داعش، نامی که چندسالی ست تیتر اول خبرها را به خود اختصاص داده است.گروهکی تروریست که از عراق و سوریه ظهور کرد و امروزه شاهد آن هستیم که به قلب اروپا هم ورود کرده است. این گروهک که با نام دولت اسلامی شروع به کار و با ایدولوژی خود توانست نیروهایی ازتمام اقشار جهان جذب وبه سرعت توانست باقتل و کشتارودرآمد نفتی خود قدرت خودرا تثبیت برساند. همچنین باورود دولت اسلامی به منطقه ملیونها انسان بیگناه مجبور به ترک خانه وزندگی خودشدند وتن به آوارگی دادند. از چگونگی تشکیل و پیدایش این گروه که بگذریم ، عملکرد این نوع خشونت و بی رحمی برای ما ایرانیان بسیارآشناست. بیش از سی سال پیش شخصی با عمامه وعبای مشکی وارد ایران شدکه به تنهایی ، پتانسیل داعش را دارا بود. خمینی که قبل از ورود به کشور ، سخن از آزادی بیان ، مطبوعات وحقوق شهروندی بیان داشت، به محض پا گذاشتن بر خاک وطن ، تمامی آن بیانات را به فراموشی سپرد و قتل و غارت را آغاز کرد.
شباهتهای فرآوانی بین دولت اسلامی و نظام خمینی وجود دارد که دراین نوشتار به آن میپردازیم.
یک:با آزادسازی شهرسنجار عراق ، چند گور دسته جمعی کشف شد که نشان میدهد داعش انسانها را گروهی به قتل میرساند.
داعش در عراق دست به اعدام دسته جمعی و زدن تیر خلاص زد.
بنیانگذاز انقلاب هم در ایران هم از سال پنجاه و هفت دست به همین کار زد، از اعدام افسران ارتش در مدرسه مذهبی رفاه همانند اعدام سپهبد خلبان نادر جهانبانی معروف به ژنرالِ چشم آبی که خلبان برجسته نیروی هوایی ایران بود و اعدام های فله ای در ترکمن صحرا، گنبد، کردستان و دیگر شهرها که حتی بسیاری با برانکارد از بیمارستان برای اعدام دسته جمعی آورده شدند تا اعدام های دهه شصت، اعدام های سال شصت وهفت که زندانیان سیاسی با وجودی که در گذشته در دادگاه ناعادلانه انقلاب به زندان محکوم شده بودند یک شبه بنا به حکم خمینی و توسط مصطفی پور محمدی وزیر فعلی دولت اعتدال و امید پنج هزار هموطن ما ظرف چند روز اعدام شدند.
در حکم قتلعام زندانیان سیاسی، خمینی بر بیرحمی تأکید کرده و رحم بر «محاربین» را سادهاندیشی میخواند و خواهان اعمال خشم و کینهی انقلابی توسط هیئتهای برگزیده است و هرگونه تردید، وسوسه و شک را، نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا معرفی میکند. چه بسا این تنها تفاوت دو فرمان صادره از سوی وی به فاصلهی چهار روز است.
تأکید خمینی روی «بیرحمی» و سرعت عمل برای نابودی دشمنان اسلام، ناشی از کینهی او به زندانیان سیاسی و مخالفان دیدگاههای سیاسی و عقیدتیاش است.
در حکم خمینی برای تشکیل «دادگاه ویژه جنگ» که در تاریخ دوم مرداد سال شصت وهفت صادر شده آمده است:
« جناب حجت الاسلام آقای علی رازینی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح، جنابعالی موظف میباشید: یک: دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگی تشکیل و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر، به جرایم متخلفان رسیدگی نمایند. دو: هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا می باشد، مجازات آن اعدام است .والسلام( روح الله الموسوی الخمینی)
صحیفه امام جلد بیست یکم، صفحهی یکصدودو
دوم:داعش حتی به یاران خود که از دستورات خلیفه سرپیچی میکنند، رحم نمیکند. خمینی والبته بعد ازآن خامنه ای هم، همین راه و پیشه گرفتند. از اعدام صادق قطب زاده وحذف بازرگان ،بنی صدر و آیت الله شریعتمداری گرفته تا به قتل رساندن داریوش فروهر وحصر آیت الله منتظری وموسوی وکروبی و….
سوم: اعضای داعش با تصرف شهر موصل ،اقدام به تخریب آثار و مجسمه های باستانی وتاریخی کردند و در همین رابطه اردیبهشت ِ سال پنجاه ونه، با وجود مخالفت دولت موقت بازرگان و بنی صدر آرامگاه رضاشاه به دستور حاکم شرع وقت صادق خلخالی توسط نیروهای سپاه طی بیست روز به کلی ویران شد. این اقدام توسط خمینی تائید شد. زمین آرامگاه رضاشاه در حال حاضر به عنوان یک مدرسه مذهبی اسلامی استفاده میشود.
گزارشهایی موجود است که آیت الله خلخالی سعی در تخریب آرامگاه فردوسی و تخت جمشید پارسه (تخت جمشید) هم داشته اما این با مخالفت دولت موقت (از جمله وزیر فرهنگ پرویز ورجاوند ، استاندار فارس نصرتالله امینی و ‘پدر طالقانی’ و مقاومت مردم مرودشت و پرسنل پارسه، در این امر ناکام ماند.
چهارم: ولایت فقیه در ایران،خودرا نماینده خدا بر روی زمین میداند. در دهم شهریور همین سال ،آیت الله بروجردی نوه دختری خمینی در همایشی چنین گفت:
( براساس صحبتها و نتیجهگیری که در جلسه قبل صورت گرفت به اینجا رسیدیم که مدعای حضرت امام (ره) این است که فقیه وقتی حاکم شود به او اجازه داده میشود که مطابق با مصالح عمومی، قوانین را تغییر قرار دهد، قوانینی که نه تنها در شریعت نیست بلکه ممکن است برخلاف احکام، آیات و ورایات الهی باشد. به عبارتی به گفته ایشان احکام الهی یک حوزه و احکامی که فقیه حکم میکند حوزه دیگری است. نتیجه آنکه ولایت مطلقه، ولایتی است که فقیه در جعل قوانین آزاد است و هیچ قید و بندی ندارد.)
در داعش هم شخصی به نام خلیفه وجود دارد که خود را نماینده خدا برروی زمین میداند ودر رابطه با عملکرد خود به هیچ شخصی پاسخگو نخواهد بود.
پنجم: داعش در عراق و سوریه و افغانستان به شکنجه و آزار و اذیت مخالفانش دست میزند.
ولایت فقیه در ایران هم به همین شکل، هموطنانشان را در زندان اوین، رجایی شهر ، کهریزک و دیگر مکان ها مورد شکنجه جسمی، روحی و حتی تجاوز قرار میدهد. موردهایی هم وجود داشته که معترضانی مانند ستاربهشتی و زهرا کاظمی و… توسط بازجوهای نظام جان خود را ازدست داده اند.
ششم: حکومت اسلامی در عراق و ایران هردو خواستار دخالت اسلام در سیاست و حکومت بر اساس قوانین اسلام هستند و هر دو همواره خود را تافته ای جدا بافته و برتر از دیگران و دارای قدرت مطلقه و فصل الخطاب نظام و حکومت میدانند و مطلقالعنان و تمامیّت خواه هستند و از هر چه که آنها را از قدرت جدا کند میهراسند و با سرکوب و عوامفریبی سعی می کنند تا چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند.
هفتم: در نظام جمهوری اسلامی مخالفان رژیم به شدت سرکوب می شوند، به عنوان مثال از شلیک مستقیم به قلب و سر هموطنان خویش گرفته همانند ندا آقا سلطان، سهراب اعراب،صانع ژاله، محمد مختاری و … تا زیر کردن بدن مردم با ماشین همانند شبنم سهرابی و … تا پرت کردن هم میهن خویش از روی پل و پرت کردن دانشجویان از پنجره در حمله به کوی دانشگاه و مرگ دانشجویان ایرانی همانند فرشته علیزاده،تامی حامی فر و … و حتی آتش زدن بدن ترانه موسوی. والبته فیلمهای موجود در شبکه های اجتماعی از داعش، نشان دهنده شباهت این دولت با نظام حاکم برایران است.
هشتم: احکام قضایی در داعش و ایران شباهت فرآوانی دارند. برای نمونه میتوان یه حجاب و پوشش اجباری، اعدام ، سنگسار ، قطع عضو، ازدواج سرپرست خانواده با فرزندخوانده ، وپایمال کردن حقوق زنان اشاره کرد. وصدالبته که هردو سیستم دراندیشه صادر کردن افکار و نظام خویش به خارج از قلمرو خود می باشند . نظام ایران با حزب الله، حماس و نیروهای چریکی و داعش هم با تبلیغات ، نیروهای نامنظم و پرداخت حقوق های بالا به جهادگران خود، تمایل به نفوذ در تمام جهان را دارند.
حال بااین شواهدوبااین شباهتی که ذکرشد، باید از کشورهای غربی که مدعی مقابله با تروریست هستند پرسید که چطور میتوان با یکی ازاین دولت ها(جمهوری اسلامی) بیش ازسی سال مدارا کرد وبه مذاکره نشست همکاری کرد و با دولت دیگر(داعش) وارد جنگ شد!؟
آیا به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی،به معنی تایید شدن عملکرد داعش نیست!؟
سوال دیگر این است که چطور بااین شواهد مردم ایران، همچنان حاضرند به اصلاح طلبان این نظام داعشی اعتماد کرده و پای صندوق های رای بروند!؟
وحید فرخنده خوی فرد: داعش ما، داعش آنها
اخبار مرتبط