برای تبیین دقیق تر نظر آقای ابراهیم نبوی درمقاله ” ما اصلاح طلب هستیم و بی شماریم ” در سایت گویا ونقد آن ابتدا لازم می دانم به دسته بندی گروه های مختلف سیاسی یا شخصییش رو بپردازم و در پایان بخشی از نظرات وی را مورد نقد قرار دهم ، بدیهی است مراد از این طبقه بندیییی و دلیلیین انتخابات صد درصد فرمایشی مخالف اند .
:
آقای مصطفی تاج زاده در این مورد واکنش قابل تقدیر و برجسته ای به عنوان یکی از سمبول های سرشناس جبهه اصلاحات داشته اند ، آنچه که ایشان به بهانه رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی انجام داد ، کار خردی نبود اگرچه از جهاتی قابل نقد نیز می باشد ، انتشارنامه ایشان خطاب به ملت ایران در بیان اعتراض صریح نسبت به روند رد صلاحیت ها قابل تقدیر است ، بویژه آنگاه که این حرکت شورای نگهبان را کودتای انتخاباتی 92 می خواند ، اگرچه خوش بینی ایشان نسبت به هاشمی در جهت رفع شرایط بحران زده جامعه ایران اندکی اغراق آمیز و حداقل ایده آل گرایانه می نمود ! به خصوص در آنجا که رفسنجانی را ناجی در جهت ایجاد یک دولت وحدت ملی و پرچم داری در راستای بازیابی اعتبارمثلث مهم پول ، پاسپورت و پرچم ملی وصف می کند!
مشکل دوم در بحث ایشان محدود کردن حق انتخاب مردم ایران در تایید صلاحیت هاشمی می باشد ،بدیهی است که عدم رد صلاحیت رفسنجانی تنها می توانست شرایط بهتری را برای انگیزه شرکت مردم در انتخابات فراهم آورد ، به عبارت دیگر بخش عمده ای از توده مردم توجیه و منطق تراشی کافی برای مشارکت در رای گیری را مستمسک لازم برای مشارکت می یافت ، اما این مهم ابدا با احراز حق انتخاب که چیزی بس فراتر است قابل مقایسه نمی باشد .
اما از طرفی به نظر مییی هاییی در خور تقدیر بسیار از سوی یی برد ، میی با صراحت و شجاعت بر وجاهت و مشروعیت ایید ، در نتیجه ازنظر وی انگیزه ای براییده نمی شد و این به معنای تحریمی است تلویحی از سوی یی از نماد های اصلاح طلبیی صرفا به واسطه اصلاح گرایی در بند رژیم گرفتار است ، شاید او با طرد انگیی اییش از این با توسل به توجیه مردم را ترغییند ! این به معنی درس گرفتن اصلاح طلبان از کسی است که روزی خود رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات بود ، بویژه دران بخش از نامه که در توصیف اقتدارگرایی مطلق شورای نگهبان در روند رد صلاحیت ها از عبارات سلطنت مطلقه فقیه و توسل به کودتای انتخاباتی بهره می گیرد ، با درنظر گرفتن اینکه تاج زاده این حمله صریح بر اریکه قدرت را در زندان و حبس تدارک می بیند ، با تمام ضعف هایی که بخشی از اندیشه ایشان در این باره داشته بسیار درخور تقدیرو احترام است و البته سوابق امثال تاج زاده در گذشته نیز بر صراحت و شجاعت آنان صحه گذاشته و به عبارت دیگر می توان گفت که از مردان رزمی چون او غیراز این نیز انتظاری نمی رفت !
از طرفی یی از امتیازات نگاه ایشان به تحریم انتخاباتییهی عمومییاری از جناخ اپوزیسییزی جز توهم توطئه نیست ، به بیان دیگر تاج زاده در بیان اندیشه خویش به عنوان یییر مردم را تبلیین انتخابات مهندسی شده را رسما نامشروع و ناحق خواند چون در ان اثری از حق انتخاب خلق دیده نمی شود ! و در نتیجه عدم مشارکت در ان را به ناگزیر توصیه نمود.
