back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oرویاروئیها در جبهه خارجی برای تحصیل و تحکیم موقعیت در جبهه داخلی:

رویاروئیها در جبهه خارجی برای تحصیل و تحکیم موقعیت در جبهه داخلی:

٭ برانگیختن حمایت مردم برای عقب نشاندن «اصولگراها» و دست یافتن به توافق برسر اتم:

 

   روحانی خواهان انجام سنجش افکار شد. ولایتی با این‌کار مخالفت کرد. دکتر یزدی نیز در مصاحبه (هفته نامه آسمان، 1 آبان 92)، همه پرسی را خطا می‌داند و سنجش افکار را نیز در حکم همه پرسی می داند. استدلال او این‌است:

   « اصولا اینکه ما بیاییم و در مورد برقراری روابط یا بهبود روابط با آمریکا همه‏پرسی کنیم؛ روش درستی نیست. چراکه به احتمال زیاد در این همه‏پرسی مردم رأی مثبت خواهند داد. در این صورت، دولت ایران قدرت مانور خود را در دیپلماسی از دست خواهد داد. چراکه مردم رأی داده‏اند و دولت باید وضعیت را اصلاح کند. طبعا دولت آمریکا هم از نتایج این رفراندوم مطلع می‌‏شود.

 در آمریکا نهاد‌ها کاملا شکل گرفته‏اند. سیاست‏‌ها کاملا مشخص است و رئیس‏جمهور آمریکا قدرت مانور دارد. در آنجا، همه‏پرسی صرفا به رئیس‏جمهور کمک می‌‏کند؛ ولی برای رئیس‏جمهور تعیین تکلیف نمی‌‏کند. اما شرایط در ایران فرق دارد. ما بعد از ۳۰ سال می‌‏خواهیم سیاست جدیدی را اتخاذ کنیم. در اینجا نظرسنجی یا همه‏پرسی معنادار است. البته نظرسنجی وجه خفیف‏تری است از همه‏پرسی. اما به هر حال، این روش درستی در عرصه دیپلماسی نیست که نظر مردم را بخواهیم و بر اساس آن عمل کنیم. معمولا در تعریف دیپلماسی (سیاست خارجی) گفته می‌‏شود که ادامه سیاست داخلی است. باید مشخص شود که دولت ایران برای توسعه ملی چه برنامه‏هایی دارد؟ «سیاست‏خارجی برای سیاست‏خارجی» معنا ندارد. ایجاد روابط دیپلماتیک با یک کشور دیگر به‏صرف داشتن رابطه، معنا ندارد. رابطه دیپلماتیک بین هر دو کشور بر اساس منافع، مصالح و امنیت ملی تعریف می‌‏شود. ما ابتدا باید تعریف درست، جامع و واقع‏بینانه‏ای از این سه مقوله داشته باشیم؛ بعد بگوییم که برای رسیدن به این مقولات لازم است رابطه خود را با آمریکا حسنه کنیم».

      این قسمت از استدلال دکتر یزدی که سیاست خارجی می‌باید دنباله سیاست داخلی باشد، صحیح است. اما این استدلال که همه پرسی و یا سنجش افکار به امریکا قدرت مانور می‌دهد و از ایران این توان را می‌گیرد، هرگاه رﮊیم یک‌پارچه بود و از مردم نمایندگی می‌کرد، باز استدلال بجائی می‌توانست باشد. اما وقتی از گروگانگیری بدین سو، سیاست داخلی دنباله سیاست خارجی است و رﮊیم استبدادی تک پایه از راه ستیز و سازش با قدرتهای خارجی، بر سر پا است، چنین استدلالی با واقعیت خوانائی ندارد. حکومت روحانی می‌خواهد با استفاده از مردم، در سیاست خارجی موفقیت بدست آورد و از آن در سیاست داخلی، بخصوص در تعادل قوا در درون رﮊیم سود جوید. به این موضوع، بهنگام پرداختن به ارزیابی همکاران او از سفرش به نیویورک، باز می‌گردیم

   سنجش افکار بعمل‌آمد و بنابر نتایج اولیه آن، 80 تا 90 درصد مردم، خواهان تغییر در نوع روابط ایران امریکا هستند و 10 تا 20 درصد از مخاطبان این نظر سنجی مخالف تغییر در رابطه ایران و آمریکا هستند، در عین حال در صد قابل توجهی از همین گروه 10 -20 در صدی مخالف بهبود روابط، موافقت خود را با حدف شعار مرگ بر آمریکا از نماز جمعه و مجامع  عمومی اعلام کرده‌اند.

   در امریکا نیز در باره بهبود رابطه با ایران نظر سنجی شده‌ است. بنابر آن نظر سنجی، 79 درصد موافق بهبود رابطه هستند و 21 درصد مخالف. بنا بر نظر کارشناسان این نظر سنجی، به اوباما امکان می‌دهد فشارهای اسرائیل و لابیش را بی‌اثر تر کند.  

 

 

ارزیابی مشاوران روحانی از نتایج سفر او به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و گفتگوی او با اوباما و ظریف با کری: محور کردن سیاست خارجی در سیاست داخلی

 

دست‌آوردهای سفر:

   حاضران معتقدند اصلی‌ترین دست‌آوردهای این سفر در محورهای زیر قابل بررسی است

–  اندیشه غیرقابل همکاری بودن ایران شکسته شده و تحرک از سوی غربی‌ها برای مشارکت در اقتصاد ایران آغاز شده است

–  تحریم زیرکانه یک‌ماه و نیم پیش کنگره علیه ایران به منظور محدود کردن باراک اوباما در رابطه با ایران، در دستور کار کنگره قرار نگرفت. –  تلاش برای چارچوب‌بندی رئیس‌جمهور ایران در قالبی که نشان دهد چیزی در ایران تغییر نکرده است شکست خورد

–  مقابله با پروژه ایران‌هراسی تقویت شده و زمینه‌سازی برای توسعه تعاملات با آمریکا صورت گرفته است

دکتر روحانی توانایی اجرای نمایش را از نتانیاهو گرفته و شاید اولین بار است که فرصتی فراهم شده تا از انزوای بین‌المللی اسرائیل استفاده شود

چالش‌ها و انتقادات

   اصلی‌ترین نقدها بر کلیت فعالیت دیپلماتیک صورت گرفته، قبل، در حین و بعد از سفر به این شرح است:

–  تکرار خواست برداشتن تحریم‌ها که سبب می‌شود ایران در موضع ضعف به هنگام مذاکره قرار گیرد

–  شرط گذاشتن‌های آقای دکتر روحانی برای مذاکره با اوباما، منجر به عدم ملاقات شده و این خلاف منطق مذاکره است، زیرا آن‌چه باید پس از مذاکره به آن دست می‌یافته‌ایم به عنوان پیش‌شرط مذاکره طرح شده است

–  این احتمال وجود دارد که توجه زیاد به دست‌آوردهای سفر، غفلت از تفاوت سیاست‌های اعلامی و اعمالی آمریکا در قبال ایران صورت گیرد

–  مجمع عمومی کلاس درس نیست و متن تدوین شده برای قرائت در مجمع عموم، مثل متون درسی در پی تدریس به حاضران بوده است

–  بالا بردن انتظارات مردم از مذاکرات و شرطی شدن اقتصاد به تحریم‌ها و مذاکرات خطرناک است. در این صورت، تحریم‌ها شاه ‌کلید حل مشکلات تصور شده و در صورت شکست مذاکرات، تهدیدهای جدی‌تری روبه‌روی نظام قرار می‌گیرد

–  اگر مذاکرات موفق نباشد ممکن است ده سال یا یک نسل مذاکره را به تعویق بیندازد

–  منتقدان معتقدند واگذار کردن پرونده هسته‌ای به وزارت امور خارجه، ممکن است باعث تقلیل‌گرایی در سیاست خارجی و فراموش شدن بقیه عرصه‌ها غیر از مسأله هسته‌ای و مذاکره با آمریکا شود. در ضمن، وزارت خارجه چالش اجماع‌سازی در عرصه مسأله هسته‌ای را حس نکرده و قابلیت ساخت چنین اجماعی را نیز ندارد

–  با پیشرفت به سوی بهبود روابط با آمریکا، با چالش ترس دیگر کشورها از بهبود رابطه و اتحاد آن‌ها علیه بهبود وضعیت مواجه هستیم

راه‌حل ها

   مسأله اساسی در این بحث آن است که نسبت بین دیپلماسی و سیاست داخلی چیست. اصلی‌ترین ایده آن است که بدون هم‌صدایی و وحدت رویه در سیاست داخلی، حل مسائل سیاست خارجی ناممکن است. در تمام اظهارنظرها درباره دیپلماسی انجام گرفته، بحث موازنه قوای سیاسی در داخل نادیده گرفته می‌شود. از این منظر، مهم‌ترین انتقاد به رویکرد آقای روحانی آن است که ایشان در حوزه سیاست داخلی ضعف دارد و پشتیبان ندارد. نگاه ایشان آن است که مسأله سیاست داخلی را با سیاست خارجی حل کند. این کار غیرممکن است. تیم سیاست خارجی نمی‌تواند لجستیک سیاست داخلی را فراهم کند

  هر تصمیمی که در داخل بازتابش این باشد که یک گروه پیروز شده و یک گروه شکست خورده، نتیجه‌اش عدم انسجام و وحدت در داخل است. بر این اساس، احتمال شکاف در حاکمیت بر سر مذاکرات وجود دارد. از آن‌جا که غربی‌ها و خارجی‌ها نگاه می‌کنند ببینند در داخل چه صدایی شنیده می‌شود، نرسیدن به این شکاف و حفظ وحدت بسیار مهم است.

    در متن منتشره، راه حلهای دیگر نیز پیشنهاد شده‌اند که تابع موفقیت در عمل به این راه‌حل هستند.

    وسائل ارتباط جمعی در اختیار خامنه‌ای و اصول‌گراها  دست به حمله متقابل زده‌اند. آنها عصبانی نیز هستند زیرا استفاده از قدرت خارجی در سیاست داخلی، حربه‌ای است که آنها از گروگانگیری بدین سو بکار می‌برند. و نمی‌توانند بپذیرند همان حربه برضدشان بکار رود:

 

نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۴۰ از ۱۲ تا ۲۶ آبان 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید