میشود هر تجربهای را به دو صورت بررسی کرد یا با نشان دادن اشتباهات و ضعفها و نتیجه گیری که شرکت در تجربه یک خطا است، یا با برسی دستاوردهای تجربه و آموختن از اشتباهات و تصحیح آنها و ادامه تجربه. میتوان با گفتن درود بر تجربه، در تجربه شرکت کرد، عیبها را تصحیح کرد تا به مقصود رسید. یا با شعار نسل سوخته به حال خود گریست و ناتوان و زبون حسرت گذشته را خورد و از درد این حاکمان ظالم مثل دوران بنی عباس که عدهای که از درد استبداد به حال خود میگریستند به جای تغییر دادن خود و تغییر استبداد به آزادی، آرزوی برگشت استبداد بنی امیه را میکردند، نتیجه در استبداد ماندند! بیش از صد سال است که ایرانی با شعار آزادی و استقلال ۳ انقلاب کرده، با نگاه سطحی و منفی میشود گفت هیچ حاصلی به دست نیامده جز بدبختی! و نتیجه گرفت شرکت در این تجربهها خطا بوده! و اینکه ملت ایران حق زندگی در آزادی و استقلال را ندارد! یا گفت با انقلاب مشروطه، ایران خان ملوک الطوایفی را شناخت و آن ریشه تاریخی استبداد را ضعیف کرد. با جنبش ملی کردن نفت به حقوق ملی و حق خود به عنوان ملت مستقل آگاه شد و فهمید که نظام شاهنشاهی اصلاح پذیر نیست؛ البته آنها که ملت ایران را هر روز از شرکت در تجربه میترسانند میتوانند بگویند شاه قبل از ملی کردن نفت کمتر مستبد بود! و بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد با همدستی سیا و دولت انگلیس، ساواک را ساخت و استبداد را بیشتر کرد، چه بهتر بود تجربه ملی کردن نفت روی نمیداد! و بالاخره انقلاب بزرگ ایران که شاهنشاهی را برد، امروز ایرانی از خان ملوک الطوایفی عبور کرده، از خان شاهنشاهی گذشته و امروز مقابل خان دستگاه استبداد دینی است که دین را ۸۰۰ صد سال است با فرهنگ یونانی ارسطو غربزده و از خود بیگانه کرده، دینی که امروز برای انسان حقوقی قائل نیست و بیان پرستش و تسلیم زور است با این دین در باور جامعه جز استبداد چیزی ساخته نمیشود، دینی که شاه سابق میگفت به آن اعتقاد داشته و حتا گفته بود امام زمان را به خواب دیده، فرح دیبا هم گفته که شاه شخص معتقدی بود!! امروز خانواده پهلوی برای رسیدن به قدرت! روش دشمنی با دین را انتخاب کرده! آنها و دیگر زورپرستان نمیفهمند که اندیشه را با اندیشه میشود تصحیح کرد نه با زور و توهین یا خلع.
هرانسانی میداند که بدون شرکت در تجربه، رشد ممکن نیست، میداند با شرکت در اتجربه امکان اشتباه و خسارت آن وجود دارد، اما باید تجربه را با آموختن از اشتباهات و تصحیح آن ادامه داد و رشد کرد.
جامعه امروز در ادامه تجربه فهمیده که ولایت نه میتواند ولایت شاه باشد نه ولایت فقیه نه ولایت سازمان “مترقی” نه ولایت طبقه “پیشرو”، فهمیده ولایت با جمهور مردم است، و تجربه را با تصحیح اشتباهات ادامه داده و میدهد. در ادامه تجربه انقلاب، باید باور مردم با قبول اصول آزادی و استقلال از زورپرستی به عنوان دین و یا مرام تغییر کند تا ایرانی در تغییر خود توانائی تغییر دادن یابد.
شاد باشید.