بعد از انقلاب سال پنجاه و هفت در ایران و البته پس از فروپاشی شوروی،روابط ایران و روسها رنگ تازه ای به خود گرفت. بی شک یکی از شعارهای ساختاری انقلاب آن سال ، استقلال و آزادی بود .دراین قلم ،ابتدا تعریفی از استقلال ملی رابیان و سپس به عدم استقلال و آزادی کشوردراین سالها میپردازیم. تعریف استقلال چیست؟ چطور از دوران مشروطیت تا به امروز ملت ایران قادر به چشیدن طعم تصمیم گیری برای کشور خود نشده اند!؟
استقلال عبارت است از«داشتن قدرت تصمیمگیری و سیاستگذاری همراه با اعمال این تصمیمها و سیاستها در حیطه حاکمیت. اگر این تعریف را تجزیه کنیم، سه عنصر قدرت تصمیمگیری، قدرت اعمال تصمیم گرفته شده و قلمرو حاکمیت قابل بازیافت هستند. بر این اساس چنانچه ملتی بتواند بدون تأثیرپذیری از محیط خارجی اعم از منطقهای و نیروهای اثرگذار بین المللی چون قدرتهای بزرگ، سازمانهای اقتصادی بین المللی(مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول) و شرکتهای چند ملیتی برای خود برنامههای کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تدوین کند، آن را ملت مستقل مینامند. اگر بخواهیم تعریف دیگری از مفهوم استقلال ارائه کنیم، باید موارد زیر را در آن لحاظ نماییم:
یک: جدا نمودن حاکمیت یک کشور از هر نوع سلطه و اقتدار خارجی
دو: وضع هر تجمع بشری که دستگاه و ارکان آن به نسبت دستگاه و ارکان تجمع بشری دیگر در حال اطاعت و پیروی واقع نشده باشد.
سه:حقی که به موجب آن، هر کشور در سیاست داخلی یا خارجی خود آزاد است. بر این اساس استقلال دو جنبه دارد. استقلال خارجی یعنی؛ آزادی عمل در برقراری روابط با سایر کشورها و در مسائل خارجی به طور کلی. استقلال داخلی یعنی؛ آزادی عمل در چارچوب سرحدات کشوری. در نتیجه استقلال داخلی، کشور میتواند هر نوع قانون اساسی که مایل باشد، تصویب کند و تشکیل اداری خویش را به میل خود برقرار نموده و هر نوع قانونی را بخواهد، وضع کند.
دراین خصوص کشورایران به علت موقعیت خاص جغرافیایی،دارایی های معادن و نفتی،در سه قرن گذشته هیچ زمان موفق به دارا بودن استقلال داخلی وخارجی نشد.هدف ازاین مقدمه ،بررسی سیاستهای نظامی ست که بیش از دولت ها وشاهان گذشته،به ظاهر ادعای استقلال کرده اما در واقع یکی از وابسته ترین حکومتهای تاریخ ایران است.
آقای خامنه ای بارها در منبرهای طولانی خود به عدم وابستگی به خارج،تولیدملی و.. اشاره های فرآوان کرده است. ایشان در آغار سال نودوچهار در سخنان خود گفتند:
“امروز عرصه اقتصاد، بهخاطر سیاستهای خصمانه آمریکا، یک عرصه کارزار است، یک عرصه جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصه کارزار، هر کسی بتواند بهنفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است. ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم؛ ظرفیتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و ماده خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد”.
بله آقای خامنه ای ، این سخنان کاملا درست است،اما دراین سالها آیا کشور تنها به علت سیاستهای خصمانه آمریکا به قهقرا رفت!؟ آیا روسیه و چین جزو کشورهای خارجی به شمار نمی روند!؟ یا شاید به نفع نظام نباشد نام این کشورها را به زبان آورید!؟
درزمان دولت منتخب شما،سهم پنجاه درصدی دریای خزر به حداقل موجود رسید. آذربایجان، روسیه و قزاقستان، در ماه مه دوهزار وسه، موافقت نامه سه جانبه ای در باره تقسیم دریای خزر امضا کردند.
