در طول تاریخ اتصالات بین روستایی و شهری و سپس کشوری یکی از حیاتیترین ابزار بشری برای ایجاد ارتباطات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، توریستی و غیره به شمار میآیند. پس از کشف وسایل نقلیه و غلبه کردن بر راههای دریایی نظاره گره سیر صعودی شکوفایی تجاری و اقتصادی بین کشورها در سرتاسر دنیا بودیم. این امر نیز باعث تبادل فرهنگی و اجتماعی گشت که توانست مرزها را به هم دیگر نزدیکتر کند و زبان و آدابورسوم را نیز بیشازپیش به یکدیگر پیوند دهد. این امر به لحاظ اجتماعی در عصر ارتباطات مجازی خود را به گونه دیگر نشان میدهد و دنیای خاکیمان را به دهکدهای کوچک تبدیل کرده است.
کشور ایران ازجمله کشورهایی است که در مسیر استراتژیک آسیا و اروپا قرار دارد و از شمال به جنوب به دلیل راه داشتن به آبهای آزاد و همچنین همسایگی با کشورهایی که راههای ارتباطی آنها از طریق خشکی پیوند میخورد یکی از راههای اتصالی مهم بینقارهای است. در همان حال وجود منابع زیرزمینی و موقعیت طبیعی و جغرافیایی دستبهدست همدیگر دادهاند تا ایران در حملونقل از موقعیت کمنظیری برخوردار باشد. وجود راههای باستانی مانند بدخشان بین کشور آشوریان و بدخشان در ایالت کنونی افغانستان در چند هزارهی پیش میتواند یکی از استنادات مهم در این عرصه باشد و در همان حال راههای آبی و جاده ابریشم شواهدی هستند که چنین واقعیتی را تحکیم میبخشند.
درزمینهٔ راهسازی و هموار کردن ارتباطات تجاری و توریستی سالانه بودجههای چشمگیری به گسترش جادهها و شاهراهها اختصاص داده میشود. چنین موضوعی خود بیانگر این است که صنعت راهسازی بهجز سودهای کلان که از طریق ساخت شاهراهها و جادههای بینشهری کسب میکند، میتواند به فرآیند گسترش صنعت ترانزیت، تجارت و توریسم کمک کند که خود بهتنهایی به ارمغان آورنده سودهای کلانی هستند تا از طریق آن نیز بودجه بخشی از دارایی کشور تأمین شود. صنعت راهسازی خود نیز در امر اشتغال و سرمایهگذاری میتواند توسعه بخش باشد و بخشی کوچک از سیل بیکاران را در درون خود ادغام کند و آنان را نیز شاغل کند و همچنین نانی بر سر سفره کارگران بیاورد.
صنعت تجارت خود نیز بهتنهایی یکی از عوامل مهم اقتصادی است که با برخورد درست با آن میتوان به رشد و شکوفایی اقتصادی کشور دستیافت. تجارت خارجی از بدو تولدش مستلزم راههای ارتباطی بوده و تاریخن میتوان به دو جاده مهم و اصلی جاده ابریشم و جاده کهربا اشاره کرد. جاده ابریشم بیش از 1700 سال یکی از مهمترین شبکههای تجاری دنیا محسوب میشد؛ اما امروزه راههای هوایی و ریلی نیز به مجموع راههایی خشکی و دریایی اضافهشدهاند؛ اما راههای اتصالات خشکی همچنان از اهمیت ویژه خود برای تجارت و توریسم برخوردار هستند. در همان حال امروزه با گسترش و بازگشایی بسیاری از مرزهای زمینی ایران با کشورهای همسایه شاهد رشد روزافزون مناسبات تجاری و بازرگانی هستیم. در حال حاضر ایران با کشورهای ترکیه، عراق، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان داری بیش از 6000 کیلومتر مرز خشکی است و بیشترین گذرگاههای مرزی را با کشور عراق دارد که شامل گذرگاههای خسروی، شلمچه، مهران، سومار، تمرچین، پرویز خان و باشماق است. این در حالی است که ایران دارای گذرگاههای مرزی غیررسمی با کردستان عراق است که شامل شهرهای بانه و سردشت چند شهر دیگر میشود و داد ستدها بهصورت غیرقانونی در این شهرها صورت میگیرند. ناگفته نماند که از مرزهای رسمی نیز بهصورت غیرقانونی دادوستد صورت میگیرد. چنین معاملههایی از طریق مرزنشینان موسوم به کول بر صورت میگیرد. کول بران اشخاص کاسبی هستند که از کوههای مرزی، خطرناک و صعبالعبور اقدام به واردکردن اجناس خارجی میکنند و آن را به فروش میرسانند. چنین دادوستدی ازنظر جمهوری اسلامی ممنوع محسوب میشود و نیروهای مرزی نیز اقدام به کشتار آنان میکنند. این در صورتی است که تنها راه درآمدزایی برای کول بران اقدام به چنین کسبوکاری است.
کشور عراق به دلیل نفتخیز بودن و همچنین پس از پایان جنگ با آمریکا برای بازسازی مجدد برای کشور ایران سودهای کلانی به بار آورد. واردات نفت از کشور عراق و صادرات مواد اولیه غذایی تا مواد معدنی و صنعتی به این کشور توانست به رشد تجارت بین این دو کشور یاری چشمگیری ببخشد. در این میان کردستان عراق که یکی از مناطق امن تحت حاکمیت حکومت خودمختار کردستان است بهعنوان یک منطقه کوچک مصرفی بسیاری از واردات خود را از کشور ایران تأمین میکند. مرزهای اصلی ایران با کردستان عراق سه مرز اصلی تمرچین، پرویز خان و باشماق را تشکیل میدهند که به ترتیب در سه شهر پیرانشهر، قصر شیرین و مریوان واقع هستند. هر سه شهر دارای بازارچهها مرزی مستقل هستند که دادوستدهای خرد و بخشا کلان نیز در آنجا صورت میگیرد. این سه شهر مراکز مهم ترانزیتی واردات و صادرات زمینی بین ایران و کردستان عراق هستند. در طول یک دهه گذشته به دلیل گسترش روابط بین ایران و کردستان عراق روابط تجاری و بازرگانی نیز بیشازپیش افزایشیافته است. بیشترین تبادل بازرگانی از طریق ترانزیتهای زمینی صورت میگیرند و از جادههای مرزی شهرهای پیرانشهر، مریوان و قصر شیرین میگذرند. در همان حال به دلیل رشد و استفاده هرروزه وسایل نقلیه خصوصی جادهها شاهد تراکم شدید خودروهای کوچک و بزرگ شهری و بینشهری هستند. این امر در سالهای گذشته باعث رشد صعودی آمار تلفات جادهای شده است. یکی از دلایل عمده آمار تلفات ناامن و غیراستاندارد بودن جادهها است که هرروزه جان میگیرند. یکی دیگر از علل ناآشنایی رانندگان عراقی با جادههای نامناسب است که میتوان به واژگونی و آتشسوزی تانکرهای حامل سوخت ماشینهای عراقی اشاره کرد که درنتیجه آن تاکنون دهها نفر جان خود را ازدستداده و در آتش سوختهاند. در این خصوص مردم منطقه انگشت اتهام را بهسوی مسئولین ارشد دولتی دراز میکنند و میگویند وضعیت جادههای شهرهای مرزی به دلیل عدم توجه مسئولین است و چنین امری باعث میشود که روزانه در این جادهها شاهد تلفات جانی انسانهایی باشیم که تنها میخواهند از چنین مسیرهایی عبور کنند.
12 سال است که پروژه جاده تیژتیژ گاران مریوان در حال احداث است و پس از گذشت سالهای طولانی این پروژه تنها شاهد پیشرفت کمتر از 50 درصد است. در همان حال تونل باغان نیز نیاز به 65 میلیارد تومان اعتبار و دو سال زمان دارد تا این پروژه به پایان برسد. شهر پیرانشهر نیز مستثنا از شهر مریوان نیست. مسیر میان بازارچه مرزی تا شهر پیرانشهر و از پیرانشهر تا نقده و پیرانشهر به سردشت یکی از مرگبارترین جادههای منطقه هستند که هرروزه تلفات جانی میگیرند.
در این رابطه دو شهر مریوان و پیرانشهر طی تجمعات پیاپی به مسئولین اعتراض کرده و خواستار بهبودی هر چه سریعتر اوضاع جادههای این شهرها شدهاند. در این دو شهر با ایجاد زنجیرههای انسانی و در دست گرفتن عکس قربانیان جادهای چهره شهرهای خود را به میدان اعتراض تبدیل کردند. مردم در پیرانشهر با در دست گرفتن عکسهای خود با نوشتههای «قربانی بعدی جادهها من هستم» از آمار بسیار بالای قربانیان تصادفات جادهای در این شهر خبر دادند؛ اما در طی چنین اعتراضاتی نیروهای امنیتی مداخله کرده و در شهر مریوان چندین تن از فعالین این جنبش دستگیر شدند.
مردم معتقدند که یکی از دلایل عمده نادیده گرفتن خواستهها و مطالبات شهروندان شهرهای مریوان و پیرانشهر و شهرهای دیگر کردستان در خصوص جادهها ناتوانی مسئولین دولتی است. چنین ناتوانیای سرچشمه در فسادهای مالی بیشمار در پروژههای احداثی دارد. در همان حال مسئولین دولتی و سرمایهگذاران به دلیل فضای سیاسی و اعتراضی مناطق مرزی کردستان ایران را مناطقی امن به لحاظ اقتصادی نمیدانند و درنتیجه سرمایهگذاریهای کلان در چنین شهرهای صورت نمیگیرد. برای نمونه میتوان به سودآوری کلان این شهرها از طریق تجارت و بازرگانی برای دولت اشاره کرد. سودهایی که بدون هزینهها و بودجههای احداثی حاصل میشوند. در بین چنین معادلهای تنها جان شهروندان است که نادیده گرفته میشود و روزانه قربانی حوادث جادهای میشوند.
3 آبان 1395