back to top
خانهدیدگاه هابرگزاری یادمان بیست و پنجمین سالگرد جان باختگان سال ۶۷ و گرامی...

برگزاری یادمان بیست و پنجمین سالگرد جان باختگان سال ۶۷ و گرامی داشت یاد همه قربانیان در دوران رژیم اسلامی در ایران

تهیه گزارش از انور میرستاری

۲۶ سپتامبر ۲۰۱۳

 

به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد جان باختگان سال۶۷، خانم مرسده محسنی، آقایان رئوف کعبی و مهدی معمارپوری به عنوان خانواده جانباختگان و زندانی سابق  برای حاضرین صحبت کردند.

 

کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا به ریاست خانم باربارا لوخبیلر و هیئت نمایندگی امور ایران و اروپا به ریاست خانم تاریا کرونبرگ، به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد جان باختگان سال ۶۷ و گرامی داشت یاد همه قربانیان در دوران رژیم اسلامی در ایران، برنامه‌ای را در روز پنج‌شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۳ در پارلمان اروپا در بروکسل برگزار کردند.

در این برنامه، نمایندگان فراکسیون های گوناگون احزاب اروپایی، خبرنگاران، نمایندگان نهادهای مدنی و حقوق بشری و علاقمندان به مسائل ایران و تعدادی از ایرانیان ساکن بلژیک و دیگر کشورهای اروپایی شرکت داشتند.

این برنامه بنا به درخواست شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و فدراسیون اروپرس برگزار شد که در ابتدای برنامه خانم لوخبیلر از همکاری آن‌ها سپاسگزاری کرد و به سخنان خود چنین ادامه داد:

امسال بیست و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در زندان های جمهوری اسلامی ایران است. دولت ایران نام کشته شدگان و نشانی گور ها را به خانواده‌هایشان نمی‌دهد و هر سال آنان را از اجرای مراسم یادبود نزدیکان خود باز می دارد. ورود به گورستان دسته‌جمعی خاوران برای مادران ممنوع است. من با مادران خاوران و دیگر مادران قربانیان نقض خشن حقوق بشر در ایران در تماس هستم و با حامیان مادران پارک لاله چندین بار دیدار داشته‌ام و فعالیت‌های آنان را از نزدیک دنبال می کنم. جمهوری اسلامی ایران باید جای گورهای اعدامیان را به خانواده‌ها بگوید و به آنان اجازه دیدار از این مکان ها و هم چنین اجازه برپایی مراسم را بدهد.

معاون خانم تاریا کرونبرک گفتند که همیشه سفیر یا نماینده ایران در نشست ها حضور دارند و حرف‌های ما را می شنوند اما به آن‌ها کوچکترین توجهی نمی‌کنند و مسأله حقوق بشر را نادیده می گیرند. ما باید در باره حقوق بشر بطور جدی تر با ایران برخورد کنیم و اگر روزی به ایران برویم با خانواده‌های این قربانیان از نزدیک و مستقیم دیدار و گفتگو کنیم.

پس از آن نوبت سخنرانی به خانم مرسده محسنی رسید که به دستگیری و اعدام برادرش، زنده یاد مجتبی محسنی، اعدامی سال ۶۷ در زندان اصفهان و سرگذشت اعدامی های دیگر در دهه ۶۰ پرداخت و وضعیت کنونی زندانیان سیاسی از جمله بیماران را اسفناک خواند. ایشان پورمحمدی را یکی از سه قاتل اصلی بیش از ۴۷۰۰ نفر خواند و انتخاب او را به عنوان وزیر دادگستری، نشان از بی توجهی دولت کنونی ایران به امر حقوق بشر و خواسته‌های خانواده‌های زندانیان سیاسی مبنی بر محاکمه آمرین و عاملین کشتار دانست. خانم مرسده محسنی یادآور شدند که کسی از آرش صادقی، دانشجوی زندانی، هیچ خبری ندارد و  هنوز معلوم نیست در کدام زندان نگاهداری می شود. او خانم لوخبیلر را مورد خطاب قرار داده و پرسید که آیا دولت ایران و سفارت ایران به نامه خانم ها باربارا لوخبیلر، تاریا کرونبرگ و ایزابل دوران پاسخ داده یا نه که پاسخ منفی بود.

سخنران بعدی آقای رئوف کعبی بود که دو خواهرش در شهر سنندج در کردستان تیرباران شده اند. آقای کعبی به فَتوا و حمله جنگی خمینی علیه ملت ایران در کردستان اشاره کرد و گفت هرگز

دیده نشده که مسئول کشوری حکم جهاد و جنگ علیه ملت خودش را بدهد. او گفت که دو خواهرش در زمان جنگ کردستان در بیمارستان سقز پرستار بودند و از زخمی های جنگی دو طرف متخاصم پرستاری می کردند. آنان بنا به وظیفه حرفه‌ای خود، هیچ فرقی بین اسرای زخمی و کردهای تیرخورده نمی گذاشتند و همه را در شرایط یکسان مداوا می کردند. خواهر کوچکترم نسرین می‌خواست با چشمان باز تیرباران شود و اجازه بستن چشم‌هایش را به پاسداران مرگ نداده بود، اما خواهر بزرگترم، شهلا تقاضا می‌کند تا چشمانش را ببندند. پاسداران مرگ او را مسخره نموده و ترسو خطابش می کنند. او به پاسدار می گوید: « احمق، نمی‌خواهم جان دادن خواهرم را ببینم و از مرگ نمی هراسم.» در این لحظه نسرین هم درخواست می‌کند تا چشم‌های او را هم ببندند.

آقای کعبی به اعدام دسته‌جمعی احسن ناهید و یارانش پرداخت و در پایان سخنانش به وضعیت امروز زندانیان سیاسی و حقوق بشری در کردستان و خوزستان و بلوچستان و آذربایجان و دیگر نقاط ایران اشاره کرد. او گفت که امروزه تعداد بسیاری از زندانیان در راهروهای اعدام به سر می‌برند و با روی کار آمدن دولت جدید، هیچ بهبودی در وضعیت آنان رخ نداده است و جوانان ما در زیر تیغ مرگ قرار دارند.       

آخرین سخنران برنامه گرامی داشت یاد خاطره تابناک لاله های پرپر شده ایران در دوران حکومت جمهوری اسلامی، آقای مهدی معمارپوری از زندانیان سیاسی سال ۶۰ و ساکن کنونی سوئد بود.

ایشان وضعیت زندان اوین و موقعیت خود را در اوایل دهه ۶۰ توضیح داد. او از شکنجه های حیوانی، روانی و جسمانی و اعدام های بدون محاکمه صحبت کرد. از چگونگی ماشین تواب سازی رژیم و خرد کردن شخصیت زندانیان تواب سخن گفت و به استفاده ابزاری آنان اشاره کرد. آقای معمارپوری 

داستان غم انگیز و ناباورانه تیر اندازی به سوی یاران خود را چنین شرح داد:

در مورد من با شکنجه های فیزیکی پایان نیافت بلکه برای اینکه مطمئن شوند که من برایشان خطری ندارم آزمایش با شکنجه روحی ادامه یافت. یک روز تعدادی پاسدار به بند آمدند و سوالاتی را از چند زندانی از جمله من پرسیدند. اتفاقی که به دفعات می افتاد. از من سوال شد که آیا حاضرم در اجرای حکم اعدام کسانی که محکوم به مرگ شده اند، شرکت کرده و  تیر اندازی کنم؟ من فکر کردم که این هم مثل گذشته ها، بلوفی بیش نیست و می‌خواهند مرا آزمایش کنند. من هم گفتم آری.

روزی مرا به همراه زندانیان دیگری به محل اجرای احکام اعدام بردند تا در جوخه مرگ شرکت کنم. به من دستور داده شد تا دستم را بر روی دست پاسداری که تفنگ داشت بگذارم و انگشتم را بر روی انگشتش که روی ماشه تفنگ بود، قرار دهم. من نیز به ناچار چنین کردم . در برابر ما یکی از محکومان به اعدام با چشمان بسته ایستاده بود. تعداد آنان بیش از صد نفر بود. بعد از خوانده شدن قران، دستور شلیک داده شد. با شلیک گلوله ها، زندانیان تیرباران شده در خاک و خون غلتیدند. پاسداران علیرغم میل من، بالاجبار مرا نیز دستیار قتل یک انسان کردند، انسانی که جرمش دفاع از آزادی بود. من در آنجا تنها نبودم، بلکه بیش از صد زندانی دیگر نیز همچون من مجبور به انجام این کار شده بودند. به نظر من این واقعه یک تجاوز روحی بود. رژیم روح مرا برای همیشه کشت و یاد تلخ این صحنه هولناک که ده‌ها دختر و پسر ۱۲، ۱۳ و ۱۴ ساله در بین آنان بود، هر گز مرا ترک نمی‌کند و از درون ویران می سازد.

حرف‌های آقای معمارپوری فضای سالن را بسیار سنگین و غمناک کرد و قطره های اشک در چشمان خیلی از شنوندگان دیده می شد.

در پایان، بار دیگر خانم لوخبیلر با خانواده‌های قربانیان و زندانیان کنونی احساس همدردی کرده و دولت ایران را به رعایت کنوانسیون جهانی حقوق بشر دعوت کرد. او گفت اگر روزی هیئتی از پارلمان اروپا به ایران برود، باید ب بامادران خاوران و پارک لاله دیدار کنند.

 

پس از آن سخنرانان به همراه چند تن دیگر از تلاشگران حقوق بشر که از آلمان، فرانسه، ایتالیا، اتریش و بلژیک آمده بودند، با خانم ایزابل دوران، معاون پارلمان اروپا دیدار و گفتگو کردند.

خانم دوران از آزادی خانم نسرین ستوده، برنده جایزه ساخارف، اظهار خشنودی کرد و قول داد که برای آزادی دیگر زندانیان سیاسی و جلو گیری از اعدام هم وطنان عرب و کرد از هیچ اقدامی کوتاهی نکند. خانم دوران گفت که اگر به ایران سفر کند، تنها برای خوردن چلوکباب و دیدار دولتیان نخواهد بود، بلکه با افرادی مانند خانم بهکیش که ۶ تن از اعضای خانواده اش اعدام شده‌اند و خانم نسرین ستوده دیدار خواهد کرد. ایشان گفتند که بزودی خانم نسرین ستوده را به پارلمان اروپا دعوت خواهند کرد.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید