١٣٩٢/٠٩/٠٢- تقی روزبه: برکسی پوشیده نیست که این دور مذاکرات پیشاپیش در فضائی آکنده از نبردهای روانی سنگین برگزار شد. طرفین خطوط قرمزهای خود را پیشاپیش اعلام داشتند و کمتر کسی از انعطاف متقابل سخن گفت. تلاش های عرق ریز نتانیاهو که مبادا فریب دولت ایران را بخورید و مصالحه کنید، خط و نشان کشیدن خامنه ای چند ساعت قبل از شروع مذاکرات، مواضع سفت و سخت مقامات فرانسوی، پای کوبی سنای آمریکا هم چون اسب ناشکیب مبنی برآمادگی برای تصویب تحریم های تازه، تحریم هائی که قرار است با در برگرفتن ممنوعیت تجارت با ایران حلقه محاصره اقتصادی را تنگ تر کند با این تصور که با احساس خفگی بیشتر شاید پروسه خلع سلاح هسته ای را بتوان پیش برد. با این همه شماری از سیاستمداران فراتر رفته و برآنند که جز جنگ بدیل دیگری برای شکست مذاکرات وجود ندارد. کشورهای 5+1 با درس گیری از بروز شکاف بین خود در مرحله قبلی در مقابل حریف تصمیم گرفتند و برای جلوگیری از سوء استفاده، این بار بطور یکدست تری ظاهر شوند و برای این کار همه آن ها به وکالت خانم اشتون برای هم، اختیار بیشتری دادند. و لاجرم راه نفوذ و چانه زنی را برای جمهوری اسلامی از این مسیر مسدود ساختند. نشست ژنو 3 در چنین فضائی برگزار شده و درطی دو روز چانه زنی فشرده هنوز هیچ پیشرفتی حاصل نشد و نشست به روزسوم کشیده شده است و طرفین هم می گویند مسأله پیچیده و مزمنی را نمی توان یک شبه حل کرد( در زبان دیپلماسی این به معنای عدم موفقیت است). طرح قدرت های بزرگ تا آنجا که درز کرده و در خطوط اصلی و نه درجزئیات در گام اول توافقی موقتی و شش ماهه است با هدف توقف پیشروی های هسته ای ایران در مقابل کاهش برخی تحریم های حاشیه ای( تحریم هائی که شامل نفت و مالی و بانکی نمی شود) که این به معنی منجمد ساختن وضعیت کنونی ( از جمله غنی سازی 20 درصدی) و نظارت فوق العاده بر آن در طی شش ماه آینده است تا متناسب با وضعیت جدید و اطمنینان از برنامه هسته ای و میزان پای بندی ایران و باصطلاح اعتمادی سازی گام بعدی برداشته شود. جمهوری اسلامی اما در کنار این بسته پیشنهادی نازل، خواهان شناسائی حق غنی سازی و سپردن تضمین کاهش تحریم ها تاحذف کامل آنهاست. خواست هائی که از سوی غرب تاکنون پذیرفته نشده است.
حال در آخرین روز چانه زنی هر طرف انتظار دارد که طرف دیگر انعطاف نشان داده و کوتاه بیاید. خامنه ای صریحا گفته است که هئیت ایرانی حق ندارد از خط قرمزهای تعیین شده کوتاه بیاید. دیگران هم با زبان دیگری همین را می گویند. در این سراشیب بن بست اگر عاملی وجود داشته باشد که بتواند بن بست را لااقل برای این دور موقتی درهم بشکند، نگرانی عمومی و فراگیری است که هرطرف از گسترش بحران در مرحله پس از شکست مذاکرات دارند. هیچ طرفی مایل نیست که در منطقه بشدت بحرانی و شیر تو شیر خیز خاورمیانه که درآن بقول معروف سگ صاحبش را نمی شناسد، و بربریت و سر بریدن و قتل و کشتار به امری روزمره تبدیل می شود و برای کنترل جنگ سوریه و چالش های دیگر نیاز به کنترل بحران هسته ای با ایران هست، فرصت معامله و سازش را از دست بدهند. فرصتی که از دست دادنش به معنی تقویت بازها درآمریکا و اسرائیل و منطقه خواهد بود.
درچنین شرایطی برای جلوگیری از فعال شدن سناریو های پس از شکست و بشکن زدن جنگ طلبان و از جمله در ایران، حداقل کار آن است که دولت ها حتی اگر نتوانند بر روی همه موارد اختلاف و تنظیم متن مشترک در مورد این مرحله به توافق برسند، برای نگهداشتن کور سوئی از امید برای تداوم مذاکرات و تشکیل نشست یا نشست های بعدی باید توافقات ولو جزئی را اعلام کنند. احتمال فوق به معنی تلاشی است برای نجات مذاکرات و عدم ورود زودرس به مرحله بعدی بحران. احتمال دوم ولو ضعیف دیگری هم وجود دارد: معمولا دولت ها برای این نوع چالش های سنگین، طرح های نهائی عقب نشینی و سازش برای آخرین مرحله هم در چنته خود دارند که وقتی چانه زنی ها برای وصول به خواستهای حداکثر نتیجه نداد، آن را در ساعت های پایانی روی میز بگذارند. بطور خلاصه در میانه بن بست، مگر یکی از این دو احتمال در ساعت های پایانی به وسط بیاید.