بدینسان حدود شصت وهشت درصد بستر دریای خزر در اختیار این سه کشور قرار گرفت. سهم قزاقستان بیست وهشت و سهم آذربایجان بیست ویک درصد و سهم روسیه نوزده درصد از دریای خزر بود. در نتیجه، حدود سی ویک درصد از دریای خزر برای ایران و ترکمنستان باقی ماند.
ازطرفی ،زمانی که کشوری استقلال دارد وتنها دغدغه رهبرش ، نفوذ فرهنگی از نوع مکدونالد است، چگونه تحت تاثیر تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا ،فشار اقتصادی بسیاری متحمل مردم شد!؟
ازطرف دیگر واردات از کشورهایی مانند چین دراین سالها ریشه تولید وکارخانه ها را در کشور خشکاند والبته این وابستگی تا به امروز ادامه دارد و با آمدن دولت تدبیر وامید ،این روند افزایش هم داشته است.
به گزارش عصر نفت، در سال نود وسه در حالی بیش از چهارده میلیارد دلار محصولات پتروشیمی خام از کشور به مقصد کشورهایی همچون چین صادر شده است که در همین سال، حدود بیست میلیارد دلار محصولات پتروشیمی به کشور وارد شده است، این در حالی است که سیاست رشد صادرات مواد خام پتروشیمی به کشور چین و واردات کالاهای بنجل از این کشور بزرگترین اشتباه استراتژیکی است که بخش صنعت، معدن و تجارت در دولت حسن روحانی مرتکب شده است. در رابطه با نفوذ چینیها دراین وزارت، شایعات زیادی مطرح است. این در حالی است که به نظر میرسد به شکل پنهان سیاستهایی در برخی از وزارتخانهها در جریان است که اقتصاد ایران را بیش از پیش به چین وابسته میکند.
در طرفی دیگر روس ها دراین سالها بیشترین نفع را از بی کفایتی سران نظام بردند.
در شهریور ماه سا هشتادوهفت ، با اعلام خبر سفر رییس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه، به تهران، سفیر روسیه گفت که نیروگاه اتمی بوشهر در اوایل سال آینده میلادی وارد شبکه تولید برق ایران می شود.در این ارتباط، الکساندر سادوونیکوف، سفیر روسیه در تهران گفته بود که تا پایان سال جاری میلادی، آزمایش کلی همه فازهای نیروگاه اتمی بوشهر انجام می شود و این نیروگاه در اوایل سال آینده میلادی وارد شبکه تولید برق ایران خواهد شد.
اکنون که در پایان سال نودوچهار قرارداریم، بیش از شش سال است که از این وعده سرخرمن میگذرد و همچنان روس ها بابت راه اندازی این نیروگاه ملیاردها دلار از مقامات ایران دریافت کردند. اختلافات مالی ایران و «اتم استروی اکسپورت»، شرکت سازنده نیروگاه اتمی بوشهر، سبب شد تا طرف روسی با تعلیق فعالیت های ساختمانی این راکتور، اعلام کند که راه اندازی آن تا پایان سال دوهزاروهشت میسر نخواهد بود.اما بااین وجود هنوز خبری از برق در نیروگاه بوشهر نیست. لکن داستان روسها درایران به همین جا ختم نمی شود.
پیشنهاددیگری توسط روس ها به ایران داده شد براین اساس :حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک در جهت تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است.
در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس که تنها همین مورد با قوانین خود جمهوری اسلامی درمنافات است.
بااین مشاهدات ، باید به آقای خامنه ای گوشتزد کرد که نه تنها کشور طعم استقلال را تجربه نکرده است، بلکه وابستگی نظامی ،کالا، فناوری وتکنولوژی ، ایران را به وابسته ترین کشور منطقه مبدل ساخته است.وسوال دیگر اینکه آیا نفوذ بیگانگان، تنها به مکدونالد و ازنوع فرهنگی ختم می شود!؟