back to top
خانهدیدگاه هاداریوش لعل ریاحی: دعا کن ، این شب ِ یلدای آخر

داریوش لعل ریاحی: دعا کن ، این شب ِ یلدای آخر

در پاسخ به نامه آقای دکتر مهدی خزعلی 

 

چه پنداری تو ای بر گشته مژگان 

که دل دادی به سرمای زمستان

 

به برگ ِ سرخ ِ تاریخت  نگه کن

به اندک مایگان و تیز دستان 

 

به سالوسان به پابوسانِ بی درد

 بِزه کاران ِ عقل و دین و ایمان 

 

ز جور ِ دولت پیشین همین بس 

که از رأس ِ حرم  می برد فرمان

 

دلش خوش بود ، در رقص مجازی

ز زاغستان برندش ، بلبلستان

 

ز دیگر سر نشینان ،برتری داشت

که گاهی رنجه  می کردند سلطان

 

میان ِ بابک ِ زنجانی و  او 

حریفان ِ قدر بودند ، میدان 

 

وگر نه هشتصد و اندی به میلیارد

نمی شد غیب ، چونان بند ِ تنبان

 

تو خواهی تا ببخشد  ، مدعی را

چنینش ساده پنداری ، به برهان

 

اگر شیر ژیان پشمش  بریزد 

به آغل می برندش ، مرد ِ رندان

 

از این ترسم تو را در حصر ِ باقی 

نگه دارند در این ، راه بندان 

 

دعا کن این شب ِ یلدای ِ آخر 

عبا را برکِشند از خاک ِ ایران 

 

داریوش لعل ریاحی

30 آذر 1392

Dlr1266@hotmail.com

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید