مطلب فردی به نام محمدرضا کائینی درنقد نامه کروبی به خامنه ای، واکنشهای زیادی در مطبوعات داخل ایران و فضای مجازی به وجود آورد. به واقع مطلب کائینی مصداق بارز کلمه حق یراد بهاالباطل است. این فرد همان کسی است که در تاریخ 17 اسفندماه 1392 گفتگوئی با منصور رفیع زاده، رئیس پایگاه ساواک در نیویورک و از همکاران نومحافظه کاران انجام داد، بدون اینکه کمترین نقدی بر سخنان او وارد نماید. البته کائینی با این گفتگو خط و ربط خود و ارگان سرکوب را مشخص کرد. رفیع زاده که در کتاب شاهد خود با افتخار عکسهایش را با جورج بوش پدر در زمان ریاست او بر سیا چاپ کرده و از همکاران نزدیک گروه ایران گیت به شمار میرفت، ادعا کرده بود به سفارش مرشد خود مظفر بقائی وارد ساواک و سیا شد تا با رژیم شاه و امریکا مبارزه نماید! عکس بزرگ او در صفحه اول این روزنامه در حالیکه با مرشد خود راه میرود، بسیار گویا بود. مثل بقیه باقیمانده های ساواک، رفیع زاده هم با کسانی که انقلاب کرده اند لحنی طلبکارانه داشت، آش به حدی شور بود که حتی صدای کسانی مثل عباس سلیمی نمین را هم درآورد. اهمیت موضوع در این است که روزنامه ارگان سپاه، گفتگو با مأمور سابق ساواک و سیا را منتشر کرد، بدون اینکه حتی حاشیه ای بر سخنان او زده شود. دیگر کمتر کسی است که نداند روزنامه های جوان، وطن امروز، سیاست روز و سایتهائی مثل رجانیوز و فارس نیوز، توسط بقایای دار و دسته ای منتشر میشوند که در کارنامه سیاه خود کودتای 30 خردادماه 1360 را ثبت کرده اند. هیاهوهای اوایل انقلاب این عده که منجر به جنگ داخلی در کشور شد، نقش آنها در گنجانیدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، بازی پشت پرده آنها در رسوائی ایران گیت، دخالت آشکار آنها در کشتارهای دهه شصت از طریق عواملشان در قوه قضائیه و نیروهای مسلح و…. چیزهائی نیست که حداقل توسط نسل اول و دوم انقلاب فراموش شوند. پس درست است که مطلب «حصر ارزش، حصر ضدارزش!» قابل تأمل است، زیرا ارگان سپاه، این ستون پایه رژیم آن را منتشر کرده و دیگر آشکارا از زبان خود دست اندرکاران رژیم بیان میکند دوره خمینی چه عصر سیاهی در تاریخ انقلاب بوده است. اما این مطلب مصداق کلمه حق یراد بهاالباطل است، زیرا تلاش میکند ضمن تسویه حساب با مخالفان دار و دسته حسن آیت و مرادش بقائی که در شرایط جنگی، و با استفاده از دین فروشی و جهالت مسئولین وقت، کشور را به جنگ داخلی کشانیدند؛ از باند مورد حمایت خویش سلب مسئولیت نماید. واقعیت این است که بخش مهمی از حوادث سیاه دوره حکومت خمینی، توسط کسانی انجام شد که اکنون برای حفظ منافع خود، زیر عبای خامنه ای پنهان شده اند؛ و البته به ولایت مطلقه او هم هیچ اعتقادی ندارند، تا زمانی که این ولایت قدرت و ثروت آنها را پاسداری کند.