به مناسبت حلول ماه رمضان، نگارنده بر آن است نکاتی چند را با مخاطبان گرامی درباره چرایی و چگونگی روزهداری در میان بگذارد، به امید اینکه در مبارک نمودن این ایام راهگشا باشد، چرا که ماه رمضان به خودی خود مبارک نیست، بلکه این کردار روزهداران است که میتواند آن را مملو از برکت الهی نماید یا خسرانهایی بر خسرانها بیفزاید.
1ـ اول اینکه «ماه مرز نمیشناسد»[1] یعنی ماه در یک روز بر کل کره زمین با اختلاف ساعات طلوع میکند، بنابراین شروع ماههای قمری در تمام نقاط کره زمین در یک روز میباشد و منشأ اختلافها در این موضوع، چیزی جز سیاست بازی سیاستمداران نیست و نیز جهالتهای مردمی که کورکورانه تقلید مینمایند. از این رو، بهبود اتحاد مسلمانان میتواند یکی از آن برکتهایی باشد که بستر تحصیل آن در ماه رمضان وجود دارد.
2ـ اما ماهیت و فلسفه وجودی روزهداری چیست، بویژه روزهداری در ایامی مشخص و البته شناور در فصول سال؟ آنچه از آیات قرآن برمیآید این است که روزهداری در ماه رمضان تمرینی است برای تقویت اراده آدمی از طریق پرهیز از معاشرتهای زناشویی و نیز خوردن و آشامیدن از سپیده دم تا غروب آفتاب.[2] بنابراین تعمیم موارد پرهیز به خودداری از نگاه حرام و خوردن مال حرام، و امثالهم در جمله شرایط صحت روزهداری صحیح نیست، چرا که این موارد در همه ایام حرام هستند، اما معاشرتهای زناشویی و خوردن و آشامیدن به خود خودی دارای هیچ حرمتی نمیباشند. البته روزهداری که موجب تقویت اراده آدمی میگردد، میتواند او را در پرهیز از این حرامها در تمامی ایام سال و حتی در طول حیات آتی یاری رساند.
3ـ اینکه روزهداری در ایام مشخص و بطور پیوسته وجوب یافته، دقیقاً حاکی از این است که حکمت وضع چنین حکمی، تقویت اراده آدمی میباشد، بگونهای که او بتواند در زندگانی خویش، سختیهای ممتد را تاب بیاورد و علیرغم آنها نتایج شایسته را حاصل گرداند و برکات الهی را شامل حال خود نماید. و اینکه این حکم در یک ماه قمری وجوب یافته و مشخصه ماههای قمری هم شناوری آنها در فصول سال میباشد، نیز حاکی از این است که آدمی باید عزم خود را در هر شرایطی جزم نماید تا بر سختیها فائق آید و سختی شرایط را بهانه توقف سیر کمالی خود ننماید.
4ـ درک شرایط آن دسته از افرادی که با مشکلات معیشتی مواجه هستند، نیز در حیطه فلسفه وجودی روزهداری است، باشد که روزهداران را به انفاق بیشتر برانگیزاند و بدین طریق برکات الهی را هم شامل حال خود ایشان و هم بشریت نماید.
5 ـ قرآن در آیه 184 سوره بقره[3] جواز روزه نگرفتن یا به اتمام نرساندن آن را برای بیماران، مسافران و نیز کسانی که طاقت شان طاق میشود داده است، چرا که این تمرین نباید به هر بهایی صورت پذیرد، و در زمانهایی که روزهداری منجر به ضرر جسمانی برای روزهدار میشود یا برای او مخاطراتی در پی دارد یا طاقت او را طاق مینماید، باید از آن پرهیز شود یا به آن پایان داده شود. اما در این جواز نکاتی وجود دارد که به آنها میپردازم:
الف) مبتلا بودن به هر نوع بیماری جواز روزه نگرفتن نیست، بلکه مبتلا بودن به بیماریهایی که با روزهداری تشدید میشوند یا درمان آنها دچار اخلال میشود، جواز روزه نگرفتن میباشد.
ب) مراد از مسافر در آیه مذکور کسی است که در حال طی مسیر و تحمل دشواریهای آن است و نه شخصی که موقتاً در مکانی غیر از محل زندگی خود سکنی گزیده اما در آسایش است. بنابراین اینکه میگویند اگر کسی نیت سفر به مدت ده روز نمود باید روزه بگیرید، بلامحل است و معیار، مواجه شدن با دشواری در طی مسیر است.
ج) طاقت نیاوردن تا اتمام مدت روزه و در نتیجه شکستن آن، جوازی برای روزه نگرفتن در روزهای آتی نیست، بلکه باید مجدداً روزه گرفت و باز در صورت عدم طاقت، آن را شکست و فدیهاش را داد، چرا که روزه تمرین بالا بردن طاقت است.
6 ـ اما آنهایی که به هر دلیل، نمیتوانند روزهداری را تمام و کمال اجراء نمایند، باید حداقل از معاشرتهای زناشویی بپرهیزند و به حد ضرورت بخورند و بیاشامند، و به هر حال مراتبی از روزهداری را انجام دهند.
7 ـ در آخر، توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که در روزهداری مانند سایر احکام عبادی، هیچ اجبار و اکراهی نباید باشد، بلکه شخص مؤمن به برکت آفرینی احکام الهی، باید این حکم را نیز از سر اختیار و به امید حصول نتایج شایسته و فزونی برکت در زندگانیش انجام دهد. باشد که ماههای رمضان را بر خود، و به تبع آن بر بشریت مبارک گردانیم.
نیما حق پور ـ 27 خرداد 1394
[1]ـ این تعبیر را وامدار جناب دکتر سید علی اصغر غروی هستم. ر.ک:
[2]ـ أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ … فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ … وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ … (سوره بقره آیه 187)
[3]ـ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ …