back to top
خانهدیدگاه هاهر رئیس جمهوری که آمد آب را به زادگاه خودش برد

هر رئیس جمهوری که آمد آب را به زادگاه خودش برد

enteghalAABتورج فتحی کارشناس منابع آب و محیط زیست در گفتگو با خبرنگار مهر دلایل مخالفت اغلب کارشناسان با طرح‌های انتقال آب را این‌گونه توضیح می‌دهد: اگر نگاهی به پیشینه طرح‌های انتقال آب در کشور بکنیم می‌بینیم که موفق نبوده‌ایم. چقدر هزینه شد تا آب را از سرشاخه‌های رودخانه دز به قمرود انتقال بدهیم؟ میلیاردها هزینه شد تا ده‌ها کیلومتر لوله و کانال آب را به سرشاخه‌های دز منتقل کنند و آب پشت سد ۱۵ خرداد جمع شود و برای مردم قم آب شرب تأمین کند. سدی که متأسفانه کف آن منابع کاستی دارد و آب آن فرار می‌کند و چون عمق دریاچه کم است میزان تبخیر زیادی هم دارد.

تورج فتحی تأکید می‌کند: به این ترتیب آبی که با این میزان هزینه به سد می‌رسد از سویی هدر می‌رود و از سوی دیگر به دلیل میزان بالای تبخیر و هدرروی لب‌شور می‌شود و کیفیت لازم برای آب شرب را ندارد و حتماً باید نمک‌زدایی و شیرین‌سازی بشود تا به دست مردم قم برسد.

به گفته فتحی از سوی دیگر مردمی که در حوزه مبدأ زندگی می‌کنند منابع آبشان از دست رفته، باغ‌هایشان خشک شده و زمین‌های کشاورزی‌شان لم یزرع شده و مردم اطراف الیگودرز و ازنا که حوزه آبریز مبدأ هستند تحت تأثیر قرار گرفتند. تازه برای این انتقال آب مطالعات انجام شده بود اما درمورد انتقال آب مازندران به سمنان هنوز مطالعات درخوری انجام نشده است.

وی با بیان اینکه در کشور تجربیات خوب انتقال آب را نداشته‌ایم مثال دیگری‌ می‌آورد: ارقامی که برای تونل سوم کوهرنگ پیش‌بینی شده بود اصلاً محقق نشد و نهایتاً از آن عدد ۲۴۰ میلیون متر مکعب که پیش‌بینی شده بود الان آب به زحمت به ۴۰ میلیون مترمکعب رسیده است. چشمه‌های طول مسیر هم خشک شدند و بعد از انتقال آب مجبور شدند برای تأمین حق‌آبه حداقلی کشاورزان آب را پمپاژ کنند.

هر رئیس جمهوری که آمد آب را به زادگاه خودش برد

فتحی روند ناخوشایند دیگری که به صورت یک رویه درآمده را این می‌داند که هر یک از رؤسای دولت تلاش می‌کنند در قالب یک پروژه بلندپروازانه خدمتی به زادگاه خود بکنند که تا دهه‌ها و حتی قرن‌ها باقی بماند.

این کارشناس منابع آب یادآوری می‌کند: زمانی که آقای هاشمی رئیس جمهور بودند در بحث پسته‌کاری و توسعه کشاورزی در استان خشک و کم آب کرمان خیلی هزینه شد نتیجه امروز آن است که در مسیر کرمان تا شهر انار می‌توانید چند ده زغال‌فروش پیدا کنید که درختان پسته‌شان را قطع کرده‌اند و زغالش را می‌فروشند یعنی آن همه درخت پسته به دلیل محدودیت منابع آبی خشک می‌شود و سرمایه‌ها از بین می‌رود زیرا آقای هاشمی سعی کردند توسعه‌ای را در استان خودشان دنبال کنند که به صورت برنامه‌های توسعه ناپایدار به اجرا درآمد.

فتحی در ادامه به سرمایه‌گذاری صنعت فولاد در زمان دولت اصلاحات در استان یزد اشاره می‌کند: توجه نشد که صنعت فولاد آب‌بر است و باید جایی مستقر شود که آب هست. شهرک صنعتی فولادی در منطقه اردکان و یزد ایجاد شد و نهایتاً دستور دادند که انتقال آب از زاینده رود اتفاق بیافتد و دیدیم که کشاورزان اصفهان نارضایتی خودشان را با قطع کردن مقطعی لوله انتقال آب نشان دادند.

وی با بیان اینکه وقتی فعالیت‌های توسعه‌مان را با آمایش سرزمین منطبق نکردیم باید منتظر عواقب و تبعاتش هم باشیم می‌گوید: مشکل اصلی اینجاست که در ارتباط با انتقال آب خزر هنوز مطالعاتی انجام نشده است. یک مطالعه خیلی کلی ارائه شده در حد اینکه نقشه جغرافیایی ایران به چه شکل است و فلات ایران کجا است و موقعیت دریای خزر و کویر سمنان این چنین است و رشته کوه‌های البرز وسط این‌هاست.

مطالعات انتقال آب مازندران به سمنان کلی و ناکافی است

این کارشناس محیط زیست با اشاره به گزارش مطالعاتی که شرکت مهاب قدس درباره طرح انتقال آب مازندران به سمنان تهیه کرده تصریح می‌کند: یک گزارش حدود ۱۵۰ صفحه‌ای است که فقط به کلیات پرداخته و اصلاً به گزینه‌های جایگزین که مثلاً بهتر است از کدام فناوری (آب‌شیرین‌کن و …) استفاده کنیم اشاره هم نکرده است. یا مثلاً در این گزارش اصلاً مشخص نیست برق مصرفی که قرار است نمک زدایی از آب دریا را انجام دهد چگونه تأمین خواهد شد یا حتی اصلاً حجم آبی که می‌خواهد منتقل شود چه حجمی است و ۱۰۰ میلیون مترکعب است یا یک میلیارد مترمکعب؟ معلوم نیست این آب فقط به سمنان می‌رود یا گرمسار و دامغان را هم پوشش می‌دهد؟ هیچ کدام این‌ها هنوز معلوم نیست و مسیرهایی هم که قرار است انتقال پیدا کند مطالعه نشده است.

فتحی تأکید می‌کند: باید برای تک تک این مسیرها مطالعات دقیق انجام شود و ببینیم که چقدر باید تغییر کاربری زمین بدهیم، چند هکتار درخت باید قطع کنیم، و بدتر از همه چون مطالعات آمایش سرزمین در کشور انجام ندادیم متأسفانه نمی‌دانیم الان درختان جنگل‌های هیرکانی ما و مثلاً هر درخت ۱۰ ساله آن چقدر ارزش اقتصادی دارد.

وی با اعلام این که ما مطالعات ارزش‌گذاری روی منابع طبیعی خودمان را در هیچ جای کشور انجام نداده‌ایم تأکید می‌کند که لازم است در گام اول دست کم در پروژه‌های عمرانی اینچنینی حتماً این کار را انجام بدهیم یعنی بگوییم مثلا سه مسیر برای انتقال آب پیش‌بینی کرده‌ایم و در هر کدام این‌قدر هکتار درخت باید قطع شود و ارزش اقتصادی درختانی که در این مسیر هست این میزان ریال است. بعد ارزیابی اقتصادی کنیم ببینیم با توجه به میزان خساراتی که در این پروژه به محیط زیست و منابع طبیعی وارد می‌شود و با محاسبه میزان بهره اقتصادی که از پروژه ایجاد خواهد شد آیا پروژه اصلاً ارزش اقتصادی دارد یا نه.

فتحی تأکید می‌کند که گزارش حاضر به هیچ یک از این سؤالات پاسخ نمی‌دهد و یک گزارش کلی است که تنها دو سه مسیر کلی برای انتقال پیش‌بینی کرده و به هیچ عنوان در حد مطالعات امکان سنجی نیست و حتی مطالعات شناخت نیست. یک گزارش خیلی کلی تهیه شده و همان را به محیط زیست تحت عنوان گزارش ارزیابی محیط زیست ارائه داده‌اند!

وی با بیان اینکه این پروژه از زمان دولت احمدی نژاد کلید خورد یادآوری می‌کند: آن زمان اظهار شده بود که بخشی از این آب به کاشان انتقال پیدا می‌کند و بخشی به گرمسار و بخشی به سمنان یعنی فلات مرکزی ایران مطرح بود و قرار بود مناطق جمعیتی حاشیه کویر بزرگ ایران از این آب استفاده کنند. همان زمان هم در یکی از سفرهای استانی آقای احمدی نژاد کلنگ هم زدند و صدا و سیما هم تصاویری از اجرای این پروژه پخش کرد. ما به عنوان کارشناس متعجب بودیم که چطور ممکن است این پروژه که اصلاً معلوم نیست شدنی باشد یا نه و روال قانونی خود را طی نکرده کلنگ بخورد؟

سمنان اولویت آخر انتقال آب در استان‌های جنوبی البرز است

این کارشناس منابع آب تعادل در منافع اقتصادی را موضوع مهم دیگر در حوزه انتقال آب می‌داند و می‌گوید: یک قانون نانوشته در انتقال آب بین حوزه‌ای این است که منافع اقتصادی که از طرح عاید می‌شود بین جمعیت مبدأ و مقصد به صورت عادلانه تقسیم شود اما در این طرح هنوز معلوم نیست که قرار است چند ریال به ازای هر متر مکعب هزینه کنیم تا آب از مازندران به سمنان برسد و بعد چه میزان منافع اقتصادی خواهد داشت؟

به گفته فتحی بررسی وضعیت منابع آبی استان‌های جنوبی کوه‌های البرز نشان می‌دهد از نظر شرایط تنش منابع آبی، استان های خراسان رضوی، قزوین، تهران و البرز دراولویت بالاتر و بیشتری نسبت به سمنان و زنجان هستند و اگر قرار است انتقال آبی انجام بشود بهتر است استان هایی که آب بیشتری نیاز دارند و وضعیت تنش آبی بدتری دارند را در اولویت قرار دهیم.

وی نکته مهم دیگر را این می‌داند که مدیران آب باید ابتدا تمام گزینه‌های ممکن را بررسی و اجرا کنند و اگر پس از اجرای همه راهکارهای ممکن باز کمبود آب داشتیم آن موقع باید به فکر انتقال آب باشیم که آن هم باید خیلی حساب شده و با مطالعه و دقیق انجام شود که فعلاً چنین کاری انجام نشده است.

فتحی برای نمونه تأکید می‌کند که هنوز در سمنان شبکه جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب نداریم. آبی که مردم مصرف می‌کنند و تبدیل به فاضلاب می‌شود باید برای صنعت و کشاورزی استفاده شود اما وقتی حتی چنین کاری در سمنان اتفاق نیافتاده و هنوز این شهر شبکه جمع آوری فاضلاب هم ندارد انتقال آب به چه معناست؟ ضمن اینکه اگر قرار باشد آبی را از جایی منتقل بکنیم سمنان به مناطق کویری بسیار نزدیک است و در مناطق کویری در عمق بسیار کمی به آب می‌رسیم، چرا گزینه شیرین کردن آب کویر را اصلاً بررسی نمی‌کنیم؟ آیا شیرین کردن آب کویر آسان‌تر، کم‌هزینه‌تر و به ویژه کم‌خسارت‌تر از انتقال آب از مازندران نیست؟

وی در پایان با تأکید بر اینکه هنوز اطلاعات ما برای انجام این طرح کافی نیست می‌گوید: بهتر است دستوری عمل نکنیم و باعث اعتراض مردم نشویم. تبعات اجتماعی این طرح اصلاً ارزیابی نشده و مردم مازندران ممکن است موافق نباشند به‌خصوص زمانی که منافع اقتصادی آن به صورت عادلانه تقسیم نشود که این باعث ایجاد تعارضات اجتماعی می‌شود. بدون انجام مطالعات کامل اجرای پروژه‌های بزرگی مثل انتقال آب از مازندران اشتباه است و بهتر است فرصت و فرجه زمانی مناسب را برای انجام مطالعات در نظر بگیریم و بعد از انجام مطالعات تصمیم بگیریم که اگر لازم است این پروژه انجام شود با چه شرایطی و با چقدر منابع اقتصادی و با چقدر خسارت آن را باید انجام دهیم.

 

 

 

 

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید