چهارشنبه چهارم مه، دو رقیب کاندیدای ریاست جمهوری از جمهوری خواهان امریکا یعنی آقایان کروز و کیسیک از رقابت انتخاباتی کنار گیری کردند و با ترک رقابت میدان را به آقای ترامپ میلیاردر جنجال آفرین تندرو و نژاد پرست واگذار نمودند. حتی کمپین “ضد ترامپ” جمهوری خواهان نتوانست مانع پیشروی و یکه تازی ترامپ شود.
زمانی که ترامپ وارد کارزار انتخاباتی شده بود، بسیاری بر این باور بودند که ترامپ بعلت مواضع مشکل سازش شانسی در رقابت های انتخاباتی نخواهد داشت و بزودی از رقابت های انتخاباتی کنار گذاشته خواهد شد، چون سابقه سیاسی ندارد و در بیاناتش حدی را رعایت نمی کند. اما بجای اینکه حذف شود رقبای خود را یکی پس از دیگری از رینگ رقابت های انتخاباتی حذف نمود و پرآوازه شد.
ترامپ ضمن حمله به سیاستمداران کهنه کار و سیاست های دولت فدرال توانسته است آرای میلیون ها آمریکائی از اقشار متوسط و فرودست زحمتکش را بخود جلب کند. گروه های نژاد پرست تندرو چون افراطیون مذهبی، ملی گراهای دوآتشه و محالفین سقط جنین به دنبال ترامپ روان گشته اند.
ترامپ به مردم آمریکا وعده داده است وضع اقتصادی آمریکا را درست می کند، مشکل بیکاری را سریع حل خواهد کرد و عظمت از دست رفته آمریکا را باز خواهد گرداند.
عدم اعتماد دمکرات ها به خانم کلینتون حتی در درون حزب دمکرات باعث شده است که هم اکنون بسیاری از دمکرات ها و مستقلیون به حزب جمهوریخواه بپیوندند تا به ترامپ راست افراطی رای بدهند.
بر اساس داده های کنونی و در این اوضاع احوال سردرگمی و چند دستگی در حزب جمهوری خواه و دمکرات، موفقیت ترامپ برای پیروزی در انتخابات هشت نوامبر ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آینده آمریکا زیاد می باشد. چرا؟
۱) ناباوری مردم آمریکا و نا امید شدن آنان از سیاستمداران نا کارآمد کهنه کار و حراف که فقظ به مردم قول می دهند. بر اساس برخی نظر سنجی ها ٣۶% مردم از دولت فدرال ناراضی می باشند و ۵۷% عصبانی اند.
۲) ترامپ میلیارد صاحب مستغلات، کازینوها و هتل های متعددی می باشد که سابقه سیاست و سیاست بازی ندارد، غلیرغم اینکه نماد افراط گرائی و تفرقه افکنی است ولی گفتمان پوپولیستی و ساده انگارانه اش برای مردم آمریکا نوست و تازگی دارد. او نه بعنوان سیاستمدار که بعنوان یک بیزنسمن موفق کار آفرین وارد میدان شده است و توانسته است خلائی را پر کند که سیاستمداران کهنه کار آنرا ایجاد کرده بودند. او با بزرگنمائی بیش از حد مشکلات اقتصادی به مردم قول داده است که مشکل اقتصادی و بیکاری را حل خواهد کرد.
٣) بی شک آمریکا از فضای خشونت بار و متشنج حاکم بر جهان و همینطور از بحران اقتصادی جهانی و همچنین رشد بنیادگرائی و گسترش بربریت در جامعه جهانی متاثر می باشد زیرا خودش یکی از پایه گذاران این فضای خشونت بار است. در چنین اوضاعی ترامپ با ایجاد هراس افکنی و عظمت طلبی خود را ناجی مردم معرفی کرده است و حرف های عوام فریبانه او به دل بسیاری نشسته است و موجب محبوبیت اش در میان مردم گردیده است. او تمامی رقبای جمهوری خواه خود را با قاطعیت و با فاصله زیاد و غیر قابل مقایسه ای شکست داد و آچمز کرد.
۴) چند دستگی و تضاد در حزب جمهوری خواه. حضور ترامپ در کارزار انتخاباتی موجب چند دستگی و اختلافات حاد درونی جمهوری خواهان گشته است بطوریکه پیشکسوتان بانفوذ این حزب چون جرج بوش پدر و پسر، میت رامنی، مک کین، بن ساسی، لیندسی گراهام و اکثر رهبران حزب ضمن مخالفت با ترامپ تاکنون حاضر نشدند از او حمایت کنند.
گروهی از فعالان محافظه‌کار در آمریکا، از جمله اریک اریکسون، مجری یک برنامه رادیویی معروف، بیل ویچرمن، مشاور جرج دابلیو بوش، رئیس‌جمهوری پیشین یا رابرت فیشر، تاجر، در بیانیه‌ای که هفت مه (۱٨ اردیبهشت) منتشر کردند، گفته‌اند این نبردی «تنها برای به دست آوردن جان و دل حزب جمهوری‌خواه نیست»، بلکه نبردی برای آینده آمریکاست.