ب ـ نگاه ملی ـ مذهبی
آقای رضاعلیجانییم انتخابات به عنوان یی از چهره های ملی ـ مذهبیی طویل نامش با مجله وزین ایران فردا رقم می خورد ، در نشست اخیید جوادی برگزار شد، با تفاوت قائل شدن بین برخورد ایدئوژیییده انتخابات ریاست جمهوری ، طبعا به مخالفت با تحریم ان پرداختند ، اگرچه نظریه ایشان در بیان انگیزه در راستای توجیه توهم توطئه نبود خوشبختانه ، اما درمجموع برخورد تحریمی با انتخابات درپیش رو را به عنوان ی لم آرمان گرایانه مطرود دانستند ، به بیان دیگر اییح با رژیم یا نظام جمهوری اسلامی باید درابتدا استراتژی یا نقشه راه معینی را تدوین نمود و با یی نییید ، از سوئی وی پیش نیاز این استراتژی را ایجاد فضایی می داند و از فضای انتخاباتی به عنوان حداقل فضایی یا فرصت مناسب یاد میین توجیه آقای علیجانی براییا توطئه حمله خارجی نیست و نه حتی برای گزییشان صراحتا اذعان می نمایین بد و بدترموضوعیت ندارد ، یعنیی شخص ایشان ، اما در نهایت مشخص نیییشانه تحریم را تخطئه می نماید ، در همان میزگرد آقای سلیمییشان برای پاسخ به سوالات انتخاباتیی نماید ، ما بخواهیم یا نخواهیم ، مردم ایی ! و به این ترتیب موضوعیت تحریم را زیر سوال می برند .
از سوئیی اولین رئیس دانشگاه تهران و از دوستان و نزدیی در مصاحبه ایی داشتند، ضمن ایی باشند اما درعین حال تحریم انرا توصیه نمیین حال ایشان اذعان می نماییی پایبند بود ، اعتقادییی به درستی با اجرای ییر نظر سازمان ملل به عنوان پروسه ای برای نیی معتقدند، آنچه در گذشته و از سالیان متمادی مهندس عباس امیرانتظام و امثال ایشان به حق عنوان داشته اند .
اما از سوئی از فحوای کلام دکتر ملکی می توان فهمید که اگردرچنین شرایطی حتی مرحوم سحابی هم حضور داشتند دراین انتخابات قالبی و دروغین بیش از همیشه ، مشارکت را توصیه نمی نمودند ، اگرچه نظرسحابی این بوده که حتی اگر سی بارشکست بخوریم برای بار مجدد نباید به تحریم متوسل شویم ! اما با درنظر گرفتن آنکه در انتخابات اخیر رژیم با کودتایی ، حتی جولانگاهی برای خودی های سابق و محافظه کارانی چون هاشمی به جا نگذاشته ، شرکت در این انتخابات از نظر مهندس سحابی منتفی می گشت . با نگاهی به این نقطه نظرات به نظر می رسد که در اردوگاه ملی ـ مذهبی هم اندک خللی در ادامه و بقای اصل اصلاحات درون رژیمی ایجاد شده و شرکت در انتخابات اندک اندک موضوعیت خود را از دست می دهد اگرچه در این اردوگاه تا کنون کسی به صراحت موضوع تحریم را طرح نکرده است .
