هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ی پیشین آمریکا در خاطرات خود نوشت: ” ماوارد جنگ عراق، لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد وبسیار خوب بود؛ اما ناگهان انقلاب مصر در 30 ژوئن رخ داد و همه چیز در عرض 34 ساعت تغییر کرد. … توافق شده بود که خبر تاسیس داعش در روز 5 مه 2013 اعلام شود و ما منتظر تاسیس آن بودیم که ما و اروپا آن را به رسمیت بشناسیم. من به 12 کشورجهان سفر کردم و با برخی از دوستان توافق کردیم که به محض اعلام تاسیس داعش آن را به رسمیت بشناسند. “
ما این نکته را یاد آور می شویم که عمر البغدادی، رهبر پیشین داعش و بلحاج، از رهبران شورش لیبی در برابرمعمر قذافی، پیش از وقوع شرایط جدید در منطقه زندانی امریکاییان در زندان گوانتانامو بودند؛ اما به ناگهان آزاد شدند.
شیوه ی اقدام کنونی آمریکا وهمپیمانانش در برابر داعش را وزیر خارجه ی پس از کلینتون، جان کری، در این اظهار نظر تازه ی خود به خوبی روشن کرده است.
او به تازگی گفته است: مسئله ی کوبانی مسئله ی استراتژیک ما نیست؛ اما شکست کوبانی فاجعه ی انسانی است.
هرانسان فهیم این حقیقت را به درستی درمی یابد که ظهور یک شبه ی نیروهایی منطقه ای، همچون طالبان در پاکستان و افغانستان، القاعده از میان توانمند ترین صاحبان منابع نفت عربستان صعودی، و اکنون داعش و النصره و… تصادفی نیست؛ بلکه درست ازمیان مراکز” منافع حیاتی استراتزیک غرب در خاور زمین، به ویژه منطقه ی خاور نزدیک و میانه، به سان بزرگترین منطقه ی دربردارنده ی منابع نفت و انرژی جهان و بزرگراه دسترسی امپریالیسم جهانی به خاور زمین، به عنوان مرکز بالقوه ی مقاومت دربرابر انحصارغرب، سر بر می آورد. حضور غرب در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه… و اکنون در اکرایین، همسایه ی دیوار به دیوار فدراسیون روسیه، به روشنی نشان می دهد که استراتژی جهانی سرمایه داری انحصاری غرب و منافع حیاتی نامشروعش که اکنون سرچشمه ی تهاجم خلق الساعه ی داعش قرارگرفته است، از کجا و ازچه اهداف و منافعی سرچشمه گرفته است.
اکنون کوبانی در برابر ارتجاع دست پرورده ی امپریالیسم در منطقه تنها مانده است؛ اما ببینیم که کوبانی به راستی نیزتنهاست؟ کوبانی اکنون به سان پایگاه مقاومت مشرق زمین دربرابر جهانخواران وارتجاع منطقه قد برافراشته است. کوبانی، صدای خلقهای ستمدیده ی منطقه است. کوبانی صدای 99 در صدی های آمریکا در برابر انحصارات بهره کش آن کشور و جهان است. کوبانی صدای خلق لگدمال شده ی کرد و همه ی خلقهای ستمدیده ی منطقه و جهان است. کوبانی امروز منزل نخستین در راهگشایی دوباره ی جاده ی ابریشم بر جهانخواران ورشکسته ی غرب است که هزینه های نظامی کلان آنها برای حفظ منافع استراتژیک آن، اکنون بر دوشش سنگینی می کند.
و پایگاهی اینچنین به تنهایی نمی تواند به مقاومت دیرنده ادامه دهد. پایگاهی اینچنین با اهمیت و آرمان جهانیش و با زادگاه جهانیش نیازمند گسترش مقاومت آن در پهنه ی جهانی است. همه ی توده های ستمدیده و همه ی هیچ انگاشتگان جهان باید دراین نبرد نابرابر یارو همراه کوبانی باشند. برپایی اعتراضها، اعزام نیروهای مردمی ( نه گماشتگان امپریالیسم )، گردآوری کمکهای مالی و تسلیحاتی، راهگشایی بر دلاوران خلق کرد در همه ی کشورهای همسایه برای حضور در میدان مقاومت، تنها درمان درد خلقهای منطقه و در پیشاپیش آنها کوبانی است.
این انتظارازمردم ستمدیده ی سراسر جهان، کارگران و زحمتکشان منطقه و جهان، نیروهای گردان بزرگ طبقه ی جهانی کارگر، و جنبشهای رهاییبخش ملی سراسر جهان نامعقول نیست که با آنچه در توان دارند در برابر این فاجعه ی انسانی و جهانی بپا خیزند و گامی سرنوشت ساز در راه امحای پدیده ی نامیمون دولت اسلامی عراق و شام ( داعش )، به سان بالفعل ترین پایگاه جهانی ارتجاع، به پیش بر دارید.
علی رضا جباری (آذرنگ)
24/7/1393(2014/11/16)