انقلاب اسلامی: فصل اول این مجموعه و فصل دوم آن، واقعیتهای زیر را آشکار میکنند:
1 – هرگاه اطلاع مهمی که رویترز از قول دیپلماتها انتشار دادهاست، راست باشد، یعنی توافقنامه در طول دوماه کار فشرده تهیه شده باشد – سخنان خامنهای و نتان یاهو دلالت بر راست بودنش میکنند– پس،
● وقتی خامنهای «به گفتگو با امریکا خوش بین نیستم» را با «به گفتگو با 6 کشور خوش بین نیستم» جانشین کرد، از مفاد موافقتنامه اطلاع داشت. سخت میگرفت بلکه جلوه تسلیم شدن به اراده غرب را پیدا نکند.
● نتان یاهو نیز از مفاد توافق مطلع بوده است وگرنه چرا باید آن را «توافق قرن» بسود ایران توصیف کند؟ او نیز سخت میگرفت تا مگر از این توافق، نزدیک به هیچ عاید ایران شود.
2 – مواد مورد گفتگو همانها هستند که، فوقا˝ برشمرده شدهاند. فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، رعایت محرمانه بودن گفتگوها را نیز نکرد و گفت برسر کارخانه آب سنگین اراک و اورانیوم 20 درصد اختلاف نظر وجود دارد. باز محرمانه در آنچه به نقش وزیران خارجه مربوط میشد مخفی نماند. روشن گفته شد که فابیوس نقش سختگیر و مدافع موضع اسرائیل و کشورهای عرب را بازی کرد و وزیر خارجه انگلیس جانبدار نرمش و راه آمدن با ایران را برعهده گرفت و کری نقش کسی را برعهده گرفت که میخواهد مشکل حل شود اما موافقتنامه هم باید کنگره را راضی کند و هم متحدان اروپائی امریکا را. وزیر خارجه آلمان نیز میانه روی پیشه کرد و وزیر خارجه روسیه و چین نیز موافق امضای قطعنامه بودند.
3 – وسائل ارتباط جمعی انگلیس، هم انگلیسی زبان و هم فارسی زبان، بسود انجام توافق تبلیغ کردند. صدای طبل تبلیغاتی را بیش از اندازه بلند کردند و مرتب به توافق انجام ناگرفته، عنوان «توافق قرن» را دادند. اینکه نتان یاهو آن را توافق قرن بخواند، قابل فهم است. زیرا او نان «امنیت اسرائیل درخطر است» را میخورد و نمیخواهد توافقی انجام بگیرد. اما وسائل ارتباط جمعی غرب، بخصوص انگلیس، تنها از این باب که سرانجام تحریم اقتصادی ایران مؤثر شد و ایران بزانو درآمد، میتوانستند توافق را توافق قرن بنامند. بسا قصدی جز این هم نداشتند. غافل از اینکه نتیجه، هم اعتبار اطلاع رسانی آنها را از میان برد و هم معلوم کرد که تحلیلهاشان بیمایهاند.
امیددادنهای ظریف (درمرحله تدوین موافقتنامه هستیم و…)، بنوبه خود، مشوق «روزنامه نگارانی» بود که میپندارند روزنامه نگاری طبالی بقصد به هیجان آوردن مردم است.
4 – وسائل ارتباط جمعی که ارگانهای تبلیغاتی خامنهای هستند، چون از آنچه میگذشت، مطلع بودند، درآنچه به وصول به توافق مربوط میشد، موضع واقع بیانهتری را اتخاذ کردند. کیهان عنوان یادداشت روز خود را «سراب توافق» گرداند. باوجود این، نه این نشریه و نه دیگر ارگانهای تبلیغاتی خامنهای توانستند مخالفت خود را با انجام توافقی، بیش از آنچه کیهان پذیرفتنی میداند، پنهان کنند.
5 – هم موانع برشمرده در فصل اول و هم اطلاعات و نظرهای جمع آوری شده در فصل دوم، از جمله گزارش ساعت به ساعت روز سوم گفتگوها، پیرامون مرحلهای که گفتگوها درآن بودند، روشن میکنند که باوجود موانع برسر راه، رسیدن به توافق بسیار مشکل بوده و نمیتوانستهاست انجام بگیرد. مگر اینکه «توافق قرن» بگردد، یعنی رﮊیم ولایت مطلقه فقیه جام زهر را سربکشد. توجه به فکری که در کنگره وجود دارد، بسیار ضرور است. بنابرآن فکر، امریکا میتواند اراده خود را به ایران تحمیل کند و نباید جز به برچیده شدن کامل تأسیسات اتمی ایران رضا دهد. باوجود این،
6 – بنا بر توافق مرحله اول و موقت،–که فابیوس گفته است در گفتگوهای 20 نوامبر انجام خواهد شد– ایران میتواند اورانیوم را غنی کند. الا اینکه «جزئیات» یعنی شروطی که میتوانند آنقدر سخت باشند که ایران نتواند اورانیوم را غنی کند.
شماره ۸۴۱ از ۲۷ آبان تا ۱۰ آذر ۱۳۹۲