پ ـ مدافعان تحریم انتخابات
ی از اپوزیسیون تحریم را مطرح میین طیف نسبت به گذشته به میزان قابل توجهی افزوده شده است ، اما متاسفانه نسبت به سایر احزاب و گروه های سیاسییم را دنبال میی ایی تثبیت چنین نظری در حد وسیع ابتدا باید تئوری گذار از رژیم به وضوح تبیین شود این در حالییارییسیون هم چنان به اصلاح درون ساختاری یا بطئییت میی از افراد متعلق به جناح سلطنت طلب نسبت به تحریم چندان مسولانه نباشد و هدف آنان صرفا حذف جمهوری اسلامی باشد ، یا سازمان مجاهدییف خود را با رژیم و حتی مردم با برخوردهای انحرافی و مذبوحانه مشخص نموده ، اما پدیده تحریم در قاموس حقیقی خود مییی و حفظ استقلال اییچ گروهی هژمونی نبخشد تا در فردای ایران شاهد تولد دیی دیگری صرفا با رنگ دیگری نباشیم . بدیهی است کسانی که تحریم فعال را تبلیغ می کنند بیش از هز چیز مردم را از بی تفاوتی بر حذر مییی باشد ، یی از جناح هائیی این روش میی صدر اولین رئیس جمهور ایران است ، ایی احقاق حق انتخاب خویی از حق شهروندی محسوب مییم این انتخابات است ، اما نه نوعی برخورد غییییی برایید و فرصت از رژیم گرفته شود ، یعنی جمهوری اسلامی بیش از ایی و نادیده گرفتن حقوق مردم را نداشت باشد ، از سوئی طیف آقای بنییروی خارجی یا دخالت آنان مخالف است ، به عبارت دیگر از نگاه ایشان اگر مردم بر احقاق حق خود پای بفشرند و خود براییین سرنوشت خوییداریی هم به خودی خود رنگ می بازد ، به بیان دیگر تحریم فعال، نه بزرگی خواهد بود به جمهوری اسلامیین انتخابات شروع می شود و در عین حال هشداری به قدرت احتمالی استیلا جوی خارجییران با تجربه تاریخی خویش میین خود باشد ، این چیزیی یا تهدید توهم توطئه، مردم را نظام جمهوری اسلامی از سوئییم می دهند، یعنی در بدترین شرایط هم از نگاه اییی اجتناب از ازهم پاشیدن وحدت ملی و در نتیجه ارضاء طمع استیلاطلبی و تجزیه طلبانه نیروی خارجی یا امپریالیی انقلاب اسلامی برای استحمار و در نتیجه استثمار مردم در سایه دییت به اصطلاح اسلامی ازآن بهره گرفته است .
منتقد ین به تحریم عموما از دید اصل حفظ یکپارچگی و اتحاد مردمی آن را مورد حمله قرار می دهند ، اما به این اصل توجهی ندارند که وحدت موقتی و در یک مقطع زمانی اصولا ارزش واصالتی ندارد ، چرا که یک اتحاد عمیق نیست ، به بیان دیگر تا انگیزه های یک حرکت ملی عمیقا مشخش نشده باشد ایجاد وحدت کاذب و بی دوام کردن امتیازی نیست ، یعنی اتحاد در سایه ابهام به تنهائی ارزشی ندارد و همین طور وحدتی که محصول یک حادث سازی باشد ، در دوران انقلاب و جنگ ایران با عراق این شکل وحدت را تجربه کردیم آنچه که محصولش یک دیکتاتوری تمام عیار در زیر سلطه ولایت مطلقه فقیه شد ، امروز هم اگر از نگاه بخشی از اپوزیسیون ایران حفظ وحدت با شرکت در انتخابات واجب است یعنی بواسطه ترس از احتمال مداخله خارجی به شکل نظامی آن ، این اتحاد پوشالی هم پایدار نخواهد ماند برای اینکه محصول حادثه سازی احتمالی به نام تجاوز نیروی خارجی است ، به بیان دیگر با بهره گیری از توهم توطئه چیزی که رژیم سال ها بدان متوسل شده نمی توان مردم را فریفت تا آن دسته ای که به بهانه گزینش بد از بدتر را در سر نمی پروانند ، بواسطه بیم از یک تهدید خارجی مشارکت فعال داشته باشند ! برعکس آنگاه که جامعه بین المللی پایداری مردم را د رتحریم فعال شاهد باشد ، به این درک خواهد رسید که این مردم برآنند که خود برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرند ، در چنین شرایطی انگیزه ای برای مداخله در امور ایران هر از سوی هیچ قدرتی باقی نمی ماند ، چراکه با حضور مردم در صحنه سرنوشت خویش هر حرکتی طمع طلبانه ناکام خواهند ماند و شکست عامل خارجی را دراولین گام به دنبال خواهد داشت . بنابراین دامن زدن به این توهم که عدم مشارکت در انتخابات باعث تخریب اتحاد ملی و ترغیب نیروی خارجی به مداخله جوئی می گردد ، فریب و بهانه ای بیش نیست که حاکمیت ولایت فقیه بیش از هر کس از آن سود خواهد جست ، چراکه چون گذشته پایه های قدرت خویش رابیش از پیش مستحکم خواهد نمود.
ت ـ نگاه مجمع روحانیون مبارز
شاییت الله موسوی خوئینی ها به عنوان فردی روحانی و دلسوز منافع ملیی را خوب می شناسد وهم از سوئی بیم از انهدام وحدت ملی دارد ، درنوع خود استثنائییییاست جمهوری به هر قیمتییی تاج زاده صرفا ازرد صلاحیت شدن آقای هاشمی ناشی نمیییییان جریی دیگر آقای خوئینی ها یی از دلاییت عزتمندی و حق انتخاب مردم از سوییت دانسته ، حق انتخابییت هاشمییی ازچنین حقی دیده نمی شده !
واکنش صریح آقای خوئینی ها ازاین جنبه نیز حائز اهمیت بسیار است که ایشان متعلق به پیکره ای مهم ازاصلاح طلبی و علاوه بر آن مجمع روحانیون مبارز است ، بنابراین با در نظر گرفتن جایگاه ایشان و لحاظ کردن دغدغه دینی و ملی وی ، توجه به اندیشه و واکنش ایشان شاید بتواند به جریانات اصلاح طلبانه و ملی ـ مذهبی تلنگری در جهت دست بر داشتن از تنوع توجیهات و تمسک به منطق منفعت طلبانه وارد نماید ، به بیان دیگر بنظر می رسد فردی در جایگاه موسوی خوئینی ها اگر بیش از سایر جناح ها ی مخالف دلسوز دین و ملت نباشد ، دست کم در حد آنان این مسئولیت را بر دوش خویش حس می کند ، اما در عین حال شرکت دراین انتخابات را منع می نماید ! اکنون که حاکمیت بیش از پیش سنگ ها را بسته و سگ ها را رها نموده ، اندیشدن به نیل به دمکراسی در سایه یک انتصابات سلطنتی فقیه مدارانه حتی اکر به بهانه حفظ وحدت ملی باشد ،خیالی بیش نیست !
ث ـ ابراهیم نبویی انتخاباتی
ی ابراهیم نبوی در برخورد با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و آقای مزروعییشان در سایت گویا شاهد بودیم، ناشی از رنج و احساس مسولیتییشان در شرایط حساس فعلی ان را بر دوش نحیف خود حس میی از نظرات ایشان بنا به دلایل ذیل نمی توان موافق بود و با تمام احترامیی ایشان باید قائل باشم ، بدان می پردازم :
1ـ آقای نبوی ،واژه کودتا لزوما مختص به انچه که شما می پندارید نیست و حتی طبعا نه آن گونه که راقم این سطور می فهمد ، نیازی به فال گیری از فرهنگنامه ،آن طوری که به زیبائی آن را تخطئه نمودید نیز نمی باشد ، درفرهنگ لاروس که دقیق تر از سایر منابع به این واژه نگاه شده ، چون کودتا اصلا کلمه ای فرانسوی است ، اینگونه تعریف شده : ” کودتا یعنی بر انداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور ” ، در این تعریف کوتاه و کامل از دستگیری یا خونریزی یا به قدرت رسیدن نیروی نظامی سخنی به میان نیامده اگرچه در بسیاری موارد کودتا منطقا به کشتار ، خون ریزی و دستگیری منجرمی شود اما لزوما این گونه نیست ، قصد ان راهم ندارم که به کودتا یا انقلاب مخملی ویا از این قبیل واژه های جدید در توجیه تعریف خویش بپردازم ، بنا به این تعریف ، می توان رد صلاحیت هاشمی راهم نوعی کودتا تلقی نمود اگرچه بنظر نمی رسد که این رد صلاحیت از این منظر حائز اهمیت برای بحث بیشتر باشد ، اما اگر صرفا از دید شما به کودتا بنگریم ، یعنی آنچنان که شما بار معنای ان را تحدید نموده اید ، آنگاه به سرکارآمدن آقای احمدی نژاد با نیروی زور آقای خامنه ای را هم در سال 88 نمی شود لزوما در قاموس کودتا گنجانید ، اگرچه واقعا یک کودتای انتخاباتی از سوی فقیه مطلق بود.
اما اگر قصد شما از نگنجاندن رد صلاحیت هاشمی در زمره یک کودتای انتخاباتی آنطوری که اذعان داشته اید لوث کردن معنای این واژه و تعمیم دادن ان به هر حرکتی خشونت طلبانه از سوی حاکمیت بوده ، آنچنان که اشاره نموده اید که پس درا ین کشور هر روز می توانیم شاهد کودتایی باشیم ! با شما موافقم اما ازنظر ایجابی کلام ، بله در این حکومت می توانیم هر روز شاهد کودتایی باشیم ، هم چنان که در بسیاری موارد هستیم ، چراکه حکومت ولایت مطلقه بر پایه کودتا شکل گرفته ، آیا بنظر شما کجای این موضوع می تواند عجیب یا متناقض باشد که از یک حاکمیت کودتایی چیزی جز تکرار روزمزه حرکات ایذائی کودتایی انتظار داشته باشیم !؟ فراموش نکنید در همان تعریف انتزاعی شما که شاید فالگیری از فرهنگ لغت هم نباشد دستگیری از وجوه بارز رفتار کودتایی منظور شده ، جمهوری اسلامی در مقاطع کوتاه زمانی به بهانه های واهی تاکنون چند صد دگراندیش را روانه زندان کرده ؟ از نمونه های بارزش محبوس کردن شما بود.
2 ـ علیرغم آنچه که شما تصور می کنید ، نیازی نیست که برای عدم مشروعیت این انتخابات با قهر کردن عده ای و عدم مشارکت درانتظارحکم حکومتی ماند تا رهبر تفقدی نموده هاشمی را مجدد به معرکه کارزار انتخاباتی بفرستد ، برای اینکه بوده اند افرادی از جناح اصلاح طلب ( اگرچه بسیار اندک ) که پیش از رد صلاحیت آقای هاشمی برطبل عدم شرکت در انتخابات می کوبیدند ، نمونه اش همین آیت الله خوئینی ها که پیش از این بدان پرداختم ، بنابراین چرخش احتمالی و غیر مترقبه حکومت با فرض به میدان اوردن مجدد هاشمی چیزی را در اساس تغییر نخواهد داد ، اگرچه آن چنان که اذعان داشته اید شما هم به دنبال این تغییر نیستید و به همین دلیل تحکیم در صفوف اصلاح طلبان را با موضع گیری صریح و سریع هاشمی و خاتمی در جهت تایید روحانی یا عارف خواستار شده اید ، اما مشکل درا ین جاست که اساس کار خراب است و با این مباحثات و مقدمات ظاهرا منطقی نمی توان با تمام سبعیت حکومتی، مردم را راضی به رای دادن نمود .
3 ـ با این تعبیرتاسفبار شما موافقم که کشور در حال ویرانی و انهدام است و این خطیر امروز بر هیچ اندیشه آزادی پنهان نیست اما با تداوم بقای یک حاکمیت کودتائی نمی توان به آبادی این ویرانکده بزرگ خوش بین بود و اگر می توان کاری کرد که حتما باید در پی کنشی بزرگ در جهت نیل به آبادی بود ، قطعا شرکت در انتخابات راهش نیست ، کشوری که متخصصان اش یا در غل حبس اند ویا درغربت نمی تواند با امیدواری آباد شود ، انتظاراعجاز داشتن بیهوده است ، در سرزمینی که عده ای نظامی خاص دربار سلطه آقای خامنه ای ، تمام ارکان اجتماعی و اقتصادی ان را در دست خویش گرفته اند ، در جامعه ای که سرنوشت اقتصاد نه به دست بخش خصوصی با رقابت های سازنده که در چنگال رانت خواران است ، آنچه که فساد ناشی از ان فاصله طبقاتی دهشت باری را بر مردم تحمیل کرده که به مراتب از تورم و زیر خط فقر ماندن غیرقابل تحمل تر است ، اما با شرکت درانتخابات و قبول فرض پیروزی عارف یا روحانی ، کدام قادر به تغییر خواهند بود ، اگر یک رئیس جمهور تدارکاتچی چون خاتمی که 79 درصد مردم را به صندوق های رای کشید ، توانست در عرصه اقتصادی کاری سترگ بنماید قطعا عارف یا روحانی هم قادر به معجزه خواهند بود ، مطمئن باشید که هژمونی خواهی خامنه ای پایانی ندارد و هیچ فردی در سایه ایشان حتی نمی تواند نقش یک رئیس جمهوربد را ایفاء کند !
4 ـ آنچه که به عنوان هژمونی طلبی برخی احزاب و شخصیت ها بدان اشاره داشته اید البته متاسفانه حقیقت دارد ، اما خوب می دانید که این مختص به جامعه ایرا ن نیست در همین غرب دمکراتیک هم شائبه های کم رنگ تری از آن را شاهد هستیم و به نظر می رسد اصولا مشکل اصلی این نیست ، چراکه اگر مردمی آگاه داشته باشیم ، آنگاه از هژمونی گرایی به شکل سالم آن می توانیم به عنوان یک پتانسیل و نیروی محرک بهره بگیریم ، آگاه شدن توده مردم باعث می شود تا تشخیص آنان در تایید یا رد تفوق طلبی گروه ها و جریانات سیاسی سهل گردد ، درا ین رهگذر هژمونی طلبی خود می تواند درجهت رقابت های سالم بین احزاب نقش بازی کند و این مردم خواهند بود که با تمایز سره از ناسره ، بدور از هرگونه فشار استبدادی ولایی یا حکومتی خود به تنهائی راه برتررا انتخاب خواهند نمود ، امیدوارم شما هم در زمره کسانی نباشید که باتعقیب توهم یا تئوری توطئه به عنوان آخرین راه ناگزیر مردم را بدین واسطه ترغیب به رای دادن نمائید ، چه این توطئه را داخلی بدانیم یعنی به تعبیر عده ای آنچه که در سال 84 رخ داد و با مشارکت کم مردم ، رژیم توطئه به قدرت رسیدن مهره خود یعنی احمدی نژاد را بکار برد و یا در توافق با کسانی چون هاشمی که در فردای رد صلاحیت نگران حمله احتمالی اسرائیل به ایران یا تجزیه آذربایجان یا بلوچستان می شود و در نتیجه تلویحا مردم را به ماندن در صحنه بیش از پیش تشویق می کند ! پوپولیسم نمی تواند بیش از این به ایران ضربه وارد کند ، فردای عدم مشارکت در انتخابات چیزی جز به قدرت رسیدن جلیلی ها را به ارمغان نمی آورد و تجزیه ای در کار نیست ، امپریالیسم یا آمریکا در این وجه مرده است ، آنچه که برای حکومت ولایت فقیه چون هر حاکمیت استبدادی زنده نگه داشته می شود روزی امپریالیسم محوری و امروز آمریکا محوری در سیایت خارجی آن است تا با حادثه سازی مردم را موذیانه راضی ودر پوشش یک وحدت پوشالی ساکت نگه دارد.
اما در پایان روییی ترس از تجزییی نمایند و از این زاویه ناخواسته به مدد رژیم برای انگیزه سازیی روند ، بایی توسعه طلبی با مداخله نظامیی تحت دیی ادعای آزاد نمودن آن را از یوغ ستم استبدادی داشتند ، امروزنیازی به چنین مداخله پرهزینه ای با این اقتصاد روبه ویرانی جهان و بحران انرژ ی نمی بیین راه هستند ویی از بهترین روش ها نظامیییران ویران زیر سلطه رژیم ولائی امروز به خوبی شاهدش هستیم ، بنابراییف اسرائیل به دنبال حمله به ایران نیییگر تا سپاه خامنه ای واقتصاد میلیتاریزه اییی بپردازد.
حتی چنانچه درعمل یک نماینده کنگره آمریکا البته به دور ازهرطرح و مصوبه ای در چنین روزهایی به تنهائی و بدون هرگونه حمایت سایرنمایندگان یا حزبی خاص به وزارت خارجه آمریکا کتبا اعلام کند که حمایت آمریکا از الحاق آذربایجان ایران به کشور آذربایجان مفید است ! دینارور باکر خوب می داند که با پیشنهاد مسخره اش صرفا خود را ملعبه طنز سایر 434 همکارش در کنگره نموده است ، آنگاه چرا باید ما این گونه پروپاگاندها را تاحدی جدی بگیریم که برای پرهیز از خطر احتمالی مردم را تشویق به شرکت در انتخابات نماییم و ناخواسته به پوپولیسمی بی پایان دامن زنیم !؟