مقاله را پل پیلار، نوشته و در 20 سپتامبر 2013 انتشار دادهاست و واجد این نکات است:
● محافظه کاران جدید که همچنان در واشنگتن قدرتمند هستند امیدوارند بتوانند مانع از پیشرفت بسوی نزدیکی امریکا با ایران بگردند و گزینه جنگ همچنان بر روی میز بماند. اما لحن عاقلانه روحانی، رئیس جمهوری جدید ایران، کار محافظه کاران جدید را بسی مشکل کردهاست.
● نوشته روحانی در واشنگتن پست میباید با دقت و در چهار بعد بررسی شود:
1 – بمثابه رویهای که رهبران ایران اتخاذ کردهاند و اندازه جدی بودن آنها در قصدشان بر برقرار کردن روابط نزدیک با امریکا و بقیه دنیا. آیا جملهای و یا کلمه غیر معقولی در نوشته روحانی میتوان یافت؟ من نمیتوانم بیابم.
2 – نسبت نوشته او با سخنان احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیش از او، نسبت سفید به سیاه است. بازگونگی سخت نظر گیر و حدس زدنی نبود. این سخنان را از قلم کسی میخوانیم که رئیس همان کشوری است که رئیس جمهوری پیشین براو حکومت میکرد. این تغییر نه از راه یک انقلاب، که از طریق یک انتخابات مسالمت آمیز انجام گرفتهاست. مقاله روحانی در واشنگتن پست تغییر رفتاری که پی انتخاب شدنش به ریاست جمهوری روی داده است را نیز به امریکائیان یادآور میشود.
انقلاب اسلامی: خاطرنشان باید کرد که خوانندگان این نشریه، نوشتههای پیلار را در دوره احمدی نژاد خواندهاند و بیاد دارند که او و سخنان او را نیز توجیه میکرد. مهمتر اینکه این نه انتخابات مسالمت آمیز که به بن بست رسیدن رﮊیم است که نگارش مقالهای از این نوع را ممکن ساختهاست. وگرنه، در واپسین سفر احمدی نژاد برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، او 5 نوبت از لزوم گفتگوی ایران با امریکا سخن گفت. و میدانیم که یکی از 4 مشکل بزرگ که احمدی نژاد خامنهای مسببشان میداند، همین فرصت سوزیها و جلوگیری از گفتگو با امریکا بود. او تحریمها را پیآمدهای فرصت سوزیها میدانست. به سخن دیگر، «سیاست تهاجمی» در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد به شکست و بن بست انجامیده بود. آن زمان، خامنهای امیدوار بود با بدست آوردن پیروزی ها در سوریه و عراق، در موقعیت بهتری با امریکا وارد گفتگو شود. فرصت بدست نیاورد و فرصت نیز از دست داد.
3 – اظهارات روحانی درباره آنچه ایران آرزو دارد، در روابط ایران و امریکا روی دهد، همان است که خونسرد و معقول ترین تحلیل گران تحققشان را مساعد کننده حل مسائل فی مابین میدانند. در آنچه به مسئله اتمی مربوط میشود، هرگونه توافق میباید براساس شناختن حق ایران بر استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی باشد. و درآنچه به جنگ در سوریه راجع میشود، روحانی میگوید: حکومت او آمادهاست اسباب گفتگو میان دولت سوریه با مخالفان را فراهم آورد. میباید ایران را در حل مسئله سوریه شرکت داد هم به این دلیل که در این کشور ذینقش است و هم بدینخاطر که همکاری در حل مشکل سوریه، زمینه را برای حل مسئله اتمی و مسائل دیگر، مساعد میکند.
4 – مقاله پند عاقلانهای در باره دیگر جنبههای سیاست خارجی امریکا دربر دارد. سیاست خارجی امریکا در مواردی که ربط مستقیم با ایران نیز ندارند. پیش از او، ولادیمیر پوتین نیز در مقالهای که در نیویورک تایمز انتشار داد، حقایق را درباره سیاست خارجی امریکا با امریکائیان در میان گذاشت. امریکائیها نباید نیاز داشته باشند که رؤسای جمهوری کشورهای دیگر حقایق مربوط به سیاست خارجی حکومتشان را به او بگویند. باوجود این، آنچه پوتین گفتهاست، حقایق هستند.
در میان ملاحظات روحانی که اغلب فراموش میشوند و بسا هیچگاه مورد اعتناء نشدهاند، یکی اینست که بیان راهنمای امریکا، در آنچه به رابطهاش با دنیا مربوط میشود، همه چیز را از آن خود خواستن و ندیدن ضرورت همکاری با کشورهای دیگر است. او، به درستی، خاطر نشان میکند که یک سویه نگری بیانگر قدرت زمخت و خشونت برانگیز است و مسائل پیش روی همه، نظیر تروریسم و افراطی گری را حل نمیکند.
او یادآور میشود که امنیت بسا از راه تحمیل ناامنی به دیگران، با عواقب ویرانگر، جسته میشود…
انقلاب اسلام: دنباله نوشته پیلار نیز در وصف نوشته روحانی است. آنچه در نوشته او نیست، گیجی است که محافظه کاران جدید گرفتار شدهاند. در عوض،
☚ در 29 سپتامبر 2013، پیلار مقاله دیگری انتشار داده و در آن اطلاع داده است که حکومت نتان یاهو بعلاوه رﮊیم سعوی بعلاوه محافظه کاران جدید بعلاوه بخشی از حزب جمهوریخواه و نیز دموکرات جانبدار سرسخت اسرائیل، تحت رهبری نتان یاهو که دانیل لوی دستیار او است، برضد عادی شدن رابطه میان امریکا به ایران دست بکار فعالیتی گسترده شدهاند.
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۸ از ۱۵ تا ۲۸ مهر ۱۳۹۲