back to top
خانهدیدگاه هامحسن زمانی: یاد بود زنده یاد فرشته بازرگان

محسن زمانی: یاد بود زنده یاد فرشته بازرگان

bazargan fereshtehفرزند خصال خویشتن باش
یاد بود زنده یاد فرشته بازرگان
یادداشت این کمترین در شماره نوزدهم،سال سوم،رویه 69 مجله پیام ابراهیم
پگاه 26 بهمن با شنیدن خبر خاموشی دردناک فرشته بازرگان،دختر شادروان مهندس مهدی بازرگان با اندوهی جانکاه مواجه شدیم.
چاره ای جز پذیرش این واقعیت تلخ نداریم. چرا که :
” ما کاروانه ایم و جهان کاروانسرا
نکند کاروان در کاروان سرا “
فرشته بازرگان پس از دو سال نبرد تراژیک با بیماری سرطان سرانجام جاودانه شد.
زنده یاد فرشته بازرگان سومین فرزند مهندس مهدی بازرگان در 20 دیماه 1324 در تهران بدنیا آمد.
 بازرگان پیش از فرشته فرزندانی به نام بانو دکتر زهرا و مهندس عبدالعلی بازرگان در آغوش پدرانه اش دیده بود.
 مهدی بازرگان از آنجا که عادت داشت هر کدام از فرزندانش را به نامی ویژه بنامد فرشته را ” گل سیاه ” می نامید. چرا که پدر به دلیل ” سیاهی چشمهایش ” دومین دختر و سومین فرزندش، فرشته اش را به این نام صدا میزد.( 1 ) فرشته بازرگان پس از طی کردن مدارج تحصیلی در دبیرستان نوربخش در سال 1342 به مدرسه عالی شمیران برای تحصیل در رشته علوم تربیتی وارد می شود و سرانجام با اخذ مدرک فوق لیسانس روانشناسی کودک فارغ التحصیل و یک سال هم در انگلستان به فراگیری زبان انگلیسی مشغول می شود.
 فرشته بازرگان در ارتباط با اجازه پدر برای تحصیل در خارج از کشور خاطره ای قابل تامل دارد : ” … ایشان [ مهندس بازرگان ] در زندان قصر بودند و من تازه دیپلم گرفته بودم و در شرکتی شروع به کار کرده بودم؛ به دلیل علاقه ام به ادامه تحصیل با مدیر شرکت مربوطه صحبت کرده بودم و تقاضای بورس تحصیلی برای یادگیری زبان در انگلستان را داشتم که موافقت شده بود. وقتی این موضوع را با مادرم در میان گذاشتم، گفتند اصلا فکر نمی کنم در این شرایطی که پدرت در زندان است چنین اجازه ای به تو بدهند. من گفتم می روم زندان و با ایشان صحبت می کنم. نوزده،بیست ساله بودم. بالاخره یک ملاقات حضوری گرفتم و با برادرم عبدالعلی رفتیم زندان. من به ایشان گفتم که دلم می خواهد یک سال به خارج بروم و زبان انگلیسی را در محل یاد بگیرم و باقی ماجرا. انتظار داشتم که خیلی اعتراض کنند، ولی تنها چیزی که به من گفتند این بود که بارک الله که رفتی برای خودت این برنامه را گذاشتی. من خیلی به تو اطمینان دارم ومطمئن هستم که آن چیزهایی که تا الان در خانه یادگرفتی و به اصولی که معتقد هستی، آن ها را رعایت خواهی کرد. یعنی به کلی مسئولیت این کار را به عهده خود من گذاشتند. ” ( گفتگو با نسیم بیداری، رویه 34 ) 
 از همین رو همه فرزندان مهدی بازرگان به سان پدر و مادرشان بانو فاطمه ملک طباطبایی، خانواده ای فرهیخته و از اهالی فضیلت و منش، خرد و اخلاق به بار آمدند و هر کدام متخصصینی کارآمد و توانمند در سپهر اجتماعی نمایان شدند.
 فرشته بازرگان هم بر همین قاعده بانویی صاحب دانش بود و سالها در کانون زبان تدریس می کرد و در انجمن های مردم نهاد همچون رعد در جایگاه هیئت امنا و هیئت مدیره ایفای نقش داشت.
بانو بازرگان در مواجه با فرهنگ غرب نیز به مانند پدرش رویکرد ” گزینشی ” داشت. 
 ” یک بار هم که من می خواستم برای سفر خارج از ایشان خداحافظی کنم، به من یادآوری کردند که در رویارویی با فرهنگ و تمدن جدیدی که می بینی گزینشی برخورد کن. کاری که خودشان هم کرده بودند، به توصیه پدرشان که فردی مذهبی و عامل به فرایض بودند.”
 ایشان البته از تاثیر شگرف مادر فرهیخته اش به شکلی قابل تامل یاد می کند : ” مادرم خیلی اهل هنر، شعر و نقاشی بودند … همه ما نقاشی می کنیم. ولی به لحاظ هنری،ما بیشتر به خانواده مادری رفتیم.” 
 سومین دختر بازرگان با چنین پشتوانه های استوار علمی و ” دینداری نواندیشانه ” و ” منش دموکراتیک ” به نهضت آزادی ایران و شورای مرکزی این سازمان سیاسی راه یافت.
 این سطح از کنش ورزی البته برایش بی هزینه نبود و تاوانش را دلیرانه به سان همه آزادگان بی منت و هیاهو پرداخت کرد.
 ایشان البته به دلایل بسیار از جمله عدم استفاده از اعتبار خانوادگی و تظاهرهای تهی از محتوا علاقه ای به چهره سازی نشان نداد و صحنه فرهنگ و علم را بیشتر ترجیح میداد. 
 چنانچه پس از درگذشت پدر که راهی هموار برای کاربست اعتبار پدر به سان نردبان ترقی داشت؛ صلاح بر آن دید : ” که پیرو ایشان، کار قرآنی و تحقیق قرآنی داشته و با قرآن زندگی کنم. هم یاد بگیرم و هم آموزش دهم.” و ایشان نزدیک به 20 سال پس از درگذشت پدرش چنین کرد.
 او نیز به سان پدر و دیگر هموندان خانواده فرهیخته و میهن دوست بازرگان می تواند الگویی کارآمد حتی به رغم نقدهای جدی و فراوان از گردهمایی زیبای ” پرکاری ” و ” بی سر و صدایی ” باشد.
 از همین رو این رخداد جانکاه را به مادر فرهیخته و گرانقدرش بانو فاطمه ملک طباطبایی،همسرش دکتر محمد حسین بنی اسدی و فرزندان فرهیخته اش دکتر نازنین بنی اسدی،دکتر نرگس بنی اسدی، مهندس یاسمین بنی اسدی و دکتر امیرعلی بنی اسدی و دیگر بازماندگان داغدار عرض تسلیت و دل آرامی می گوییم.
روانش شاد،یادش گرامی و رهش پر رهرو باد

 

این متن برگرفته از فیس بوک است 
1- بنی اسدی،نازنین، پدر بزرگ من مهندس بازرگان ،تهران : انتشارات کویر،چاپ چهارم،1393
2-ماهنامه نسیم بیداری،شماه 44 ، سال پنجم،بهمن  1392

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید