در چهارمین مقاله از سری مقالات «فهم قرآن به روش پازل»(1) میکوشم معنای صحیح آیه 234 سوره بقره را استخراج نمایم. در این آیه در مورد زنان بیوه آمده: «فَإذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فیمَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف»، «پس هرگاه عده خود را به پایان رساندند، در آنچه آنان به نحو پسندیده درباره خود انجام دهند، گناهى بر شما نیست».(2) فهم رایج از آیه این است که بستگان زن بیوه، اعم از بستگان شوهر متوفایش یا بستگان خود او، حق ندارند بعد از سر آمدن مدت عده، از ازدواج مجدد او جلوگیری نمایند.(3) اما با کمی دقت، این برداشت از آیه با شبههای مواجه میشود؛ اگر زنان بیوه، پس از سر آمدن مدت عده مقرر، «بِالْمَعْرُوف»، یعنی «به طور پسندیده» در مورد آینده خود تصمیم میگیرند، دیگر چرا آیه میگوید «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ»، بر شما بستگان، «گناهی» نیست؟! وقتی، هم مدت عده تمام شده و هم این زنان به طور پسندیده اتخاذ تصمیم میکنند، بکار بردن عبارت «بر شما گناهی نیست» بلامحل میباشد! چرا که «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» گویای اعطاء «جواز» است، بدین معنا که اگر فلان کار را انجام بدهید (یا ندهید)، بر شما گناهی نیست،(4) اگر موضوع جواز؛ «ممانعت نکردن از ازدواج زنان بیوه» باشد و بستگان با این آیه مجاز شوند بعد از مدت عده، این ممانعت را ادامه ندهند، این معنا متضمن این است که اگر به ممانعت ادامه بدهند بهتر است یا حرجی بر آنها نیست اگر به ممانعت ادامه بدهند!!! زیرا آیه امر نکرده ادامه ندهید، بلکه اجازه داده که ادامه ندهند.
اگر «بِالْمَعْرُوف» در آیه نبود، هرچند دیگر این شبهه موضوعیت نداشت، و منطقی مینمایاند که مسؤول اعمال منکر زنان بیوه پس از سر آمدن عده، خودشان باشند و دیگر مسؤولیتی بر عهده بستگان آنها نباشد، اما پای شبهۀ دیگری همچنان در میان میماند و آن اینکه؛ مگر قرآن نمیگوید «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ»(مدثر 38)، «هر کس در گرو دستاورد خویش است»، پس چگونه است که در اینجا گناه اعمال منکر زنان بیوه در مدت عده، متضمن گناه بستگانشان نیز میباشد؟! اگر بستگان از ارتکاب گناه ایشان ممانعت نمایند، این ناقض حقوق ذاتی زنان و انسانیت آنها میباشد چرا که اختیار آنها دیگر در دست خودشان نیست.
با این اوصاف باید گفت که فهم رایج از آیه درست نیست و باید در پی معنای صحیح آن بود. از این رو به روش پازل کوشش مینمایم به این مهم بپردازم:
گام اول : تعیین محدود گروه آیه و تفکیک آن به عبارتها
برای دریافت مفهوم آیه 234 سوره بقره به روش پازل، بررسی مندرجات آیه 235 این سوره نیز ضروری است. از این رو؛ هر دو آیه را به صورت زیر تفکیک عبارتی مینماییم: (لازم به ذکر است در این مرحله نمیتوان ترجمه مفهومیِ دقیقی از عبارات ارائه داد تا بحث به سرانجام برسد)
1ـ وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا / و کسانی که از شما فوت میکنند و همسرانی بجا میگذارند
2ـ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا / (آن زنان) چهار ماه و ده روز، خود را در انتظار بگذارند (و عدّه نگه دارند)
3ـ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ / پس هرگاه زمان انتظارشان سرآمد، گناهی بر شما نیست در آنچه آنان به نحو پسندیده درباره خود انجام دهند
4ـ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ/ و خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است
5ـ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَهِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ / و گناهی بر شما نیست در اینکه به طور سربسته و به کنایت از زنان خواستگاری کنید، یا در دل نظر بدانها داشته باشید
6ـ عَلِمَ اللَّـهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ / خدا میدانست که شما به زودى به یاد آنان خواهید افتاد
7ـ وَلَـکِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا / ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذارید مگر آنکه سخنى پسندیده بگویید
8ـ وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَهَ النِّکَاحِ حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ / و به عقد زناشویى تصمیم مگیرید تا زمان مقرر عده به سرآید
9ـ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ / و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید مىداند، پس؛ از آن هوای نفس حذر کنید
10ـ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ / و بدانید که خدا است آمرزندهای بردبار
گام دوم : مفاهیم معتبر عبارتها
همانگونه که ملاحظه میشود، در مفهوم عبارتها با شبهه خاصی مواجه نیستیم، بجز عبارت «فَإذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف» که در مدخل بحث بدان پرداخته شد. برای دریافت مفهوم معتبر این عبارت باید از معنای دیگر عبارتها بهره برد. علاوه بر برداشت رایج که مرجع ضمیر«کُم» در «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» را «بستگان» میداند، از مرجع ضمیر «کُم» در عبارت «وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فیمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَهِ النِّسَاء…» میتوان برای مرجع ضمیر در «فَإذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» یک حالت دیگر را برشمرد و آن اینکه مرجع ضمیر آنهایی باشند که میخواهند با این زنان بیوه ازدواج نمایند. پس تاکنون دو حالت را میتوان برای عبارت مذکور در نظر گرفت:
1ـ پس هرگاه زمان انتظارشان سرآمد، گناهی نیست بر «بستگانشان» در آنچه آنان به نحو پسندیده درباره خود انجام دهند.
2ـ پس هرگاه زمان انتظارشان سرآمد، گناهی نیست بر «آنهایی که خواهان ازدواج با آنان هستند» در آنچه آنان به نحو پسندیده درباره خود انجام دهند.
اما حالت دوم به سه دلیل نمیتواند صحیح باشد، اول اینکه؛ چون مدت عده سر آمده است، دیگر گناه بودن یا نبودن خواستگاری از این زنان موضوعیت ندارد که آیهای در مورد آن نازل شود. دوم اینکه؛ منطقی نیست که مرجع ضمیر را از قرائن موجود در آیه بعدی استخراج کنیم، چرا که شاید مخاطب این آیه مخاطب آیه بعدی نباشد، زیرا هر آیه حاوی حکمی مستقل است. و سوم اینکه فاعلیت اقدام در این عبارت در دست خود زنان است و آنهایند که در حق خود به نحو پسندیده اقدام میکنند، بنابراین خواستگاری در اینجا موضوعیتی ندارد. با این اوصاف، مرجع ضمیر «کُم» در «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فیمَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف» به بستگان زنان بیوه، اعم از بستگان شوهر متوفایشان و یا بستگان خودشان برمیگردد.
حال باید ببینیم در این عبارت، گناه بودن یا نبودن به چه موضوعاتی ممکن است ناظر باشد. حالت اول در این خصوص، همان معنای رایج است که «اگر بستگان از ازدواج زن بیوهای که مدت عدهاش سر آمده، ممانعت نکنند بر آنها گناهی نیست» که در مدخل بحث نشان دادیم که این معنا صحیح نیست، چرا که این معنا متضمن این است که «اگر ممانعت کنند ایرادی ندارد» و این متناقضِ «بِالْمَعْرُوف» در انتهای این عبارت، و نیز متناقضِ مندرجات آیه بعدی، مبنی بر جواز ازدواج با زنان بیوه میباشد. برای دریافت حالت دوم اینکه گناه بودن یا نبودن به چه موضوعی ممکن است ناظر باشد، اگر ابتدا به سراغ بخش انتهایی این عبارت برویم که میگوید: «فیمَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف» و حالات آن را برشماریم، این حالت خود به خود مکشوف میشود.
به طور کلی اگر با مبنا قرار دادن موضوع ازدواج زنان بیوه، به عبارت «فیمَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف» بپردازیم، میتوان سه حالت را متصور شد:
1ـ مراد از آنچه زنان بیوه در حق خود انجام میدهند، منحصر است در ازدواج.
2ـ مراد از آنچه زنان بیوه در حق خود انجام میدهند، منحصر در ازدواج نیست و میتواند موضوع یا موضوعات دیگری هم مطرح باشد.
3ـ مراد از آنچه زنان بیوه در حق خود انجام میدهند، مربوط به ازدواج نیست و موضوع یا موضوعات دیگری مطرح است.
اگر مراد منحصر در ازدواج باشد، و این امر، «بِالْمَعْرُوف» صورت پذیرد، باز همان شبهه مطرح میشود که چرا میگوید گناهی بر بستگان نیست، مگر عده آنها به سر نیامده، پس دیگر ممانعت بستگان نمیتواند موضوعیتی داشته باشد. اما حالت دوم هم در واقع همان حالت سوم است، چرا که اگر در ازدواج منحصر نباشد و شامل موضوع یا موضوعات دیگری هم باشد، چون بنا به توضیح حالت اول، ازدواج موضوعیت ندارد، فقط میماند موضوع یا موضوعات دیگر و این همان حالت سوم است.
با این اوصاف، معنای عبارت «فَإذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف» تا اینجا اینگونه است:
پس هرگاه مدت انتظارشان سر آمد، پس بر شما بستگان آنها گناهی نیست در آنچه آنها در باره خود، حتی در غیر موضوع ازدواج، به طور پسندیده انجام میدهند.
بنابراین تنها ابهامی که میماند این است که این موضوع یا موضوعات غیر از ازدواج که زنان بیوه پس از مدت عده، در حق خود به نحو پسندیده انجام میدهند، چیست؟ این موضوع یا موضوعات، بنا به اقتضاء بیوگی، میتواند شامل تأمین معاش، تأمین امنیت، و امثالهم باشد، بدین معنا که اگر زنان بیوه به نحو پسندیده، خود میتوانند معاش و امنیت خویش را تأمین نمایند، گناهی بر بستگانشان نیست اگر به این امور مبادرت نورزند، هرچند که اگر در این خصوص احساس مسؤولیت کنند و کوشش نمایند، بهتر است. این جواز مشروط است به اینکه زنان بیوه، بتوانند و نیز بخواهند که امور مربوط به تأمین معاش و امنیتشان را خود تصدی کنند، آن هم به طور پسندیده، و گرنه باز بر عهده بستگان است که مایحتاج آنها را تأمین نمایند، چرا که آیه میگوید: «فیمَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوف»، در آنچه انجام میدهند در باره خود به طور پسندیده. بنابراین اگر زنان بیوه نتوانند یا نخواهند یا به نحو پسندیده مایحتاج خود را تأمین ننمایند، این جواز عدم مسؤولیت پذیریِ بستگان در قبال آنها در جهت تأمین معاش و امنیت و امثالهم، باطل میشود.
آیه 240 سوره بقره هم از وجهی مؤید مدعای نگارنده است: «وَالَّذینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصیَّهً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إخْرَاجٍ فَإنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فی مَا فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ» «و کسانى از شما که مرگشان فرا مىرسد، و همسرانى بر جاى مىگذارند، [باید] براى همسران خویش وصیت کنند که آنان را تا یک سال بهرهمند سازند و [از خانه شوهر] بیرون نکنند. پس اگر بیرون بروند، در آنچه آنان به طور پسندیده در باره خود انجام دهند، گناهى بر شما نیست»(ترجمه فولادوند)
مدعای نگارنده توسط آیه 34 سوره نساء نیز تأیید میشود که میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ»، «مردان قوام بخش و استواری و ثبات دهنده زندگی زنان هستند به جهت تواناییهای بیشتری که خدا (در چارچوب نظامات هستی) به بعضی نسبت به بعضی دیگر داده است و نیز به جهت اینکه در مقام انجام وظیفه از اموالشان هزینه میکنند.»(5) توضیحات مربوط به این آیه را در مقالۀ پیشین از این سلسله مقالات با عنوان «مفهوم ضرب زنان ناشزه در قرآن» به صورت مبسوط دادهام، از این رو در اینجا از اطاله کلام خودداری مینمایم و این مقاله را با ترجمه توضیحی و مفهومی آیه مورد بحث، به پایان میبرم:
1ـ وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا / و کسانی که از شما فوت میکنند و همسرانی بجا میگذارند
2ـ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا / (آن زنان) چهار ماه و ده روز، خود را در انتظار بگذارند (و عدّه نگه دارند)
3ـ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ / پس هرگاه زمان انتظارشان سرآمد، اگر آنان میتوانند و میخواهند خود معاش و امنیت و … خویش را به نحو پسندیده تأمین نمایند، دیگر گناهی بر شما بستگان آنها نیست اگر به تأمین مایحتاج آنها مبادرت نورزید.
این نکته نیز ناگفته نماند که اگر زنان بیوه بستگانی نداشته باشند یا بستگان آنها توان تأمین مایحتاج آنها را نداشته باشند یا علیرغم توانمندی، از تأمین آنها امتناع کنند، این مهم بر عهده جامعه خواهد بود.
نیما حق پور ـ مهر 1394
پی نوشتها:
1ـ مقاله اول: مفهوم محاربه با خدا و فهم چرایی مجازات آن در قرآن/ مقاله دوم: جواز تخفیف پوشش و آسودگی زنان در حضور برخی نامحرمان/ مقاله سوم: مفهوم ضرب زنان ناشزه در قرآن.
2ـ ترجمه فولادوند.
3ـ ترجمه مترجمان مؤید مدعای بنده در خصوص فهم رایج آیه است؛ الهی قمشهای: «… بر شما گناهی نیست که آنان در حق خویش کاری شایسته کنند (از زینت کردن و شوهر نمودن)»/ خرمدل: «… گناهی بر شما نیست که هر چه میخواهند دربارهی خودشان به طور شایسته انجام دهند (و اعمالی موافق با شرع از ایشان سر زند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند)»/ انصاریان: «… در آنچه درباره خودشان به طور شایسته و متعارف [نسبت به ازدواج یا ترک آن] انجام دهند بر شما [حاکمان، وارثان متوفّی و اقوام زنان] گناهی نیست»/ مجتبوی: «در کار شایسته و پسندیدهاى که در باره خویشتن کنند- ازدواج با همسر دلخواه- گناهى بر شما نیست» / مکارم شیرازی: «هر چه میخواهند، در باره خودشان به طور شایسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج کنند)»(منبع: www.tanzil.net). تفاسیر نمونه، المیزان، تسنیم، نور، مجمع البیان نیز قائل به همین معنا هستند.
4ـ توضیحاً عرض میشود که آیات احکام قرآن، یا «امر» هستند، یا «توصیه» و یا «جواز». در «امر»، حکم باید اجراء شود، در «توصیه»، بهتر است انجام شود، و در «جواز»، ایرادی ندارد اگر انجام شود، یا بهتر است انجام نشود ولی اگر هم انجام شد، متضمن گناهکاری نیست. مشابه عبارت «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» در چندین آیه آمده است که همگی متضمن معنای «جواز» هستند، که عبارتند از: بقره 158، 198، 229، 230، 233، 235، 236، 240 و 282، نساء 23، 24، 101، 102 و 128، مائده 93، نور 29، 58، 60 و 61، احزاب 5، 51 و 55، ممتحنه 10.
5ـ این ترجمه برگرفته از مقاله «مفهوم ضرب زنان ناشزه در قرآن» از نگارنده است.