۵) گرچه ترامپ در میان جمهوری خواهان اختلاف و شکاف ایجاد کرده است ولی از حمایت ۵۶ درصد رای دهندگان جمهوری خواه برخوردار است و این حمایت روز بروز افزایش می یابد.
۶) شکاف شدید طبقاتی و نابرابری اقتصادی روز افزون بعلت بحران اقتصادی سرمایه دارای مالی باعث شده است که علاوه بر اقشار فقیر، بخشی از اقشار متوسط جامعه آمریکا که دغدغه اقتصادی دارند و از رفاه کمتری نسبت به قبل برخوردارند هم به ترامپ امید بندند تا مشکلات اقتصادیشان را برطرف کند و به زندگی شان بهبود بخشد.
۷) فراموش نکنیم که راست گرایان افراطی، نژادپرستان، و فاشیست ها با گفتار پوپولیستی و وعده های غیرعملی و ایجاد جو هراس و ناکامی همواره در زمان بحران های اقتصادی و مالی از ناخشنودی مردم از اوضاع حاکم استفاده کرده اند و از خلاء ایجاد شده بین مردم و صاحبان قدرت حاکم بهره مند شده و بعنوان منجی ظهور و رشد کرده اند.
٨) رقیب کنونی او در حزب دمکرات یعنی خانم کلینتون سابقه سیاسی خوبی ندارد و علیرغم وعده و وعید هایش هیچگونه نوآوری و حرف و گفتمان تازه ای و برنامه ای که چنگی به دل بزند برای ارائه به مردم آمریکا بویژه اقشار فرودست و متوسط ندارد. او حنی در درون حرب دمکرات به دروغگو مشهور است.
تا این لحظه همه چیز و همه شرایط کنونی اقتصادی و سیاسی داخلی آمریکا و جو بین المللی علی الخصوص مسئله مهاجران و رشد بنیادگرایان و افراطگرائی به نفع ترامپ می باشد. تمامی مسائل فوق و دیگر مسائل شرایط را برای پیروزی ترامپ در ماه نوامبر بعنوان رئیس جمهور آمریکا آماده کرده است.
مگر اینکه:
الف= سران و دیلیگیت های حزب زخم خورده و چند پاره جمهوریخواه تصمیم بگیرند فرد دیگری را بجای ترامپ معرفی کنند. چنین چیزی فعلاً مطرح است.
ب= سران و پیشکسوتان حزب جمهوری خواه آمریکا بخاطر اینکه پشت سر ترامپ قرار نگیرند از مردم بخواهند که به کلینتون رای بدهند، قبلاً برخی از جمهوریخواهان گفته اند حاضرند به هیلاری کلینتون نامزد احتمالی حزب دمکرات رای بدهند اما به ترامپ رای ندهند. چنین عملی موجب از هم پاشیدگی جمهوریخواهان می شود.
ج = در صورتیکه برنی سندرز کاندیدای حزب دمکرات بشود و یا دمکرات ها هیلاری کلینتون را کنار بگذارند احتمال پیروزی سندرز بر ترامپ بسیار است. زیرا سندرز تنها کسی است که برنامه پیشنهادی نوینی دارد و با اراده نظرات و ایده های جدید عدالت خواهی اش توانسته است رای و حمایت جوانان و تحصیلکرده ها را بصورت میلیونی کسب نماید. سندرز با گفتمان اقتصاد سیاسی و شعارهای برابری‌خواهانه‌اش در پی تغییر وضعیت موجود است. او سخن از تغییرات اساسی می گوید و در بیانش انسان و منزلت انسانی جائی دارد. در نگاه سندرز مردم آمریکا از نابرابری به ستوه آمده‌اند. اقتصاد آمریکا برای کاهش نابرابری نیازمند تغییراتی اساسی است و ادامه حرکت در مسیر فعلی و اصلاحات حداقلی کمکی به حل مسائل و مشکلات نخواهد کرد. طبق نظر سنجی های اوائل مارس گذشته سندرز تنها کسی است که می تواند ترامپ را شکست بدهد و بر او پیروز شود.
تنها با فعل و انفعالات فوق است که ترامپ نه خواهد توانست رئیس جمهور آینده آمریکا شود؛ در غیر اینصورت او مستاجر آینده کاخ سفید خواهد بود.
یادآور شوم که در نظرسنجی که توسط انستیوی محافظه کار ” راسموسن” در روزهای ۲۷ و ۲٨ آوریل صورت گرفته است، در صورتی که ماه نوامبر رقابت بین دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون باشد، ترامپ رای بیشتری خواهد آورد.
تحلیل بالا بر اساس داده ها و اطلاعات کنونی است. تا ماه نوامبر خیلی از مسائل می تواند عوض شود و اتفاقات غیر مترقبه ای رخ دهد و معادلات کنونی را بهم بزند. دنیا را چه دیده ایم.
faridansari@hotmail.co.uk