back to top
خانهدیدگاه هالزوم اعتراض همگانی به نظارت استصوابی/ حق من کو؟

لزوم اعتراض همگانی به نظارت استصوابی/ حق من کو؟

Azimi-Farzaneh-1 ١٣٩٢/٠٣/٠۶-فرزانه عظیمی: دیر یا زود درخواست این مطالبه ها با صدای بلندتری شروع خواهد شد و اعتراض مردم به نظارت استصوابی شورای نگهبان و زیر فشار گذاشتن این شورا برای بازپس گرفتن رد صلاحیت‌ها موجی را دوباره ایجاد خواهد کرد و لغو نظارت استصوابی را به شعار عمومی تبدیل خواهد کرد. به نظر نمی‌رسد این  نوع  برخوردها و زیر فشار گذاشتن‌ها و رد صلاحیت‌ها بتواند در درازمدت به ساکت کردن مخالفان و منتقدان منجر شود. همانطور که آقای رفسنجانی هم بر این تاکید کرد، ادامه این روند بیش از هر چیز تیشه به ریشه خود زدن است.
 
حدود ده روز پیش هنگامی که ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری صورت می‌گرفت، با ورود آقای هاشمی به صفوف کاندیداها در آخرین لحظات، جنب و جوش جدیدی ایجاد شد و  امیدی هر چند کوچک در تغییر وضعیت در بخشی از مردم و طرفداران ایشان زنده شد. این موضوع به دنبال خود موجی را آورد که شاید برای خیلی‌ها غیرمترقبه بود و شاید  همین موضوع باعث شد که آقای هاشمی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود. با این که از قبل شایعاتی حول رد صلاحیت وی به واسطه مسائلی از جمله سن ایشان مطرح بود، اما وقتی رسما رد صلاحیت اعلام شد، بسیاری غافلگیر شدند.
 
ما در سال ۸۸ هم شاهد دخالت شورای نگهبان، نیروهای نظامی – امنیتی و رهبر جمهوری اسلامی در روند انتخابات  بودیم و دیدیم که چه وقایعی پس از آن اتفاق افتاد. سرکوب مخالفین و منتقدین و تقلب در نتایج انتخابات،  ادامه این دخالت بود. شاهد بودیم کسانی که تا آن روز جزئی از نظام بودند و از آن طرفداری می‌کردند شروع به انتقاد کردند و از دور و بر بیت رهبری هم پراکنده شدند.
 
امروز زیر سوال بردن آقای رفسنجانی و رد صلاحیت ایشان بیش از هر زمان دیگری به معنی مشروعیت زدایی هرچه بیشتر از  نظامی است که  یکی از اصلی‌ترین بنیانگذارانش را رد صلاحیت می‌ کند. روشن است که این رد صلاحیت نمی‌تواند بدون چراغ سبز آقای خامنه‌ای صورت گرفته باشد. همان طوری که ورود آقای رفسنجانی به صف کاندیداها بدون جلب نظر مثبت ایشان امکان پذیر نموده است. این تصمیم و دخالت شورای نگهبان، در واقع فصل تازه‌ای در حیات جمهوری اسلامی باز کرده است. فصلی که نتیجه آن متاسفانه انحصار  هر چه بیشتر قدرت در دست آقای خامنه‌ای و نیروهای تندرو متمرکز در بیت ایشان و تنگ‌تر شدن فضای سیاسی است. از جمله اینکه از فردای رد صلاحیت ها، حمله‌ به ستادهای انتخاباتی آقای رفسنجانی شروع شده و بخشی از زندانیانی که به دنبال جنبش سبز به زندان‌ رفته و ‌آزاد شده بودند، دوباره در این روزها دستگیر شدند و 
خانه‌گردی‌ها دوباره شروع و بسیاری از سایت‌ها دوباره فیلتر شدند.
 
در انتخابات ریاست‌ جمهوری ۸ سال پیش، وقتی آقای رفسنجانی در مقابل احمدی‌نژاد قرار گرفت و ‍پس از آن که اسم آقای احمدی‌نژاد از صندوق‌ها بیرون آمد، آقای رفسنجانی گفت شکایتش را نزد پروردگار می‌برد. ولی این بار پس از رد صلاحیت، آقای هاشمی در جمع اعضای ستادشان صحبت‌هایی درباره وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور کردند که ما برای اولین بار از ایشان می‌شنیدیم و تاکید آن بر تشدید وخامت اوضاع در صورت ادامه سیاست های کنونی بود.
 
نکته دیگر آن است که اگر این روند بخواهد ادامه یابد و تجدیدنظری در رد صلاحیت‌ها نشود، مردمی که می‌خواستند در انتخابات شرکت کنند از این کار صرف نظر می کنند. چون در واقع انتخابات برای آنها نیز دیگر معنایی ندارد  و ناامیدی به بهبود اوضاع در صفوف مردم بیشتر از گذشته می شود. علاوه بر آن ادامه این روند نتیجه‌ای جز وخیم‌تر شدن اوضاع کشور در عرصه سیاسی و اقتصادی ندارد و در عرصه‌ بین‌المللی هم با تشدید تحریم‌ها، می تواند وضع بدتر از آنچه که هست شود.
 
بدین ترتیب  همان مردمی که در سال ۸۸  با شعار «رای من کو؟» به صحنه آمده بودند، ممکن است این بار به شعار «حق من کو؟» به صحنه بیایند و مطالبه‌شان این بار این باشد که حقوق انسانی آنها از جمله حق آنها برای  شرکت آزادانه  در انتخابات و برخورداری از شرایط زندگی انسانی به رسمیت شناخته بشود.
 
دیر یا زود درخواست این مطالبه ها با صدای بلندتری شروع خواهد شد و اعتراض مردم به نظارت استصوابی شورای نگهبان و زیر فشار گذاشتن این شورا برای بازپس گرفتن رد صلاحیت‌ها موجی را دوباره ایجاد خواهد کرد و لغو نظارت استصوابی را به شعار عمومی تبدیل خواهد کرد. به نظر نمی‌رسد این  نوع  برخوردها و زیر فشار گذاشتن‌ها و رد صلاحیت‌ها بتواند در درازمدت به ساکت کردن مخالفان و منتقدان منجر شود. همانطور که آقای رفسنجانی هم بر این تاکید کرد، ادامه این روند بیش از هر چیز تیشه به ریشه خود زدن است.
در هر حال هنوز باید به دنبال راهی بود که بتوان به این وضعیت خاتمه داد. امروز بخش وسیعی از نیروهای اپوزیسیون می توانند و باید با همفکری و همکاری با یکدیگر، بدنبال راه های جدیدی برای طرح مطالبات خویش و تلاش برای رسیدن به خواست های خود باشند و امید به تغییر را در جامعه زنده نگاه دارند‫.
 
منبع: سایت ملی-مذهبی
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید