همه شما میدانید که حقوق بشر، حقوقی است که هر انسان باید از آن برخوردار شود، خارج از وابستگیهای سیاسی و موقعیت فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، رنگ پوست، ملیت، جنسیت و سن.
حقوق بشر، بدون فرهنگ و شناختِ حقوق خود و سایر انسانها در سیاست و در فعالیتهای اجتماعی عبث و بیهوده است. وقتی انسانها با و بر انسانها حکومت تشکیل میدهند و حکومت میکنند، در واقع در عالم فلسفی و سیاسی و اجتماعی اقدامی فرهنگی واخلاقی انجام میدهند. بدون فرهنگ و اخلاقِ حقوق بشری- دمکراسی نیز بی معنی است. اضافه کنم، امکان دارد در یک دمکراسی نیز حقوق بشر پایمال شود- که میشود. همان طور که در دیکتاتوریها نیز ممکن است مواردی از حقوق بشر در اینجا و آنجا برای ادامه سُلطه استبداد و دستگاه رعایت شود . اما فراموش نکنیم که به قولی، نقض حقوق بشر، به صورتی که در رژیمهای استبدادی رخ میدهد، ابعادش وحشتناکتر از نقض حقوق بشر، در دمکراسیهای قانونگرا است زیرا دولت در دمکراسی تحت نظارت دادگاهها ومطبوعات قرار دارند، از همین رو نقض حقوق بشردر دمکراسیهای قانونگرا نمیتواند چنان ابعاد وحشتناک به خود گیرد که دراشکال حکومتی خودکامه.
نظام مذهبی ایران، نظامی است استبدادی، خودکامه و تمامیت خواه (توتالیتر). این نظام سی و پنج سال است سرکوب، کشتار، جنایت و کتمان حقایق (جلوگیری از افشای حقایق) را پیشه خود ساخته.
در سال ۱۹۸۲ تصمیم گرفتیم موارد نقض حقوق بشر در این نظام مذهبی را به طور مستند گردآوری نمائیم. این امر در زمانی آغازگردید که زنان در خیابانها از جانب حزب الله با شعار “یا رو سری یا توسری” با تیغ ریشتراشی و اسید و پُونز مورد حمله قرار میگرفتند و دگراندیشان از ادارت و کارخانجات اخراج میگردیدند. ممنوع شدن روزنامهها و نشریات، سانسور کتاب و منحل کردن احزاب، انجمنها و سندیکاهای کارگری از جمله “پاکسازیها” در آن زمان بیداد میکرد. در ادامه این وضعیت، روشن بود که بازداشتهای جمعی در دستور کار قرارداشت. در ابتدا تقریباً هر روز طرفداران سلطنت به طور انفرادی و یا گروهی– اعدام میشدند. پس از آن نوبت به مخالفان رسید که سهمی نیز در انقلاب سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) داشتند. جلوی هرگونه اعتراض و هر نوع مخالفت را گرفتند و جامعه را به قبرستان تبدیل کردند. احمد شاملو در شعری خطاب به سوداگران مرگ چنین میسراید:
ای خداوندانِ خوف انگیزِ شب پیمانِ ظلمت دوست!
در تمام شب چراغی نیست.
درتمام شهر
نیست یک فریاد.
ای خداوندان ظلمتشاد!
از بهشت گَندتان، ما را
جاودانه بینصیبی باد! …
دانشگاهها را بستند و دانشجویان را سرکوب کردند. پاسداران و چماقداران به مناطقی اعزام شدند که اکثریت ساکنان آنها اقلیتهای قومی بودند که در “محاکمههای” برقآسا که اغلب فقط چند دقیقه به طول میانجامید، صدها نفر از آنها تیرباران شدند. اقلیتهای دینی مانند مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان امنیت خویش را ازدست دادند. بسیاری از بهائیان به خاطر اعتقادشان از تحصیل محروم و عده زیادی از آنان اعدام گشتند. مخالفان را گروه گروه به کشتارگاه روانه و اعدام و تیربارانشان نمودند. شکنجه، سنگسار و قطع اعضای بدن در قانون گنجانده شد. در آن زمان طرفداران دوآتشه خمینی سفارت آمریکا را اشغال کردند و همه کارمندان سفارت را گروگان گرفتند.
جنگ ایران و عراق دستاویزی به دست رژیم اسلامی داد که منتقدین را از میدان به در کند. میلیونها ایرانی که دارای تخصصهای مختلف بودند ایران را ترک کردند. همه اینها و موج فرار که ما در برلین به گونهای ویژه شاهد آن بودیم سبب پایهگذاری “جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران” از جانب و به همت انسانهای دمکرات و فعال گردید. اگر آن روزها عمده فعالیت “جامعه” به کمک به پناهندگان از پاکستان و ترکیه و کشورهای خلیج فارس تا کشورهای اروپا و آمریکا اختصاص مییافت و همین نیروی بسیاری از کار اصلی ما که دفاع از حقوق بشر در ایران بود میگرفت، امروز باعث خوشحالی است که در بسیاری از کشورها سازمانهایی وجود دارند که به ایرانیان در تبعید کمک میکنند. سازمانهائی که خود از جانب پناهجویان سابق پایهگذاری شدهاند.
اقدامات و کوششهای این دوستان سبب شد تا توانستیم و بتوانیم بیشتر به نقض حقوق بشر در نظام مذهبی ایران بپردازیم. در این سی و دو سالی که “جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران” فعالیت میکند، در نامهها، فراخوانها و بروشورهای خود، شخصیتهای حقوقی، فرهنگی، سیاسی و اعضای پارلمانها، کمیسیون اروپا و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و سازمانهای ملی و بینالمللی را مخاطب قرار داده و توجه آنها را به نقض حقوق بشر در نظام مذهبی ایران جلب کردهایم.
در طرح موضوع و گسترش بحث نهادینه شدن حقوق بشر حضور داشتیم و داریم. تا جائی که اندیشه حقوق بشر و نوشتههای “جامعه” به درون زندان مخوف اوین نیز رفت. گزارش و عکسهایی در دست داریم که لاجوردی جلاد در حال نشان دادن جزوه «جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران» به زندانیان ۱۴ تا ۱۶ ساله است. همه این زندانیان نوجوان اعدام شدند. حتی شیخ محمد یزدی یکی از تبهکاران رژیم اسلامی در مقام قوه قضائیه نیز ناچارشد تشکیلاتی به نام «کمیسیون حقوق بشراسلامی» وابسته به قوه قضائیه تشکیل دهد.
«جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران» توانسته اعتماد و اعتباری در نزد نهادها و سازمانهای ملی و بینالمللی و شخصیتهای حقوقی، سیاسی و فرهنگی کسب کند.
در طول این سی و دو سال از هیچ مسئلهای که حاکی از نقض حقوق بشر در نظام مذهبی ایران باشد، فروگذار نکردیم، غافل نبودیم، و در این امر از هیچ اقدامی کوتاهی ننمودیم.
نوشتیم: «مهم نیست که چقدر کار کردهایم و یا چه کار کردهایم، بلکه هدف و پا در راه داشتن اهمیت دارد، اگر در این راستا موفق شویم- که در خیلی از زمینهها موفق شدیم- بسی سرافرازی است.»
در این مدت مأیوس نشدیم، امید به دگرگونی ما را همچنان بر پا نگاه میدارد. کار خود را ادامه دادیم و همچنان ادامه خواهیم داد. میلیونها ایرانی در انتخابات مختلف به رژیم مذهبی «نه» گفتهاند. این امر حاکی از آن است که اکثریت مردم با تقسیم جامعه به یک اقلیت وفادار به نظام مذهبی و طرفدار ولایت فقیه که دارای همه امتیازات است، و یک اکثریت دگراندیشِ زیر فشارمخالف است.
انتظار “جامعۀ دفاع ازحقوق بشر در ایران” همواره این بوده است که جنایتکاران مذهبی در ایران، این هشدارها را جدی بگیرند و به حقوق بشر احترام بگذارند و حکومت را به مردم واگذارکنند. متأسفانه این انتظار برآورده نشده، و بازداشتها، اعدامها، سرکوب و خشونت علیه زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی، دانشجویان، روزنامهنگاران، وکلای دادگستری، دگراندیشان و مخالفان همچنان در ابعاد وسیعتری ادامه دارد. به همه این جنایات میبایستی ترور و قتل مخالفان و روشنفکران در داخل و خارج ایران را نیز اضافه کرد.
متأسفانه پس از سی و دو سال هنوز فعالیت “جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران” لازم و ضروری است. در راه دستیابی به دمکراسی و حقوق بشرراهی طولانی در پیش داریم. هم زمان با این امر، انتظار کمک از همه ایرانیان مخالف نظام مذهبی وحامی حقوق بشر و کلیه دولتهای دمکراتیک برای کوشش جهت رعایت حقوق بشر در ایران داریم.
در پایان، اعتراف میکنم که فعالیت این سی و دو سال را مدیون همت انسانهای والایی هستیم که همیشه در همه وقت چه از نظرمادی و چه از جهت معنوی تکیهگاه ما بودند و هستند. از این انسانها آموختیم و به وجودشان افتخار میکنیم.
سپاس فراوان از برگزارکنندگان این نشست و حوصله همه شرکت کنندگان، موفق باشید.
——————————————————————————-
سخنرانی در برنامه «ایران: حیثیت انسان از تعرض مصون نیست»، خانه ادبیات برلن، ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۴
ویدئو مستند کوتاه درباره «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران- برلین: