص در کشور به رهبر انقلاب نسبت میدهند ساخته افکار پلید خودشان است نه فرمایشات ایشان.»
چهارم: محمد سرافراز، رئیس پیشین صداوسیما با اشاره به صحبت های روزگذشته رهبری درباره عملکرد شورای نگهبان در توییترش نوشت:
“رهبری درباره کاندیداها 14 خرداد : به بعضی از کسانیکه احراز صلاحیت نشدند جفا شد، ظلم شد…… مطالبه ام ازدستگاههای مسئول اینست که جبران کنند. رهبری 7تیر:بنده ممکن است بابعضی ازنظرات شورای نگهبان (یک مورد-دو مورد)موافق نباشم. پس تبعیت شورای نگهبان ازولایت مطلقه فقیه چه میشود؟”
خصوصیات اقا سید مجتبی خامنه ای
1-آقا سید مجتبی شاگرد مصباح یزدی بوده و در کلاس های درس او بسیار آموخته است البته در کلاس درس آیاتی چون محمد باقر خرازی، مجتبی تهرانی، نوری همدانی ، شبیری زنجانی و… نیز تعلیم دیده اما بیشتر متاثر از اندیشه های مصباح یزدی و معتقد به سیاست النصر بالرعب می باشد .
2–او بسیار افراطی است در امور مختلف به هیچ کس رحم نمی کند و اگر لازم باشد نزدیکترین افراد به خود را نیز فدای قدرت می کند سعید امامی یکی از نزدیکترین افراد به او و خانواده اش بود که فدا گردید .
3-اعمال و رفتار او نشان می دهد که فاقد درایت و سیاست های یک رهبر می باشد و تکیه او بر سرنیزه و اسلحه را بیشتر می پسندد تا گفتگو و مذاکره و از این بابت شبیه پدرش می باشد اما فاقد سیاست بازی و دغلکاری های پدر است و لذا اگر جانشین شود ، سریر ولایت فقاهت را با خشونت جاری خواهد ساخت تا زمانی که به آخر خط برسد ،
4-بر خلاف پدر دوست دارد که امور به سرعت انجام شود حتی اگردر این راه مجبور شود که جوی خون راه بیندازد ، دخالت های او در صدا و سیما و تشکیل کلاس های درس خارج فقه در حالیکه فاقد مجوز مرجعیت از سوی بزرگان حوزه بوده نشان می دهد که مدتهاست در انتظار جانشینی به سر می برد اما نمردن خامنه ای قدری کار او را به درازا کشانده است ، حتی فشار وابستگان او به برخی از مراجع جهت اخذ مجوز مرجعیت به شکلی پیش رفت که با مشکل با برخی از مراجع روبرو شد و کینه آنها را به دل گرفته است.
5-به نظر می رسد که قدرت او را برای رسیدن به مقام جانشینی کور کرده است زیرا اصلا شرایط را درک نمی کند به عنوان مثال همین برنامه ریزی او برای انتخابات سال 1400 است ، چون او بدون آنکه شرایط جامعه و نگرش مردم را درک کند و موقعیت سنجی نماید با اتکا به اسلحه تلاش دارد به سرعت قضیه رییس جمهوری را به هم ببافد تا هم شرایط را برای جانشینی فراهم سازد و هم با کمک پدر بتواند مسائلی را که باید برای آینده او حل شود ، به انجام برساند مانند قضیه هسته ای، منطقه ای، موشکی، مذاکرات برجامی و.. چرا تا زمانی که خامنه ای زنده است باید مسائل را حل نماید مانند خمینی
6-آقا سید مجتبی مانند پدر در بسیاری از امور اقتصادی دستش کاملا باز است و از اموال ملت به راحتی آب خوردن بهره می جوید از شایعه حضور همسر و خانواده حداد عادل به همراه سعید امامی به انگلیس جهت بچه دار شدنش تا شایعه 1.6 میلیارد پوندی که از اموال او در انگلیس توقیف شد و تهدید احمدی نژاد به افشا کردن آن در قبال دستگیری رحیم مشایی و البته دریافت 10 میلیارد تومان حسین طائب از حمید بقایی به نقل از او جهت امور فرهنگی نشان می دهد که این جنابان چگونه با دارایی های مردم عمل می کنند.