back to top
خانهدیدگاه هانیما حق پور: امی بودن پیامبر نه به معنای بی سوادی

نیما حق پور: امی بودن پیامبر نه به معنای بی سوادی

 pazzel jahanbiniپیش از آغاز بحث، اذعان نمایم که مدعیات جناب بهرام مشیری در برنامه «صفحه آخر» مورخ 28 خرداد 1395، نگارنده را ترغیب به پژوهش در خصوص «امی» بودن پیامبر از منظر قرآن و نگاشتن سطور پیش‌رو نموده است.

در آیه 2 سوره جمعه تصریح شده است که پیامبر اسلام از میان «امیّون» مبعوث شده است (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ). برخی مراد از امی بودن پیامبر را بی‌سوادی او دانسته‌اند، و حال آنکه بعضی دیگر که قائل به منشأ الهی قرآن  نیستند و منصوصات آن را متأثر از ادیان دیگر و دانش زمانه آن زمانه می‌پندارند، امی بودن را اگر هم ناظر به عدم توانایی  پیامبر اسلام به خواندن و نوشتن بدانند، قرآن را حاصل آگاهی‌های پیامبر از محیط پیرامونش می‌دانند.

اما اگر به ادامه آیه 2 سوره جمعه دقت کنیم، در می‌یابیم که امی بودن پیامبر در قرآن به معنای بی سواد بودن او نیست، چرا که در ادامه آیه می‌گوید: «یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ»، و در واقع به نوعی اوصاف «امیّون» را برمی‌شمرد: امیون کسانی بوده‌اند که پیامبر بر آنها آیات را تلاوت می‌کرده و آنها را تزکیه می‌نموده و کتاب و حکمت تعلیمشان می‌داده است در حالی که قبل از آن در گمراهی آشکاری بوده‌اند. خوب آیا کسانی نبوده‌اند که خواندن و نوشتن بدانند، اما از آیات الهی آگاهی نداشته و مزکّی به تربیت الهی نبوده و از تعلیم کتاب و حکمت نیز بی بهره بوده باشند و در نتیجه بنا به مندرجات آیه در زمره امیون محسوب گردند؟! آری بوده‌اند چرا که جریان وحی از همان سالهای آغازین بعثت توسط کاتبانی نوشته می‌شده است که پیش از ظهور اسلام خواندن و نوشتن می‌دانستند و بعداً به بعثت پیامبر اسلام ایمان می‌آورند و هدایت می‌یابند.

عبارت «وَءَاخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ» در آیه 3 سوره جمعه نیز که ضمیر در «مِنهُم» راجع است به «الْأُمِّیِّینَ» در آیه قبل، این مدعا را اثبات می‌نماید، چرا که حتماً در متأخرین مخاطبان ایمان آورنده به پیامبر، شمار باسوادان کم نبوده است. بنابراین مراد از امیون در آیه 2 سوره جمعه کسانی نبوده‌اند که صرفاً خواندن و نوشتن ندانند. بلکه ممکن است خواندن و نوشتن هم می‌دانستند اما با این حال در زمره امیون محسوب می‌گشته‌اند. بنابراین باید کوشش نماییم معنای امیون را از شواهد و قرائن دیگری دریابیم که این دسته از پیروان پیامبر را که خواندن و نوشتن می‌دانستند را نیز شامل شود و منحصر در بی‌سوادان نباشد تا مندرجات آیه متناقض ننماید بلکه معنایی منسجم را گویا باشد.

با دقت دوباره در مندرجات آیه 2 سوره جمعه می‌توان استنباط نمود که «امیون» کسانی بوده‌اند که مخاطب قرآن قرار می‌گرفته‌اند و در برابر دعوت آن غرض ورزی نمی‌نموده‌اند و در نتیجه امکان تزکیه و تعلیم آنها وجود می‌داشته‌ است، هرچند که پیش از آن گمراهی آنها آشکار بوده است. اما این آیه برای دریافت معنای جامع «امیّون» کفایت نمی‌کند. از این رو باید به دیگر آیات قرآن مراجعه کنیم که این واژه در آنها بکار رفته است.

در آیه 20 آل عمران مخاطبان پیامبر به دو دسته اهل کتاب و امیون تقسیم گشته‌اند (وَقُل لِّلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ) یعنی می‌توان گفت که امیون کسانی هستند که اهل کتاب نیستند. در ادامه قرآن به پیامبر می‌گوید از آنها بپرس: «أَأَسْلَمْتُمْ» آیا اسلام آورده‌اید؟ یا به عبارت دقیقتر هدایت الهی پیامبر خاتم را پذیرفته‌اید؟! این عبارت هم مؤید معنایی است که از آیه 2 سوره جمعه استنباط گردید مبنی بر اینکه امیون کسانی بوده‌اند که مخاطب قرآن قرار می‌گرفته‌اند و در برابر دعوت آن غرض ورزی نمی‌نموده‌اند و در نتیجه امکان تزکیه و تعلیم آنها وجود می‌داشته‌ است، چرا که در ادامه می‌فرماید: «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا»، پس اگر اسلام آوردند پس حتماً هدایت گشته‌اند.

در آیه 78 سوره بقره در باره برخی یهودیان می‌فرماید: «وَمِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لَا یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلَّا أَمَانِیَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ»، و از میان ایشان امیّونی هستند که حقیقت کتاب را درنمی‌یابند بلکه فهمشان متضمن قبول افسانه‌هایی است که به صحت و واقعیت آن گمان می‌برند. از این آیه می‌توان فهمید که مراد از امیون کسانی هستند که ممکن است حقیقت کتاب را در نیابند و ذهنیت و بدفهمی خود را منتسب به مدعای کتاب نمایند. اینان هر چند به ظاهر و اسماً پیرو یکی از ادیان الهی می‌باشند اما چون مفاهیم مندرجات کتاب را درنمی‌یابند جزو امیون برشمرده شده‌اند.

در آیه 75 آل عمران نیز از واژه «امیون» استفاده شده است. در این آیه درباره امانت داری برخی از اهل کتاب می‌فرماید: «… وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَّا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِمًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»، و از ایشان کسانی هستند که اگر دیناری به او به امانت بسپاری به تو بازش نمی‌گرداند مگر بر آن پافشاری نمایی، این بدان سبب است که (به دروغ) گفتند (در کتاب آسمانی ما) چیزی بر ذمه ما نیست در تعهداتمان نسبت به امی‌ها، و بر خدا دروغ می‌بندند و حال آنکه می‌دانند.

حال با کنار هم گذاردن نتایج حاصل از آیات فوق کوشش می‌نمایم معادل مناسبی برای «امیون» ارائه دهم.

1ـ امیون کسانی بوده‌اند که امکان مبعوث شدن پیامبری از میان آنها بوده است.

2ـ امیون کسانی بوده‌اند که پیامبر بر آنها آیات را تلاوت می‌کرده و آنها را تزکیه می‌نموده و کتاب و حکمت تعلیمشان می‌داده است در حالی که قبل از آن در گمراهی آشکاری بوده‌اند.

3ـ امیون کسانی بوده‌اند که مخاطب قرآن قرار می‌گرفته‌اند و در برابر دعوت آن غرض ورزی نمی‌نموده‌اند و در نتیجه امکان تزکیه و تعلیم آنها وجود می‌داشته‌ است.

4ـ مخاطبان پیامبر به دو دسته اهل کتاب و امیون تقسیم می‌گشتند.

5ـ امیون کسانی هستند که ممکن است حقیقت کتب الهی را در نیابند و ذهنیت و بدفهمی خود را منتسب به مدعای آن کتب نمایند. اینان هر چند به ظاهر و اسماً پیرو یکی از ادیان الهی می‌باشند اما چون مفاهیم مندرجات کتابشان را درنمی‌یابند جزو امیون برشمرده می‌شده‌اند.

با در نظر گرفتن جمیع موارد فوق، از نظر نگارنده، معادل مناسب برای «امیون»، «بی بهره‌گان بی غرض از مفاهیم کتب الهی» می‌باشد. این معنا در تمامی آیات فوق صدق می‌کند و مندرجات آن آیات را دچار تناقض نمی‌نماید. در ضمن نافی این هم نمی‌باشد که پیامبر خواندن و نوشتن نمی‌دانسته است و از این رو با آیه 48 سوره عنکبوت نیز در تناقض قرار نمی‌گیرد (وَمَا کُنتَ تَتْلُوا مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُۥ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ/ و تو نمی‌خواندی پیش از این هیچ کتابى را و با دست راستت خطی نمی‌نوشتی، و گرنه باطل‌اندیشان قطعاً به شک مى‌افتادند.)

در پایان به این نکته هم اشاره نمایم که با پذیرفتن معنای استنباط شده از «امیون» مبنی بر «بی بهره‌گان بی غرض از مفاهیم کتب الهی»، مدعای آنهایی که منصوصات قرآن را حاصل از تأثیرپذیری پیامبر اسلام از تعالیم ادیان دیگر می‌پندارند، از منظر خود قرآن رد می‌شود چرا که به استناد آیه 2 سوره جمعه، پیامبر اسلام از میان «بی بهره‌گان بی غرض از مفاهیم کتب الهی به پیامبری برانگیخته شده است.

 

نیما حق پور ـ 3 تیر 1395

nima.haghpoor@gmail.com

امت = توده

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید